ليست شهداي دفاع مقدس (ح)

عبدالرحمن حسن‌زهي در سال 1347 در خانواده مذهبي و کشاورز در روستاي بوک از توابع شهرستان زاهدان ديده به جهان گشود. در هشت سالگي، مادرش به جهت بيماري سل از دنيا رفت و او به مادر بزرگش سپرده شد. به جهت مشکلات مالي، خانواده به زاهدان عزيمت کرد و عبدالرحمن تحصيلاتش را تا پنجم دبستان در اين شهر ادامه داد. سپس وارد حوزه علميه شد و به فراگيري علوم ديني پرداخت.
آن گاه به دليل علاقمندي به شغل ميکانيکي به اين کار روي آورد و در اين حرفه مهارت فراوان پيدا کرد. سپس براي گذراندن دوران مقدس سربازي به ارتش جمهوري اسلامي ايران پيوست و پس از طي آموزش‌هاي اوليه نظامي رهسپار ميادين حق عليه باطل گرديد. سرانجام پس از شش ماه حضور در جبهه در تاريخ 4/4/1367 در منطقه طلاييه عراق در سن 20 سالگي به فيض شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 88

محمد در شهر مذهبي استهبان ( استان فارس ) در روز نهم شهريور ماه سال 1340 در جمع خانواده‌اي متدين متولد شد. كودكي را در جمع كودكان صميمي زادگاهش سپري كرد. سپس جهت آموختن علم به مدرسه رفت. حسن فرد با تلاش و كوشش فراوان موفق به اخذ مدرك دپيلم تجربي گرديد و در زمان اوج گيري انقلاب در صف مجاهدين راه حق قرار گرفت بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ميادين نبرد حق عليه باطل مردانه جنگيد. او در عمليات ثامن الائمه و بيت المقدس با سمت فرمانده گردان حاضر شد و از خود رشادتهاي بسياري بر جاي نهاد. حسن‌فرد بارها در ميدان عاشقي حق مجروح گشت. سرانجام اين اسوه مقاومت و ايثار در تاريخ بيست و يكم آذر ماه سال 1361 در سن 21 سالگي در منطقه شرهاني تپه 75 به ديدار حق شتافت. پيكر مطهرش را 14 سال بعد در محرم سال 1375 ه ش در جنوب پيدا كرده و در عاشوراي همان سال بر دستهاي مردم قهرمان استهبان تشييع و در گلزار شهداء به خاك سپرده شد.

منبع:كتاب خلاصه خوبيها جلد 1صفحه127

سليمان در روز چهارم آبان ماه سال 1332 در روستاي «ميرحسني» از توابع شهرستان لامرد در خانواده‌اي مذهبي و عاشق ولايت متولد شد. قرآن کريم و معارف ديني را نزد پدر فاضلش فرا گرفت و در هفت سالگي به مدرسه رفت. تحصيلات ابتدايي را ناتمام گذاشت و در نوجواني به آن سوي آب‌هاي خليج فارس مهاجرت کرد. در غربت نيز از ياد خدا غافل نبود. روي بلند و چهره‌اي گشاده داشت. برق چشمانش نافذ بود که در اولين نگاه هر دلي را مسحور جادوي چشمان خود مي‌کرد. روزهاي آغازين خون و قيام را در تظاهرات ضدرژيم تجربه کرد. پس از پيروزي انقلاب، در حال و هوايي معنوي لباس سبز سپاه بر تن کرد و به جمع پروانه‌هاي عاشق پيوست. در آغاز جنگ تحميلي با قلبي مالامال از عشق و ايثار قدم بر عرصه‌هاي جهاد و شهادت نهاد. پس از سال‌ها تلاش خالصانه در سرانجامي سپيد، از قله‌هاي برفگير مهاباد در تاريخ 28/7/63 در سن 31 سالگي به ملکوت افلاک پر گشود و به خيل شهيدان پيوست.

منبع:كتاب حديث عاشقان صفحه 152

ابوالقاسم حسن‌نژاد در 27 مهر 1345 در يک خانواده‌ي مذهبي در شهر نور به دنيا آمد. از دوران نوجواني، انقلاب و ماهيت‌اش را باور کرده و از همان سنين در تظاهرات عليه رژيم شرکت داشت. کلاس دوم دبيرستان بود که تصميم گرفت به حوزه‌ي علميه برود و به تحصيل علوم حوزوي بپردازد. ايشان 2 سال را در حوزه‌ي علميه‌ي امام جعفر صادق (ع) نور در محضر اساتيد مختلف گذراند. پس از آن براي ادامه‌ي تحصيل به قم عزيمت کرد.
همان روزهاي اول هجرتش به قم بود که خبر شهادت برادرش کريم را به او دادند و اين عامل ديگري بود تا نسبت به انقلاب و آرمان اسلامي آن وفاداري بيشتري از خود نشان دهد. اگرچه قبل از آن نيز به جبهه رفته بود، دوباره عزم رفتن کرد و چند روزي بيشتر از اعزامش نگذشته بود که مجروح شد. سرانجام پس از بارها حضور در مناطق مختلف در 19/10/1365 در مراحل آغازين عمليات کربلاي 5 در سنّ 20 سالگي به شهادت رسيد.

