پاسخ به:امدادهای غیبی
و ما رميت اذ رميت
صبح روز عمليات فتحالمبين بود (1/1/1363) در دشت رقابيه در حال پيشروي بوديم. موقعي كه نزديك خط دشمن رسيديم، از تانكها و نفربرها پياده شديم. دشمن با تيربار و خمپاره به شدت به طرف ما آتش گشود. همينطور به حالت دشتباني به سمت خط دشمن در حال پيشروي بوديم و هر لحظه يكي از رزمندگان مورد اصابت تير دشمن قرار ميگرفت و نقش بر زمين ميشد يا با جراحت به عقب بازميگشت.
ناگهان به ميدان مين وسيعي رسيديم. هوا كاملاً روشن بود. همهي نيروها در پشت ميدان مين زمينگير شدند. منطقه، دشت صافي بود و دشمن كاملاً بر ما تسلّط داشت و آتش تيربار امان را از بچهها بريده بود و كسي قادر نبود زير آن آتش شديد معبري باز كند.
يكي از نيروهاي اصفهاني با سر نيزهي خود سيم تلههاي ميدان مين را چيد و معبر گشوده شد و نيروها از ميدان عبور كردند؛ اما تيربار دشمن روي معبر قفل شده بود. اولين نفر كه از ميدان مين عبور كرد، كسي نبود جز برادر طلايي فرماندهي دسته كه در هنگام عبور به شهادت رسيد و بقيه پشتسر او زمينگير شدند و فرياد ميزدند و درخواست ميكردند كه تيربار دشمن را خفه كنند.
آرپيجيزن، دو گلوله به طرف سنگر تيربار دشمن شليك كرد ولي متأسفانه گلولهها به خطا رفت و تيربار همينطور ما را زير آتش داشت و هر لحظه فرياد "يا مهدي يا مهدي!" يكي از برادران بلند ميشد و يا مظلومانه در آن دشت به شهادت ميرسيدند.
يكي از برادران براي اينكه بچهها روحيه بگيرند، بلند شد و تكبيرگويان رگبار زد و به سوي سنگرهاي دشمن يورش برد.
تيربارچي دشمن وي را هدف گرفت و چند تير به شكم وي خورد و با تني مجروح به عقب بازگشت. در آن لحظه همه مأيوس شده بوديم و تعداد محدودي از بچهها سالم مانده بودند. يك آرپيجيزن ديگر آمد كه تنها يك موشك همراه داشت. همهي برادران با خواندن آيهي شريفهي« و ما رميت اذ رميت و لكن الله رمي» از خدا خواستند كه گلولهي او به هدف اصابت كند، سپس شليك كرد؛ نور عقب موشك را تعقيب ميكرديم كه آن موشك از روزنهي سنگر تيربار دشمن وارد شده و آن را منهدم نمود.
همهي بچهها روحيه گرفتند و تكبيرگويان به طرف خاكريز دشمن هجوم برده و خط دشمن سقوط كرد و نيروهاي عراقي سراسيمه پا به فرار گذاشتند و همه به طرف يك خودرو ايفاي دشمن كه در حال دور زدن بود و براي فرار آماده ميشد، هجوم بردند و در حال سوار شدن بودند كه يكي از برادران بسيجي با شليك گلولهي آرپيجي دشمن را آنها را متوقف نمود و اين بود نمونهاي از معجزهي الهي و معجزهي آيهي «و مارميت اذ رميت ...».
شادي روح شهداي فتح المبين صلوات
منبع :مجله الغديريان - صفحه: 25
|
چهارشنبه 13 بهمن 1389 1:24 PM
تشکرات از این پست