0

دانلود کتاب مهاجر کوچک

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

دانلود کتاب مهاجر کوچک

دانلود کتاب مهاجر کوچک شهيد اسماعيل دقايقي

 

(قصه فرماندهان جلد ۱۱)

 

 

زندگی نامه داستانی شهید اسماعیل دقایقی

حجم کتاب : ۹۰۰ کیلو بایت pdf

 

رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای :

زنده نگهداشتن یاد شهدای انقلاب

باعث تداوم حركت انقلاب است .

 

دانلود رایگان کتاب شهید اسماعیل دقایقی +

معرفی کتاب مهاجر کوچک

 

leader-khamenei.com

 

خلاصه ای از کتاب مهاجر کوچک

 

شهید اسماعیل دقایقی

از يك بازجويي شروع مي شود: «نام: اسماعيل ـ نام خانوادگي: دقايقي ـ فرزند: قنبر ـ شماره شناسنامه 11172 ـ متولد 1333 مسجد سليمان ـ شغل: هنرجوي هنرستان صنعتي شركت ملي نفت ايران ـ اهواز» يعني ساواك فهميده كه زير مجسمه ي ديكتاتور بزرگ رضا شاه بمب دستي گذاشته بوده اند اما بمب عمل نكرده و مجبور شده اند دوباره بمب را دربياورند و به رودخانه ي كارون بياندازند. گويا فهميده كه گروه كوچكي تشكيل داده اند و اسمش را گذاشته اند «منصورون»؟ آخر هم معلوم نشد و بازجو پرونده ي او را هر طور كه دلش خواسته بود تكميل كرد و به رئيس بالاتر سپرده بود بي آنكه به كاغذهاي سياه شده توسط اسماعيل حتي نگاهي بيندازد. پشت وانت پر شده از اسلحه و شهيد اسماعيل دقايقي دارد با خود فكر مي كند كه چه مردم خوبي. هر وقت كه امام فرمان مي دهد اسلحه ها را از پادگانها مي برند و هر وقت امام دستور مي دهد اسلحه ها را پس مي آورند. به طوري كه پشت وانت ديگر جاي سوزن انداختن نماند. بعد سه تا از اسلحه ها را تحويل مي گيرد به اميد اينكه براي منطقه ي آغاجاري سپاه تاسيس كند. و اما از زيباترين و شورانگيزترين قصه هاي اين مجموعه قصه «مرز» است كه نهايت زيبايي و شور در به نمايش درآوردن روحيه ي مبارزه و دفاع از مرز و بوم اسلامي را در يك رزمنده به نمايش گذاشته است: قصه، قصه ي رزمنده اي است (شهيد اسماعيل دقايقي) كه براي فيلمبرداري به يكي از روستاهاي مرزي مي رود اما بر اثر ديدن صحنه هاي جنگ و بي رحمي عراقي ها همان موقع دوربين را زمين مي گذارد و اسلحه اش را برمي دارد و در همان لحظه به مبارزه ي مسلحانه با دشمن مي پردازد و دشمن را وادار به عقب نشيني مي كند. شهيد دقايقي پيشنهاد كرده است كه گرداني تشكيل دهد كه تمام افراد آ ن اسراي عراقي باشند. در ابتدا پيشنهادش رد مي شود ولي در نهايت گردان را با اسراي عراقي تشكيل مي دهد و چنان روي آنها تاثير مي گذارد كه: «مجاهدين هميشه به اسماعيل مي گفتند: «اگر صدام را شكست داديم و در عراق جمهوري اسلامي به راه انداختيم، تو را با خود به عراق مي بريم؛ چرا كه ما نمي توانيم دوري تو را تحمل كنيم...» و بالاخره: «وقتي كه اسماعيل را به خاك سپردند، مجاهدين نزد خانواده اش آمدند و به آنها گفتند: «پيكر اسماعيل در خاك ايران امانت است، ما آن را بعداً به عراق خواهيم برد. به كربلا، چرا كه او فرمانده ي ما بود.» همسر اسماعيل، فرزندان او زهرا و ابراهيم را زير چادرش گرفته بود و دلداري مي داد: «بچه ها پدرتان در نامه اي كه روزهاي آخر نوشته بود قول داده كه روز قيامت كنار در بهشت منتظر ما مي ماند...»

 

leader-khamenei.com

 

دانلود کتاب شهید اسماعیل دقایقی : دانلود کتاب شهید همت

 

راهنمایی ۱ : در صورتی که در سایت پرشین گیگ پس از کلیک روی download فایل دانلود نشد ، نرم افزار دانلود خود را غیر فعال (disable) کرده و روی آیکون دانلود کلیک راست کرده و گزینه save target as را انتخاب کنید ، اگر باز هم مشکل باقی بود از طریق نظرات با ما در میان بگذارید .

 

راهنمایی ۲ : برای خواندن کتاب پس از باز کردن فایل pdf کلیک راست (right click) کرده و گزینۀ Rotate clockwise  را انتخاب کنید .

 

leader-khamenei.com

 

معرفی کتاب مهاجر کوچک (شهید اسماعیل دقایقی)

 

شهید اسماعیل دقایقی

مهاجر مهربان، زندگي شهيد اسماعيل دقايقي است. اين كتاب از سري كتاب‌هاي «قصه فرماندهان» با موضوع «جنگ ايران و عراق»، كه محسن مطلق آن را تدوين كرده است. مهاجر مهربان با همكاري دفتر ادبيات و هنر مقاومت سوره مهر و نشر شاهد منتشر شده است.
اسماعيل دقايقي در سال 1333 در بهبهان به دنيا مي‌آيد. به دليل فقر و تنگدستي خانواده او مجبور به هجرت به شهر آغاجاري در اهواز مي‌شوند. پدر اسماعيل در آغاجاري به خياطي مشغول مي‌شود و اسماعيل و برادرانش نيز به پدر كمك مي‌كنند. اسماعيل تحصيلاتش را در هنرستان صنعتي شركت ملي نفت مي‌گذارند. وي در جريان انقلاب درگير تظاهرات و راهپيمايي‌ها مي‌شود.
او در سال 1353 در رشته آبياري دانشگاه اهواز قبول مي‌شود. بعد از رفتن به دانشگاه در مسجد محل يك كتابخانه راه مي‌اندازد، كتابخانه‌اي كه بيشتر كتاب‌هاي آن اسلامي، اخلاقي است. اسماعيل بعد از پايان تحصيلاتش با دختر دايي‌اش ازدواج مي‌كند و به سپاه مي‌رود. او وقتي خبر حمله عراق به ايران را مي‌شنود بي‌درنگ راهي جبهه نبرد مي‌شود و به عنوان فرمانده تيپ 9 بدر در جبهه اسلام خدمت مي‌كند.
اسماعيل زحمات زيادي براي اسراي عراقي مي‌كشد و سبب مي‌شود آنان به راه اسلام در آيند و به عنوان مجاهد در راه اسلام و عليه عراق بجنگند. اسماعيل در عمليات كربلاي 5 به شهادت، آرزوي ديرينه‌اش مي‌رسد.

دوشنبه 11 بهمن 1389  5:13 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها