ليست شهداي دفاع مقدس (ت)

خداوردي در سال 1342 سال آغاز قيام امام امت (ره) ديده به جهان گشود و در شهرستان بناب در سايه‌ي دستان نوازشگر خانواده‌ي مهربان و صبورش بزرگ شد و از آنان داستان زندگي ائمه (ع) را شنيد و ياد گرفت شيعيان زهراي اطهر (س) هيچ‌گاه سر تسليم در برابر ظلم فرو نمي‌آورند.
سال‌ها گذشت و ترزبان در جمع ياران امام (ره) عازم خطوط مقدم رزم شد و بعد از نبردي مردانه در سال 1364 در منطقه ي سليمانيه‌ي عراق در سنّ 22 سالگي به شهادت رسيد.

منبع:روزنامه كيهان   -  تاریخ:  1381/8/25 -  صفحه: 13

گروهبان دوم هوشنگ ترقي فرزند بيرام در اولين روز سال 1343 هم‌زمان با عيد نوروز قدم به عرصه‌ي سبز عالم هستي نهاد و در روستاي « سامانلو » از توابع اردبيل،در خانواده‌اي کشاورز متولّد شد تا در آينده‌اي نزديک از حماسه‌سازان کشورش باشد.
او دوران کودکي خود را در روستا سپري نمود و سپس قدم به مدرسه نهاد و مقاطع ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت در اردبيل پشت‌سر گذاشت و در حين تحصيل در سوم دبيرستان در سال 1361 به استخدام ارتش درآمد و در گردان 145 تيپ چهل لشکر 92 زرهي اهواز به خدمت مشغول شد.
وي در طول دوران جنگ تحميلي بارها در مصاف با دشمن حاضر شد و حتي در اين راه قبل از شهادت مجروح نيز گرديده بود. او عاقبت، پس از سال‌ها مبارزه و نبرد با متجاوزان بعثي در جزيره‌ي مجنون بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و پا دار فاني را وداع گفت و به مقام شهادت نايل آمد.
او که اولين روز بهار زاده شده، در آخرين روزهاي سرد پاييز از خاک به افلاک پر کشيد و پيکر به خون خفته‌اش در گلزار شهداي غريبان اردبيل به خاک سپرده شد.

منبع:كتاب شوق پرواز   -  صفحه: 119

عنايت‌الله ترک در سال 1337 در يکي از محلات فقيرنشين آبادان چشم به دنيا گشود.
پدرش درجه‌دار نيروي دريايي بود و مادرش خانه‌دار. در اوان کودکي به لحاظ شغل پدرش که هر چند ماه به يکي از بنادر جنوب منتقل مي‌شد، او را شخصي ورزيده و تمام عيار کرده بود و همين سفرها اورا پرورش مي‌داد تا جايي که بازي وي در روي شن‌هاي داغ و سوزنده امري عادي شده بود.
علاقه‌ي شديد او به ساختن اسباب‌بازي عجيب و کاردستي‌هاي زيبا زبانزد همگان شده بود. در سنّ 7 سالگي وارد دبستان شد. پس از پايان تحصيلات ابتدايي به علت قلت حقوق پدرش تحصيل را رها کرد و شروع به کار نمود. در سال 1354 وارد آموزشگاه هوانيروز تهران شد. در سال 1357 ازدواج کرد.
پس از پيروزي انقلاب، وارد کميته‌ي انقلاب اسلامي خميني شهر شد و فعاليت چشم‌گيري را آغاز کرد.
پس از مدتي با تشکيل و انسجام سپاه پاسداران وارد سپاه شد و به آموزش برادران پرداخت. قبل و بعد از شروع جنگ تحميلي بارها به کردستان، باختران، اهواز و ديگر مناطق جنگي رفت. در جريان حمله‌ي وحشيانه‌ي مزدوران بعثي در اواخر اسفندماه 1361 به جبهه‌ي بستان اعزام شد و پس از چندي جهت شرکت در عمليات بيت‌المقدس به جاده‌ي اهواز خرمشهر اعزام گرديد. در همين هنگام در نيمه شب پايش مورد اصابت دو گلوله از سوي بعثيان متجاوز قرار گرفت و به علت درگيري شديد منطقه و آتش فراوان و فراهم نبودن امکانات نجات وي در سنّ 24 سالگي به درجه‌ي رفيع شهادت نايل گرديد.

منبع:مجله صف   -  تاریخ:  1364/4 -  صفحه: 62

نظرعلي در سال 1339 در روستاي پيچلوكجور استان مازندران به دنيا آمد. 7 ساله بود كه به مدرسه رفت و دوره‌ي تحصيل راهنمايي و دبيرستان را در نوشهر گذراند. دانش‌آموز دوره‌ي دبيرستان بود كه انقلاب اسلامي به اوج خود رسيد و او به فرمان امام (ره) فرياد " مرگ بر شاه " سر داد و نزديكان خود را تشويق نمود تا آن‌ها نيز به نداي امام (ره) لبيك گويند.
با پيروزي انقلاب به نگهباني از حريم شهر پرداخت. بعد از اخذ ديپلم، به خدمت نظام وظيفه فرا خوانده شد و هم‌زمان با حمله‌ي رژيم بعثي، دوره‌ي آموزشي را گذراند و عازم خطوط مقدم رزم گشت. ترك بارها دل به خطر سپرد. يك‌بار در شرايطي قرار گرفت كه به علت نداشتن مواد غذايي با خوردن برگ درختان مقاومت نمود.
در همين شرايط بر اثر اصابت تركش خمپاره به پهلو در محرم سال 1359 به بيمارستان دزفول منتقل شد و 27 روز تحت درمان قرارگرفت؛ بدون آن‌كه خانواه‌اش اطلاعي داشته باشند.
ترك بعد از 20 روز استراحت در منزل مجدداً به سوسنگرد، تپه‌هاي الله‌اكبر اعزام شد و در تاريخ 30/2/1360 در حالي كه براي انجام عمليات امام مهدي (عج) با هواپيما به سمت نيروهاي دشمن مي‌رفت، هنگام فرود هواپيما مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در سنّ 21 سالگي به شهادت رسيد.
مزار پاكش در گلزار شهداي پيچلوي كجور قرار دارد.

منبع:پايگاه اطلاع رساني سبز سرخ  

حسن از کودکي با قرآن و ذکر اهل‌بيت (ع) آشنا شد، هربار که سرگذشت شاهدان کربلا را مي‌شنيد اشک از ديدگانش جاري مي‌شد،‌ کمي که بزرگتر شد براي کودکان محل جلسه قرائت قرآن تشکيل داد و خود مسؤوليت جلسه قرآن نونهالان جعفر را پذيرفت. در سالهاي جنگ نيز زينت بخش جلسات فرماندهي تلاوت آياتي از قرآن کريم با صوت حسن ترک بود. حسن در آن سالها علاوه بر عضويت در انجمن اسلامي دبيرستان ابن سينا و حزب جمهوري اسلامي دوستي نزديکي با جعفر حجازي داشت.و هردو در جلسات حاج آقا فاضليان شرکت مي‌کردند و با مطالعه کتب شهيد مطهري و دکتر باهنر اطلاعات خود را در زمينه اسلام و سياست افزايش دادند.
ترک اندکي بعد سبزپوش دشت شقايق سپاه پاسداران شد و به عنوان مسؤول پذيرش سپاه، فرماندهي گردان کميل از عمليات مسلم بن عقيل، فرماندهي محور در عمليات والفجر مقدماتي و والفجر 1، مسؤول محور در عمليات والفجر 2، فرمانده تيپ عمار در عمليات والفجر4، مسؤول محور در عمليات والفجر 5، حماسه آفريد. او که عارف لشگر انصار بود، در عمليات والفجر8 با سمت فرمانده مطرح و عمليات لشگر انصار حضور يافت و بعد از 5 سال حضور خالصانه در جاده فاو – ام القصر بر اثر اصابت گلوله به پيشاني جان به جان آفرين تسليم کرد و در بيکران عشق الهي مأوا گزيد. مزار پاکش در گلزار شهداي همدان قرار دارد.

منبع:ماهنامه جاودانه‌ها شماره 3 و شماره 31

بمانعلي ترک صفايي در سال 1337 در يزد متولد شد و دوران کودکي را در زادگاهش سپري کرد و بعد از مدتي به همراه خانواده به کرج عزيمت نمود. و تحصيلات خود را ادامه داد، و پس ازاخذ مدرک ديپلم و خدمت سربازي، وارد آموزش و پرورش شد و با عشق و علاقه کارش را آغاز کرد، اما جنگ تحميلي او را به جبهه‌هاي حق عليه باطل کشاند و در سنندج در تاریخ 19/6/ 1364 به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

منبع:كتاب يادياران

صادق (هوشنگ) ترکاشوند در سال 1335 در شهرستان ملاير به دنيا آمد. از همان کودکي داراي روح لطيفي بود و به دنبال کشف حقايق و کنجکاوي در مسايل مربوط به علوم ديني و نيز مقابله با کدخدا، خان‌ها، قوانين ارباب و رعيت و ... بود.
در سال 54 وارد دانشگاه شد و در مسايل سياسي و انقلابي فعاليت نمود که از خوابگاه اخراج شد. در 13 آبان از ديوار لانه‌ي جاسوسي بالا رفت و يکي از جاسوسان را دستگير نمود.
با شروع جنگ مدت‌ها در سوسنگرد و هويزه جنگيد و قبل از کربلاي هويزه مجروح شد. بعد از بهبودي به دانشگاه و جهاد دانشگاهي پيوست. 5/2 سال عضو شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشکده‌ي ادبيات بود و مسئول کنترل و شناسايي گروه‌ها در دانشگاه؛ در سال‌هاي انقلاب فرهنگي خدمات ارزنده‌اي ارايه کرد.
پاييز 1362 مجدداً‌ به جبهه بازگشت و در تاريخ 8/12/62 در عمليات خيبر شرکت نمود و در سنّْ 27 سالگي شربت شهادت را در جزيره‌ي‌مجنون نوشيد.

منبع:كتاب ازستاره تاخورشيد صفحه 147