پاسخ به:ليست شهداي دفاع مقدس (س)
شهيد نعمت الله سعيدي
![](http://www.sobh.org/images/Shohada/kenar.jpg)
|
تاريخ تولد :1328
|
نام پدر :
|
تاریخ شهادت : 21/12/1363
|
محل تولد :لرستان /- /-
|
طول مدت حیات :35
|
محل شهادت :هورالعظيم
|
مزار شهید : |
نعمتالله دلاورمردي از استان لرستان بودکه در سال 1328 پا به عرصهي گيتي نهاد؛ سعيدي از همان آغاز كه راه مدرسه را در پيش گرفت، همهي دردها و رنجها را لمس كرده بود و چندي نگذشت كه در كنار درس، دستهايش پينه بست؛ چرا كه گوشهاي از مخارج زندگي بر دوش او بود. در سنّ 15 سالگي زماني كه مسئوليت تزريقات در مطب يك پزشك را عهدهدار شد، به علت حضور زنان در بخش تزريقات، ناچار به داروخانه رفت و پس از مدتي كار و آشنايي با داروها ساكت نماند و علناً در حضور همگان اعلام نمود كه داروهاي مصرفي ساخت اسراييل نه تنها در تخريب روحيه و جسم مسلمانان اثر به سزايي دارد بلكه باعث تقويت اقتصاد دولتي كه دشمن اسلام و مسلمين است، خواهد بود.
و اين جرقه باعث شد ساواك صاحب داروخانه را مجبور كند او را از محل كارش اخراج نمايد. در همين زمان او دستگير شد و چندي بعد به علت نداشتن مدرك جرم آزاد گرديد.
سعيدي همواره به نيازمندان كمك ميكرد و جزو مخالفان آلات لهو و لعب بود تا آنجا كه يك بار در تاريكي شب از ماشين پياده شد چرا كه راننده با صداي بلند ترانههاي مبتذل گوش ميكرد.
با تبعيد آيتالله مدني به خرمآباد، او نيز در جرگهي ياران ايشان قرار گرفت و بانك قرضالحسنه را در سال 1352 به دستور آيتالله تأسيس كرد و خود سرپرستي آن را بر عهده گرفت. اما مأمورين، بانك را تعطيل كرده و سعيدي را نيز دستگير نمودند. ساواك پس از ماهها زنداني و شكنجه او را آزاد كردند.
صداقت نعمتالله باعث شد آيتالله مدني به نام ايشان سوگند ياد كند. سال 1354 ساواك آيتالله را به نورآباد ممسني تبعيد و سعيدي را زنداني نمود. وي در اين مدت به سختي شكنجه گشت. ساواك خردادماه سال 1356 او را آزاد كرد و نعمتالله به نورآباد فارس رفت و از آيتالله مدني كسب تكليف كرد؛ سپس به خرمآباد بازگشت و سخنرانهاي مختلف را به اين شهر دعوت كرد. در اين زمان به خدمت نظاموظيفه فرا خوانده شد.
او با وجوديكه در اصفهان خدمت ميكرد، به قم ميرفت و از بيت آيتالله پسنديده اطلاعيهها و نوار سخنرانيهاي امام (ره) را ميگرفت و در ميان مردم تقسيم ميكرد. سعيدي در ساخت وسايل تخريب و تهيهي اسلحه، تبحّر خاصي داشت و در اصفهان توانست ضربات محلكي به وابستگان رژيم ستمشاهي وارد آورد و بار ديگر دستگير گشت.
پس از پيروزي انقلاب از طرف روحانيت به عنوان سرپرست اجرايي كميتهي مركزي انقلاب اسلامي خرمآباد انتخاب شد كه در اين اسناء مأموريتهايي چون اعزام به خرمشهر و حفاظت تأسيسات نفتي خوزستان و دستگيري تعداد زيادي افراد ضدانقلاب كه اين مأموريت سه ماه طول كشيد و بعد از آن نيز با تعدادي ( 200 نفر ) از برادران پاسدار و نيروي مردمي به پاوه رفته و با گروه ديگري از برادران پاسداران تحت فرماندهي ابوشريف به عنوان جلودار، حلقهي محاصره را شكست.
در اين زمان با دكتر چمران آشنا گشت و سه ماه بعد به خرمآباد بازگشت. در اوايل تشكيل سپاه كه يكي از بنيانگذاران سپاه در لرستان بود، از طرف روحانيت به عنوان فرماندهي عمليات سپاه لرستان انتخاب شد كه مدت 2 سال فرماندهي عمليات مأموريتهايي چون دستگيري افراد ضدانقلاب، كنترل كليهي جادههاي كوهستاني منطقه كه بدون اغراق امنيت لرستان مديون زحمات شبانهروزي اوست.
در تاريخ 25/8/1359 در اوايل جنگ تحميلي به سرپرستي 450 نفر از برادران پاسدار و بسيجي به سوسنگرد اعزام شد و مدت 4 ماه هم به محافظت از آن شهر پرداخت. در عمليات كرخهي نور در تاريخ 15/10/1359 تا عقب راندن دشمن بعثي از هويزه حضور داشت. در نوروز سال 1359 به زيارت بيتاللهالحرام مشرف گشت و در تاريخ 23/8/1360 براي هميشه ديارش را به سوي جبههها ترك كرد و 3 سال با پذيرش مسئوليتهاي مختلف مردانه جنگيد.
در اين مدت يك بار از بمبارانهاي شيميايي مجروح شد كه پس از بهبودي به مدت 10 ماه در تهران دورهي فرماندهي عالي را پشتسر گذاشت و دوباره به منطقهي جنگي رفت و به عنوان فرماندهي عمليات تيپ امام حسن (ع) انتخاب گرديد تا اينكه سرانجام در تاريخ 21/12/1363 در ميان آبهاي هورالعظيم در سن 35 سالگي به خانهي ابديت پرواز كرد و نامش در جرگهي شهداي عمليات بدر ثبت شد.
تنها فرزندش " محمد " در همين زمان به دنيا آمد اما براي هميشه از ديدار پدر محروم گرديد.
![](http://www.sobh.org/images/Shohada/line.gif)
منبع:مطالب ارسالي ازطرف آقاي نساجي
|
|
|
جمعه 15 بهمن 1389 12:40 PM
تشکرات از این پست