پاسخ به:ليست شهداي دفاع مقدس (ك)
|
شهيد محمدحسين كبيري
|

|
|
تاريخ تولد :1337
|
نام پدر :
|
|
تاریخ شهادت : -/--/1361
|
محل تولد :قم /قم /خورآباد
|
|
طول مدت حیات :24
|
محل شهادت :شلمچه
|
| مزار شهید :گلزارشهداي روستاي خورآباد |
سال 1337 در روستاي خورآباد از توابع شهر مقدس قم، ديده به جهان گشود.
محيط ساده و صميمي روستا که تولد او را رقم زد، فضاي پاکي بود تا ارتباط هر چه بيشتر او را با معبود خود فراهم سازد.
حسين دوران کودکي را در فضاي مملو از عشق به خدا و ولايت اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام، در خانوادهاي اصيل و مذهبي سپري کرد. در هفت سالگي با شور و اشتياق پا به مدرسه گذاشت و سالها به تحصيل علم و معرفت روي آورد.
او سرمايه معنوي زندگي را با فراگيري قرآن به دست آورد و با قرآن انس و الفت پيدا کرد و در جلسات قرائت قرآن شرکت ميجست.
فطرت پاک و تربيت خانوادگي، او را چنان پرورش داده بود که در سالهاي کودکي و نوجواني هم اعتقاد و باورهاي ديني و مذهبي، با رفتاري نيکو و مردم دوستي زندگي کرد.
در آغاز جواني به کمک پدر به شغل کشاورزي پرداخت و سپس عليرغم ميل باطني خود در دوران طاغوت به سربازي رفت.
دوران سربازي او با آغاز نهضت امام خميني (ره) مصادف شد. او با استفاده از فرصت پيش آمده، فعاليت سياسي و ضد طاغوتي را در برپايي جلسات مخفيانه، سخنراني عليه رژيم منحوس پهلوي، پخش اعلاميه و برگزاري مجالس سوگواري سالار شهيدان حضرت حسينبنعلي (ع) شکل داد.
وقتي شنيد حضرت امام فرمان دادهاند که سربازان پادگان ها را ترک کنند، او که فرمان از رهبر و مرجع تقليد خود ميبرد در صدد برآمد خود و ديگر فرزندان متعهد اين مرز و بوم را از خدمت زير پرچم طاغوت رهايي دهد و به صفوف ملت انقلابي بپيوندند، تا اين که موفق به اين کار شد و در صحنههاي مختلف مبارزه در کنار مردم به سهم خود خروش برآورد و گام زد.
او تا پيروزي انقلاب اسلامي و شکست نظام استبدادي پهلوي از پاي ننشست و براي آگاه سازي مردم روستا ميکوشيد و به منظور تحقق اين هدف با دعوت از روحانيون متعهد به ارشاد و هدايت مردم پرداخت.
با پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي، براي اتمام دوران خدمت، لباس سربازي به تن کرد. با تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به اين نهاد مقدس پيوست.
با توطئههاي ضد انقلاب، به کردستان رفت و در درگيري با فتنهانگيزان از خدا بيخبر حضور يافت.
با آغاز جنگ تحميلي به جبهههاي جنوب شتافت و بنا به وظيفه، در ميدانهاي رزمي و حماسي جنوب به جنگ با دشمنان خدا رفت. در عمليات متعددي شرکت کرد. او آن چنان لايق و شايسته، مهربان و مؤدب با دوستان صميمي و با دشمنان سرسخت بود که مسئوليتهاي مختلفي به او سپرده شد. او تنها به جبهه و سنگرهاي عزت و شرف وابسته بود و اگر به مرخصي ميآمد، همواره دلش در منطقه عملياتي بود. جبهه او را ساخته بود، حالت معنوي خاصي، قلبي با صفا، چشمي اشکبار و روحيهاي حماسي داشت و جمع اين خصلتها در او نعمت و موهبت الهي بود.
سراسر زندگيش عشق به حق تعالي و اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام بود. او در پي رسيدن به حقيقت، معرفت و کمال از هر فرصتي براي مطالعه و تحقيق استفاده ميکرد.
اهل شب زندهداري، نافله شب و تلاوت قرآن بود. با دعا و نماز مأنوس بود. در عمليات رمضان فرماندهي گردان مالک اشتر رابه عهده داشت.
در اين عمليات شوق ديدار معبود در وجودش زبانه کشيد و در مرحله پنجم عمليات با رشادت و شهامت بينظير دشمن را به خاک مذلت نشاند و خود با دلي پاک و ايماني استوار پس از سير در وادي سلوک و جهاد، علم و تهذيب نفس و سرافرازي در سال 1361 در سن 24 سالگي به شهادت رسيد و برگي خونين به کتاب عظيم شاهدان هميشه جاويد افزود.
اما پيکر پاکش سالهاي سال در ميدان نبرد، نورافشاني کرد و عاقبت پس از سيزده سال و نيم انتظار پيکر او توسط گروه تفحص شهدا به دست آمد و با شکوه فراوان تشييع و در گلزار شهداي زادگاهش به خاک سپرده شد.

منبع:مجله قافله نور - صفحه: 8
|
|
|
|
 |
از پاي نخواهم نشست |
 |
آيه اطاعت |
 |
نماز آسماني |
 |
دلش هواي رفتن داشت |
 |
پيوند آسماني |
 |
مرخصي شهادت |
 |
وصيت نامه |
|
|
یک شنبه 17 بهمن 1389 3:47 AM
تشکرات از این پست