ليست شهداي دفاع مقدس (س)

شهيد صفر ساراني در سال 1323 در روستاي جهان آباد سفلي ديده به جهان گشود و در خانواده‌اي محروم و متدين نشو و نما يافت. وي از همان دوران کودکي با مسائل اسلامي آشنا شد و همواره در عمل به آن‌ها مي کوشيد. ساراني با رفتار و گفتارش امر به معروف و نهي از منکر مي‌کرد و در کمک‌رساني به محرومين پيشتاز بود. چند مرتبه به جبهه رفت و در عمليات‌هاي متعددي شرکت کرد و سرانجام در عمليات «کربلاي پنج» در سال 1365 آن فرمانده دلير و فداکار سپاه اسلام به فيض شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 2 صفحه 95

در فروردين ماه سال 1341 در سالروز ولادت پيام رسان كربلا، حضرت زينب كبري (س )، خداوند احمد را به خانواده ساربان‌نژاد عطا فرمود. احمد در دامان مادري پاك از عاشقان صديقه طاهره (س) و زير سايه پدري متقي و زحمتكش پرورش يافت. دوران كودكي را با حضور در مسجد و مجالس اهل بيت (ع) طي كرد و سپس پا به عرصه شگفت آور علم نهاد. ظلم و ستم رژيم ستمشاهي او را به طريق مبارزه و آزادي‌خواهي سوق داد و در اكثر فعاليتهاي انقلابي، همپاي برادرانش ساخت تا علاوه بر اميدوار كردن مردم با سخنان امام خميني (ره)، روح ظلم ستيزي را در آنان روز به روز بيشتر كند. با استقرار نظام جمهوري اسلامي‌ در ايران، و پس از تشكيل سپاه پا سداران به دستور امام خميني (ره) احمد نيز همدوش برادران ديني‌اش به پاسداري از ميهن اسلامي‌‌مان پرداخت. تعدي منا فقين به مرزهاي كشور، اورا به كوههاي انسان‌ساز كردستان كشانيد و حمله همزمان نيروهاي ارتش عراق وي را راهي جبهه‌هاي جنوب نمود. در طي اين سالها، آثار گامهاي استوار و خستگي‌ناپذير احمد ساربان نژاد را، در عملياتهاي كردستان، مطلع الفجر، ثامن الائمه، فتح المبين، خيبر و ... مي‌‌توان مشاهده كرد. روز هشتم اسفند ماه سال 1362 مصادف با 13 جمادي الاول، روز شهادت خانم فاطمه زهرا (س)، بود و عمليات خيبر و احمد ساربان‌نژاد فرمانده گردان قمر بني هاشم (ع) قدم در كوي يار نهاد، به راستي كه سعادتي مي‌خواهد، تولدي با نام پيام رسان كربلا و عروجي با شهادت مادر ياس‌ها.

منبع:پرونده شهيد در لشگر 10 سيد الشهدا

اقدس ساروق فراهاني در سال 1343 در شهر خمين ديده به جهان گشود و در آغوش گرم و پر مهر خانواده پرورش يافت.وي تحصيلات خود را تا اخذ مدرک ديپلم ادامه داد و پس از آن به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و فعاليتهاي بسياري را جهت پرثمر ساختن فعاليت خواهران در بسيج انجام داد.
خودسازي و تزکيه نفس مورد تاکيد او بود و همواره اطرافيان خود را به اطاعت از ولايت فقيه سفارش مي‌کرد او که شيداي شهادت بود، سرانجام در بيست و پنجمين روز از اسفندماه سال 1365 در تهران در جريان حمله هوايي دشمن در سن 22 سالگي به همراه مادر خود بانو عذرا سادات نورد به آسمان پر گشود. روحش شاد

منبع:كتاب آينه و شقايق جلد 1 صفحه 101

غلامرضا سازنده فرزند فلک‌ناز در سال 1346 در شهرستان بيرجند ديده به جهان گشود او در خانواده‌اي مذهبي ولي از نظر مالي ضعيف زندگي مي‌کرد. زمان تحصيلات که فرا رسيد در دبستان شهيد قرني (پرويز سابق) به درس خواندن پرداخت. دوره ابتدايي را که به پايان رساند مدرسه را ترک کرد و در کارخانه آجرپزي مشغول به کار شد. غلامرضا پس از پيروزي انقلاب اسلامي در پايگاههاي بسيج خصوصاً پايگاه شهيد آهني فعاليت نمود و با فرا رسيدن زمان سربازي، خود را به سپاه پاسداران معرفي کرد و پس از آموزش نظامي به جبهه اعزام شد و در لشکر ويژه شهدا در کنار سردار بزرگ شهيد کاوه مردانه مبارزه کرد او از رويارويي با دشمن هيچ ترس و وحشتي نداشت. در يکي از عملياتها بيسيم‌چي گردان مجروح شده و در محاصره قرار گرفته بود سازنده براي اينکه اطلاعات به دست دشمن نيفتد با شهامت در زير آتش جلو رفت و او را با بي‌سيم و اطلاعات به پشت خط آورد. سرانجام غلامرضا سازنده در تاريخ بيست و سوم ديماه سال 1365 در سن 21 سالگي در عمليات کربلاي 5 در منطقه‌ي شلمچه شهد شهادت را نوشيد. پيکر پاک او پس از انتقال به بيرجند و تشييع در مزار شهداي اين شهر به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجندجلد1ص385

درگرماي داغ كوير يزد كودكي به نام زيباي محمود رضا در سال 1340 چشم به جهان گشود از كودكي به دليل عشق به آموختن در مكتب خانه قرائت قرآن را فرا گرفت و خيلي زود ذاكر اهل‌بيت (ع) گشت. او پس از اتمام دوره راهنمايي براي ادامه تحصيل به تهران رفت، و در مدرسه موسوي آموختن را آغاز نمود. در همانجا به علت حضور دانشجويان انقلابي دانشگاه علم و صنعت با انديشه‌هاي والاي خميني كبير (ره) آشنا شد و به خيل عظيم مبارزان پيوست. محمود رضا پس از اخذ مدرك ديپلم در شهر يزد فعاليتش را در بسيج مسجد ادامه داد و به عضويت سپاه پاسداران در آمد. با آغاز جنگ تحميلي و آشنائي ساعتيان با مبارزات چريكي به جمع‌آوري نيرو پرداخت. و راهي جبهه هاي حق عليه باطل گشته و مسئوليت تبليغات را بر عهده گرفت. در بهار سال 1360 ساعتيان الهي تحصيلات حوزوي خود را در شهر قم آغاز كرد. او در طول سال‌‌هاي حضورش در جبهه با سمت‌هاي مختلف در عمليات‌هاي بسياري شركت نمود و چندين مرتبه مجروح شد. سرانجام در 6 خرداد ماه سال 1367 پيك وصل فرا رسيد، محمود دعوت نامه سرخ الهي را باز كرد و شلمچه زير دوپايش لرزيد، فرمانده گردان امام علي (ع) تيپ الغدير در ميان شور و شوق ملائك به آسمان پركشيد. از او دو فرزند به نام هاي ابوذر و سلمان به يادگار ماند.

منبع:كتاب آن نامه‌ها كه از بهشت مي‌آيند

محمدحسين ساعدي در سال 1335 در روستاي خليل‌آباد از توابع شهرستان «خمين» چشم به جهان گشود. از همان ابتدا صوت زيباي قرآن آشناي روي بي‌تاب محمد حسين شد. دوران ابتدايي را كه به پايان رساند به علت فقر مالي، درس را رها كرده به كار كشاورزي پرداخت. مدتي بعد جهت تأمين معاش خانواده به تهران مهاجرت كرد. محمد حسين همزمان با اوج‌گيري انقلاب و تظاهرات مردمي عليه حكومت پهلوي به جمع اين نهضت خروشان پيوست. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و صدور فرمان امام (ره) مبني بر افزايش سطح توليدات داخلي به زادگاهش بازگشت، تا او نيز سهم كوچكي در خودكفائي كشور داشته باشد. حمله رژيم بعثي به حريم كشورمان ساعدي را به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل كشاند. سال 1359 آغازگر دفتر مبارزه او در جبهه‌هاي غرب بود. درهمين زمان وي به جمع سبزپوشان‌ دشت شقايق سپاه پاسداران پيوست و در عمليات‌هاي بسياري شركت نمود. سرانجام «فرمانده گردان روح‌الله» در پنجم اسفندماه سال 1362 در عمليات خيبر در جزاير مجنون به ديدار خدا شتافت و جزيره مجنون براي هميشه پيكر پاكش را در آغوش گرفت.

منبع:كتاب سرداران خميني

سال 1341 شهر صمیمی محزون قم تولد یکی دیگر از یاران مهربان وفادار امام (ره) را به چشم دید، مادر به احترام تنها فرزند سالار کربلا نام فرزندش را اصغر نهاد، پنج سال بیشتر نداشت که راهی مدرسه فرهنگ شد، و با کسب نمرات عالی به تحصیل پرداخت، در میان شاگردان مدرسه از احترامی خاص برخوردار بود، در سن شش سالگی برای اولین بار قامت به نمازبست و همه اعضای خانواده را برای برپایی نماز صبح فرا خواند و در سن 12 سالگی هیچ گاه نماز و روزه را ترک نکرد، اصغر درسال 1357 فعالیت های سیاسی اش را گسترش داد تا اینکه توسط مأموران دستگیر و زندانی شد، اما پس از آزادی باز هم همراه یاران امام (ره) به دفاع از حقانیت دین اسلام و حکومت اسلامی پرداخت. ساقی با ورود امام (ره) به ایران و آغاز جنگ تحمیلی در بسیج ثبت نام کرد، و بعد از اتمام دوره دبیرستان عازم جبهه های حق علیه باطل شد، اول اردیبهشت ماه سال 1360 اصغر پا به خاک متبرک جبهه نهاد، روز سی ام خردادماه سال 1360 حکایت دیگری برای بچه های جنگ داشت، بندهای قفس باز شد، اصغر با نام خدا وضو گرفت، اما در همین لحظه ترکشی سرخ از خمپاره ای بعثی بر گلو و شکمش نشست و او همچون همنام خود به ندای حق لبیک گفت و درسن 19 سالگی جبهه میمک را به خون خویش زینت داد.

منبع:روزنامه كثيرالانتشار

يحيي ساقيني فرزند محمدعلي در سال 1340 در روستاي ساقي از توابع بيرجند در خانواده‌اي مستضعف و مذهبي ديده به جهان گشود.دوره ابتدايي را در زادگاهش گذراند و پس از آن سرگرم تحصيل در حوزه علميه شد. مقدمات ادبيات عرب را در مدت 5 سال فرا گرفت سپس به بيرجند هجرت نمود.او پيوسته به ياد خدا بود و در سلام کردن حتي بر بچه‌ها سبقت مي‌گرفت و تاکيد زيادي بر خواندن نماز با خلوص نيت داشت.
يحيي در اوجگيري انقلاب فعاليتهاي چشمگيري عليه رژيم طاغوت داشت و در آگاهي دادن به مردم نقش بسيار مؤثري ايفا کرد.پس از پيروزي انقلاب، به عضويت نهاد مردمي بسيج درآمد.او براي اداي ديني که به انقلاب اسلامي احساس مي‌کرد، رهسپار جبهه شد و به حماسه‌آفريني پرداخت.
يحيي ساقيني اين عاشق لقاي حضرت دوست در تاريخ چهارم خردادماه سال 1361 در منطقه‌ي خرمشهر و در عمليات بيت‌المقدس در حالي که با آرپي‌جي، سينه دشمنان را نشانه گرفته بود بر اثر اصابت ترکش در سن 21 سالگي جان خويش را در طبق اخلاص نهاد و به محضر حق تقديم کرد.
پيکر پاکش پس از طواف در حرم رضوي در شهر مقدس مشهد در بهشت رضا (ع) به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجندجلد1ص386

داريوش يکي ديگر از دلاورمردان ايران زمين بود که از ميان غيوران سرزمين ملاير عازم ميادين نبرد حق عليه باطل گشت تا ثابت کند رهروان حسين (ع) از مرگ هراسي ندارند.
ساکي آموختن علم را مثل همه‌ي کودکان در سنّ 7 سالگي آغاز کرد و تا اخذ مدرک ديپلم تحصيل نمود سپس به دانشگاه راه يافت اما گويي تقدير بر آن بود که او در تاريخ 5/10/1365 در عمليات کربلاي 4 در کنار اروندرود عاشقانه به سوي ابديت بال بگشايد.

منبع:ماهنامه جاودانه ها   -  شماره مجله: 74