غلو
1
درباره ائمه اطهار ( ع )
آیا امامان ما موجوداتی فرا انسانی اند ؟!
گردآوری : محمد صالحی – 22 / 7 / 88
یکی از جریان های زیان آوری که در تاریخ اسلام پدید آمده و آثارش هنوز باقی است جریان غلوی است که درباره ائمه اهل بیت به وجود آمد و خود ائمه ( ع ) را سخت ناراحت کرد و به عکس العمل و مبارزه با آن واداشت .
از قرائن تاریخی و حدیثی استفاده می شود که سه علت عمده در پیدایش غلو درباره ائمه نقش اساسی داشته است :
1 –
دشمنان ائمه ( ع )
اخباری مشتمل بر غلو درباره آنها جعل کردند تا پیروان آنان را متهم به غلو کنند و تکفیرشان نمایند و خود ائمه را نیز از چشم مردم مسلمان بیندازند و به انزوا بکشانند .
2
2 –
گروه عشرت طلبی
بودند که می خواستند گناهان را مباح کنند ( و فسادهای اخلاقی ) و آلودگی های دیگر را جائز شمارند و عبادات را ترک نمایند
3
ولی چون این کارها را می خواستند در محیط دینی مطرح کنند باید به زبان دین سخن بگویند . از این رو فردی مثل ابوالخطاب ( در عصر امام صادق ) ادعای پیغمبری می کند و می گوید که از طرف امام صادق مبعوث شده است تا انجام گناهان و ترک واجبات را اجازه دهد و برای اینکه پیغمبری خود را ثابت کند به خدایی امام صادق ( ع ) قائل می شود .
4
3 –
عشق مفرط
بعضی از دوستان دلباخته ، آنان را به غلو کشاند که مثلا می کفتند : حضرت علی ( ع ) خالق و اداره کننده جهان است .
در اینجا چند حدیث از ائمه ( ع ) می آوریم که از غلو به شدت انتقاد کرده و غالیان را طرد و لعن نموده و به شیعه هشدار داده اند که فریب آنان را نخورند :
حدیث اول
5
:
سدیر می گوید : به امام صادق ( ع ) گفتم : گروهی گمان می کنند شما آلهه و خدایان هستید و برای گفته خود از قرآن دلیل می آورند که خدا فرموده است : " هوالذی فی السمائ اله و فی الارض اله ..
6
" یعنی او است که در آسمان معبود است و در زمین نیز معبود است . آنها قسمت دوم آیه را با ائمه تطبیق کرده و گفته اند : معنای آن اینست که ائمه در زمین معبود هستند .!
امام فرمود : ای سدیر گوش و چشم و بشره و گوشت و خون و موی من از اینان بیزار است و خدا نیز از اینان بیزار است ، اینان بر دین من و دین پدران من نیستند و در روز قیامت که خدا من و آنان را جمع می کند بر آنان خشمناک خواهد بود .
حدیث دوم
7
:
حسن بن جهم می گوید : مامون به حضرت امام رضا ( ع ) گفت : به من خبر رسیده است که گروهی درباره شما غلو می کنند ،
امام فرمود : پدرم از پدرانش از رسول خدا ( ص ) روایت کرد که : مرا از حد خودم بالاتر نبرید زیرا خدا مرا پیش از آنکه پیغمبر کند بنده خود قرار داد
. خدا فرموده است : " هیچ بشری حق ندارد وقتی خدا مقام پیغمبری و کتاب و حکم به وی می دهد به مردم بگوید : بندگان من باشید نه بنده خدا
8
.
و حضرت علی ( ع ) فرمود : دو کس در رابطه با من هلاک می شوند و من گناهی ندارم ، یکی آنکس که در دوستی من افراط می کند و دیگر آنکس که در بغض من افراط می کند
9
.
و ما از کسانی که درباره ما غلو می کنند و ما را از حدمان بالاتر می برند بری و بیزار هستیم .
حدی
ث سوم
10
:
علقمه ضمن حدیثی از امام صادق نقل می کند که : ای علقمه ! چقدر عجیب است گفته های مردم درباره علی ( ع ) . چقدر فاصله است بین کسانی که می گویند : علی معبود است و کسانی که می گویند : او بنده گناهکاراست .
و بی شک سخن گروه دوم که حضرت را گناهکارمی خواندند برای آن حضرت قابل تحمل تر بود .
حدیث چهارم
11
:
از زراره نقل شده است که گفت : به امام صادق ( ع ) گفتم : مردی است از نسل عبدالله سبا که قائل به تفویض است . امام فرمود : تفویض چیست ؟ گفتم : آنان می گویند : خدا محمد و علی را خلق کرد آنگاه کار آفرینش را به آن دو واگذار نمود . پس آن دو دیگران را خلق کردند و رزق داند و زنده کردند و جان زندگان را گرفتند . امام فرمود : او دروغ می گوید ، دشمن خدا . وقتی که برگشتی این آیه را بخوان : آیا برای خدا شریک هایی قرار دادند که خلق کردند مانند خلق خدا پس خلق بر آنان مشتبه شده است ؟ بگو : خدا خالق همه چیز است و او است یگانه قهار
12
.
حدیث پنجم
13
:
از فضیل بن یسار نقل کرده اند که گفت : امام صادق ( ع ) فرمود : از افراد غالی – که برای پیغمبر و امام ربوبیت قائلند – بر حذر باشید که جوانان شما را فاسد نکنند ، بی شک اینان بدترین خلق خدا هستند ، آنان عظمت خدا را کوچک می کنند و برای بندگان خدا ادعای ربوبیت می نمایند ..
حدیث ششم
14 :
از عبدالله بن مشکان نقل کرده اند که ضمن حدیثی گفت : به امام صادق ( ع ) خبر دادند که فلانی می گوید : شما ارزاق بندگان را تقدیر می کنید ،
امام فرمود : رزق ما را غیر از خدا کسی تقدیر نمی کند ، همانا من برای خانواده خود به طعام احتیاج داشتم و به خاطر آن دلتنگ شدم و فکر و اندیشه قوت خانواده ، مرا گرفت تا آنکه قوت آنان را فراهم کردم و دلتنگی من برطرف شد و آرامش پیدا کردم
.
حدیث هفتم
15
:
شیخ صدوق از حضرت رضا ( ع ) نقل می کند که در دعای خود می گفت :
"
خدایا من برائت می جویم بسوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را ادعا می کنند که حق و حد ما نیست
. خدایا من برائت می جویم به سوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را می گویند که ما درباره خود نمی گوئیم . خدایا خلق و امر از توست . ما تنها بندگی تو می کنیم و از تو کمک می خواهیم . خدایا تو خالق ما و پدران ما هستی ، ... خدایا ما بندگان تو و فرزندان بندگان تو هستیم و برای خود مالک هیچ سود و زیانی نیستیم و اختیار مرگ و زندگی و برانگیخته شدن خود را نداریم .
..................................................................
منبع :
کتاب " غلو ، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین " – ص 67 تا 74– آیه الله نعمت الله صالحی نجف آبادی
زیرنویسها :
1 – تعابیرو اختیارات افراطی و خارج از حد انسانی دادن به ائمه و آنها را در جایگاه خدایی نشاندن و یا شریک او در انجام امور و افاضه فیض به خلق قرار دادن
2 – عیون اخبارالرضا ، ج 1 ، ص 304
3 – و یا اعتباردادن به افکار و اهداف و روش های افراطی و بعضا خطرناک و پلید خود
4 – المقالات و الفرق ، ص 53
5 – اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 746 ، حدیث 9
6 – سوره زخرف ، آیه 84
7 – اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 750 ، حدیث 25
8– ما کان لبشر ان یوتیه الله الکتاب و الحکم والنبوه ثم یقول للناس : کونوا عبادا لی من دون الله - آل عمران ، آ یه 79
9 – هلک فی رجلان ، محب غال و مبغض قال – نهج البلاغه – کلمه قصار 117
10 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 753 ، حدیث 31
11 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 756 ، حدیث 41
12 – ام جعلوا للله شرکا خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم قل الله خالق کل شیئ و هو الواحد القهار، سوره رعد ، آیه 16
13 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 772 ، حدیث 102
14 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 772 ، حدیث 102
15 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 756
http://mahsan.parsiblog.com
/