ليست شهداي دفاع مقدس (س)

حسين فرزند نادعلي متولد سال 1344 بود، کودکي او در شهر اصفهان سپري شد و در دامان پاک مادري مهربان پرورش يافت. عشق به آموختن ناشناخته‌ها باعث شد مشتاقانه به مدرسه برود. در سالهاي تحصيل در دوره‌ي ابتدايي کم‌کم در جرگه ياران امام فرياد الله اکبر سر داد و نسبت به عملکرد رژيم اعتراض نمود. با پيروزي انقلاب به عضويت بسيج بيست ميليوني درآمد و لبيک گوي مولايش گشت. تا اينکه جنگ تحميلي آغاز شد و او کار روزانه‌اش را رها کرد تا در مقابل تجاوز بعثيان بايستد. سترکي سرانجام در تاريخ 23/4/1361 در سن 17 سالگي در عمليات رمضان آسماني شد و پيکرش براي هميشه بر خاکهاي جبهه باقي ماند.

منبع:كتاب سرگذشت سرافرازان جلد 1صفحه213

در واپسين روزهاي گرم شهريور ماه سال 1335، محمود ستوده، همچون گلي زيبا، بر دامان روستاي خيرآباد شكفت و اولين لحظه زندگي خود را در سايه ديوارهاي كاهگلي زادگاهش آغاز نمود. دستان كوچك محمد، از دوران خردسالي يار و همراه پدر بود و براي كمك به اقتصاد خانواده در مزرعه كوچك پدرش، به كشاورزي و دامداري پرداخت. با وجود مشكلات و سختيهاي مختلف، از تحصيل علم و دانش نيز باز نماند و الفباي دانش و بينش را در دبستان ابتدايي روستا آموخت. دوره‌هاي راهنمايي و دبيرستان را در شهرستان فسا، به پايان رسانده در سال 1355 ديپلم خود را گرفته و فارغ‌التحصيل گرديد. به دليل عدم موفقيت در آزمون دانشسرا، خود را براي انجام خدمت سربازي آماده كرد و همزمان در تهران با نام آيت الله خميني و اعلاميه‌ها و سخنان ايشان، آشنا گشت. در پايان دوره سربازي به زادگاهش رفت و در آنجا با جمع‌آوري جوانان روستا در مسجد و آگاه نمودن از اوضاع و احوال جامعه و اعلاميه‌هاي حضرت امام، به اداي وظيفه پرداخت. پس از طلوع فجر پيروزي، در سازمان جوانمردان كه توسط ژاندارمري و به منظور مقابله با توطئه اشرار، ايجاد شده بود به مبارزه ادامه داد. مدتي بعد به جرگه دلاورمردان سپاهي پيوست و چند ماه بعد زندگي مشترك خود را آغاز نمود. همزمان با آغاز جنگ تحميلي روانه جبهه‌هاي جنوب شد و در زمان كوتاهي به دليل بروز رشادتها و شايستگي‌هاي قابل توجه، فرماندهي تيپ المهدي (عج)، به وي واگذار شد. او سرانجام در بيست و ششم اسفند ماه سال 1363، و در عمليات بدر، بعد از انفجار گلوله تانك دشمن، احرام خون بست و اينچنين محمود ستوده، حمد و ستايش ملائك را به ياد سقاي لب تشنگان، در كنار رود دجله شنيد و مقام محمود را درك نمود!

