ليست شهداي دفاع مقدس (ط)

سال 1343 بود که صادق طبسي در خانواده‌اي متديّن و روحاني پا به عرصه‌ي هستي نهاد.
پدرش آيت‌الله حاج شيخ محمدرضا طبسي بود و براي پدري چون او چه افتخاري والاتر از اين که فرزندش حافظ پرچم سرافراز اسلام باشد.
هر روز که مي‌گذشت، صادق با تعاليم آسماني و ناب محمدي بيشتر آشنا مي‌گشت که با ظهور تحرکات انقلابي اقشار مردم ايران اين آشنايي عميق‌تر گشت و از او جواني انقلابي ساخت که هميشه پيرو خط امام (ره) بود.
با آغاز جنگ تحميلي، بنا به فرمان رهبر کبير انقلاب، صادق نيز در جبهه‌هاي نبرد حضور يافت. ميعادگان او شلمچه، عمليات کربلاي 5 بود که چون کبوتري خونين‌بال در تاريخ 23/10/1365 در سنّ 22 سالگي شهد شيرين شهادت نوشيد و به ديدار معبود شتافت.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي   -  تاریخ:  1382/2/10 -  صفحه: 3

رحيم طحان فرزند رضا در تاريخ 2/11/1331 در اردبيل چشم به جهان هستي گشود و پس از اتمام سنين کودکي قدم به مدرسه نهاد؛ تا پايان مقطع ابتدايي و راهنمايي با موفقيت در اردبيل تحصيل نمود و سپس در حين تحصيل در دبيرستان در سال 1352 به استخدام ارتش درآمد و در نيروي زميني ارتش نام‌نويسي کرد.
رحيم پس از طي آموزش‌هاي لازم در تهران، پس از اخذ سردوشي عازم شيراز گرديد و با گذراندن دوره‌ي تانک چيفتن به لشکر 16 زرهي قزوين پيوست و در تيپ 2 زنجان، گردان 5 چيفتن مشغول به خدمت گرديد.
با تهاجم عراق به مرزهاي جنوبي کشور، استوار دوم رحيم طحان که تاب تحمل يکه‌تازي‌هاي دشمن بعثي در خاک کشورش را نداشت، در راه دفاع از ناموس و کيان مردم، عازم جبهه شد و به مبارزه با خصم زبون پرداخت و سرانجام در تاريخ 9/9/1360 در منطقه‌ي عملياتي بستان طي عمليات طريق‌القدس در حالي که 29 سال داشت، چشم از جهان فرو بست، افلاکي و آسماني شد و پيکر پاکش در قبرستان ججين به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب شوق پرواز   -  صفحه: 329

رضا در سال 1340 در شهر تهران ديده به جهان هستي گشود. خانواده براي تربيت اسلامي او تلاش وافري انجام دادند. رضا مثل همه‌ي كودكان در سنّ 7 سالگي به مدرسه رفت و تحصيلات خود را تا اخذ مدرك ديپلم ادامه داد.
با شروع مبارزات ملت غيور ايران، به جمع ياران و ياوران امام (ره) پيوست و اكثر اوقات خود را در مسجد صاحب‌الزمان (عج) در خدمت مردم بود.
طحاني با آغاز جنگ به جبهه رفت. سال 1361 كارش را كه مأمور خريد وزارت پست بود، رها كرد و از طرف بسيج به غرب كشور رفت و سرانجام در سنّ 21 سالگي در تاريخ 10/12/1361 در قصرشيرين به آسمان زيباي شهادت بال گشود.

