0

سیرت شهیدان > عملی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عاشق عاشورا

مرتضي عادت داشت روزهاي تاسوعا و عاشوراي حسيني، با پاي برهنه در صف اول عزاداران حسيني شركت نمايد. وقتي مصيبت امام حسين (ع) خوانده مي‌شد، آن‌قدر گريه مي‌كرد كه از كثرت گريه چشم‌هايش قرمز مي‌شد.
تقريباً همه روزه بعد از نماز صبح، به عشق زيارت سيدالشهدا زيارت عاشورا را مي‌خواند.
شهيد مرتضي جاويدي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 124

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عبادت

ايشان وقتي كه در قم بودند، حتي اگر كار واجبي داشتند، كارشان را رها مي‌كردند و مي‌رفتند به عبادتگاه و ميعادگاه عاشقان حق. ياد ندارم جمعه‌اي با شد و او غسل جمعه و نماز جمعه را فراموش كرده باشد. ابوالفضل، ما و بقيه‌ي خانواده را نيز به انجام اين فريضه الهي تشويق مي‌كرد.

شهيد ابوالفضل تال

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 51

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عزاي سيدشهيدان

وقتي اكبر در جبهه مجروح شد، براي ادامه‌ي درمان او را به شهر آوردند و دربيمارستان بستري كردند. شبي كه او را از بيمارستان به خانه آوردند، با اين‌كه تركش به پاي او خورده و با عصا به سختي راه مي‌رفت و هنوز پايش خونريزي داشت، عصاها را زير بغل گرفت و به مسجد رفت و براي امام حسين (ع) عزاداري كرد.

شهيد اكبر جهانگيريان

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 127

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عشق اهل بيت

هرگاه اكبر نام مقدس امام حسين (ع) را مي‌شنيد، اشك از چشمانش جاري مي‌شد. عزاداري او با بقيه فرق مي‌كرد. يك‌بار يكي از بچه‌ها پرسيد:«چرا اين‌قدر سينه مي‌زني؟» اكبر گفت:«عشق اهل بيت (ع) يعني اين. در آن دنيا، اگر از من بپرسند با اين دست و سينه چه كرده‌اي خواهم گفت براي آقايم امام حسين سينه زده‌ام.

شهيد اكبر احمدي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 128

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عشق به خواندن

كوچك‌ترين فرصتي كه براي عباس علي پيش مي‌آمد، به راحتي مي‌شد ايشان را كتاب به دست در گوشه ي سنگري پيدا كرد. معمولاً كتاب‌هاي مذهبي و علمي مي خواند و مطالب جديدي را كه در پي مطالعاتش به دست مي آورد، در اختيار بچه هاي گردان قرار مي داد.
يك بار خلوتش را بهم زدم و پرسيدم:«چرا اين‌قدر مطالعه مي كني؟!» گفت :«براي اين‌كه وقتي انسان بي‌كار باشد شيطان به سراغش مي آيد.»

شهيد عباس‌علي عباسي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 84

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عشق به قرآن

احمدرضا سوادچنداني نداشت. به دليل فقر مالي خانواده، كار مي‌كرد تا براي ما نان حلال به دست آورد. هميشه از اين‌كه نمي‌تواند قرآن را راحت و صريح بخواند، از دست خودش ناراحت بود. تا اين‌كه به دليل علاقه و عشق شديدش به كتاب الله در جبهه باسواد شد و بلافاصله در مدت كوتاهي قراعت صحيح قرآن را فرا گرفت و بالاخره راضي شد.
شهيد احمدرضا بيات قله‌جردي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 38

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عطش وصال

هنگامي كه در منطقه «باب‌الله» را ديدم، خيلي احساس تأسف مي‌كرد كه چرا دير به جبهه آمده است. او مي‌گفت: «ما مي‌بايست از روز اول جنگ در جبهه حاضر مي‌شديم» روز شهادت او مصادف با دهم ماه مبارك رمضان بود.
در هنگام شهادت هرقدر بچه‌ها تلاش كردند كه به او آب بدهند، قبول نكرد. حتي از اين‌كه كمي لب‌هايش را تر كنند، امتناع كرد و گفت: «من مي‌خواهم مثل مولايم حسين (ع) تشنه به ديدار خداوند بروم».
«شهيد باب‌الله يوسفي»

