حجة الاسلام شيخ مرتضي احمدي: از يكي از دوستان ايماني شنيدم در جريان سفر مقام معظم رهبري به اصفهان و نجفآباد در مهرماه 1380 شمسي كه بركات و عنايات فراواني را به همراه داشت، حضرت آيتالله ناصري از بابت تشريففرمايي مقام معظم رهبري بسيار نگران بودند و قبل از آمدن ايشان به اصفهان اصرار داشتند كه مقام معظم رهبري به اصفهان نيايند! اما از آنجا كه آقا قصد سفر كرده بودند، آيتالله ناصري گفتند: آقا حتماً بايد دو گاو قرباني كنند و به فقرا تصدّق نمايند و بنده نيز به محض ورود ايشان به اصفهان در فرودگاه حاضر شده و دعايي را به ايشان بدهم. اين مطلب در افواه بزرگان بود؛ دو گاو براي آمدن ايشان قرباني شد امّا يك روز قبل از سفر مقام معظم رهبري به اصفهان ايشان سرماخوردگي شديدي پيدا ميكنند و سفر ايشان يك هفته به تأخير ميافتد. اين قضيه فراموش ميشود و آيتالله ناصري نيز از بحثِ دادن دعا به مقام معظم رهبري چيزي نميگويد. يكي از نزديكان و ارادتمندان آيت الله ناصري بعد از سفر آقا خدمت ايشان ميرسد و عرض ميكند: آقا حضرتعالي خيلي اصرار داشتيد كه لدي الورود مقام معظم رهبري در فرودگاه، به ايشان دعايي بدهيد اما چرا اين كار را نكرديد. ايشان فرمودند: يكي از اهل دل اصفهان قبل از سفر مقام معظم رهبري مرتب در گوشش صدايي ميشنيد كه به آقا بگوئيد نيايد…؟ تا اينكه يك هفته سفر به تأخير افتاد پس از تأخير افتادن آن صدا نيز قطع شد. لذا بنده چون فهميدم خطر رفع شده است از همراه كردن دعا با ايشان منصرف شدم و ديدم لازم نيست زيرا حضرت ايشان مؤيد به تأييدات خداوندي هستند.