0

اردوگاه نوجوانان

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

اردوگاه نوجوانان

عنوان : اردوگاه نوجوانان
مكان : عراق
راوي :آزاده
منبع :كتاب آزادگان بگوييد (خاطرات گروهي از اسراي ايراني)
عراقيها اسراي نوجوان و كم سن و سال را جمع كردند در يكي از اردوگاههاي رُمادي. آنها قصد داشتند با گذاشتن كلاسهاي آموزشي در زمينه تحصيلي و ...، به يك تبليغ وسيع دست بزنند. اين خيال خامشان خيلي زود خشكيد و نوجوانان آزاده، هوشيارتر از ان بودند كه مهرباني مزورانه دشمن را بپذيرند.
در همان روزهاي اول كه ما را بردند به اردوگاه نوجوانان، خبرنگاري كه زن بود و خودش را «ايراندخت» معرفي كرد، مي‌خواست با ما مصاحبه كند. او گفت كه از صدام اجازه برگرداندن ما را به ايران گرفته است و ما را پس از بردن به سوئيس، به ايران برمي‌گردانند.
كوته فكري عراقيها و منافقان هم پياله آنها ـ كه به احتمال زياد همين خبرنگار نيز از منافقان بود ـ آنها را به اين نتيجه رسانده بود كه نوجوانان آزاده، از اين پيشنهاد خوشحال و از بهره‌برداري تبليغاتي دشمن غافل خواهند شد، اما تيزهوشي همان بچه‌هاي كم سن و سال،‌ تمام زحمتهاي باطلشان را بي‌حاصل كرد.
يك بار آب را قطع كردند. بچه‌هايي كه تشنه بودند، شكمشان را روي زمين گذاشتند تا شايد با خنكي آن، تسكين يابند. يكي از برادران، يك پارچه برداشت و با انداختن آن در جوي كوچكي كه فاضلاب بود، ‌پارچه را نمدار كرد. ما با همان پارچه آلوده، رفع تشنگي مي‌كرديم. بعضي نيز هسته خرما را زير دندانشان مي‌گذاشتند كه شايد جلوي تشنگي را بگيرد.
سيدعين‌الله ميرعزيزي ـ ازنا

سه شنبه 12 بهمن 1389  9:24 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها