ليست شهداي دفاع مقدس (ص)

حميد صادقي در اول مردادماه سال 1336 در شهرستان سبزوار و در خانوده‌اي مذهبي و متوسط ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را با نمرات خوب گذراند.
دوران تحصيلات متوسطه‌ي وي مصادف با اوج‌گيري انقلاب اسلامي بود و ايشان با تکثير و پخش اعلاميه‌هاي امام راحل در جهت انقلاب، کوشش فراوان نمود. پس از پيروزي انقلاب در سال 1358 وارد دانشگاه شد و در دانشکده‌ي فني شهرستان قم مشغول به تحصيل گرديد و موفق به اخذ مدرک ليسانس شد و در سال 59 وارد جهادسازندگي شد و يکي از بنيان‌گذاران جهادسازندگي سبزوار بود. سال 1362 به زيارت بيت‌الله‌الحرام مشرف گشت.
پس از مدتي مسئوليت در جهاد بخش ششتمد سبزوار را بر عهده گرفت و به همراه برادران هم‌رزم خود «در گروه اخلاص» به جبهه‌ي سوسنگرد شتافت. حدود يک سال مسئول شوراي بازسازي در مناطق عملياتي بود تا اين‌که بعنوان مسئول شوراي مرکزي جهاد اسفراين انتخاب گرديد اما اين مسئوليت‌‌ها وي را اقناع نکرد و عشق به جبهه و شهادت او را آرام نمي‌گذاشت.
تا اينکه پس از چندين نوبت اعزام به مناطق جنگي، فرماندهي گروهان عمليات خاکي و آبي را پذيرفت و در تاريخ 24/10/65 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقه‌ي شلمچه در سنّ 29 سالگي به درجه‌ي رفيع شهادت نايل آمد.
مزار پاکش در گلزار شهداي سبزوار قرار دارد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس صفحه‌ي 295

علي در سال 1341 در روستاي کريم‌آباد از توابع شهرستان يزد ديده بر دنياي خاکي گشود. کودکي مهربان که در سايه‌ي دستان خسته و پينه‌بسته‌ي پدرش غلام‌حسين بزرگ شد.
‌ علي آموختن علم را در سنّ 7 سالگي آغاز کرد و تا اخذ مدرک ديپلم به تحصيل پرداخت. سپس به خدمت نظام وظيفه فرا خوانده شد. آن روزها ضد انقلاب در سردشت و پيرانشهر فعاليت داشتند و علي به منظور مبارزه با آن‌ها راهي اين مناطق شد.
صادقي در عمليات‌هاي بسياري شرکت کرد و يک مرتبه توسط افراد کومله و دمکرات اسير گشت ولي پس از چند روز آزاد شد. با اتمام دوره‌ي خدمت نظام وظيفه، کتابخانه‌اي در مسجد محل تأسيس نمود و مسئوليت صندوق قرض‌الحسنه مسجد را علاوه بر انجام کارهاي فرهنگي پذيرفت.
او در اين زمان به دانشگاه آزاد راه يافت و هم‌زمان در بانک استان استخدام شد. اما عشق به حضور در ميدان جنگ باعث شد باز هم دل از تعلّقات دنيوي برگيرد و در جست و جوي کوي دوست راهي ديار نور گردد و در عمليات کربلاي 5 حضور يافت. او در تاريخ 24/12/1365 براي آخرين بار راهي جبهه شد و سرانجام در شلمچه هنگام عمليات کربلاي 8 در سنّ 25 سالگي در بهار سال 1366 به آسمان پيوست و نامش در جرگه‌ي شهدا ثبت شد.

منبع:نشريه الغديريان شماره 24 دي 1384

مهرعلي صادقي سال 1327 در خانواده‌اي محروم و مذهبي در روستاي سر آسمان‌آباد از توابع شهرستان ايوان ديده به جهان گشود. او پس از سپري نمودن دوران کودکي به علت فقر مالي قادر به ادامه تحصيل نشد و به ناچار به کارهاي کشاورزي و دامداري روي آورد و به خاطر عشق و علاقه‌ي فراوانش به يادگيري علم، توانست با حضور در کلاس‌هاي مقدماتي نهضت سوادآموزي قادر به خواندن و نوشتن شود. مهرعلي فردي صديق و متعهد بود و به داشتن فرزندان مؤمن و با اخلاق افتخار مي‌کرد.
تا اينکه سرانجام در تاريخ 19/8/1367 در مناطق کوهستاني گردنه‌قلاجه در حين چراندن احشام بر اثر برخورد با مواد منفجره در حاليکه 40 سال داشت به شهادت رسيد.