منبع:ماهنامه سبز سرخ   -  تاریخ:  1387/9 -  شماره مجله: 82-  صفحه: 3

محمد حسن‌نژاد حمزه‌کانلو در سال 1339 در دُر بادام قوچان ديده به جهان گشود. وي ميان همرزمانش به حسن‌خلق و خلوص‌نيت مشهور بود. او پيوسته خانواده‌اش را به تقوا، صبر و شکيبايي در برابر مشکلات فرا مي‌خواند. فردي مخلص و باايمان بود. براي نماز و مناجات با خداوند اهميت قايل بود. در دوران تحصيل به مبارزه با ساواک پرداخت و با اسلحه‌اي که از اسلحه‌خانه ارتش برداشته بود، با چند نفر از افراد ساواک درگير شد و موفق شد آنها را به هلاکت برساند.
به خاطر اين شهامت، نامه‌ي تقديرآميزي نيز از سوي امام‌جمعه مسجد‌سليمان به وي اهدا گرديد. همزمان با فرمان امام (ره) که نيروهاي ارتش و هوانيروز را فرا خوانده بود، به مشهد آمد و همدوش برادرش که او نيز به شهادت رسيده است، به مبارزه پرداخت. در سال 59 جهت مبارزه با منافقين، داوطلبانه به کردستان اعزام شد و به مدت سه سال در جبهه‌هاي نبرد حضور فعّال داشت.
سرانجام آن مجاهد بيست و سه ساله در سال 62 در حين اقامه نماز صبح بر اثر اصابت ترکش به درجه رفيع شهادت نايل گرديد.

منبع:كتاب كبوتران بهشتي جلد 4 صفحه 90

در سال 1342 در خانواده حسن‌پور پسري به دنيا آمد که آسمان دل پدر و مادر را نورباران نمود. او را حسن ناميدند ،پدر و مادر تمام تلاش خود را در تربيت و پرورش او به کار گرفتند .حسن حسن‌پور در خانواده‌اي پاک و با ايمان بزرگ شد و تا اخذ مدرک ديپلم ادامه تحصيل داد، در ادامه راه زندگي و براي پيروي از آيين رسول خدا ازدواج کرد که ثمره اين ازدواج سه فرزند بود دو دختر و يک پسر.
اسفندماه سال 1366 بود به عيد نوروز چند روز بيشتر نمانده بود آن روز روزي متفاوت با ديگر روزها بود ،حسن‌پور حال عجيبي داشت گويا چيزي به او الهام شده بود. آن روزها راديوي منازل هميشه روشن بود ناگهان صداي آژير شنيده شد و موشکها بر پهنه آسمان هويدا شدند( اگر روزي شمشير شمرها گلوي مردان را مي‌دريد اکنون موشکها بازيچه دست اين سفاکان شده بود)، موشکي در منطقه وحيديه تهران سقوط کرد برخورد موشک و زمين انفجار ،روح حسن‌پور به همراه همسر و دو دخترش از پهنه کره خاکي پر کشيد و به اوج رفت و تنها پسربچه‌اي 5 ساله از آن خانواده صميمي باقي ماند.

منبع:پرونده در پايگاه شهيد جعفري اسلامشهر

عليرضا حسن‌پور در تاريخ 10/3/1342 در شهرستان خرم‌آباد استان لرستان تولد يافت و در بوستان خانواده باليد و رشد يافت، آنگاه که قدم درمهد علم و دانش نهاد آنچنان با صلابت و اراده پيش رفت که قله‌هاي نصرت را يکي پس از ديگري تسخير و موفق به اخذ مدرک سيکل گرديد و در ادامه راه به کارگري روي آورد تا از اين راه امرار معاش نمايد، با اوج گيري جريان پيروزي انقلاب اسلامي ايران او نيز دوشادوش ديگر مردان غيور کشور در صف‌هاي تظاهرات حضور به هم رساند.
با شروع جنگ تحميلي عليرضا نيز به جمع سربازان جان بر کف روح‌الله پيوست و از طريق ارتش جمهوري اسلامي ايران به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل اعزام گرديد و از آنجا که هر پروانه‌اي سرانجام در طواف حضرت دوست مي‌سوزد اين پروانه مکتب معرفت نيز در تاريخ 8/3/1363 در سن 21 سالگي در خاک شلمچه (پاسگاه زيد) به طواف حضرت دوست شتافت و به جمع ستارگان آسمان گمنامي پيوست. مزار پاکش نيز در گلزار شهداي امامزاده عقيل (ع) اسلامشهر واقع مي‌باشد.

منبع:اطلاعات بنياد شهيد

علي‌اکبر حسين زاده، فرزند علي‌اصغر، در ارديبهشت ماه سال 1350 در روستاي «آسيابان درخش» متولد شد.در خانواده‌اي مذهبي و انقلابي رشدکرد و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در همان روستا گذراند.او دانش‌آموزي مؤمن و درس خوان و فعال بود براي اولياي مدرسه و معلمان خود احترام خاصي قايل بود.به هنگام اعياد مذهبي و مراسم دهه‌ي فجر انقلاب اسلامي، در مدرسه حضوري فعال داشت.به ائمه اطهار (ع) عشق مي‌ورزيد و به حضرت امام ارادتي خاص داشت.در روستا به همه خصوصاً به پيرمردان و پيرزنان کمک مي‌کرد به طوري که همه او را دوست داشتند. اولين بار در سال 1365 و در سن 15 سالگي به عنوان بسيجي به جبهه اعزام شد.سه ماه و 13 روز در نبرد عليه دشمن بعثي شرکت کرد. بار ديگر در سال 1366 از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به جبهه اعزام شد و در تيپ 21 امام رضا(ع) به عنوان تک تيرانداز فعاليت کرد. سرانجام در روز پنجم مردادماه 1367 در عمليات مرصاد، در اسلام‌آباد غرب در سن 17 سالگي به شهادت رسيد.اما جسد پاکش مفقود ماند.13 سال گذشت و در سال 1380 پيکرش شناسايي شد.جسد او را به بيرجند منتقل کردند و در قطعه دوم گلزار شهداي اين شهر به خاک سپردند.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجندجلد1