ليست شهداي دفاع مقدس (س)

قربانعلي در سال 1351 در روستاي بالاجاده در استان گلستان متولد شد. او در سايه‌سار تلاش شبانه‌روزي پدر بزرگ شد و در نزد مادر فرامين دين مبين اسلام را فرا گرفت. قربانعلي در سن 7 سالگي به مدرسه رفت و با آغاز حمله رژيم بعث عراق درس و مدرسه را رها کرد و به ميدان جهاد شتافت. ساوري سرانجام در تاريخ 20/3/1365 در سن 14 سالگي لياقت حضور در کنار شاهدان عرش الهي را دريافت و در منطقه مهران به خون سرخ خود کفن شد.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي 12/8/1382

محمداسماعيل در سال 1332 در آغوش پرمهر مادر جاي گرفت و در سايه‌سار دستان نوازشگر مادر و نگاه پرعطوفت پدر رشد نمود..
محمداسماعيل در مکتب سرخ عاشقي الله (ع)‌ آموخت که شيعيان زهراي اطهر (س) همواره طرفدار حق هستند.
او در زمان جنگ تحميلي لباس رزم بر تن کرد و نداي ياري امام امت (ره) را لبيک گفت و در صف جهادگران راه حق قرار گرفت. سبحاني در جبهه بعد از نبردي مردانه در روز بيست و هفتم ارديبهشت‌ماه سال 1366 در سنّ 34 سالگي به آسمان بال گشود.

منبع:ماهنامه عاشوراييان   -  شماره مجله: 11-  صفحه: 4

همه‌ي کارهايش مرتب و طبق برنامه بود. او را از بچگي مي‌شناختم. اما چيزي که باعث شده بود بيشتر با خلق و خوي او آشنا شوم، همکاري با او در شرکت پشم‌بافي توس بود.
او در سال 1338 در مشهد متولّد شده و تا کلاس پنجم ابتدايي بيشتر درس نخوانده بود. رنج‌ديده و کار آشنا بود و قدر فرصت‌هايش را خوب مي‌دانست و از بي‌عدالتي و حق‌کشي، خونش به جوش مي‌آمد. هواي پدر و مادرش را داشت؛ حتي وقتي که ازدواج کرد و بچه‌دار شد، مرتب به پدر و مادرش سر مي‌زد.
وقتي جنگ شروع شد، با وجود اين‌که دختر و پسرش کوچک بودند، تصميم گرفت که برود جبهه و از طريق بسيج کارخانه ثبت‌نام کرد. نزديکي‌هاي سال نو بود که به جبهه رفت و چند روز بعد يعني در تاريخ 7/1/1361 در حالي‌که 23 سال داشت، در تنگه‌ي چزابه به شهادت رسيد.
هيچ وقت آخرين جمله‌اي را که از زبان او شنيدم، فراموش نمي‌کنم: « اين‌جا ماندن ديگر هيچ فايده‌اي ندارد، خدايا! اگر لياقت شهادت را دارم، هر چه زودتر آن را نصيبم کن!‌»

منبع:كتاب ستارگان صنعت خراسان رضوي   -  صفحه: 73

اسد سبزاري فرزند پرويز در سال 1344 در شهر بيرجند در خانواده‌اي مؤمن و فرهنگي ديده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکي وارد دبستان شد و تحصيلات خود را تا پايان دوره متوسطه ادامه داد و با نمرات عالي به اخذ مدرک ديپلم نايل آمد.
او جواني متين، متواضع و داراي اخلاق حسنه بود. همواره به دوستان خود کمک مي‌کرد، پيوسته به ياد خدا بود و در سلام کردن به بچه‌ها پيشقدم مي‌شد.
وي به انجام احکام اسلامي بسيار مقيد بود با شروع مبارزات مردمي بر عليه رژيم پهلوي در تظاهرات شرکت داشت. پس از اتمام تحصيلات و پيروزي انقلاب اسلامي براي گذراندن خدمت سربازي به ارتش جمهوري اسلامي ايران پيوست و از همين طريق به جبهه اعزام گرديد.
و در تاريخ بيست و هشتم آبانماه سال 1364 در جزيره‌ي مجنون پس از آفريدن حماسه‌اي به يادماندني بر اثر اصابت گلوله در سن 20 سالگي به فيض عظيم شهادت نايل آمد. پيکر پاکش پس از تشييع باشکوه در کنار همرزمانش در گلزار شهداي بيرجند به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجندجلد1ص394

