ليست شهداي دفاع مقدس (و)

سال 1332 بود که "عبدالصمد" چشم و چراغ خانواده‌ي ورپشتي ديده به جهان هستي گشود.
روزهاي کودکي و نوجواني را با شادي پشت‌سر گذاشت. جوان بود و پرشور که دل به خطر سپرد و در جمع رزمندگان اسلام به دفاع از ايران اسلامي پرداخت.
آن‌قدر مشتاق حضور در عرصه‌هاي ايثار بود که وقتي براي بهبود بيماري به مرخصي آمد، آرام و قرار نداشت تا دوباره راهي جبهه شود. در آخرين ديدار نيز به مادر گفت: « دوست دارم جنازه‌ام را شما غسل دهي. »
ورپشتي سرانجام در سال 1361 در سنّ 29 سالگي در منطقه‌ي عين خوش در جمع شاهدان روز حشر قرار گرفت و مادر به وصيتش عمل کرد و او را با عطر و گلاب شستشو داد و به خاک سرد سپرد.

منبع:ماهنامه افلاكيان   -  تاریخ:  1386 -  شماره مجله: 8

حسن در شهريور سال 1346 ديده به جهان هستي گشود و در شهرستان بوشهر در ميان مردماني باايمان و شيعه‌ي اهل بيت عصمت و طهارت (ع) بزرگ شد.
او در سنّ 7 سالگي به مدرسه رفت و تحصيلاتش را تا اواسط دوره‌ي دبيرستان ادامه داد سپس به حوزه‌ي علميه راه يافت.
با اوج‌گيري انقلاب در صف تظاهرکنندگان راه حق قرار گرفت. اوايل آغاز جنگ تحميلي به همراه دوستش شهيد مجيد بشکوه از طريق ستاد جنگ‌هاي نامنظم به جبهه رفت.
قبل از آن نيز در هيئت فداييان اسلام فعال بود. چندي بعد به عضويت بسيج درآمد و در عمليات فتح‌المبين شرکت نمود و به علت جراحت در بيمارستان مسلمين شيراز بستري شد. در عمليات والفجر 8 و کربلاي 5، خيبر و رمضان شرکت نمود و با سمت تک‌تيرانداز در جبهه‌ها حاضر شد.
وردياني آن‌گاه در قسمت اطلاعات و عمليات لشکر علي بن ابيطالب (ع) به خدمت پرداخت. وي سرانجام در تاريخ 21/10/1365 در سنّ 19 سالگي در شلمچه هنگام عمليات کربلاي 5 بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسيد و در گلزار شهداي بوشهر به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب آخرين خلوت جلد 2   -  صفحه: 225

نقي يکي ديگر از عاشقان و لبيک‌گويان امام (ره) بود. او در يکي از شب‌هاي تاريک سال 1355 بعد از مطالعه‌ي کتاب اباعبدالله (ع) در حالي‌که اشک مي‌ريخت، به خواب رفت و در عالم رويا خود را ديد که پرواز مي‌کند و به معراج مي‌رود. روز بعد نقي به جمع تظاهرکنندگان پيوست و در جمع ياران امام (ه) به روشنگري و آگاه نمودن مردم پرداخت.
با پيروزي انقلاب، لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن کرد و مسئوليت ايدئولوژي و تبليغات و تدارکات امور فني را با تمام وجود تقبل کرد. در دوران دفاع مقدس معاونت فني مهندسي لجستيک لشکر قدس گيلان را پذيرفت و همواره در خطوط مقدم رزم از ميهن اسلامي دفاع نمود. ورزلي همواره مي‌گفت: « اين پست، مقام، مسئوليت و ماديات هرگز انسان را راضي نمي‌کند و آروزهاي زندگي هرگز پايان‌پذير نيست و ارضاء کننده نمي‌باشد؛ من ديگر به پرواز واقعي مي‌انديشم. »
اندک زماني بيشتر به پايان جنگ نمانده بود که در تاريخ 26/1/1367 در منطقه‌ي عملياتي غرب ايران جان به جان‌آفرين تسليم کرد و به ملکوت اعلي پيوست.

منبع:روزنامه كيهان   -  تاریخ:  1380/1/30

در سال 1317 "علي‌مراد ورمزياري" در شهر بروجرد به دنيا آمد. دوره‌ي ابتدايي را گذراند و سپس براي تأمين هزينه‌ي زندگي مشغول به کار شد. سال‌ها به تلاش و کار کردن سپري شد تا اين که موعد سربازي فرا رسيد و علي‌مراد عازم خدمت شد. پس از گذراندن دوره‌ي سربازي در سال 1342 در ژاندارمري مشغول خدمت شد. هنگام پوشيدن لباس خدمت سوگند ياد کرد که: « خدايا من براي حفظ اسلام و قرآن دفاع مي‌کنم و تا جايي که جان در بدن دارم، مانع اعمال ظلم به مردم مي‌شوم و اين لباس در راه حق کفن من خواهد شد. »
او به همراه خانواده‌اش به خوزستان هجرت نمود و در پاسگاه‌هاي مرزي مختلف انجام وظيفه کرد. سپس از دشتِ سوزانِ خوزستان دل بر کند و راهي شهر مقدس قم گرديد. با فرا رسيدن روزهايي که فريادهاي مردم از هر کوچه شنيده مي‌شد، او با اين که نظامي بود، در راهپيمايي‌ها و تظاهرات مردم انقلابي شرکت مي‌کرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي از طريق آموزش فنون نظامي به نيروهاي مردمي و مراقبت از حوزه‌هاي رأي‌گيري در روزهاي انتخابات اداي دين نمود.
پس از اشغال قسمتي از خاک کشور به دست دشمن بعثي، بي‌قراري و بي‌تابي علي‌مراد براي حضور در فضاي معنوي جبهه و دفاع از مملکت شدت گرفت. با وجود داشتن هفت فرزند به جبهه‌ها شتافت و در تاريخ 19/10/1359 در منطقه‌ي ماهشهر – آبادان در سنّ 42 سالگي به فيض شهادت نايل آمد. هفت ماه پس از شهادت، پيکر اين عزيز که در ميان خطوط نبرد بر جاي مانده بود، به آغوش خانواده بازگشت و در گلزار شهداي شيخان به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب سبزقامتان   -  صفحه: 102

محسن وزرايي در روز هشتم مردادماه سال 1339 در شهر تهران ديده به جهان گشود دوران كودكي را در ميان كوچه پس كوچه‌هاي صميمي زادگاهش سپري كرد. او تحصيلاتش را تا پايان مقطع دبيرستان ادامه داد، و به علت علاقه‌اش به زبان انگليسي آموزش آن را نيز آغاز نمود. محسن پس از اخذ مدرك ديپلم در رشته شيمي دانشگاه صنعتي شريف رتبه اول را كسب نمود وزوايي در دانشگاه به انجمن اسلامي دانشجويان پيوست و مسئوليت هدايت و جهت‌دهي مبارزات دانشجويي را بر عهده گرفت او در تمام صحنه‌هاي مبارزات مسلحانه فرهنگي انقلاب شركت نمود و نقش عمده‌اي در تصرف پادگان‌هاي جمشيديه و عشرت‌آباد ايفا كرد. پس از پيروزي انقلاب به نيروهاي جهاد سازندگي پيوست و به كردستان رفت. چندي بعد در پاوه به ياري پاسداران شتافت و در فتح لانه جاسوسي آمريكا شجاعانه درخشيد و مسئوليت سخنگويي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام (ره) را در مصاحبه‌ها پذيرفت. محسن پس از آموزش فنون چريكي به عضويت نهاد مقدس سپاه پاسداران درآمد و مسئوليت‌هاي بسياري را بر عهده گرفت. گردان 9، گردان حبيب، لشگر10،‌گيلانغرب، گردان ولي‌عصر (عج) و ... خاطرات زيبائي از حضور او را در طول سال‌هاي دفاع مقدس به ياد دارند.(1) وزوايي پس از شركت در عمليات‌هاي مختلف براي شركت در عمليات بيت‌المقدس عازم جبهه‌هاي جنوب شد و در همين عمليات مسئوليت محور عملياتي تيپ محمد رسول‌الله(ص) را بر عهده گرفت. سرانجام پيك وصل برشانه‌هاي خسته محسن نشست و نويد عروجي خونين را به او داد، انفجار گلوله توپ در تاريخ 10/2/1361 فرمانده گردان حبيب‌بن‌مظاهر (ع) را به شهادت رساند. پيكر پاك وزرايي را در بهشت‌زهرا (س) به خاك سپردند. 1- او در عملياتهاي مختلف چندين مرتبه مجروح شد.

منبع:كتاب عقابان بازي دراز

هنوز آن روزها را به خاطر دارم؛ روزهاي پرالتهاب جنگ، روزهايي که محمد دل از همه‌ي تعلقات دنيا بريد و دل به خطر سپرد.
رعناقامت روستاي جم استان بوشهر در جمع بسيجيان عاشق و دلدادگان خميني کبير قدم به عرصه‌ي ايثار نهاد تا پشت دشمن را بلرزاند. وصالي مزد سال‌ها ايثارش را در روز بيست و چهارم تيرماه سال 1364 از حضرت حق دريافت نمود.
اروندکنار معراج او براي پرواز بود.

منبع:ماهنامه عرشيان   -  شماره مجله: 23

منصور در سال 1317 پا به عرصه گيتي نهاد و در شهر اراک پرورش يافت. خانواده با تلاش بسيار او را تربيت نمودند و منصور در سايه اين زحمات به سنين جواني رسيد. او به استخدام ارتش درآمد و اکثر دوره هاي نظامي را در خارج از کشور طي نمود. سرتيپ وطنپور دوره هاي دانشکده افسري نيروي مخصوص، دروه رنجري دانشکده فرماندهي ستاد، دوره غواصي، دوره چتربازي و ... را گذراند سپس به هوانيروز انتقال يافت و با اتمام د وره هاي مختلف خلباني به درجه استاد خلباني رسيد. منصور در طول سالهاي خدمتش خلبانان بسياري را تربيت کرد، سرانجام بزرگ مرد جوانمردي و ايثار با آغاز جنگ تحميلي به جبهه رفت. او اعتقاد داشت مرگش به صورت طبيعي نخواهد بود و بالاخره 10 روز پس از حضور در ميدان نبرد بعد از انهدام يک پل حياتي در تاريخ 9/7/1359 هنگام بازگشت از مأموريت در يک سانحه هوايي در سن 42 سالگي در اهواز به شهادت رسيد. پيکر پاک او را در بهشت زهرا (س) به خاک سپردند. از او دو فرزند به يادگار ماند.

منبع:روزنامه هاي كثيرالانتشار

فريدون وظيفه‌دوست در بيست و دوم فروردين ماه سال 1341 در شهرستان گرگان در خانواده‌اي مذهبي و متدين ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي را در شهر زادگاه خود گذراند و سپس به اتفاق خانواده به شهر مقدس مشهد عزيمت نمود و تحصيلات راهنمايي و دبيرستان را در مشهد سپري کرد. در سال‌هاي آخر دبيرستان که با اوج‌گيري انقلاب اسلامي مصادف بود وي در تظاهرات و راهپيمايي‌ها فعالانه شرکت نمود. پس از پيروزي انقلاب وارد نهضت سوادآموزي شد و براي آموزش و تعليم و تربيت روستاييان، همت گماشت. پس از اخذ مدرک ديپلم به خدمت سربازي عزيمت کرد و بيشتر خدمت سربازي خود را در عقيدتي سياسي ارتش گذراند. پس از پايان خدمت در سال 1363 وارد بانک ملي شد و مدتي را در شهرستان فردوس در بانک خدمت کرد و در سال 1364 از طريق ستاد پشتيباني جنگ جهاد سازندگي خراسان، راهي جبهه‌هاي حق عليه باطل شد و پس از شصت و پنج روز حضور در مناطق جنگي در تاريخ 24/2/1365 در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 24 سالگي به درجه رفيع شهادت نايل آمد. از وي يک فرزند پسر به يادگار مانده است.
مزار پاکش در گلزار شهداي مشهد قرار دارد.

منبع:كتاب جهادسازندگي خراسان دردفاع مقدس صفحه 369