ليست شهداي دفاع مقدس (ش)

سال 1339 خانواده‌ي شاه‌مرادي در تهران به شاد باش تولد فرزندشان گرد هم جمع آمدند، پدر نامش را بهروز نهاد، اما چندي بعد به علت علاقه به خاندان عصمت و طهارت نام او را به علي اکبر تغيير دادند. در سن 8 سالگي با قرآن آشنا شد و در يک روز سوره‌ي بقره را حفظ کرد، تا جايي‌که در اندک زماني توانست جز قاريان ممتاز، برنده‌ي يک مدال طلا باشد. علي اکبر پس از اخذ مدرک ديپلم با معدل 19 در رشته‌ي مهندسي برق دانشگاه علم و صنعت ادامه‌ي تحصيل داد و در ضمن تحصيل و حضور در نماز جماعت در صف سربازان روح ا... قرار گرفت. شاه مرادي در هنگام اقامه‌ي نماز جماعت عيد فطر توسط دکتر مفتح مسئوليت انتظامات را پذيرفت و در روز 21 و 22 بهمن ماه سال 1357 در کنار مردم غيور ايران براي تسخير کلانتري 6 از هيچ کوششي دريغ نکرد.
بعد از پيروزي انقلاب و سير نزولي و انحرافي دانشگاه‌ها خواستار اجراي انقلاب فرهنگي شد و در اردوي دفتر تحکيم وحدت دانشجويان به عنوان فرمانده‌ي نظامي اردوگاه انتخاب شد. با تشکيل سپاه پاسداران در واحد عمليات سپاه به فعاليت پرداخت. تا اين‌که جنگ تحميلي او را به صحنه‌هاي رزم کشاند.
حضور در عمليات بازي درازي باعث شد،‌ شاه‌مرادي به سختي مجروح گردد، با بازگشت به تهران به مدت سه ماه از بيت امام محافظت نمود و براي مدتي حفاظت از مجلس شوراي اسلامي را بر عهده گرفت.
او سرانجام در خرداد ماه سال 1361 در عمليات بيت المقدس در خرمشهر در سن 20 سالگي سر بر خاک نهاد و جانش را نثار الله نمود.

منبع:پرونده شهيد در لشگر 10 سيدالشهداء (ع)

احمدرضا شاه‌نظر عراقي به سال 1340 پا به عرصه هستي نهاد و در پناه خانواده‌اي متدين رشد نمود، در هفتمين پائيز زندگي همراه با بچه‌هاي صميمي زادگاهش شهرري راهي مهد علم و دانش شد و مراحل تحصيلي را با موفقيت گذراند و تا اخذ مدرک ديپلم ادامه تحصيل داد دوران هنرستان وي همزمان با اوج‌گيري حرکات مردمي در برابر رژيم شاهنشاهي بود احمدرضا به همراه چند تن از دوستانش در صف سربازان روح‌الله قرار گرفت و نداي الله‌اکبر را از حنجره سرخش فرياد زد، با پيروزي انقلاب اسلامي فعاليت‌هايش را در پايگاه بسيج گسترش داد و در زمان درگيري منافقين به ياري مردم کردستان شتافت. وي همزمان با آغاز جنگ تحميلي با عزمي راسخ و اراده‌اي پولادين همراه سربازان پايگاه مالک‌اشتر راهي جبهه‌هاي نور عليه ظلمت شد و در عمليات‌هاي مختلفي چون والفجر 8 ، کربلاي 5، و کربلاي 8 حماسه آفرين شد، وي در سال 1362 به هنگام شناسايي در خاک دشمن پاي راستش را به علت انفجار مين، از دست داد و با پاي مصنوعي در جبهه حضور يافت، در عمليات کربلاي 5 از ناحيه صورت و فک مجروح گشت و مسئوليت‌هاي بيشماري را همچون مسئوليت دسته شناسائي معاونت اطلاعات لشگر 10 و مسئوليت اطلاعات لشگر 10 را بر عهده گرفت.روح ملکوتي اين سردار رشيد اسلام سرانجام در غروب شلمچه و در جريان عمليات کربلاي 8 در سن 26 سالگي به علت اصابت گلوله به سر و گردن به پرواز درآمد و پروازي ابدي را با بالهاي بي‌نهايت خويش آغاز کرد بيست و سوم فروردين ماه سال 1366 يادمان پرواز آسماني اوست.پيکر پاکش را در بهشت‌زهرا (س) قطعه 26 رديف 2 شماره 8 به خاک سپردند.

منبع:كتاب بي‌كرانه‌ها

در سال 1309، همزمان با اوج اختناق رضاخان، در منزل بزرگمرد عرفان و مبارزه، آيت الله ميرزا محمد علي شاه آبادي، كودكي چشم به جهان گشود و مهدي نام گرفت. مهدي از همان كودكي در محفل خانواده و در گرماي عرفان و جهاد، زمزمه هاي عشق و شهادت را آموخت. چهار ساله بود كه همراه پدر بزرگوارش از قم به تهران آمد و پس از يادگيري قرآن در مكتبخانه امام زاده يحيي (ع)، پا به مدرسه گذاشت. او ضمن تحصيل در دبستان، ادبيات عرب را نزد پدر فرا گرفت. در سال 1323 براي تحصيل در علوم ديني به مدرسه مروي رفت و در 18 سالگي ملبس به لباس مقدس روحانيت گشت. در آذر سال 1328 آيت الله محمد شاه‌آبادي به جوار رحمت حق شتافتند و مهدي را در غمي بزرگ فرو بردند. فروردين ماه سال 1331 مهدي براي تحصيل در دبيرستان از قم به تهران آمد و طي 14 ماه دوره دبيرستان را تكميل نمود. درجريان كودتاي 28 مرداد او براي اولين بار دستگير و راهي زندان شد. سپس به قم بازگشت و در محضر اساتيدي چون امام خميني (ره)، آيت الله بروجردي (ره)، آيت‌الله گلپايگاني و ... به شاگردي نشست. 27 ساله بود كه با دختر مرحوم ميرزاي شيرازي وصلت نمود. او از همان سالها به زعامت و رهبري امام خميني (ره) اعتقاد راسخ داشت و براي پيروي از راه ايشان، سختيهاي بسياري بر جان خريد. در سال 1350 پس از 21 سال اقامت در قم، به تهران، مركز مبارزه ، آمد و پس از دعوت اهالي رستم‌آباد از او، مسجد رستم‌آباد را به پايگاه مبارزان و انقلابيون مبدل ساخت. با اوج‌گيري مبارزات در چهارم تيرماه سال 1352 رژيم با حمله به منزل شهيد شاه آبادي، او را دستگير و روانه زندان ساخت و تحت شكنجه‌هاي وحشيانه قرار دادند. ساواك در فاصله سالهاي 52 تا 57 حدود هفت بار شهيد را دستگير و تبعيد نمود اما هيچ يك از سختيها او را از ادامه راهي كه انتخاب كرده بود، باز نداشت. آن هنگام كه محبوب ايرانيان قصد بازگشت به وطن نمود، مهدي به همراه شهيد مطهري، شهيد بهشتي و آيت الله خامنه‌اي و ... با تشكيل كميته استقبال از حضرت امام (ره)، مردم را براي قيام نهايي آماده ساختند. پس از به بار نشستن قيامها و تلاشهاي مردم و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، آيت الله شاه آبادي همراه عده‌اي از ياران انقلاب، هسته مركزي جامعه روحانيت را بنا نهادند و در اسفند سال 1358، در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، به عنوان نماينده منتخب مردم تهران شركت نمودند. آخرين سنگر او در راه حراست از خون شهيدان انقلاب، نمايندگي دوره دوم مجلس شوراي اسلامي بود و از همين سنگر راهي جبهه شد. او با عشق و علاقه در جمع سپاهيان نور حاضر مي‌شد و به آنها دلگرمي مي‌داد و اين كار را وظيفه خود مي‌دانست و سرانجام مهدي شاه‌آبادي پس از سالها جستجو در كوي سرگشتگان، منزلگه يار را يافت و در ششم ارديبهشت سال 1364 از جزيره مجنون، به ديدار معبود شتافت.

منبع:كتاب استادزاده

مجتبي شاهاني در بيست و نهم اسفندماه سال 1315 در روستاي مسلم‌آباد از توابع شهرستان نيشابور در خانواده‌اي مذهبي ديده به جهان گشود. وي به دليل عدم بضاعت مالي خانواده تحصيلات نداشته و به کارهاي مختلفي از جمله کشاورزي و دامداي مي‌پرداخته است.
در جريان انقلاب شکوهمند اسلامي، در تظاهرات و راهپيمايي‌ها حضوري فعالي داشت. او در سال 1338 ازدواج کرد و شش فرزند از ايشان به يادگار مانده است.
وي پس از انقلاب عضو بسيج شد و با آن‌چه در توان داشت، به انقلاب خدمت مي‌کرد. عشق به جبهه‌هاي نبرد او را آرام نمي‌گذاشت و به اين دليل زمين‌هاي کشاورزي خود را اجاره مي‌داد تا بتواند با خيال راحت عازم جبهه‌ها شود.
وي سه بار داوطلبانه راهي مناطق جنگي شد و در آخرين نوبت در تاريخ 14/4/65 در منطقه‌ي جزيره‌ي هنگام در اثر واژگون شدن ماشين در سنّ 50 سالگي به درجه‌ي رفيع شهادت نايل آمد.
مزار پاکش در گلزار شهداي مشهد قرار دارد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس صفحه 277