رضا سبزعلي در سال 1344 ش در شهر تهران متولّد شد. در طول تحصيلات خود با جديت و تلاش فراوان کوشا بود و هر ساله با نمرات عالي قبول مي‌شد. او از همان ابتداي زندگي، خود را با قرآن آشنا ساخت و عمده وقتش را در مسجد مي‌گذراند. در دوران انقلاب همانند ساير دانش‌آموزان مسلمان و انقلابي چه در مدرسه و چه در خيابان‌ها به تظاهرات و راهپيمايي مي‌پرداخت.
در روز جمعه سياه 17 شهريور حضور داشت و هنگام درگيري شديد نيروي شاه با مردم در منزلي پناه گرفت و از اين طريق خود را از مهلکه نجات داد. در روزهاي آخر انقلاب خصوصا 21 و 22 بهمن به سهم خويش نقش به سزايي در کمک به انقلاب و ساختن سنگر و جمع‌آوري گوني و شن و تهيه کوکتل مولوتف و جمع‌آوري لوازم دارويي و بهداشتي مورد نياز مجروحين بسيار مدد رساند.
پس از پيروزي انقلاب و تشکيل بسيج مستضعفين، با آن‌ها کم و بيش همکاري داشت. از سال 61 به عضويت بسيج درآمد و در کنار درس و تحصيل، به فعاليت‌هاي اجتماعي و سياسي خود ادامه مي‌داد.
با شروع جنگ علاقه‌ي فراواني به شرکت در جبهه داشت. به مادران سفارش مي‌کرد: «مبادا جوانان در رختخواب ذلت بميرند در حالي که مولايشان حسين(ع) در ميدان نبرد شهيد شد و مبادا که خانواده‌ها از رفتن فرزندانشان به جبهه جلوگيري به عمل آورند.» رضا اولين بار در تيرماه سال 61 براي اعزام به جبهه در بسيج ثبت‌نام کرد و پس از گذراندن دوران آموزشي، عازم جبهه‌هاي غرب شد و در عمليات مسلم‌بن‌عقيل شرکت جست و پس از سه ماه نبرد با نيروهاي متجاوز بعثي به تهران بازگشت و تصميم گرفت با آن‌که سال آخر دبيرستان را طي مي‌کرد و 20 روزي بود که به مدرسه مي‌رفت، اما تمام فکر و ذکرش جبهه بود و به همين دلايل ديگر طاقت اقامت در تهران را نداشت به همين جهت مجدداً داوطلبانه از طريق بسيج عازم جبهه شد و پس از 25 روز نبرد بي‌امان و پي در پي به مرخصي رفت.
رضا سبزعلي سرانجام در آخرين اعزام در تاريخ 21/12/61 بعد از شرکت در عمليات فخر‌آفرين والفجر مقدماتي بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سنّ 17 سالگي به ديدار حق شتافت.

منبع:يادواره 5600 شهيد دانش آموز و شهيدفهميده

محمدرضا در سال 1338 در روستاي خاوه اردهال به دنيا آمد و در سايه‌ي زحمات بي‌دريغ خانواده‌ي مهربانش بزرگ شد. سبزه‌اي که در جلسات ذکر اهل بيت با فرهنگ و معارف الهي اسلام آشنا گرديد، در زمان حمله‌ي رژيم بعثي به ايران در صف ياران امام (ره) قرار گرفت.
او در جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل حضور يافت و مردانه رزميد. روز دوم بهار سال 1361 روز عروجي سرخ براي محمد 23 ساله بود. عمليات فتح‌المبين و منطقه‌ي عمومي شوش دانيال معراج او براي پرواز بود.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي  

محمد سبزه‌کار فرزند علي در سال 1340 در روستاي «سيوجان» از توابع شهرستان بيرجند ديده به جهان گشود. دوران کودکي و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهش سپري کرد. به خاطر علاقه به کشاورزي براي ادامه تحصيل به مرکز آموزش کشاورزي محمديه رفت. و موفق به اخذ مدرک ديپلم در رشته کشاورزي گرديد.
وي دوران فراغتش را در کمک به پدر مي‌گذراند او که از ارادتمندان اهل‌بيت(عليهم‌السلام) بود در مراسم عزاداري و جلسات دعا و قرائت قرآن فعالانه شرکت مي‌‌نمود پس از پايان تحصيلات ازدواج کرد. ثمره‌ي اين پيوند يک دختر و يک پسر مي‌باشد که از شهيد به يادگار مانده است. محمد خدمت سربازي را در نيروي هوايي مشهد به اتمام رساند. مدتي براي کار به کرمان رفت. سپس به استخدام مرکز آموزش کشاورزي درآمد.
سبزه‌کار براي دفاع از سرزمين اسلامي ايران که مورد تجاوز دشمن قرار گرفته بود از طريق بسيج سپاه پاسداران عازم جبهه سوسنگرد گرديد. و پس از مراجعت مجدداً عازم جبهه گرديد و سرانجام در تاريخ سوم بهمن ماه سال 1365 در منطقه‌ي شلمچه در عمليات کربلاي 5 در سن 25 سالگي دعوت حق را لبيک گفت و به درجه‌ي عظيم شهادت نايل آمد. پيکر پاک شهيد پس از تشييع در شهرستان بيرجند به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجندجلد1ص396

محمد در سال 1338 درروستاي حسين آباد شهرستان شاهين دژ استان آذربايجان غربي پا به عرصه هستي نهاد دوران کودکي و نوجواني را در جمع پر مهر خانواده سپري کرد و در سال 1355 به استخدام ارتش درآمد و دوره‌هاي مربوطه فني را به پايان رساند در زمان مبارزات امام سبزي زاده به خيل خروشان ياران امام (ره) پيوست و نام خود را در تاريخ انقلاب ثبت نمود با آغاز جنگ تحميلي در غرب و جنوب کشور به همراه برادران غيورش به دفاع از حريم ايران اسلامي پرداخت و بدون در نظر گرفتن تخصص خود به صورت يک نيروي داوطلب پياده راهي جبهه‌ها شد. محمد در طول اين مدت جبهه‌را رها نکرد و هربار که به او پيشنهاد ازدواج دادند پاسخ داد:«اولاً من وظايف ديگري نسبت به خانواده‌ام دارم ثانياً تا جنگ تمام شود ازدواج نخواهم کرد». آرپي‌جي‌زن عمليات فتح المبين در يک مرحله از عمليات چهار تانک عراقي را شکار نمود با مشاهده اين صحنه رزمندگان اسلام يکباره فرياد زدند:« الله اکبر» سرانجام در تاريخ دوم فروردين ماه سال 1361 در سن 23 سالگي رداي سرخ شهادت را بر تن نمود و پيکر پاک او را بنا بر وصيتش در روستاي حسين آباد در گلزار شهدا به خاک سپردند.

منبع:روزنامه كثيرالانتشار