0

احکام غیبت

 
pasargad54
pasargad54
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 2135
محل سکونت : اصفهان

احکام غیبت

غيبت چيست؟

غيبت آن است كه عيب پنهانى كسى را پشت سر او بگويند.(1)

اگر صفت ناروا در شخصى باشد يا كارى انجام داده باشد كه گناه است و ديگران از آن بى‏اطلاع‏اند و دوست ندارد كسى آن را براى ديگران بازگو كند، بازگو كردن آن پشت سر او براى ديگران غيبت است.(2)

احكام غيبت

غيبت هم براى گوينده و هم براى شنونده حرام است.(3)

سؤال: آيا انتقاد از مسئولين كشور و شهر، غيبت محسوب مى‏شود؟

جواب: چنانچه هدف كوچك كردن آنها باشد، حرام است.(4)

سؤال: آيا در مسائل سياسى و اجتماعى غيبت جايز است؟ ملاك و ميزان چيست؟

جواب: اگر عنوان غيبت داشته باشد، جايز نيست.(5)

سؤال: آيا غيبت كردن از يك نفر يا دو نفر نامشخص، حرام است؟

جواب: مانع ندارد.(6)

سؤال: اگر شخصى قدش كوتاه است و پشت سرش بگويند كه قدش كوتاه است، آيا غيبت محسوب مى‏شود؟

جواب: نسبت به صفات ظاهره كه همه از آن آگاهى دارند، اگر قصد هتك و تحقير نداشته باشد، اشكال ندارد.(7)

سؤال: آيا غيبت بچه نابالغ مميز يا غير مميز جايز است؟

جواب: در بچه مميز جايز نيست.(8)

سؤال: آيا شوهر مى‏تواند در مقابل ديگران عيوب زنش را بگويد و او را تحقير كند، اگر چه به شوخى باشد؟

جواب: غيبت كردن مؤمن و نيز تحقير مؤمن و كارى كه موجب اذيت او مى‏شود، جايز نيست.(9)

سؤال: آيا گفتگو درباره رسوم، آداب، گفتار، كردار، طرز لباس پوشيدن، شكل ظاهرى، ادا در آوردن روستاييها، شهريها و قبائل گوناگون ايران، غيبت محسوب مى‏شود؟

جواب: اگر به قصد عيب جويى و مسخره كردن نباشد، اشكال ندارد.

سؤال: آيا بررسى كارهاى مسئولى از مسئولان نظام جمهورى اسلامى در غياب او از نظر شرع مقدس، غيبت محسوب مى‏شود؟

جواب: بررسى مسائل اجتماعى و انتقادهاى سازنده و مثبت، غيبت محسوب نمى‏شود.(10)

سؤال: در بين بعضى از مردم مرسوم است كه وقتى مى‏خواهند نشانى شخصى را بدهند، مثلاً مى‏گويند: «همان كه قدش كوتاه است» يا «شكمش بزرگ است» و مانند اين تعبيرات، اگر آن فرد را بشناسيم و بدانيم كه با اين حرفها ناراحت مى‏شود، آيا غيبت محسوب مى‏شود؟

جواب: در صورتى كه اين صفات در عرف، جنبه مذمت داشته باشد، جايز نيست.(11)

سؤال: آيا غيبت كردن از مسئول اداره و يا كارمندى كه خلاف مرتكب شده، جايز است؟

جواب: اگر به قصد نهى از منكر باشد و اثر داشته باشد، لازم است.(12)

موارد جواز غيبت

1. غيبت متجاهر به فسق (كسى كه علنى و آشكار گناه مى‏كند)، كه در مورد همان گناهش به اتفاق فقها جايز است و اما نسبت به گناهان ديگرش كه پنهان است، مورد اختلاف است.

2. موارد تظلّم شخص از كسى كه در حق او ظلم كرده، كه مى‏تواند ظلم او را بيان كند.

3. موارد مشورت، مانند كسى كه مى‏خواهد دخترش را به كسى بدهد، و با شخصى در مورد آن فرد مشورت مى‏كند كه آن شخص مى‏تواند عيب پسر را نقل كند.

4. در موارد خيرخواهى و نصيحت، مثل اينكه شخصى با كسى رفيق شود و انسان احتمال دهد كه اين رفاقت منجر به فساد آن شخص شود. در اين صورت، چون رفيق او آدم بدى است، مى‏توان در مقام نصيحت و خيرخواهى، عيب او را ذكر نمود.

5. كسى كه مى‏خواهد به دين ضرر بزند.

6. كسى كه مى‏خواهد به خودش ضررى بزند كه لازم است او را حفظ نمود.

7. كسانى كه نوشته‏هاى مسموم، منحرف كننده و باطل دارند.(13)

توبه از غيبت

پس از واقع شدن غيبت، توبه و پشيمانى از آن واجب است و احتياط مستحب آن است كه از غيبت شده، اگر فسادى بر آن مترتب نگردد، حلاليت بطلبد و يا براى او استغفار كند.(14)

بنابراين، اگر غيبت شونده از دنيا رفته، براى او بسيار استغفار كند و اگر زنده است و انسان بزرگوار و باگذشتى است و گفتن به او عداوت و دشمنى و فتنه ايجاد نمى‏كند، احتياط مستحب آن است كه از وى حلاليت بطلبد و اگر احتمال مى‏دهد كه مراجعه به او سبب عداوت و فتنه مى‏شود، به وى مراجعه نكند و در عوض براى او بسيار استغفار كند.

سؤال: اگر كسى غيبتى از شخصى كرده، همچنين تهمتى زده يا شنيده، در اين موارد بايد رضايت فرد غيبت شده و شخص تهمت زده شده را جلب كند يا خير؟

جواب: لازم نيست، ولى بايد توبه كند.(15)

سؤال: اگر فردى غيبت فرد ديگر را نموده، آيا بايد براى توبه كردن، از طرف مقابل طلب رضايت نمايد يا اينكه تنها استغفار كافى است؟ در صورت مانع بودن شرم و حيا، چه بايد كرد؟

جواب: استغفار كافى است.(16)



1. استفتائات مكارم، ج 1، ص 153، س 552ـ554.

2. استفتائات امام، ج 2، ص 618، س 9.

3. همان.

4. جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 252، س 980.

5. همان، س 981.

6. استفتائات امام، ج 2، ص 619.

7. همان، س 11.

8. همان، س 14.

9. احكام روابط زن و شوهر، ص 57.

10. همان، س 557.

11. استفتائات جديد مكارم، ج 1، ص 154، س 556.

12. همان، س 555.

13. منهاج الصالحين، ج 1، م 39 تقليد؛ استفتائات جديد، ص 209.

14. منهاج الصالحين، ج 1، فى التقليد، م 29.

15. استفتائات امام، ج 2، ص 620، س 16؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 252.

16. استفتائات امام، ص 621، س 21؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 982.

شنبه 16 آبان 1388  10:16 AM
تشکرات از این پست
hoosianp
hoosianp
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 1508
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:احکام غیبت

با تشکر از پست خوب شما اما باید موارد اختلافی را دقیق تر و نظر مراجع دیگر را هم بازگو می فرمودید

به حر حال مختصر و مفید بود ممنون

مدیریت تالار مهدویت 

مدیریت تالار فرق و مذاهب  

 

 

 

 

 

رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 

سه شنبه 16 آذر 1389  6:38 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها