بوئنوس آیرس را بیشتر بشناسیم
بوئنوس آیرس پایتخت کشور آرژانتین و بزرگترین شهر و بندر آن میباشد. این شهر در ساحل جنوبی ریو دو لاپلاتا، و بر روی ساحل جنوب شرقی قاره آمریکای جنوبی، و مقابل شهر ساکرامنتو، اروگوئه واقع شدهاست.
بوئنوس آیرس که به شدت تحت تأثیر فرهنگ اروپا قرار گرفته، به خاطر معماری، زندگی شبانه، و فعالیتهای فرهنگی اش سرشناس میباشد. این شهر همچنین یکی از ثروتمندترین شهرهای آمریکای لاتین است، که در آن عمدتاً طبقه متوسط اجتماعی و نیز ساکنانی که دارای تحصیلات عالی هستند، زندگی میکنند.
بوینس آیرس پس از درگیریهای داخلی در قرن نوزدهم، در ۱۸۸۰ (میلادی) از ایالت بوئنوس آیرس خارج شد تا توسط دولت فدرال اداره شود. محدودههای شهر نیز گسترش یافت تا شامل شهرهای سابق بلگرانو و فلورس شود.
برخی اوقات ازاین شهر به عنوان «پایتخت فدرال» یاد میکنند تا آن را از ایالتی با این نام متمایز سازد. در اصلاحات ۱۹۹۴ قانون اساسی آرژانتین، این شهر یک شهر خودمختار معرفی گردید، از این رو عنوان رسمی آن «شهر خودمختار بوئنوس آیرس» میباشد.
تاریخچه
دریانورد اسپانیایی، خوآن دیاز دسولیس اولین مرد اروپایی بود که در سال ۱۵۱۶، به ریودولاپلاتا رسید، اما ماموریت وی در اثر حملهای که در آن به وسیله قبیله بومی چارووا یا گوآرانی کشته شد، زود به پایان رسید.
ای
ن شهر در ابتدا تحت عنوان «شهر بانوی ما با هوای مطبوع» توسط یک جوینده طلای اسپانیایی به نام پدرو دمندوزا، بنیانگذاری شد. این نام توسط کشیش مندوزا که یک پیرو پروپاقرص «ویرجین دو بوناریاً (» بانوی ما از نسیمهای ملایم") از کالیاری، ساردینیا بود، انتخاب شد. امروزه، مکان شهر مندوزا بخش سان تلمو در جنوب بخش مرکزی شهر واقع است.
بیشتر حملات مردم بومی اقامت کنندگان در این ناحیه را بریون راند و در سال ۱۵۴۱ این مکان خالی از سکنه شد. اقامت دوم (و دائمی) در سال ۱۵۸۰از سوی خوآن دگارای صورت گرفت که از شهر آسانسیون (هم اکنون پایتخت پارگوئه) در کنر رود پارانا لنگر انداخت.
از همان روزهای اولیه، موفقیت بوینس آیرس به تجارت بستگی داشت. بیشتر طی قرون ۱۷ ام و ۱۸ ام، اسپانیا اصرار داشت که تمام تجارت با اروپا ابتدا از شهر لیما، پرو بگذرد تا بتواند مالیاتها در آنجا جمع آوری شود. این طرح موجب آشفتگی تجار بوینس آیرس شد، و یک گروه پویای صنعتی و مخالف (علیه آنها) تشکیل شد. شگفتی نداشت که این عمل موجب القاء ناراحتی در میان « بندر نشینان» نسبت به مقامات اسپانیائی گردید.
چارلز سوم از اسپانیا، با احساس بی ثباتی به سرعت محدودیتهای تجاری را رفع نمود و بالاخره در اواخر سالهای ۱۷۰۰ بوینس آیرس را به عنوان یک بندر باز (آزاد) اعلام نمود. این اقدامات آرام کننده، اثر مطلوب خود را نداشت و « بندرنشینان»، که برخی از آنها از ایدئولوژی انقلاب فرانسه آگاه بودند، حتی بیشتر متمایل بودند تا از اسپانیا مستقل شوند.
