بازی محلی اوستا مرا زد( شهرکرد)
|
کاغذ را به قطعههاى کوچک مىبُرند و براى هر بازيکن يکى از تکههاى کاغذ را در نظر مىگيرند. فقط روى يکى از آنها مىنويسند ”اوستا“ و باقى کاغذها سفيد مىماند. کاغذها را درهم مىکنند و هرکس يکى از آنها را برمىدارد. هيچکس نمىداند چه کسى استاد شده است و هرکس فکر مىکند ديگرى استاد شده است. استاد اصلى نبايد بگذارد کسى متوجه شود.
|
|
|
|
|
در زمانىکه مطمئن است کسى متوجه او نيست به يکى از بازيکنان چشمک مىزند. آن بازيکن بايد کاغذ دست خود را زمين بىاندازد و بگويد: ”اوستا مرا زد“. بعد استاد بهترتيب با ديگر بازيکنان هم همينکار را مىکند. وقتى همه، کاغذهاى خود را زمين انداختند، نفر آخر بازنده مىشود و ديگر بازيکنان بر سر او مىريزند و او را مىزنند. اگر استاد به کسى اشاره کند و او کاغذ خود را به زمين نيندازد، او هم سوخته است و کتک خواهد خورد. اگر در موقع اشارهٔ استاد يکى از بازيکنان متوجه او شود، مىگويد: ”اوستا را ديدم که دزدى مىکرد“ و بقيه افراد مىپرسند: ”چطوري؟“ و او نشانى مىدهد و مثلاً بگويد با چشم راست يا چپ. وقتى استاد شناخته شود، بازى تمام مىشود و دور ديگرى آغاز مىشود.
|
|
|
|
سه شنبه 19 آبان 1388 6:11 PM
تشکرات از این پست