فیلم الکس پرویاس با بازی نیکلاس کیج اکران شده است. گر چه از پرویاس کارگردان فیلم مطرح و کالت «شهر تاریک» انتظارات زیادی میرود اما هرگز نتوانسته دوباره به دوران اوجش بازگردد. این مطلب کامل تمامی آنچه درباره این فیلم لازم است بدانید را در اختیارتان قرار میدهد.

«آگاهی» داستانی تکراری دارد که شاید بیش از همه به داستان فیلم «23» محصول 1999 شباهت داشته باشد اما بسیاری از فضاهای موجود در فیلم هم کاملا یکتا هستند، مثلا رابطه میان پرفسور جان کاستلر و فرزندش خیلی خوب داستان زندگی انسانهای متولد آمریکا را به نمایش گذاشته و از میانمایگی روابط انسانی در این کشور حکایت میکند. هر چند به اعتقاد اغلب منتقدان، «آگاهی» حتی با وجود چنین جرقههایی باز هم فیلمی خستهکننده و بیهدف است اما با این وجود این اکشن فانتزی توانسته پس از دو هفته اکران در سینماهای آمریکا حدود چهل و شش میلیون دلار فروش کرده و در جایگاه سوم باکسآفیس قرار بگیرد. البته اگر رتبه هفته قبل این فیلم یعنی رتبه اول جدول پرفروشها را مد نظر قرار دهیم، احتمالا از افت استقبال مخاطبان سخن خواهیم گفت و این موضوع را به هفتههای آتی نیز تعمیم خواهیم داد ولی تجربه اکران در سینماهای آمریکا حائز این نکته است که برای بررسی روند فروش فیلمها حداقل باید یک ماه صبر کرد و سپس از اقبال یا عدم اقبال عمومی یک فیلم سخن گفت.
«آگاهی» یک نیکلاس کیج هم دارد که به اندازه خودش سهم زیادی در کشاندن تماشاگران به سینما داشته وخواهد داشت، این موضوع وقتی جدیتر میشود که در نظرخواهی کمپانی سامیت اینترتینمنت (کمپانی توزیع کننده فیلم) اغلب آنها که به تماشای فیلم آمدهاند یکی از دلایل انتخاب این فیلم برای دیدن را حضور نیکلاس کیج در این فیلم اعلام کردهاند؛ این موضوع بیش از همه تاییدی است بر فرضیه منتقد معروف دنیای مجازی جیمز براردینلی؛ براردینلی میگوید: "یک ستاره معروف حداقل حُسنی که دارد، بازگرداندن هزینههای ساخت فیلم است، حالا اگر فیلمتان تاریخساز هم نشد، چندان مهم نیست! مهم، کسب درآمد است تا شما بتوانید آماده ساخت پروژههای بعدیتان شوید!" شاید به اعتقاد گروهی، فرضیه براردینلی صرفا یک توجیه برای ساخت فیلمهای ضعیف اما ستارهمحور باشد ولی واقعیت بیانگر این مساله است که همهساله حداقل نیمی از تولیدات هالیوود را چنین فیلمهایی تشکیل میدهند؛ فیلمهایی که حتی داستانی جدید برای ارائه ندارند اما با به خدمت گرفتن سوپراستارها، پول خوبی را روانه جیب تهیهکنندگان خود میکنند.

نظرات منتقدان:
تای بور- «آگاهی» فیلم نیکلاس کیج است، بنابراین باید آن را همان طوری که هست، پذیرفت! برای دیدن این فیلم، همین حضور کافی است و هیچ ایده دیگری در توجیه تماشای آن لازم نیست! آخرین فیلم نیکلاس کیج، آرام آرام داستان عجیب و در بسیاری موارد مضحک خود را بیان کرده و تماشاگر نیز رفته رفته با عمق این وقایع مضحک آشنا شده و درپایان هم فقط یک جور ضدیت با منطق و در واقع نوعی نامعقولیت است که بیش از همه به چشم میآید. در این میان اعمال کاراکتر کیج در راه رسیدن به هدفش و هر گونه حسی که کیج در مسیر اثبات کارهای کاراکترش خرج میکند هم در سطح باقی میماند درست به مانند گریم نیکلاس کیج!!! البته شما به عنوان تماشاگر باید از تلاش نیکلاس کیج در جهت ارائه تصویری واقعی از کاراکتر پرفسور جان کاستلر ممنون بوده و خوشحال باشید که بازیگر مورد نظرتان هر آنچه را که میداند برای تحقق شخصیت به کار میبرد؛ شاید در این میان شما از شدت بیاعتمادی نسبت به داستان فیلم حتی تا سرحد فریاد زدن هم پیش روید اما بازهم این مساله چیزی از ارزشهای فیلم کم نمیکند... از تیزرهای تبلیغاتی «آگاهی» هم مشخص بود که این فیلم ترکیبی است از چند فیلم اخیر نیکلاس کیج نظیر فیلمهای «گنجینه ملی» و «بعدی» چرا که «آگاهی» هم درباره رمزگشایی موجود در درام خانوادگی «گنجینه ملی» سخن میگوید و هم پیرامون پیشگوییهایی که در «بعدی» وجههای دیگر از آنها را میدیدیم... به جز غیرعقلانی بودن داستان فیلم، ضعف دیگری که در فیلم مشهود است، رها شدن روابط انسانی موجود در فیلم در سطح و عدم تشریح کامل دلایل برخوردهای میان کاراکترها و توضیح رفتارهای آنان است. شاید اگر فیلمنامهنویسان اثر که یک گروه شش نفره بودهاند، چرایی ارتباطات میان کاراکترها را بیشتر مورد کنکاش قرار میدادند، با فیلم یکدستتری روبه رو بودیم.

راجر ایبرت- «آگاهی» یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی است که تاکنون دیدهام؛ هر آنچه لازمه چنین فیلمهایی است از درگیری گرفته تا تعلیق و رمزگشایی در این فیلم وجود دارد و هر جا که لازم بوده مقداری چاشنی هراسآور نیز به فیلم افزوده شده است. «آگاهی» ساخته کارگردانی با نام الکس پرویاس است و بیش از هر چیز با «شهر تاریک» یعنی دیگر ساخته معروف این کارگردان قابل مقایسه است؛ «شهر تاریک» درباره طبیعت پنهان انسانها بود که این امر در «آگاهی» هم به شکلی دیگر تحقق یافته است. طرح فیلم ناظر به یکی از اساسیترین مباحث فلسفی است؛ آیا جهان تصادفی به وجود آمده یا آن که ماهیتی اثبات شده دارد؟! آیا وقوع هر رخدادی را میتوان پیشبینی کرد یا آن که همه چیز بر پایه شانس رخ میدهد؟! «آگاهی» میخواهد از این موضوع سخن بگوید که آیا میتوان آینده جهان را پیشبینی کرد یا از این موضوع اطلاع یافت که عمر زمین چه هنگام به پایان میرسد؟!...در این فیلم نیکلاس کیج ایفاگر کاراکتر ستارهشناس یا یک متخصص فیزیک نجومی با نام جان کاستلر است؛ جان در دانشگاه ام.آی.تی کار میکند و محل زندگیاش هم در لگزینگتون واقع است که در آنجا با پسرش کالب روزگار میگذراند. روزی از روزها کالب از طریق مدرسه ابتدایی که در آن تحصیل میکند به یک سند قدیمی دست مییابد که حدود پنجاه سال قدمت دارد، این سند، کاغذی حاوی یکی سری شماره است که پس از بررسیهایی که جان بر روی آن انجام میدهد، معلوم می شود که این شمارهها حکایت از فجایعی دارند که طی این پنجاه سال رخ دادهاند، جالب اینجا است که با همان سیستم رمزگذاری، مختصات جغرافیایی محل وقوع حادثه و حتی میزان دقیق کشتهشدگان هم مشخص شده است. اکثر حوادثی که در سند پیشبینی شدهاند، رخ دادهاند به جز سه حادثه که هنوز اتفاق نیفتادهاند...

نکات حاشیه ای:
-- الکس پرویاس کارگردان «آگاهی» که پیش از این و به واسطه ساخت آثاری نظیر «من، ربات» و «شهر تاریک» شهرتی هم به هم زده بود، درباره ضعفهای منطقی داستان فیلمش میگوید: "به هر حال داستان فیلم من یک داستان تخیلی تمام عیار است بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهم در توصیف رفتارهای کاراکترهای داستان، توضیح منطقی ارائه دهم!"
--قسمت عمده لوکیشنهای فیلم در ملبورن استرالیا واقع بودهاند و به همین دلیل در طول فیلم شاهد مناظر مهیج بسیاری هستیم. این موضوع در کنار جمله گوینده تیزر فیلم که از تماشای پیشگوییهای یک پرفسور سخن میگوید، از جمله عوامل جذب مخاطبان بوده است.
آگاهی/Knowing
کارگردان: الکس پرویاس
فیلمنامه: رایان داگلاس پیرسون، الکس پرویاس
مدیر فیلمبرداری: سیمون دوگان
تدوین: ریچارد لیروید
طراح صحنه: اندی والپول
موسیقی: مارکو بلترامی
بازیگران: نیکلاس کیج، لارا رابینسون، رُز بایرن، چندلر کانتبوری، بن مندلسون، نادیا تونسند، آلن هوپگود، دانیل کارتر، السا مک گراس
ژانر: اکشن،حادثه ای، علمی،تخیلی، تریلر
مدت: 121 دقیقه
محصول 2009 آمریکا
داستان فیلم: در سال 1958 و در جشن پایان تحصیلات دوره ابتدایی، از گروهی از دانش آموزان مدرسه خواسته می شود که به طراحی تصاویری بپردازند که قرار است در موزه تاریخی فرهنگی مدرسه نگهداری شود. همه دانش آموزان به طراحی تصاویر دلخواه شان می پردازند اما در این میان یک دانش آموز دختر به جای نقاشی، کاغذهایش را با ردیفی از شماره های دلخواهش پر می کند... پنجاه سال بعد نسلی تازه از دانش آموزان برای یافتن مفاهیم موجود در طراحیهای دانش آموزان دهه پنجاه، به کار گرفته می شوند. یکی از دانش آموزان نسل جدید کالب کاستلر (با بازی چندلر کانتبوری) است که تلاش دارد کدهای دانش آموز دختر سال 1958 را رمزیابی کند. وی به کمک پدرش پرفسور جان کاستلر (با بازی نیکلاس کیج) به رمزگشایی نوشته مذکور پرداخته و پرفسور متوجه میشود که این نوشته مرموز، تاریخ وقایعی خاص در آینده را پیش گویی می کند،ماجرا آنجا جالب تر می شود که پرفسور از درگیری خود و خانواده اش در این سلسله حوادث آگاهی می یابد..