طی حملات بریتانیا به ریودولاپلاتا، نیروهای بریتانیا دوبار در سال ۱۸۰۶-؛ ۱۸۰۷ به بوینس آیرس حمله نمودند، اما توسط شبه نظامیان محلی عقب رانده شدند. نهایتاً در ۲۵ می۱۸۱۰، زمانی که اسپانیا مشغول جنگ شبه قارهای بود و پس از بحثهایی آرام، شهروندان در بوینس آیرس با موفقیت فرمانفرمای اسپانیایی را خلع نموده و یک دولت ایالتی تأسیس نمودند. این تاریخ هم اکنون به عنوان یک تعطیل ملی (روز انقلاب می) جشن گرفته میشود. استقلال رسمی از اسپانیا تنها در سال ۱۸۱۶ اعلام گردید.
از لحاظ تاریخی، بوینس آیرس از لحاظ ایدههای لیبرال و تجارت آزاد، مرکز اصلی آرژانتین بودهاست، در حالی که بسیاری از ایالا خصوصاً در شمال غرب، از دیدگاه محافظه کارتر کاتولیک نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی حمایت میکنند. بسیاری از تنشها در طول تاریخ آرژانتین و با شروع درگیریهای فدرالگرا- مرکز گرا در قرن ۱۹ ام رخ داده که به این دیدگاههای متضاد برمی گردد.
این شهر در قرن۱۹ ام، در دو مناسبت (خاص) دچار محاصرههای دریایی شد: اولی از سال ۱۸۳۸تا۱۸۴۰ به وسیله فرانسه، و بعدی از طریق اتحاد انگلیسی- فرانسوی از سال ۱۸۴۵ تا۱۸۴۸. هر دو محاصره در تسخیر این شهر ناکام ماندند، و قدرتهای بیگانه نهایتاً از خواستههایشان منصرف شدند.
نقشه بوینس آیرس در دهه 1530
طی بیشتر سالهای قرن۱۹، موقعیت سیاسی این شهر به عنوان یک موضوع حساس حفظ شد. این شهر به عنوان پایتخت ملی برای بسیاری از مردم، قبلاً مرکز ایالت بوینس آیرس شده بود، و به مدت هفت سال از سال۱۸۵۳تا۱۸۶۰، این شهر مرکز ایالات جداشده بوینس آیرس بود. این موضوع بیشتر در میدان جنگ مطرح شد، تا این که این مسئله در سال ۱۸۸۰ درحالی که این شهر پایتخت اعلام شده ملی| فدرال شدن بوینس آیرس شد، از ایالتی با همین نام جدا شد، و کرسی دولت فدرال گردید، که در آن شهردار توسط رئیس جمهور منصوب شد. امروزه، کاخ سرخ ، مرکز دولت ملی و دفتر رئیس جمهور آرژانتین| رئیس جمهوری است.
احداث راه آهن حدود پایان قرن نوزدهم قدرت اقتصادی بوینس آیرس را که مواد خام را به داخل کارخانهها سرایز مینمود، افزایش داد و این شهر به یک شهر پایتختی و چند فرهنگی تبدیل شد که با پایتختهای اصلی اروپایی رقابت میکرد. مثلاً، تئاتر کلون| تئاترو کلون، یکی از عالی ترین عرصههای اپرا در جهان بود. خیابانهای اصلی این شهر در آن سالها ساخته شدند، و طلیعه قرن بیستم شاهد احداث بلندترین ساختمانهای جدید آمریکای جنوبی و اولین شبکه سریع ترابری| تراموا در این شهر بود.
تا دهه ۱۹۲۰، بوینس آیرس به یک مقصد دلخواه برای مهاجرین از اروپا تبدیل شد، و علاوه بر آن از ایالات فقیر تر و کشورهای همسایه، و حلبی آبادهای بزرگی در اطراف نواحی صنعتی شهر شروع به رشد کردند که به مشکلات بزرگ اجتماعی منجر شد.
وینس آیرس گهواره پرونیسم بوده : تظاهرات افسانهای کنونی در ۱۷اکتبر۱۹۴۵ که در میدان میبرگذار شد. کارگران صنعتی از کمر بند بزرگتر صنعتی بوینس آیرس تاکنون از ایده اصلی پرونیسم پشتیبانی نمودهاند، و میدان میبه مکانی برای تظاهرات و بسیاری از حوادث سیاسی کشور تبدیل گردید.
در ۱۶ژوئن ۱۹۵۵، قیام نظامی موجب برکناری رئیس جمهور خوآن پرون| پرون شد، سه ماه بعد (نگاه به «انقلاب آزادیخواهی») منطقه میدان میبمباران شد، که منجر به کشته شدن ۳۶۴غیرنظامی گردید (نگاه به «بمباران در میدان می»). این تنها دفعهای بود که شهر از هوا مورد حمله قرار گرفت. در دهه۱۹۷۰، لین شهر دچار مبارزه بین جنبشهای انقلابی جناب چپ (تودهایها، ارتش انقلابی خلق E.R.P و F.A.R) و گروه شبه نظامی جناح راست (اتحاد ضد کمونیست آرژانتین) شد که توسط ایزابل پرون حمایت میشد که در سال ۱۹۷۴ پس از مرگ خوآن پرون رئیس جمهور آرژانتین شد.
کودتای نظامی سال ۱۹۷۶، به رهبری خورخه رافائل ویدلا، تنها این درگیری را تشدید نمود؛ بین ۱۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ نفر ناپدید شدند، و مردم طی سالهای استقرار گروههای مخفی، توسط نظامیان ربوده و کشته میشدند.
بر اساس برخی برآوردها، تا حدود ۱۰۰۰۰۰نفر در مراکز غیرقانونی بازداشت و اردوگاههای متمرکز طی آن سالها نگهداری میشدند. تظاهرات ساکت مادرانشان (مادران میدان می) به عنوان تصویری بارز از زحماتی است که آرژانتین طی آن سالها متحمل شدهاست. در دو مناسبت پاپ ژان پاول دوم از این شهر دیدار نمودهاست، یکی در سال ۱۹۸۲، در طی آغاز جنگ فالکلند| جنگ فالکلند-مالویناس، و دیدار دوم در سال ۱۹۸۷ که جمعیتی در آن گرد آمده بودند که تاآن زمان، آن شهر به خود ندیده بود.
در ۱۷ مارس ۱۹۹۲، بمبی در سفارت اسرائیل در بوینس آیرس منفجر شد که ۲۹کشته و ۲۴۲ مجروح داشت. انفجار دیگری در ۱۸ژولای ۱۹۹۴، درساختمان مسکونی چند سازمان یهودی رخ داد که ۸۵ کشته و تعداد بیشتری نیز مجروح به دنبال داشت.
در سال ۱۹۹۶، تحت اصلاحات قانون اساسی آرژانتین در سال ۱۹۹۴، این شهر رژیم خودگردان خود را به دست آورد، و اولین انتخابات شهرداری خود را برگذار نمود (عنوان رسمی آن به « رئیس حکومت» تغییر یافت). برنده آن (که بعداً رئیس جمهور شد) فرناندو دلاروآ بود.
در ۳۰دسامبر ۲۰۰۴، آتش سوزی درتالار کنسرت جمهوری کرومانیون اتفاق افتاد که تقریباً ۲۰۰نفر در آن کشته شدند، و بزرگترین تراژدی غیر طبیعی در تاریخ آرژانتین بود. شهردار آنیبال ایبارا، به دلیل مسئولیتش در قبال غیر اجباری کردن مقررات ایمنی، و نیز به اصطلاح موضع سیساسی متزلزلش توسط قوه مقننه (مجلس) استیضاح | استیضاح شد، و در ۶ مارس ۲۰۰۶ برکنار گردید. معاون وی، خورخه تلرمن که از دسامبر۲۰۰۵ به عنوان شهردار فعالیت میکرد، این مقام را برعهده گرفت.
اقتصاد
بوینس آیرس شاهراه اقتصادی، صنعتی، بازرگانی و فرهنگی آرژانتین است. بندر آن یکی از پرکارترین نمونهها در جهان است. جمع آوری مالیات در گذشته سبب مشکلات سیاسی در تاریخ آرژانتین|* شده است؛ رودخانههای قابل کشتیرانی از طریق ریودولاپلاتا این بندر را به شمال شرق آرژانتین؛ برزیل، اروگوئه و پاراگونه متصل میکند. در نتیجه، آن به عنوان یک شاهراه توزیع برای ناحیه وسیعی از منطقه جنوبشرقی قاره محسوب میشود.
« پامپا هومدا » در غرب بوینس آیرس، حاصلخیزترین ناحیه کشاورزی آرژانتین میباشد. (برخلاف آن ناحیه خشک جنوبی پامپا، بیشتر به عنوان مراتع گلهها استفاده میشود) گوشت، لبنیات، غلات، تنباکو، پشم و محصولات پوستی در ناحیه بوینس آیرس تولید و فرآوری میشوند. دیگر صنایع مهم اتومبیل سازی، پالایش نفت، فلزکاری، ماشین سازی، و تولید منسوجات، مواد شیمیایی، پوشاک و نوشیدنیها هستند.