نویسندگی را از علی آموختم
به تعبیر حضرت زینب، بنی امیه تمام اقطار زمین و آفاق السماء را آنچنان گرفته بودند که نامی از علی در دنیا وجود نداشته باشد و حرفی از او نباشد. یک عامل اساسی برای اینکه علی (ع) در دنیا نمرد – عوامل ظاهری طبیعی را می گوییم - این بود که علی سخنانی دارد در نهایت زیبایی. نهج البلاغه واقعاً نهج البلاغه است. دشمن هم دلش می خواهد سخنان علی را ضبط و حفظ کند. چقدر ما داریم از فصحا و بلغای عرب، آنها که با علی هم میانه خوبی ندارند، که وقتی از آنان می پرسند: تو از کجا به این مقام از فصاحت رسیدی؟ یکی می گوید: صد خطبه از علی حفظ داشتم بعد ذهنم جوشید که جوشید، دیگری می گوید: هفتاد خطبه حفظ داشتم و سومی می گوید: حِفظُ کَلامِ الاصلَع. عبد الحمید کاتب خیلی معروف است، یک نویسنده خیلی فوق العاده ای است که گفته اند: بُدِئتِ الکِتابةُ بعَبدِ الحَمیدِ و خُتِمَت بابن العَمید. او یا به خاطر تقیه و یا واقعاَ با علی (ع) میانه خوبی ندارد. به او گفتند: تو فن نویسندگی را از کجا آموختی؟ گفت: حِفظُ کَلامِ الاصلَع. حفظ کردن سخنان آن که جلو سرش مو نداشت، یعنی علی (ع). دشمن هم نمی توانست کلام علی را حفظ و ضبط نکند.
برگرفته از کتاب حکایت ها و حکمت ها
مجموعه داستان های آثار شهید مرتضی مطهری
با سلام خدمت دوستداران زبان عربی
وقتی مطلب بالا رو خوندم، تصمیم گرفتم حکمت های نهج البلاغه رو تا جایی که می تونم حفظ کنم و میخوام اینجا هم بنویسم. شما هم می تونین با من همراه بشین. به این علت تالار عربی رو انتخاب کردم که متن عربی حدیث رو هم حفظ می کنیم و اگر کسی نکته ای تو اون جمله می بینه لطف کنه به بقیه هم یاد بده.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1) حکمت 331:
العِلمُ عِلمانِ: مَطبوعٌ وَ مَسموعٌ وَ لا یَنفَعُ المَسموعُ اِذا لَم یَکُنِ المَطبوعُ.
)درباره علم): علم بر دو نوع است: یکی علم مطبوع و علمی که طبیعی و فطری (اثرش در کردار آشکار) باشد و دیگری علم مسموع و شنیده شده (از راه آموختن و مطالعه( و علم مسموع سود ندهد هر گاه مطبوع نباشد (شخص را به حقایق معارف نرسانده نیکبخت نگرداند(.