ليست شهداي دفاع مقدس (ج)

فاطمه در سال 1339 در تهران متولد شد، او تحت تربيت عالمانه‌ي پدر قرار گرفت سالها گذشت و او بعد از ازدواج صاحب پنج نور الهي، پنج فرزند پاک شد، اما در هجدهم اسفند ماه سال 1366 در حملات موشکي عراق به تهران هزاران خانواده چون خانواده فاطمه را پرپر ساخت. او به همراه همسر و چهار تن از فرزندانش در سن 27 سالگي به ديار باقي شتافت.

منبع:كتاب آينه و شقايق جلد 1 صفحه 59

خردادماه سال 1343 بود که در آغوش پرمهر مادر جاي گرفت و پدر نامش را محمد نهاد. زندگي پر فراز و نشيب محمد در محله‌ي تکيه نايب آقا شهر زنجان آغاز شد. وقتي به سنّ 7 سالگي رسيد در دبستان 22 بهمن ثبت‌نام کرد؛ سپس به مدرسه‌ي راهنمايي شهيد چمران راه يافت.
فرياد "الله اکبر خميني رهبر" ملت ايران ستون‌هاي کفر و استبداد را لرزاند. محمد که آن روزها 13 سال بيشتر نداشت، با هم‌دستي خواهر و برادر کوچکش، عکس شاه و فرح را در شعله‌هاي نفرت کودکانه‌اش سوزاند و خاکسترش را در باغچه‌ي خانه خاک کرد.
با پيروزي انقلاب به عضويت پايگاه بسيج مسجد نايب آقا درآمد. اندک‌زماني گذشت تا اين‌که اين نوجوان عاشق و پيرو صادق اهل‌بيت (ع) راهي ميدان جنگ شد. روز سي و يکم ارديبهشت‌ماه سال 1360 خمپاره‌اي در جمع باصفايشان فرود آمد و محمد 17 ساله و دوستانش را به معراج سرخ برد.
پيکر پاکش را در گلزار پايين زنجان به خاک سپردند.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي

غلام احمد جزيکي فرزند نوراحمد در سال 1334 در روستاي «گزيک» از توابع شهر درميان شهرستان بيرجند ديده به جهان گشود.دوران کودکي و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در زادگاهش گذراند زندگي در خانواده‌اي متدين و متعهد او را فردي معتقد و با ايمان بارآورد.در حالي که اهل تسنن بود علاقه‌اي خاص به اهل‌بيت و ائمه اطهار (ع) داشت و بيشتر مطالعاتش درباره زندگي اهل‌بيت پيامبر عليهم السلام بود.او در سنين نوجواني به خدمت ارتش جمهوري اسلامي ايران درآمد پس از طي دوره‌هاي آموزشي براي ادامه‌ي خدمت به سرپل ذهاب انتقال يافت.چند سالي در مناطق مرزي غرب خالصانه و صادقانه خدمت کرد.در 24 سالگي ازدواج نمود با شروع جنگ تحميلي به جبهه رفت سرانجام به تاريخ 22/7/1359 در سن 25 سالگي در منطقه عملياتي سر پل ذهاب بر اثر اصابت ترکش به قسمتهاي مختلف بدن به شهادت رسيد. پيکر پاک شهيد پس از تشييع در شهرستان بيرجند به زادگاهش منتقل و به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب فرهنگنامه شهداي شهرستان بيرجند جلد1

رمضان در سال 1343 ديده بر دنيا گشود و در روستاي برچوي استان کهگيلويه و بويراحمد بزرگ شد. 7 ساله بود که به مدرسه رفت و تا اخذ مدرک ديپلم تحصيل نمود سپس به دانشگاه راه يافت.
سال‌ها گذشت؛ با آغاز جنگ تحميلي رمضان که دانش‌آموخته‌ي مکتب سيد و سالار شهيدان بود، قدم در راه جهاد في سبيل الله گذارد.
رمضان سرانجام در روز سي‌ام بهمن‌ماه سال 1364 در منطقه‌ي پل مارد در سنّ 21 سالگي به آرزوي ديرينه‌اش دست يافت و شهيد راه حق شد.

منبع:ماهنامه وصال شماره 26 صفحه 4

سال 1342 بود، که حسن پا به عرصه هستي نهاد. مادر هر بار با نام مبارک حق تعالي به او شير داد و او با شنيدن کلام وحي پرورش يافت.از کودکي علاقه خاصي به قرائت قرآن داشت، به همين علت به آموختن آن همت گماشت.حسين در هفت سالگي به مدرسه رفت و تا اخذ مدرک ديپلم تحصيلاتش را ادامه داد. در زمان مبارزات انقلاب اسلامي به موج خروشان تظاهرکنندگان پيوست و فعاليت سياسي خود را آغاز نمود.با ورود امام (ره) به ميهن اسلامي در جمع استقبال کنندگان ايشان قرار گرفت.بعد از پيروزي انقلاب مبارزه با ضد انقلاب را جزء مهمترين کارهاي خود قرار داد و با ياري بچه‌هاي مسجد محل با انجام فعاليت فرهنگي و قصه نويسي گامي ارزنده در جهت تبليغ و نشر فرهنگ اسلامي برداشت. حسين بعد از حضور در کلاسهاي داستان نويسي حوزه هنري کتاب سوره بچه‌هاي مسجد را به همراه دوستانش نوشت و براي مدتي نيز در کيهان بچه‌ها فعاليت نمود. چندي بعد به دانشگاه تهران راه يافت و تحصيلاتش را در رشته فلسفه ادامه داد، اما در سال دوم تغيير رشته داد و رشته جغرافي را برگزيد.
او در تاريخ 8/10/1361 لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن نمود و در عملياتهاي بيشماري حماسه آفريد.فرمانده دلاور تيپ 1 لشگر27 محمدرسول‌الله (ص) يک مرتبه از ناحيه سينه به شدت مجروح گشت، حسن قبل از آن نيز در لشگر الزهرا با دشمنان اسلام جنگيده بود .سرانجام اين مبارز نستوه در شب هفتم تيرماه سال 1367 به علت اصابت خمپاره به تانک در آتش عشق الهي سوخت و زمين منطقه شاخ شميران را به خون سرخ خويش زينت داد. پاره‌هاي پيکر سردار 25 ساله سپاه اسلام را در بهشت‌زهرا (س‌) به خاک سپردند.

منبع:پرونده شهيد در لشگر27 محمدرسول‌الله

ابراهيم در تاريخ 22/11/1339 در خانواده‌اي متدين در شهر اصفهان به دنيا آمد..
دوران کودکي را با شور و شوق سپري کرد و در سن 6 سالگي پا به دبستان گذاشت و با علاقه به تحصيل پرداخت. در دوران دبيرستان به ماهيت رژيم منفور پهلوي پي برد و به علت اعتراض به نظام چندين بار دستگير و مورد آزار عمال شاه قرار گرفت. سال آخر دبيرستان در بيشتر تظاهرات‌ها شرکت داشت و علاوه بر اصفهان در شهرستان مبارکه با دوستانش مسئوليت برپايي تظاهرات و تشکيل جلسات مخفي و تبليغات سياسي، مذهبي عليه رژيم ستم‌شاهي را عهده‌دار بود و در انهدام پاسگاه ژاندارمري مبارکه و کميته‌ انقلاب اسلامي و جهادسازندگي نقش به‌سزايي ايفاء نمود.
جعفرزاده با تشکيل سپاه پاسداران به عضويت اين ارگان درآمد و هم‌زمان به تبليغات مذهبي در مساجد و بپا نمودن جلسات آموزش قرآن در منازل پرداخت..
سال 1360 مسئوليت تحقيقات دادگاه انقلاب اسلامي اصفهان را بر عهده گرفت. چندي بعد به کردستان و از آن‌جا به جنوب ايران رفت و در عمليات‌هاي بي‌شماري حماسه آفريد و با سمت‌هاي فرماندهي اولين گردان زرهي سپاه اصفهان، فرماندهي يکي از قسمت‌هاي لشکر مقدس امام ‌حسين (ع)، فرماندهي نيروي زرهي قرارگاه نصر، فرماندهي تيپ 21 رمضان، فرماندهي تيپ زرهي 28صفر، مسئوليت طرح و برنامه لشکر زرهي سپاه، مسئوليت بررسي مسائل کلي مرزهاي کشور به خدمت مشغول شد. او يکي از مسئولين واحد طرح و برنامه عمليات قرارگاه خاتم‌الانبيا به شمار مي‌آمد و آخرين مسئوليت ايشان فرماندهي تيپ مستقل الغدير بود.
حضور وي در تيپ الغدير موجب شد که در فاصله کوتاهي اين تيپ به عنوان يکي از يگان‌هاي موفق سپاه معرفي شود. .
جعفرزاده قبل از شهادتش به واحد سمعي بصري تيپ مراجعه کرد و عکس‌ها و نوارهاي خود را گرفته و آن‌ها را منهدم کرد تا نامي از او باقي نماند و تنها يک عکس سياه و سفيد از او ماند.
وي يک‌بار به زيارت بيت‌الله‌ الاحرام مشرف گشت. قبل از عمليات بدر به زيارت امام (ه) مشرف گشت در پايان مراسم امام (ه) ايشان را صدا زده و با او صحبت کرد.
جعفرزاده در عمليات بدر آرپي‌جي به دست گرفت و به جنگ تانک‌ها رفت و سرانجام در اثر اصابت ترکش توپ به سرش در سن 24 سالگي در اسفند سال 1363 به معراج الهي پر کشيد. از او يک فرزند به يادگار ماند.

منبع:مجله‌ي الغديريان   -  شماره مجله: 10

مجتبي در سال 1346 در شهرستان قم چشم بر جهان هستي گشود. کودکي او در سايه‌ي پر مهر خانواده سپري شد. و تحت تربيت عالمانه خانواده پرورش يافت. سال‌ها گذشت و آغاز جنگ تحميلي رادمردي چون مجتبي را به ميدان نبرد حق عليه باطل فرا خواند.
او در پاسگاه زيد در سال 1366 برات حضور در بارگاهي الهي را دريافت نمود و در سن 20 سالگي قدم بر عرش اعلي گذارد.

منبع:روزنامه جمهوري اسلامي 26/4/1384

محمود در سال 1344 در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در اصفهان متولد شد؛ شوق پدر براي در آغوش کشيدن او عجيب بود، پدر با سعي و تلاش به تربيت او همت گماشت. 7 ساله بود که به مدرسه رفت و آموختن علم را آغاز نمود. احترام به پدر و مادر از خصائل بارز وي بود. جعفري در اوايل جنگ تحميلي به منطقه‌ي رهنان مهاجرت نمود و ترک تحصيل کرد. در همين سالها ضمن کار و تلاش در بسيج مسجد عضو شد و شبها به نگهباني پرداخت. محمود که ديگر تاب ماندن در شهر را نداشت، با اصرار زياد رضايت خانواده را جلب کرده و راهي کردستان شد. قبل از رفتن از تمام دوستان و آشنايان خداحافظي کرد و گفت:«اين آخرين ديدار است و من برنمي‌گردم.» يک ماه بعد در شب اربعين حسيني در سن 18 سالگي در پنجوين عراق مزد عبادت خاضعانه‌اش را از حق دريافت نمود. خداوند در سومين روز از آذرماه سال 1362 او را به بارگاه خويش پذيرفت. مزار پاکش در گلزار شهداي رهنان قرار دارد.

منبع:كتاب سرگذشت سرافرازان جلد 1 صفحه‌ي 427