سيد حسن در سال 1331 در خانواده روحاني از اهالي شهر دامغان متولد شد. کودکي او در جمع خانواده گذشت و آموختن علم را در سن 7 سالگي آغاز کرد و تا اخذ مدرک ديپلم تحصيل نمود پس جهت فراگيري علوم حوزوي و معارف اسلامي به قم رفت و در مدرسه علميه حقاني در محضر اساتيدي چون دکتر بهشتي، استاد مطهري، آيت‌الله قدوسي تلمذ نمود.
کم‌کم در جمع مبارزان انقلاب قرار گرفت و به ناچار بارها از دست مأموران شاه گريخت. در جريان زلزله طبس به همراه شهيد محمد منتظر قائم جهت آگاه ساختن جوانان به آنجا رفت. سيد بارها به علت فعاليت‌هاي سياسي شکنجه شد. تمام اين تلاشها به ثمر نشست و انقلاب پيروز شد. شاهچراغي بعد از پيروزي انقلاب رياست دفتر دادستان کل انقلاب را پذيرفت. در دوره‌ي اول مجلس به عنوان نماينده دامغان به مجلس شوراي اسلامي راه يافت و عضو کميسيون خارجي مجلس شد و نقش بسزايي در تعيين خطوط انقلابي سياست خارجي کشور ايفا کرد.
وي در آذرماه سال 1361 از سوي حجه‌الاسلام خاتمي نماينده حضرت امام (ره‌) در مؤسسه کيهان به سرپرستي اين مؤسسه منصوب شد و با تلاش بسيار 3 نشريه ديگر به نامهاي کيهان فرهنگي، کيهان ترکي، کيهان انديشه را به راه انداخت.
تأسيس سازمان چاپ و انتشارات کيهان نيز از جمله فعاليت‌هاي او بود در دوره دوم انتخابات مجلس نيز به خانه ملت راه يافت و باز هم در کميسيون خارجي به فعاليت پرداخت. سرانجام ياور سخت‌کوش اهل قلم به همراه حجه‌الاسلام محلاتي عازم منطقه جنوب شد اما در حوالي شهر اهواز در ساعت 12:30 روز پنجشنبه اول اسفندماه سال 1364 هواپيمايشان توسط هواپيماهاي دشمن هدف قرار گرفت و در سن 33 سالگي به عرش برين پر گشود.

منبع:روزنامه هاي كثيرالانتشار

در چهاردهم فروردين ماه سال 1341 كودكي از سلاله نور در خانواده شاهچراغي به دنيا آمد. فرهاد شيرين‌ترين روزهاي زندگي را در آغوش پر مهر خانواده در شيراز گذراند. در هفتمين بهار عمرش راهي مدرسه شد و تا سال سوم هنرستان به تحصيلات خود ادامه داد. فرهاد با شنيدن اولين زمزمه‌هاي انقلاب دل در گرو قيام نهاد و با شركت در راهپيمائي‌ها و تظاهرات ضد رژيم و توزيع و تكثير اعلاميه هاي امام (ره) نقش حساسي را در پيشبرد مبارزات بر عهده گرفت و در اين ميان بارها مورد تعقيب بازخواست و ضرب و شتم نيروهاي ساواك قرار گرفت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي فرهاد با گذراندن دوره كماندويي به كردستان رفت و در آزادسازي شهر بوكان حماسه‌ها آفريد. سردار شاهچراغي پس از شعله‌ور شدن آتش جنگ تحميلي با سمت فرمانده عمليات ايستگاه هفت آبادان به جهاد با دشمن بعثي پرداخت و مورد اصابت چند تركش قرار گرفت اما پس از بهبودي نسبي با حفظ سمت فرماندهي در عمليات ثامن‌الائمه شركت نمود، شاهچراغي مجدد پاي به سرزمين كردستان نهاد و فرماندهي سپاه بوكان را بر عهده گرفت سرانجام سردار فرهاد شاهچراغي كه در سمت فرماندهي گردان قرار داشت در سيزدهم آذرماه سال 1360 در حد فاصل بانه و سردشت جام شيرين شهادت را نوشيد. پيكر ملكوتي او را درگلزار شهداي دارالرحمه شيراز به خاك سپردند.

منبع:كتاب خلاصه خوبي‌ها

مهدي در سال 1347 در آغوش پرمهر مادر جاي گرفت و از او فرامين دين اسلام را آموخت. هنوز کودکي بيش نبود، که عشق اهل‌بيت (ع) در جانش ريشه کرد و او را با فرهنگ ايثار آشنا ساخت.
شاهدي کم‌کم به خيل کثير ياوران امام (ره) پيوست و سلاح بر دوش به جنگ با متجاوزين عراقي پرداخت. وي سرانجام در سال 1362 در حالي‌که 15 سال سن داشت، از خاک منطقه‌ي بانه به ملکوت آسمان پر کشيد.

منبع:مجله‌ي اوج