ليست شهداي دفاع مقدس (ص)

شهيد پرويز صحراگرد فرزند رمضان به سال 1344 در خانواده‌اي مستضعف و مذهبي در روستاي گرميدر از توابع شهرستان بيرجند متولد شد. پدر و مادرش خيلي به او علاقه داشتند چرا که او، تنها پسر خانواده بود. او را به مدرسه فرستادند اما چندي بعد به علت علاقه‌اي که به حرفه‌ي مکانيکي داشت به اين کار روي آورد. او مي‌گفت مي‌خواهم يک مکانيک ماهر بشوم و از اين راه در خدمت مردم باشم و در مغازه‌ي مکانيکي با پشتکار خاصي سرگرم کار شد. در ايام مبارزات انقلاب او نوجواني عاشق انقلاب بود. در راهپيمايي شرکت مي‌کرد. با شروع جنگ تحميلي خود را آماده‌ي دفاع از انقلاب و ميهن نمود. لباس مقدس سربازي به تن کرد. دوره‌ي آموزش را در تربيت حيدريه گذراند و از طريق لشکر 77 پيروز خراسان به مناطق جنگي اعزام شد. سرانجام پس از مدتها نبرد دلاورانه در تاريخ نهم آذرماه سال 1363 در منطقه‌ي کوشک در سن 18 سالگي در حالي که جهت شناسايي مواضع دشمن اعزام شده بود شهد شهادت نوشيد. پيکر پاکش پس از تشييع باشکوه در گلزار شهداي بيرجند به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجند جلد 2 صفحه‌ي 462

علي‌اصغر صحرانورد در سال 1340 در شهرستان مشهد و در خانواده‌اي مذهبي ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را با نمرات خوب گذراند و وارد دبيرستان شد. در اين زمان که مصادف با اوج‌گيري انقلاب شکوهمند اسلامي بود، در کنار تحصيل با شعارنويسي و ديوارنويسي به کمک انقلاب شتافت و يک بار نيز از طريق شهرباني بازداشت شد.
پس از پيروزي انقلاب، ديپلم خود را در رشته‌ي رياضي اخذ نمود و وارد بسيج محل گرديد و بعنوان مربي ورزشي به بسيجيان خدمت نمود. در اين ايام پدرش را در اثر تصادف از دست داد و با اين ‌که برادر بزرگ‌تر داشت، اما خود بار مسئوليت خانواده را به دوش گرفت؛ سپس به سربازي رفت و مدتي از خدمت خود را در جبهه گذراند.
پس از پايان خدمت سربازي در آلومينيوم‌سازي مشغول به کار شد و به اصرار خانواده ازدواج نمود. وي براي ازدواج خود شرط گذاشته بود که هر زمان خواست، راهي جبهه شود و اين شرط را خانواده همسرش پذيرفته بودند اما اين وصلت بيش از 10 ماه طول نکشيد و او از طريق ستاد پشتيباني جنگ جهاد به جبهه اعزام شد و در تاريخ 8/12/65 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقه‌ي شلمچه هنگام عمليات کربلاي 5 در سنّ 25 سالگي به درجه ي رفيع شهادت نايل آمد.
مزار پاکش در گلزار شهداي مشهد قرار دارد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس صفحه‌ي 299

محمد صحرانوردسيوکي در سال 1339 در روستاي ليلوکي از توابع شهرستان تربت حيدريه و در خانواده‌اي مستضعف و مذهبي ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در روستاي زادگاهش سپري کرد و سپس جهت ادامه‌ي تحصيل راهي تربت حيدريه شد. پس از طي دوران راهنمايي وارد دبيرستان گرديد اما به دليل مشکلات مالي خانواده، تا دوم دبيرستان بيشتر نتوانست ادامه‌ي تحصيل دهد بنابراين درس را رها کرد و به کار جاده‌سازي در نقاط محروم جنت‌آباد مشغول گرديد.
وي به دليل مجروحيت از ناحيه‌ي پا از خدمت سربازي معاف شد. هم‌زمان با اوج‌گيري انقلاب اسلامي در تظاهرات و راهپيمايي‌ها شرکت کرد. پس از پيروزي انقلاب در بهياري نام‌نويسي کرد و قبول شد اما عشق به خدمت به روستاييان و محرومين او را به جهادسازندگي کشاند و به عنوان انباردار در جهاد مشغول خدمت شد.
در سال 1362 ازدواج کرد که دو دختر از وي به يادگار مانده است. وي در زمان خدمت در جهاد، خدمات ارزنده‌اي به روستاييان کرد؛ از جمله‌ي اين خدمات، لوله‌کشي آب شرب در روستاي "زيارتگاه" بود. آغاز جنگ تحميلي و هجوم دشمن متجاوز او را آرام نمي‌گذاشت و چندين بار عازم جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل شد تا اين‌که در تاريخ 17/7/1366 در منطقه ي سومار بر اثر بمباران شيميايي دشمن در سنّ 27 سالگي به درجه‌ي رفيع شهادت نايل آمد و پيکر پاکش در بهشت رضاي مشهد قطعه‌ي شهدا به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس صفحه‌ي 439

سيديحيي صحرايي در سال 1343 در شهر مقدس قم به دنيا آمد. در آغوش پرمهر مادري مهربان و پدري شريف پرورش يافت. از همان کودکي با تعاليم بلند اسلام آشنا شد و با محبت به حضرت رسول و اهل بيت گراميش (ص) بزرگ شد.
او که از هوش و ذکاوت بالايي برخوردار بود، براي فراگيري علم و دانش به محيط دبستان راه يافت و با موفقيت مراحل مختلف تحصيلي را پشت‌سر نهاد و تحصيلات خود را تا سطح ديپلم ادامه داد. اين دوره از زندگي با اوج‌گيري مبارزات مردم عليه رژيم ستم‌شاهي مصادف بود.
تسليم‌ناپذيري در برابر ظلم و ستم، از بارزترين ويژگي‌هايش بود. به هنگام راهپيمايي‌ها به خيل خروشان مردم پيوست و در افشاگري خيانت‌هاي رژيم موفق بود. با اين‌که چندين بار از طرف مأمورين ساواک مورد تهديد و تعقيب قرار گرفت، هرگز از مبارزات آگاهانه‌ي خويش دست نکشيد و شجاعانه به راه خود که راه راستين عدالت بود، ادامه داد.
صحرايي که با عزت علوي رشد يافته بود، پس از حمله‌ي ناجوانمردانه‌ي رژيم بعث عراق در برابر به خاک و خون کشيده شدن مردم مسلمان، احساس مسئوليت نمود و به صفوف هميشه مستحکم رزمندگان پيوست. جهاد را بر همه چيز مقدم مي‌دانست و به دفاع از اسلام و آرمان‌هاي انقلاب برخاست.
روز هجدهم ارديبهشت 1362 به جدش اباعبدالله الحسين (ع) اقتدا کرد و در راه کلمه‌ي توحيد در جزيره‌ي مجنون در سنّ 19 سالگي به شهادت رسيد و با نفسي مطمئن در بهشت رضوان الهي آرام گرفت.

منبع:كتاب سبزقامتان صفحه 133

نامش حميدرضا بود و شيداي مکتب حسيني. سال 1343 به دنيا آمد و در روستاي بيشه‌دار بزگ شد.
مثل همه کودکان روستا به مدرسه رفت و پس از اخذ مدرک ديپلم در آزمون سراسري در رشته دبيري قبول گشت و وارد دانشگاه تربيت معلم شهيد باهنر تهران گشت اما با شنيدن نداي هل من ناصر ينصرني امام امت يکباره شهر و زندگي آرامش را رها کرد و قدم به وادي خون و جنون گذاشت.
صحرايي مردانه جنگيد و سرانجام در تاريخ 26/1/1366 در سن 23 سالگي در محور سردشت به بيکران آسمان بال گشود.

منبع:مطالب ارسالي از كنگره شهداي گيلان  

سروان خلبان محمد صحرايي در سال 1332 در تهران متولد گرديد، پدرش از پرسنل ارتش بود و آنها به اين واسطه در شهرهاي مختلف ايران سکني گزيدند .محمد نيز به خدمت در ارتش علاقمند شد و پس از پايان يافتن دوره ابتدايي به عنوان ستوان يار خلبان به استخدام هوانيروز درآمد و اين علاقه و حرکت ريشه در کودکي محمد داشت .او از همان دوران کودکي به پرواز و هلي‌کوپتر علاقه داشت و در پشت بام منزل با زغال عکس هواپيما و هلي‌کوپتر را مي‌کشيد. با وجود اينکه زير نظر آمريکائيها آموزش پرواز را ديده بود همواره مي‌گفت:«اين غاصبين لعنتي از ما حقوق مي‌گيرند ولي انگار ولي‌نعمت هستند و به ما زور مي‌گويند»« ما در اين کشور جوانان فعال و با استعداد زيادي داريم و حيف است که اين همه استعداد را تقديم اجانب کنيم.»
با وجود کار وفعاليت زياد در خانه و در کنار همسر و دو فرزندش هرگز دچار غرور و تکبر نبود و همواره در مورد تربيت فرزندانش مي‌گفت: «آرزو دارم فرزندانم وقتي بزرگ شدند ،خدمتگزار دين و مملکت باشند» و خودش نيز همواره خادم حضرت ابوالفضل العباس(ع) بود. محمد صحرايي با رشادتهاي فراوان در کنار شهيد شيرودي و کشوري به مبارزه پرداخت و هرگز صحنه‌هاي جنگ را ترک نکرد .سرانجام در تاريخ 7/1/1360 در درگيري با دشمن مورد هدف راکتهاي آنان قرار گرفت و به شهادت رسيد.مزار مطهر اين شهيد گرانقدر در بهشت‌زهراي تهران قرار دارد روحش شاد و راهش پررهرو باد.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي 1/9/80

دوازدهمين روز از تيرماه سال 1335 روز شکفتن قربان علي بود. او در سايه زحمات پدري چون کاظم رشد نمود و در دامان پاک مادر با فرامين دين نبي اکرم (ص) آشنا شد. قربان علي همچون ديگر کودکان کلاردشت در 7 سالگي به مدرسه رفت و تحصيلاتش را تا اخذ مدرک ديپلم ادامه داد. وي چندي بعد به استخدام جهادسازندگي درآمد و همراه اين رادمردان غيور روانه ميدان جنگ شد و سرانجام در روز يازدهم آذرماه سال 1366 در سن 31 سالگي پر پرواز يافت و در شلمچه قرباني راه حق گشت. از او 2 فرزند به يادگار ماند.

منبع:ماهنامه سبز سرخ   -  شماره مجله: 40-  صفحه: 5