عنوان : لقمه اي كم تر
نوع اصطلاح :آداب و رسوم
وقتي غذا كافي نبود و بچه ها احتمال مي دادند كه ممكن است به همه ي برادران يا ميهمانان غذا نرسد يا كم برسد، به چند صورت عمل مي كردند. يكي ايـن كـه آن قـدر غذا كم مي گرفتند يا كم مي كشيدند كه در نهايت غذا مي ماند و بيم كمبود بر طرف مي شد، ديگر اين كه عده اي از بچه ها به تعداد ميهمانان غذاي خود را نصف و به ظرف ايشان واريز مي كردند.
روش معمول ديگر مخصوصاً وقتي در ظرف بزرگ و دور هم يا دوتايي و سه تايي در يك ظرف غذا مي خوردند اين بود كه با گفتن عبارتي يه شوخي و به جد دست از غذا مي كشيدند و كنار مي رفتند. به اين ترتيب كه مثلاً مي گفتند:
"چقدر غذا چرب است" يـا"خدا پدربزرگ حاجي(اسم شخصي) را بيامرزد كه مي گفت يك لقمه كم تر بخور، سفره را جمع نكن" يا مي گفتند:"يك ضرب المثل سرخ پوستي است كه مي گويد، هر كس ديرتر كنار برود بايد سفره را جمع كند" و اگر كسي به ايشان رو مي كرد و مي گقت:"چي شده كه امروز ايثار مي كني؟" برمي گشت مي گفت:
"ديـروز افتاب نبود" يـا:" از تداركات ضدكپك گرفته ام". هر دو عبارت كنايه از اين بود كه گذشت و مروت ما نم كشيده ؛ يعني اين كارها به ما نمي آيد و اين حرف ها براي ما زياد است.