پاسخ به:ليست شهداي دفاع مقدس (ه)
شهيد سيدعبدالرسول هاشمي
|
تاريخ تولد :28/6/1340
|
نام پدر :سيدعبدالله
|
تاریخ شهادت : 17/12/1363
|
محل تولد :خوزستان /آبادان /-
|
طول مدت حیات :23
|
محل شهادت :آبادان_ مقرجهادسازندگي
|
مزار شهید :گلزارشهداي قم |
امشب دلم هوايتر از هميشه است.
دوباره از خودم ميپرسم چه شد كه تو آنطور غيورانه رفتي و مرا تنها گذاشتي. چرا خدا مرا انتخاب نكرد و فقط تو را صدا كرد. دوباره خاطرات با تو بودن برايم تكرار ميشود. اينبار ميخواهم از ابتدا شروع كنم؛ از ابتداي زندگيت.
بيست و هشتمين روز از شهريورماه 1340 آبادان ميزبان قدوم كودكي شد تا سيدعبدالرسول نام گيرد و حماسهساز جبههها شود.
تعاليم اسلامي را در كنار قرائت قرآن فرا ميگرفت و بزرگ ميشد. تحصيلاتش را تا پايان دوران دبيرستان و اخذ ديپلم ادامه داد. حال و هواي كشور را جور ديگر ميديد و حس ميكرد باز هم فرو پاشيدن اين نظام را ميتوان به آساني فهميد.
راهپيماييها و درگيريهاي خياباني انقلابيون با نيروهاي رژيم اوج گرفته بود و او با همكاري ديگر دوستانش به جمعآوري بطريهاي خالي ميپرداخت تا بمبهاي دستي و بنزيني بسازد و در مقابل قواي مسلح طاغوت استفاده كند.
شب كه مشغول شعار نوشتن بر روي ديوار بود، توسط معاون فرماندار حكومت نظامي غافلگير و بازداشت شد. به زور شكنجه از او قول مساعدت گرفتند كه ديگر كارهاي انقلابي نكند.
اما مگر او به همين راحتيها از آرمانش دست ميكشيد؟ وقتي آزاد شد، يكراست سراغ بمبهاي دستسازش رفت و مشغول درست كردن تعداد بيشتري از آنها شد و به دوستانش تذكر داد كه: « بايد احتياط بيشتري انجام داد ولي بر حجم فعاليتها همچنان بايد افزود چرا كه رژيم طاغوت پوشاليتر از آن است كه ما تصور ميكنيم. »
22 بهمنماه 1357 بود و پيروزي انقلاب اسلامي در حال رقم خوردن.
سيدعبدالرسول به همراه دوستانش به طرف مقر شهرباني يورش برده و آن را به تسخير خود درآوردند. اسلحههاي به دست آمده از شهرباني آبادان اولين پايههاي ايجاد كميتهي حفاظت از شهر و دستآوردهاي انقلاب اسلامي را توسط عبدالرسول و دوستانش ايجاد كرد. همين فعاليتهايش باعث شد كه جزو اولين انقلابيوني باشد كه در كميتهي تازه تأسيس انقلاب اسلامي مشغول به كار شود و در دستگيري نيروهاي ساواكي نقشي مؤثر ايفا كند.
با فرمان امام خميني (ره) منبي بر تشكيل جهادسازندگي به منظور فقرزدايي از محرومين، به اتفاق چند نفر از دوستانش جهادسازندگي آبادان را پيريزي و مدت 2 سال را با حقوقي اندك سپري نمود.
عشق خدمت به محرومين و اطاعت از فرمان خميني كبير (ره) او را واداشت تا انجام سختترين كارها را پذيرفته و با كار شبانهروزي، انواع پروژهها را به اتمام برساند.
كار فراوان در واحد ساختمان كميتهي عمران جهاد باعث ايجاد ناراحتي در ناحيهي كمر او شد؛ به طوري كه بنا بر توصيهي پزشكان مجبور به تغيير شغل گرديد.
انقلاب در مسئوليت امور جهادگران جهاد آبادان فصل جديدي از فعاليت در روستا و جبهه را برايش آغاز كرد؛ به طوريكه براي رساندن خدمات بيشتر به روستاها گاهي ماهها به مرخصي نميرفت.
برادرش كه شهيد شد، براي تسكين آلام خانوادهي خود و همسرش با همسر برادرش ازدواج نمود و سرپرستي دو برادرزادهاش را بر عهده گرفت. اما ازدواج هم نتوانست او را از كار باز دارد و فعاليتهايش را كاهش دهد. سرانجام عبدالرسول 23 ساله در هفدهمين روز اسفندماه 1363 بر اثر بمباران هوايي مقر جهادسازندگي آبادان به همراه 8 تن ديگر از مسئولين شجاع جهادگر به فيض عظيم شهادت نايل شد و در مقام قرب الهي ساكن گشت.
حالا گلزار شهداي قم چندين سال است كه ميزبان پيكر مطهر اوست تا ميعادگاه خيل دلسوختگاني شود كه هر پنجشنبه گرد مزار او حلقه ميزنند و عقدهي دل ميگشايند.
منبع:كتاب نخل هاي ايثار - صفحه: 173
|
|
|
|
ثواب زياد |
|
|
چهارشنبه 20 بهمن 1389 11:19 AM
تشکرات از این پست