0

سیرت شهیدان > عملی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

مناجات شبانه

نماز شب خداداد، كمتر ترك مي‌شد. برخي شب‌ها از پشت در، به راز و نياز و ذكر شبانه‌اش گوش مي‌كرديم و به حال عرفاني و معنوي او غبطه مي‌خورديم. او هر وقت به شهر مي‌آمد، همه مي‌دانستند كه از تاريكي شب استفاده خواهد كرد و با خدا به راز و نياز خواهد برخاست.

شهيد خداداد استواري

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 44

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

مهرپدرانه

سيد محمد به فرزندان يتيم علاقه خاصي داشت. هرگاه كه يكي از آن‌ها را مي‌ديد، دست نوازش بر سرش مي كشيد. درست مانند پدري كه با شوق فرزندش را در آغوش مي كشد تا آن‌ها كمبود مهر پدرانه را احساس نكنند.

شهيد سيد محمد كبيري نيك

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 82

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

مهماني خدا

برادرم عبدالله، هميشه لباس‌هاي ساده مي‌پوشيد. تميز و مرتب بود. مخصوصاً هنگامي‌كه مي‌خواست نماز بخواند، موهايش را به دقت شانه مي‌كرد. عطر و گلاب بر بدنش مي‌زد و مي‌گفت:«مي‌خواهم به ديدارو مهماني خدا بروم، بايد تميز و نظيف به مهماني خدا رفت».

شهيد عبدالله فلاحي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 43

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی


ميزبان مهربان

محمود روزگار سختي را پشت سر گذاشته بود، هيچ‌گاه از دستگيري محرومين غافل نشد، حتي اگر غريب بي بضاعتي را در كوچه مي‌ديد، او را به خانه دعوت مي‌كرد و از او پذيرايي مي‌نمود.

شهيد محمود زمان دفاعي نيك

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 151

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

نامه اي به امام

محمدحسن علاقه بسياري به امام خميني (ره) داشت. تا جايي كه يك شب قبل از ورود ايشان به ايران، به فرودگاه رفت و شب را هم در آن سرما پشت وانت باري تا صبح سپري كرد. او در زماني كه امام در قم تشريف داشتند، نامه‌اي به امام نوشت و از ايشان در مورد كارهاي خود راهنمايي خواست. امام هم با آن خط زيباي خود، در پايين نامه او جواب كوتاهي مرقوم كردند كه «راه شما راه خوب و درستي است».
شهيد محمدحسن شمس‌اللهي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 139

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

نمازاول وقت

آن روز مأموريتمان طول كشيد و به ناچار به نماز اول وقت نرسيديم. ما با ورود به مقر، براي صرف غذا به آشپزخانه رفتيم، اما امير نيامد و دنبالش گشتم. داشت وضو مي‌گرفت و مي‌گفت:«پناه بر خدا! خدايا! مرا ببخش كه توفيق خواندن نماز اول وقت را از دست دادم».
شهيد امير چمني

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 27

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

نوري درظلمت چاه

مصطفي علاقه‌ي خاصي به امام (ره) داشت. قبل از انقلاب به دليل اين‌كه مزدوران رژيم شاهنشاهي با چاپ اعلاميه‌هاي امام خميني (ره) مخالفت مي‌كردند، او در مغازه‌اش يك حلقه چاه حفر كرد و در ته چاه به چاپ اعلاميه‌ها پرداخت.

شهيد مصطفي واعظي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 140

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

نيمه هاي شب

فرهاد، شبها تا ديروقت بيدار مي‌ماند او براي اينكه نور لامپ باعث ناراحتي خانواده‌اش نشود شمع كوچكي روشن مي‌كرد و تا نيمه‌هاي شب بيدار مي‌ماند و قرآن مي‌خواند.
گاهي از او پرسيدم :«تا نيمه شب چه مي‌خواني؟» لبخندي زد و مي گفت :«هيچي! درس‌هاي دانشگاهي‌ام را مرور مي‌كنم».

شهيد فرهاد مروتي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 40

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

وضو

كار هر شبش بود. قبل از خواب وضو مي‌گرفت و بعد به رختخواب مي‌رفت و مي‌خوابيد.

شهيد سيد جلال خاتمي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 73

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

وضو 2

محمد رسول شب نيمه شعبان به دنيا آمد. او عادت داشت هر شب قبل از خواب، وضو مي گرفت و با دقت خاصي سوره‌ي واقعه را مي‌خواند و مي‌خوابيد.

شهيد محمدرسول زارعي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 41

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

هزينه ي عزاداري

منصور در ايام محرم پول خرجي خود را مصرف مراسم عزاداري سيدالشهدا مي‌كرد و همه‌ي دارايي‌اش را به تكيه‌ي محل مي‌داد. وقتي به خاطر اين كار به او اعتراض مي‌كردم مي‌گفت: «براي امام حسين (ع) دادن سر و جان هم كم است، چه رسد به پول».

شهيد منصور جواديون اصفهاني

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 126

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

همدردمادر

با اين‌كه من، مادر علي‌رضا بودم ولي او در گرفتاري ها و ناراحتي‌ شريك دردهاي من بود، او هيچ موضوعي را از من پنهان نمي‌كرد و بسيار با من صميمي و مهربان بود. او همدرد و آرامش بخش من بود.
شهيد علي‌رضا اصفهاني احمدآبادي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 82

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

ياري رسان

وقتي از غلام‌علي پرسيدم كه چرا به رغم اين‌كه پدر براي خريد لباس و كفش نو به تو پول داده، با همان لباس و كفش قديمي‌ات مي گردي گفت:« اين‌قدر بيچاره‌تر و محتاج‌تر از خودم مي‌بينم كه وجدانم قبول نمي‌كند اين پول را خرج خودم بكنم».

شهيد غلام‌علي نجاري

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 160

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

ياري رسان 2

جمشيد هميشه به كوچك‌ترها سلام مي‌كرد. در جبهه‌ي كردستان نيز در شب‌هاي سرد به جاي دوستانش نگهباني مي‌داد و براي آنان غذا مي‌پخت. جمشيد شيفته‌ي كمك به ديگران بود.
شهيد جمشيد فلامرزي منفرد

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 73

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

ياري رسان 3

شهيد محمدعلي رضوي دانشجوي رشته‌ي پزشكي بود. بعثي‌ها زماني كه او را به شهادت رساندند، با بي‌رحمي تمام بدنش را از وسط به دو تكه تقسيم كرده بودند.
بعد از بازگرداندن پيكر مطهر او به زادگاهش، مراسم تدفين باشكوهي برايش ترتيب داديم. سيل عظيم مردم، محل گورستان را در عزا نشانده بود. وي در فرمانداري محله عضو بود و حامي مستضعفين و ضعفا، به همين دليل از محبوبيت‌ خاصي برخوردار بود.
وي در زمان خدمتش در فرمانداري، هرگاه كسي پول كالاي خريداري شده را نداشت كه بدهد، ايشان پول را پرداخت مي‌كرد. وقتي از نحوه‌ي برگرداندن پول از او سؤال مي‌كردند، در جواب پاسخ مي‌داد كه: «اين پول از سوي فرمانداري اهدا شده است، بلاعوض مي‌باشد.» بعد از شهيد شدن ايشان تازه متوجه شديم كه قضيه‌ي اهدا پول از طرف فرمانداري، براي رد گم كردن بوده است و اين پول‌ها را اين بزرگوار از حقوق خودش پرداخت مي‌كرده است.

 

منبع: ماهنامه سبزسرخ   -  صفحه: 6

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:23 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها