ليست شهداي دفاع مقدس (ص)

محمدرضا صفاري فرزند محمد به سال 1339 در روستاي تخته‌جان در خانواده‌اي مذهبي و مستضعف به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش گذراند، به علت نبودن امکانات و فقر مادي از ادامه‌ي تحصيل محروم شد و در کشاورزي و قاليبافي همکار صديق و زحمتکش خانواده گرديد. سال 1356 آن سال مصادف با اوج‌گيري انقلاب اسلامي به سربازي رفت و همزمان و همراه با امت انقلابي به فعاليت عليه رژيم منحوس پهلوي پرداخت. با شروع جنگ تحميلي به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و پس از يک سال خدمت در خاش و کرمان به جبهه اعزام گرديد. و سرانجام در تاريخ پنجم ارديبهشت ماه سال 1362 پس از حماسه‌آفرينيهايي که به عنوان فرمانده‌ي گردان داشت در کنار دجله در سن 23 سالگي به لقاي معبود شتافت. پيکر پاکش پس از تشييع در بيرجند به زادگاهش انتقال يافت و با شکوه خاصي به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجند جلد 2 صفحه‌ي 466

احمد صفايي فرزند محمدحسين به سال 1333 در تهران در خانواده‌اي متدين چشم به جهان گشود. تحصيلاتش را تا پايان مقطع راهنمايي با موفقيت ادامه داد. از همان کودکي و نوجواني علاقه‌ي زيادي به نماز و مطالعه‌ي سيره‌ي ائمه اطهار (ع) داشت. با اوج‌گيري مبارزات مردمي عليه رژيم يکي از چهره‌هاي فعال در مبارزه عليه رژيم منحوس پهلوي بود.
در تهيه‌ي اعلاميه‌هاي امام و پخش آنها در ميان مردم و شرکت در تظاهرات حضوري فعال داشت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي فعاليت خويش را در مساجد و پايگاههاي مقاومت بسيج دنبال کرد. در جنگ تحميلي همراه کاروانيان کربلا در دو مرحله به ميدانهاي نبرد شتافت. وي پس از حماسه‌آفريني‌هاي بسيار در تاريخ بيست و نهم دي‌ماه سال 1366 در منطقه‌ي ماووت بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 33 سالگي به فيض شهادت نايل آمد.
پيکر پاکش پس از تشييع باشکوه در بيرجند در جوار همرزمانش به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجندجلد2 صفحه 469

سال 1334 به دنيا آمد. شهر اراک ميزبان آغازين روزهاي حيات او بود و او از همان دوران کودکي به انجام فرائض دين اسلام همت گماشت.
ناصر در سن7 سالگي مثل همه کودکان به مدرسه رفت و تا اخذ مدرک ديپلم تحصيل نمود. با اوج‌گيري انقلاب اسلامي در صف تظاهرکنندگان قرار گرفت و با پيروزي اين نهضت آسماني در جهادسازندگي مشغول به کار شد و در استان سيستان و بلوچستان، کردستان و اهواز به مردم محروم کمک کرد. چندي بعد به عنوان اپراتور در بخش خدمات مخابراتي 118 استخدام گشت اما جنگ تحميلي او را بر آن داشت تا همراه ستاد جنگ‌هاي نامنظم شهيد چمران عازم مناطق عملياتي گردد.
صفايي سرانجام در روز نهم آذر ماه سال 1360 در منطقه بستان هنگام عمليات طريق‌القدس در سن 26 سالگي به وصال حق رسيد و در عرش اعلي سکني گزيد.

منبع:كتاب منظومه ملكوت جلد 1   -  صفحه: 229

هرگاه بر جويبار خاطرات گذشته سير کنيم، با ياد سبز بزرگ‌مرداني روبرو مي‌شويم که در هنگامه‌ي خطر، تن‌پوش زيباي شجاعت پوشيدند و با گذشتن از تعلّقات دنيا، عزت ملّت را ضمانت کردند.
جعفر در روز هشتم بهار سال 1333 در محله‌ي «کهوردان» لامرد ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را تا کلاس ششم نظام قديم در دبستان کهوردان ادامه داد. در سال‌هاي پيروزي انقلاب، پا به پاي مردم متديّن شهرستان در تظاهرات شرکت کرد و پس از پيروزي نيز بيشتر وقت خود را در همکاري با نهادهاي انقلابي از جمله بسيج مستضعفان گذراند. با شروع جنگ در حالي که استخدام اداره آموزش و پرورش بود، پنج نوبت به جبهه رفت و از کردستان تا تنگه‌ي هرمز را در نورديد.
سرانجام با جمعي از ياران صميمي‌اش در عمليات بزرگ والفجر 8 شرکت کرد و پس از عبور از رود اروند و فتح موانع دشمن در شبه جزيره‌ي فاو در سن 31 سالگي شربت شهادت نوشيد و جاودانه‌ي تاريخ شد.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 292

ابوالقاسم در اول فروردين‌ماه سال 1341 همگام با بهار در روستاي قازان‌بيگ پا به عرصه‌ي گيتي نهاد و نوروزي به ياد ماندني را براي خانواده‌ي خويش رقم زد.
ابوالقاسم تحصيلات خود را تا مقطع ديپلم ادامه داد و در حين تحصيل براي کمک به معاش خانواده کار مي‌کرد. در سنّ هجده سالگي به سربازي اعزام شد و بعد از گذراندن دوره‌ي آموزشي به جمع دلاورمردان تيپ 55 هوابرد پيوست.
سرانجام در بيست و پنجم آبان‌ماه سال 1361 در منطقه‌ي عملياتي سومار بعد از شرکت در عمليات مسلم‌بن‌عقيل در سنّ 20 سالگي به درجه‌ي رفيع شهادت نايل گشت.
پيکرش براي هميشه آن‌جا ماند.

منبع:كتاب گلواژه هاي شهادت جلد10 صفحه 57

غلام‌رضا در سال 1341 در محله‌ي قطب‌الدين لامرد متولد شد و در خانواده‌اي متوسط پرورش يافت از کودکي به نماز و روزه علاقه‌مند بود و قرائت قرآن کريم را در مکتب‌خانه مسجد فرا گرفت تحصيلات ابتدايي را در لامرد راهنمايي را در آبادان و دوره‌ي متوسطه را تا سال سوم در دبيرستان شهيد صمد صالحي شيراز ادامه داد شانزدهمين بهار زندگي‌اش همزمان با سرآمدن پاييز ديرپاي حکومت شاهنشاهي در ايران بود با الهام از انفاس مسيحايي عيساي زمان بر فرعون عصر خويش يورش برد و در سرنگوني تنديس‌هاي شاه و تصرف ساواک آبادان نقشي فعال داشت پس از آن‌که باغ آرزوهايش شکوفه داد بلبل شيداي اين گلستان شد فعاليت‌هاي سياسي را در سازمان مجاهدان انقلاب اسلامي و امور امدادي را در جهاد سازندگي آبادان دنبال کرد و پس از عزيمت به شيراز همکار افتخاري بنياد امور جنگ‌زدگان استان شد و مدتي هم مسئوليت تعاوني گروهي از جنگ‌زدگان را در شيراز برعهده گرفت.عضو فعال بسيج مسجد توکلي شيراز بود و در برگزاري مجالس مذهبي جهد فراوان مي‌کرد در سال 1362 روح بي‌تابش بهانه جبهه گرفت در سپاه پاسداران به فراگيري آموزش‌هاي بهياري پرداخت و به عنوان پاسدار وظيفه همدوش قهرمانان سپاه در جزاير مجنون به پيکار دشمن رفت سرانجام در عمليات خيبر هنگامي که بي‌وقفه مشغول مداواي مجروحان بود مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و پيکر پاکش در جنگ و گريز رزمندگان و دشمن بعثي مفقود شد 13 سال بعد تکه استخوان‌هاي شکسته‌اش در زورقي بر امواج دست‌ها به حرکت در آمد و صلاي جاودانگي سر داد.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 297

احمد صفرپور در تاريخ 10/3/1342 در محله‌ي " متعلق " شهرستان لاهيجان به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش به پايان رساند و براي ادامه تحصيل راهي لاهيجان شد؛ اما اوج‌گيري مبارزات انقلابي، او را از ادامه راه باز داشت و وي پس از پيروزي انقلاب جزو اولين نفراتي بود که به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و با شروع جنگ تحميلي رهسپار جبهه‌هاي نبرد شد و پس از پنج سال حضور در ميادين نبرد و حماسه‌آفريني‌هاي بسيار در سن 24 سالگي در حالي که فرماندهي يکي از گردان‌هاي لشکر 16 قدس گيلان را بر عهده داشت، در عمليات نصر 8 در منطقه ماووت عراق در آبان‌ماه سال 1366 به شهادت رسيد.

منبع:كتاب با اميران دلها صفحه 185

علي‌اصغر در سال 1344 در شهرستان کرج متولد شد و با تلاش بسيار پدر و مادر به مدرسه رفت. او در سايه اين زحمات تحصيلاتش را تا کلاس سوم راهنمايي ادامه داد. آغاز جنگ تحميلي وي را بر آن داشت تا در جبهه‌هاي نبرد حاضر شود، اما به دليل سن کم مجبور شد تغييراتي در شناسنامه انجام دهد، صفرخاني بعد از مدتي سبزپوش دشت شقايق سپاه پاسداران گشت، و در سن 18 سالگي ازدواج نمود. عشق ديدار امام (ره) و پيروي از ولايت ايشان از خصوصيات بارز او بود. علي‌اصغر علاقه خاصي به عبادت خداوند متعال، اقامه نماز شب و برپائي زيارت عاشورا داشت. فرمانده گردان شهادت در عمليات‌هاي بسياري حماسه آفريد، تا اينکه با آغاز عمليات کربلاي1 لباس نو سپاه را بر تن کرد و گفت:«من شهيد مي‌شوم» و سرانجام در تاريخ 10/4/1365 در سن 21 سالگي بر اثر اصابت ترکش به سر از خاک منطقه مهران به افلاک پر کشيد مزار پاک او در بهشت‌زهرا قطعه 53 قرار دارد.

منبع:پرونده شهيد در لشگر 27 محمدرسول‌الله (ص)