منبع:كتاب منظومه ملكوت جلد 1   -  صفحه: 235

محمد طرحچي فرزند علي‌اکبر در آغازين روز بهار سال 1332 هـ.ش در شهر مشهد چشم به جهان گشود.
او تنها فرزند پس خانواده و کوچک‌ترين آن‌ها بود. وي مادرش را در کودکي از دست داد.
پدرش نقشه‌کش قالي بود. پس از طي دوران کودکي، به دبستان پاي گذارد و پس از آن در دبيرستان اميرکبير و نصيرزاده ادامه تحصيل داد. در طول دوران تحصيل هميشه جزو بهترين دانش‌آموزان بود. وي پس از موفقيت در کنکور، در سال 1351 هـ.ش به دانشگاه پلي‌تکنيک تهران وارد شد.
در آن جا ضمن اين که به عنوان يکي از چهره‌هاي با استعداد و درس‌خوان شناخته شده بود، به فعاليت‌هاي سياسي نيز مي‌پرداخت و در دانشگاه عملاً به عنوان يکي از اعضاي فعال و انقلابي دانشکده شناخته شده بود. وي در تشکيل جلسات و سازماندهي دانشجويان مسلمان نقش اساسي داشت.
محمد پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي و گرفتن مدرک کارشناسي در رشته مکانيک در يک شرکت راه‌سازي در استان خوزستان مشغول به کار شد. وي در جريان انقلاب اسلامي، همه توان خود را صرف پيروزي آن نمود. او به همراه ساير مبارزان در همه راهپيمايي‌ها و تظاهرات شرکت مي‌کرد و در پخش اعلاميه و شب‌نامه‌ها براي رساندن پيام انقلاب از هيچ کوششي فروگذار نمي‌کرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و صدور فرمان امام خميني (ره) بر تشکيل جهادسازندگي به عنوان نيروي رسمي به اين نهاد پيوست و پيوسته براي ياري رساندن به محرومين و مستضعفين روستايي با تمام وجود همت مي‌گماشت؛ به نحوي که گاه مدت‌هاي طولاني موفق به ديدار خانواده‌اش نمي‌شد.
وي به لحاظ استعداد بالا، شخصي بسيار متکبر و خلاق بود و هميشه کارهاي سخت و مشکل به او واگذار مي‌شد.
او قبل از جنگ در کميته فني دفتر مرکزي جهادسازندگي مشغول فعاليت بود.
او مدتي قبل از آغاز جنگ براي انجام مأموريتي به يکي از کشورها سفر کرده بود و در شروع جنگ حضور نداشت. او پس از مدتي کوتاه به ايران بازگشت و بدون درنگ به سوي جبهه رهسپار شد. تاريخ اعزام وي 1/7/1359 هـ . ش بود. وي پس از ورود به خوزستان به همراهي و هم فکري ساير افراد، ستاد پشتيباني جبهه‌هاي جنگ را که از طرف جهادسازندگي مسئوليت ياري رساندن به جبهه‌ها را به عهده داشت، تأسيس کرد.
سپس مسئوليت مستقيم تمام عمليات‌هايي را که جهادسازندگي در جبهه‌هاي جنوب انجام مي‌داد، به عهده گرفت. با نظارت و هماهنگي وي جاده‌هاي استراتژيک و نظامي زيادي در جبهه‌هاي مختلف جنوب کشيده شد.
او در امور تدارکات، تبليغات و تعميرات ماشين‌ها و خودروهاي نيروي سپاهي و ارتشي خدمات زيادي نمود. طرحچي نقش بسيار مؤثري را در عمليات دارخوين (که به نام «فرمانده کل قوا، خميني روح خدا» مشهور بود) و عمليات طراح و آزادسازي کرخه نور به عهده داشت. او به خاطر مسئوليت حساسي که داشت هميشه در خط اول جبهه بود و در حالي که کار هدايت و هماهنگي ماشين‌هاي بزرگ راهسازي را انجام مي‌داد، در عمليات سنگرسازي و ايجاد سدهاي طولاني و بلند خاکي نيز شرکت مي‌کرد. وي در آخرين عمليات در جبهه‌هاي الله اکبر همراه با ساير نيروها قصد فتح شهر مهم و حساس بستان را داشت. او که در اين مقطع، فرماندهي قرارگاه کربلا را به عهده داشت، سرانجام در تاريخ 12/6/1360 هـ . ش در حالي که به نماز ايستاده بود، در منطقه بستان هنگان عمليات نصر در سن 28 سالگي بر اثر اصابت گلوله تانک به شهادت رسيد.
پيکر او در بهشت رضا (ع) شهر مشهد به خاک سپرده شد. بر اساس اعلاميه شماره 32454/ط مورخ 3/4/1376 از سوي مدير کل امور جهادگران جهادسازندگي، رده فرماندهي شهيد محمد طرحچي هم تراز با فرمانده لشکر به وي اعطاء گرديد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس جلد3   -  صفحه: 230

سال 1342، سال آغاز قيام امام امت، كودكي پا به عرصه‌ي هسي نهاد كه سال‌ها بعد عاشقانه در ركاب فرزند زهرا (س) عليه استبداد و استكبار جنگيد. كريم روزهاي كودكي را در شهرستان اروميه گذراند و در كنار جمع صميمي و مهربان خانواده با احكام و فرايض دين مبين اسلام آشنا گشت.
طريقت در سال‌هاي جنگ تحميلي در كسوت پاسداران انقلاب اسلامي به جبهه رفت و با سمت معاونت طرح و عمليات لشكر 31 عاشورا در ميدان رزم حضور يافت.
سال 1365 كريم به آرزويش رسيد و در سنّ 23 سالگي در شلمچه عمليات كربلاي 5 به شهادت رسيد.

منبع:روزنامه كثيرالانتشار  

سال 1333 بود که رحمت‌الله طلايي‌نژاد فرزند محمدرضا در روستاي بزغان شهرستان نيشابور ديده به جهان هستي گشود.
دوران کودکي و نوجواني را با تلاش و زحمت‌هاي خانواده به سر برد و به سنين نوجواني رسيد. در اين دوران هنوز انقلاب در ميان تمامي اقشار مردم به چشم نمي‌خورد و تنها توده‌هايي به شکل پنهان به فعاليت مي‌پرداختند.
وي در سنين جواني به استخدام کارخانه‌ي قند درآمد اما با آغاز حملات رژيم بعث عراق به مرزهاي ايران، رحمت‌الله کار و فعاليت در کارخانه‌ي قند را رها کرد و رو به سوي جبهه نهاد. عمليات کربلاي 5 بود که عاشقانه و با عزمي راسخ در مقابل کفر جنگيد و سرانجام در تاريخ 8/11/1365 در سنّ 32 سالگي در منطقه‌ي شلمچه آسماني گشت و خونين‌بال به ديدار يار شتافت.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي   -  تاریخ:  1378/7/23

علي در روز نوزدهم اسفندماه سال 1345 در شهر اشکنان در خانواده‌اي عاشق اهل‌بيت عصمت و طهارت تولد يافت. فضاي مذهبي شهر و حضور در مجالس ديني سبب پايبندي وي به شعاير اسلامي شد. در جريان پيروزي انقلاب به صفوف متّحد مردم پيوست و در خلع‌سلاح پاسگاه ژاندارمري محل فعالانه شرکت کرد. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهش ادامه داد. در جنگ تحميلي عراق عليه ايران، شهادت مظلومانه‌ي پسر عمويش "عيسي طلعتي"، او را بسيار متأثر کرد. اندکي بعد به خدمت مقدس سربازي رفت و در حالي که برادرش در جبهه شلمچه مشغول پيکار با دشمن بود، او نيز در فاو به جنگ با دشمن پرداخت. سرانجام پس از حماسه آفريني هاي فراوان، بر اثر بمباران شيميايي دشمن، در فاو در تاريخ 6/3/1367 در سن 22 سالگي شربت شهادت نوشيد و به جمع شهيدان پيوست.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 310