منبع:كتاب ملكوتيان صفحه 150

رضا صادقي فرزند احمد در تاريخ 22/12/1340 در شهرستان سبزوار به دنيا آمد.
خانواده‌ي او پايبند به مذهب بودند و او از اين امر تأثير مي‌پذيرفت. پس از طي دوران کودکي وارد دبستان شد و پس از پايان اين مقطع دوران راهنمايي و دبيرستان را با موفقيت سپري کرد. او ضمن تحصيل به آموختن قرآن و تجويد و ديگر مسايل اسلامي پرداخت و پس از فراگيري قرآن در مسجد محل زندگي، به تدريس دوستان هم محله‌اي مشغول شد.
با شروع حرکت‌هاي انقلابي، رضا صادقي در سال 1356 در متن حوادث انقلاب قرار گرفت و با تعطيل شدن مدارس به صف مبارزان عليه رژيم پهلوي پيوست و در تظاهرات و راهپيمايي‌ها شرکت مي‌نمود. وي در سرماي زمستان سال 1357 در داخل بيمارستان امام رضا (ع) مشهد به حفاظت و نگهباني شبانه مي‌پرداخت.
در 12 محرم سال 1357 که نيروهاي رژيم پهلوي دست به قتل عام در مسجد جامع سبزوار زدند، نيز حضور داشت. زماني که صحبت ورود امام خميني (ره) به ايران بود، او براي ديدن ايشان به شهر تهران رفت. بعد از ورود امام خميني (ره) به ايران او در مسجد سنگي خيابان گوته تهران، پشت مدرسه‌ي علوي- محل اقامت ايشان – نگهباني مي‌داد و هم‌زمان در نگهباني از منزل آيت‌الله طالقاني نيز شرکت داشت.
رضا پس از پيروزي انقلاب و بازگشايي مدارس تا خردادماه سال 1359 تحصيلات خود را ادامه داد. پس از صدور فرمان امام خميني (ره)، به عضويت رسمي جهاد سازندگي شهرستان سبزوار درآمد و در کارهاي پزشکي- از جمله تزريقات و کمک‌هاي اوليه مهارت لازم را کسب کرد. او در مدت همکاري خود با جهاد سازندگي شهرستان سبزوار،بيش از شصت روستاي محروم و دور افتاده را زير پوشش درماني قرار داد. او براي بهبودي افراد معتاد در روستاها تلاش زيادي مي‌کرد و در کنار آن به مبارزه با ضد انقلابيون داخلي (مخصوصاً مجاهدين خلق) مي‌پرداخت و با منافقين بسيار خشن برخورد مي‌کرد.
او در راستاي کارش در جهاد سازندگي شهرستان سبزوار، با زحمت و تلاش فراوان روستاي «دوچاهي» که غالب مردم آن معتاد بودند را تبديل به روستايي بدون معتاد نمود. او علاوه بر اين روستا،به روستاهاي «ده نبي»،«چاه شند»،«ذوالفرّخ»،«حجاج» و بخش «خوار و توران» نيز رفت و براي نجات افراد معتاد تلاش زيادي مي‌نمود؛ به نحوي که گاه نيمه شب با فانوس به منزل افرادي که معالجه شده بودند،سر مي‌زد تا از نتيجه‌ي کارش اطمينان يابد.
با آغاز جنگ از سوي حکومت عراق، صادقي در تاريخ 15/7/1359 از سوي بسيج جهت طي دوره‌ي آموزش به همراه صد و پنجاه نفر از شهرستان سبزوار به شهر مشهد اعزام شد. پس از اين دوره بر اثر نياز جبهه به پزشک چون او در زمينه‌ي خدمات پزشکي سر رشته داشت، به مناطق جنگي اعزام شد. او در جبهه به گروه اخلاص پيوست و پس از مدتي حضور در اهواز به جبهه‌ي « دب حردان » رفت.
وي پس از آن قبل از محاصره‌ي سوسنگرد علاوه بر فعاليت‌هاي رزمي در روستاهاي اطراف مالکيه، به امداد و درمان مشغول شد. او در 16/10/1359 در منطقه‌ي هويزه حضور داشت و رابط گروه اخلاص به سرپرستي شهيد حسين علم‌الهدي بود. هنگامي که تعداد زيادي از نيروهاي ايراني و جهادگران جهادسازندگي به شهادت مي‌رسند، او براي خارج کردن نيروها از حلقه‌ي محاصره‌ي دشمن، تلاش زيادي کرد و با پرتاب دو نارنجک به سوي تانک‌هاي دشمن آن‌ها را وادار به عقب‌نشيني نمود.
شهادت هم‌رزمان او در منطقه‌ي هويزه وي را سخت تحت تأثير قرار داد. رضا در تاريخ 24/11/1359 و 38 روز پس از شهادت هم‌رزمانش در منطقه‌ي هويزه هنگام انجام وظيفه‌ي ديده‌باني، در منطقه‌ي سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سنّ 19 سالگي به شهادت رسيد. پيکر شهيد صادقي پس از انتقال به شهر تهران توسط دوستان جهادگرش از خوابگاه دانشگاه تهران تا شهرستان سبزوار بدرقه شد و در اين شهرستان به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس جلد3   -  صفحه: 27

صادق در سال 1346 در منطقه‌ي فلاورجان – فيلورجان ( استان اصفهان ) به دنيا آمد.
روزهاي کودکي‌اش را در هاله‌اي از شور و نشاط گذراند و در سايه‌ي دستان زحمتکش والدينش بزرگ شد. او در مکتب سرخ عاشقي اباعبدالله (ع) درس رشادت و مردانگي را آموخت و با آغاز حمله‌ي رژيم بعث عراق به ايران سعي کرد در خطوط مقدم رزم حاضر شود و بالاخره توانست سهم کوچکي در حفاظت از مرزهاي کشور داشته باشد.
شلمچه در روز سوم مهرماه سال 1366 معراج او براي پرواز شد و صادقي در سنّ 20 سالگي به عرش اعلي بال گشود.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي  

حسين‌علي صادقي بنجار در سال 1347 در روستاي بنجار از توابع پشت آب شهرستان زابل در خانواده‌اي متدين و کشاورز چشم به جهان گشود. در سال 1364 به جبهه اعزام شد و پس از جانفشاني‌هاي فراوان سرانجام در عمليات «والفجر هشت» در تاريخ 23/11/64 در سن 17 سالگي به ديدار معبود شتافت.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 2 صفحه 158

اصغر در سال 1336 در سودجان در آغوش پرمهر خانواده جاي گرفت. او فرامين دين نبي‌اكرم (ص) را در سايه تعليمات عالمانه پدر و مادر آموخت و در سال‌هاي جواني به عنوان سربازي به منظور دفاع از كيان ايران اسلامي به جبهه رفت و مردانه جنگيد.
سرانجام ستوان دوم وظيفه اصغر صادقي‌سودجاني در روز يازدهم آبان‌ماه سال 1361 در سن 25 سالگي به عرش اعلي بال گشود و خاك دهلران را به خون سرخ خود مزيّن نمود.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي 7/8/1383

حسين در سال 1348 در سرزمين پاک ايران متولد شد. روزهاي کودکي او در هاله‌اي از ظلم رژيم پهلوي سپري گشت و او در هفتمين خزان زندگي به مدرسه رفت و تحصيلاتش را تا اخذ مدرک سيکل ادامه داد. صادقي بعد از پيروزي انقلاب به عضويت بسيج درآمد و عاشقانه قدم به ميدان جهاد گذارد. بيست و چهارم آبان ماه سال 1365 روز عروج نوراني نوجوان 17 ساله‌ي لشکر روح‌الله (ره) از منطقه‌ي مهران بود. پيکر پاک او را در امامزاده عباس (ع) چهاردانگه جاده ساوه به خاک سپردند.

منبع:پرونده‌ي شهيد در حوزه‌ي 273 ناحيه‌ِ‌ي سيدالشهداء بسيج اسلامشهر