عنوان : بازي تخته نرد در اردوگاه
مكان : عراق
راوي :آزاده
منبع :كتاب آزادگان بگوييد (خاطرات گروهي از اسراي ايراني)
از رسيدن اسراي جاسوس به سر و وضع خود و دستور مرتب و منظم كردن آسايشگاه و آب و جاروي اردوگاه معلوم بود كه بايد خبرهايي باشد. چيزي نگذشته بود كه در اردوگاه باز شد و چند ماشين آمدند تو. دوربينهاي فيلمبرداري آنها نشان ميداد كه خبرنگاران كشورهاي خارجي هستند. اسراي جاسوس غير از پوشيدن لباسهاي نو، چند ميز در محوطه گذاشته بودند و روي آن وسايل قماربازي مثل شطرنج، تخته نرد و ... را پهن كرده و مشغول بازي بودند.
همه چيز معلوم بود. خبرنگاران آمده بودند تا با فيلمبرداري از اين صحنهها، هم آبرويي براي حزب بعث دست و پا كنند و هم وجهه مذهبي و انقلابي اسراي ايراني را برعكس گزارش كنند. بچههاي مذهبي كه اين صحنهها را ديدند، زود دست به يكي كردند و با قالبهاي صابوني كه داشتند، دمپاييها و حتي عصاي مجروحان، حمله كردند، به طرف خبرنگاران. عدهاي هم رفتند سر وقت جاسوسها و كاسه و كوزه آنها را به هم ريختند. شايد غير از عراقيها، خبرنگاران انتظار چنين برخوردي نداشتند. آنها خيلي زود در برابر هجوم و فريادهاي «مرگ بر آمريكا، مرگ بر صدام و ...» بچهها عقبنشيني كردند.
عراقيها وقتي آبروي خود را رفته ديدند، انگشتها را بردند به طرف ماشهها. آن روز كسي شهيد نشد، فقط چند نفر از بچهها زخمي شدند. جداي از عراقيها، خبرنگاران خارجي فهميدند كه آزادگان دلير اين سرزمين متدين، هوشيارتر از آنند كه از دشمنان خود رودست بخوردند.
غلامرضا يعقوبي