منبع:كتاب هلال مجنون بدر- خلاصه خوبي‌ها، كتاب مردستان آن مرد 3 صفحه 58

حبيب در سال 1336 در شيراز متولد شد. هنوز کودکي بيش نبود که به مجالس مذهبي راه يافت و از همين زمان دريافت، بر خلاف جو حاکم بر زمان، زندگي فقط خيز و خواب نيست. او ضرورت مطالعه را در اواخر دوران دبيرستان به خوبي حس کرد و مطالعه را سرلوحه زندگي خود قرار داد. او به ورزش کوهنوردي که به انسان استقامت در برابر مشکلات در راه هدف مشخص را مي‌داد.
ستوده در سال 1354 پس از اخذ مدرک ديپلم به خدمت سربازي رفت.
با اوج‌گيري انقلاب در صف تظاهرکنندگان قرار گرفت. پس از پيروزي انقلاب به دانشگاه تهران راه يافت و در رشته حسابداري تحصيل نمود. وي در کليه فعاليت‌هاي انجمن دلسوزانه شرکت مي‌کرد و مسئوليت کوهنوردي انجمن اسلامي دانشکده را نيز بر عهده گرفت.
ستوده در ابتداي تشکيل جهاد سازندگي به بندرعباس رفت و کارهاي فرهنگي و عمراني بسياري انجام داد. حبيب پس از تشکيل ستاد مرکزي هيأت‌هاي واگذاري زمين به اين ستاد آمد و همراه ديگر برادران در جهاد اجتماعي، اقتصادي جامعه اسلامي ايران شرکت نمود.
وي آنقدر از انقلاب حمايت نمود تا اينکه در سي‌ام خردادماه سال 1360 مورد تهاجم منافقين قرار گرفت و 20 ضربه چاقو بر پيکرش نشست. سرانجام در تاريخ 4/1/1361 هنگامي که مشغول رسيدگي به امور مجروحين در تنگه رقابيه بود، در آتش کينه صداميان سوخت و تنها تصوير امام سالم در ميان لباس‌هاي سوخته‌اش باقي ماند.

منبع:كتاب روزشمار شهداي دانشگاه تهران در تقويم سال 1385  

عباس ستوده نيک‌نژاد در سال 1334، در يکي از محله‌هاي تهران در خانواده‌اي مذهبي چشم به جهان گشود. از همان کودکي سخت، پايبند به انجام امور مذهبي بود و در سال‌هاي قبل از انقلاب در جهت رشد افکار مذهبي همکاران، سعي فراوان مي‌ورزيد. عباس بعد از اخذ مدرک ديپلم رياضي به استخدام اداره پست درآمد و به عنوان کارمند بخش تجزيه معادلات و حسابدار به فعاليت پرداخت.
او در زمان اعتصابات پست، نقش اساسي و مؤثري داشت در ابتداي جنگ تحميلي، با فرمان حضرت امام خميني (ره) عاشقانه به سوي جبهه شتافت، و در اثر رشادت و جانبازي‌هاي بسيار به فرماندهي يکي از گروه‌هاي جنگ نامنظم شهيد چمران منصوب شد. و در چندين مرتبه عمليات از جمله شکستن محاصره‌ي سوسنگرد فعالانه شرکت داشت تا آنجا که زمين‌هاي داغ و سوزان خوزستان گواه صادقي بر زحمات طاقت‌فرساي اوست.
او سرانجام پس از 11 ماه ايستادي در برابر خصم متجاوز، در روز جمعه 27/6/1361 در سن 27 سالگي به درجه‌ي رفيع شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب منظومه ملكوت جلد 2 صفحه 111

سجاجيد در سرزمين ايران اسلامي چشم بر جهان هستي گشود. كودكي او در سايه پرمهر خانواده سپري گشت و تعليمات دين مبين اسلام را از آنان فرا گرفت.
عباس خيلي زود درس ايثار و جوان‌مردي را از مكتب سرخ سيدالشهدا آموخت و دل‌بسته‌ي سيره‌ي اهل‌بيت (ع) گشت. وي با آغاز جنگ تحميلي در جرگه‌ي سربازان لشکر اسلام به مصاف با بعثيان پرداخت و سرانجام در سال 1364 در جزيره‌ي خارک از شربت طهور بهشتي نوشيد و شهيد راه حق شد.

منبع:مجله‌ي اوج

سال 1341 در نجف‌اشرف و در خانواده‌اي روحاني ديده به جهان گشود. کودکي را در جوار مرقد مطهر اميرمؤمنان حضرت علي (ع) گذراند. سپس در جريان اخراج ايرانيان از عراق همراه خانواده به خرمشهر آمد و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت پشت‌سر نهاد. سجادي از کودکي زير نظر پدر فاضلش با احکام اسلامي و قرآن‌کريم آشنا شد و بعداً يکي از بهترين قاريان قرآن در خرمشهر گرديد.
آن مجاهد راه خدا مدتي نيز همراه برادر شهيدش در شهر مقدس قم رحل اقامت افکند و دوره‌ي دبيرستان را در قم به پايان رساند. در دوران سرنوشت‌ساز انقلاب، سجادي شيفته‌ي مراد خويش – حضرت امام خميني (ره) – بود و در مجالس انقلابي و تظاهرات، فعالانه شرکت داشت.
با آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران و اشغال شهرها، آن قهرمان فداکار در جبهه پايداري خرمشهر و آبادان به مقابله دشمن رفت؛ وي ماه‌ها با اشغالگران جنگيد و سرانجام به عنوان پاسدار وظيفه وارد سپاه خرمشهر گرديد. در سال 1363 هنگامي که با تفنگ ،106 دشمن را نشانه رفته بود در سن 22 سالگي مورد اصابت تير دشمن قرار گرفت و در منطقه‌ي جفير به ملکوت اعلي پيوست.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 261

حجت‌الله سجادي در سومين روز بهار سال 1341 در روستاي اوتانلو در خانواده‌اي زحمتکش ديده به جهان گشود. هم‌زماني تحصيل با کار کشاورزي و دامداري در خانواده‌اي مذهبي، از او فردي متديّن و ارادتمند به خاندان عصمت و طهارت ساخته بود؛ به طوري‌که ماه‌هاي محرم و صفر را به عنوان خادم در مسجد خدمت مي‌کرد.
بزرگ‌ترين آرزويش زيارت مرقد مطهر سيدالشهدا پيشواي شهيدان عالم بود. حجت‌الله آموختن علم را تا اخذ مدرک ديپلم ادامه داد. در سال‌هاي مبارزه انقلابيون عليه رژيم طاغوت به صف انقلابيون پيوست و در فعاليت‌هاي آن‌ها مشارکت داشت. سجادي پس از حمله‌ي ناجوانمردانه‌ي رژيم بعثي به خام پاک ايران در سن 21سالگي همراه لشکر 92 زرهي خوزستان به جبهه اعزام شد.
سرانجام سجادي در تاريخ 12/10/1364 در اثر بمباران هوايي پادگان در سوسنگرد در سن 23 سالگي به آرزوي ديرينه‌اش رسيد. مزار پاکش در گلزار شهداي درگز قرار دارد.

منبع:كتاب گلواژه هاي شهادت جلد10 صفحه80

سيد احمد سجادي در سال 1338 در بخش بزمان در خانواده‌اي مذهبي و مستضعف ديده به جهان گشود. تحصيلاتش را تا پايه سوم دبيرستان ادامه داد. مشکلات زندگي مانع تحصيل وي گرديد و او ناچار براي تأمين معاش خانواده به بازارهاي کار روي آورد. با پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل سپاه پاسداران به عضويت اين نهاد درآمد و به طور شبانه ‌روزي براي دفاع از کيان مملکت اسلامي مي‌کوشيد. با شروع جنگ تحميلي داوطلبانه از طريق سپاه به ميادين نبرد حق عليه باطل اعزام شد تا بتواند ايران اسلامي را از لوث وجود اجانب و دشمن زبون پاک سازد. سرانجام اين مجاهد نستوه در تاريخ 21/9/60 در منطقه‌ي بستان در سن 22 سالگي به فيض شهادت نايل آمد.
شهيد سجادي فردي متدين و معتقد به انقلاب اسلامي بود. همواره سعي مي‌نمود که در وظايف محوله سربلند بيرون آيد و هدفش سربلندي اسلام بود.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 2 صفحه 106