فعل
فعل
به اعتبار
زمان
انجام گرفتن بر
سه قسم
است :
1.
ماضی
(
دلالت بر گذشته
)
2.
مضارع
(
دلالت بر حال و آینده
)
3.
امر
(
دلالت بر آینده
)
1)
ماضی چیست ؟
فعلی که انجام گرفتن کاری یا روی دادن حالتی را در گذشته بیان کند مانند :
کَتَبَ ( نوشت ) حَفِظَ ( به خاطر سپرد ) حَسُنَ ( نیکو شد )
می دونید چطور میشه فعل ماضی ساخت ؟
اولین صیغه فعل ماضی ثلاثی مجرد از مصدر گرفته می شود و برای ساختن آن حروف زائد( اگر مصدر حروف زائد داشته باشه) حذف می کنیم و سه حرف اصلی باقیمانده بدست می آید سپس فاء الفعل و لام الفعل را مفتوح می کنیم ، توجه داشته باشید عین الفعل گاهی مفتوح گاهی مجرور و گاهی مضموم می شود چون حرکت آن قاعده و قانون خاصی ندارد و فقط با مراجعه به کتاب لغت یا اهل زبان حرکت آن مشخص می شود .
اولین صیغه ثلاثی مجرد بر سه وزن
فَعَلَ
–
فَعِلَ
–
فَعُلَ
است به مثال توجه کنید :
1.
الکتابـ
ﺔ
مصدر است سه حرف اصلی آن ( ک ت ب ) می باشد و اولین صیغه فعل ماضی آن کَتَبَ می شود .
2.
الرُکوب مصدر است و سه حرف اصلی آن ( ر ک ب ) و اولین صیغه فعل ماضی آن رَکِبَ است .
3.
الحُسن باز هم مصدر است و سه حرف اصلی آن (ح س ن ) پس اولین صیغه فعل ماضی آن حَسُنَ می باشد .
خوب حالا رسیدیم به صیغه های فعل
حتما می دونید که فاعل یک فعل یا غائب است یا مخاطب و یا متکلم
1.
غائب
کسی است که در مورد آن
گفتگو
می شود
2.
مخاطب
کسی است که با او
سخن
می گوییم
یا همان شنونده
3.
متکلم
هم کسی است که
سخن
می گوید
یا همان گوینده
توجه
:
در باب غائب لازم نیست کسی که در مورد آن گفتگو می کنیم حضور نداشته باشد بلکه ممکن است حضور داشته اما مورد خطاب ما نباشد .
هر یک از غائب یا مخاطب بر مذکر یا مونث دلالت می کند و مذکر یا مونث نیز یا مفرد است یا مثنی و یا جمع
بنابراین فعل غائب 6 صیغه و فعل مخاطب نیز 6 صیغه دارد اما فعل متکلم دو صیغه دارد چون گوینده یا یک نفر است که آن را متکلم وحده گویند و یا چند نفر است که آن را متکلم مع الغیر می گویند و فعل متکلم نیز برای مذکر و مونث یکسان است .