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 125

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

عكس حميد

حميد همواره به ديگران كمك مي‌كرد يادم هست آن سال‌ها در مغازه‌ برادرش براي اين‌كه اوقات فراغتش را پر كند، كار مي‌كرد و پول آن را مخفيانه به مردم نيازمند مي‌داد.
بعد از شهادت حميد متوجه شديم، افراد نيازمندي كه او به آن‌ها كمك مي‌كرده است عكس حميد را در منزلشان نصب كرده اند.
شهيد حميد مهدي دماوندي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 153

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

علاقه به فرزند

محمود بيشتر اوقات خود را صرف فرزندان خويش مي‌كرد، تاجايي‌كه به هنگام كشاورزي در مزرعه فرزندانش را روي كول خود سوار نمود و به كارش ادامه داد.
شهيد محمود كياني

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 72

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

علاقه به فرزندان شهدا

رمضان علاقه‌ي عجيبي نسبت به فرزندان شهدا داشت. آن روزها فرزندان شهيد رنجبر را براي گردش و تفريح به پارك مي‌برد، تا جاي خالي پدرشان را با لطف و مهرباني پر كند.
شهيد رمضان حيدري عمله

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان  

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

غافلگير

منصور معمولاً به طور انفرادي از طريق سپاه به جبهه اعزام مي‌شد. يك‌بار كه احساس كرد خانواده با اعزام او به جبهه موافقت نمي‌كنند، پوتين‌هايش را روي پشت بام منزل مخفي نمود و ساكش را هم آماده و در جايي مخفي كرد.
صبح كه فرا رسيد، همه را غافلگير كرد و حاضر و آماده راهي جبهه شد.
شهيد منصور سلطاني

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 8

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

فارغ ازدنيا

دارايي عباس(1) را كه از جبهه آوردند، عبارت بود از 12 جلد كتاب يك كيلو قند و يك دوربين عكاسي. از مال دنيا فقط اين‌ها را داشت.

1-شهيد عباس نعيمي موحد

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 75

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

فجرعشق

نادر بي‌نهايت به قرائت قرآن علاقه داشت،‌ به خصوص سوره‌ي والفجر را زياد مي‌خواند. هميشه مي‌گفت: « شهادت يك انتخاب است، نه يك اتفاق.» اذان ظهر پا به دنيا گذاشت. 22 سال از عمرش، حافظ اذان و نماز و قرآن بود و و در اذان مغرب در عمليات والفجر8 نيز به فيض شهادت نايل گشت.

شهيد نادر پشتكوهي

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 41

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی


فرصتي براي خوابيدن

وقتي از حسن كه بسيار كم استراحت مي‌كرد، مي‌پرسيدم:«چرا استراحت نمي‌كني؟» پاسخ مي‌داد:«روزي فرا مي‌رسد، آنقدر بخوابيم كه ديگر نتوانيم از جايمان بلند شويم» بعد مي‌گفت:« در قبر فرصت زيادي براي خوابيدن و استراحت كردن داريم».

شهيد حسن غفوريان

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 57
 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > عملی

فرمانده متواضع

مدتي بود كه ظرف‌هاي شام بچه‌ها مي‌بايست هر صبح توسط شهردار چادر شسته و تميز مي‌شد. همه از ظرف‌هاي شسته شده و پوتين‌هاي واكس‌زده‌شان صحبت مي‌كردند.
يك شب كه براي وضو گرفتن از خواب بلند شدم، متوجه شدم كسي در حال شستن ظروف است و پوتين‌هاي كثيف نيز در كنارش قرار دارد. متوجه شدم كه اين همان شهردار چادر است، جلو رفته و دست بر روي شانه‌اش گذاشتم و گفتم: «برادر كمك لازم نداري؟» ناگهان سردار ذبيح‌الله عالي در حالي‌ كه ظرف‌هاي شسته شده را به چادر بازمي‌گرداند، با گذاشتن دست بر روي بيني‌اش مرا به سكوت واداشت.
باورم نمي‌شد كه سردار لشگر با اين اخلاص در حال جنگ باشد و ديگر افراد جامعه حتي ذره‌اي از اين خلوص معنوي راحتي در معاشرت‌هاي دوستانشان هم نداشته باشند.

 

منبع: ماهنامه سبزسرخ  

 
 
دوشنبه 11 بهمن 1389  7:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها