0

بايسته‏ها و آسيب‏هاي فرهنگ حجاب

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

بايسته‏ها و آسيب‏هاي فرهنگ حجاب

نويسنده: سيدحسين اسحاقي
منبع: ماهنامه طوبي



پوشش و حجاب، پاسدار حرمت زنان

انسان در پناه محافظ، احساس آرامش مي‏كند. پوشش اسلامي نيز نگهبان زن است و به او امنيت و آرامش مي‏بخشد. پس هر چه اين پوشش كامل‏تر شود، درصد امنيت و حفاظت زنان بالاتر مي‏رود. زحمت حجاب، حق بيمه‏اي است كه زن براي تأمين سلامت خود مي‏پردازد؛ زيرا حجاب، مانع جريان يافتن هواي نفس و نگاه‏هاي آلوده و فسادآميز، به حريم پاك زنان مي‏شود. پوشش، سدّي بزرگ در برابر تهاجم فرهنگ غرب است. جايگاه والاي زن مي‏طلبد كه اين گوهر آفرينش، در صدف حجاب قرار گيرد تا ارزش‏هاي انساني‏اش در امان بماند. فلسفه نگهباني و پوشش اشيا، ارزش آنهاست و هر قدر اين ارزش بالاتر باشد، نسبت نگه‏داري آنها نيز بيشتر مي‏شود.
پوشيدگي زن، نماد پرهيزكاري اوست. وقتي زن تقواي جنسي را رعايت كند و خود را بپوشاند، وعده‏هاي الهي كه براي پرهيزكاران داده شده است، درباره او نيز محقق مي‏شود. در واقع، چيرگي بر هواهاي نفساني و چشم پوشي از لذت‏هاي حرام، به انسان هيبت و وقار مي‏بخشد. به صورت ناخودآگاه، برخورد مردان با زناني كه پوشش ناقصي دارند، برخوردي شهواني و ابزاري است، ولي برخوردشان با زنان پوشيده و با حجاب اسلامي، برخوردي همراه با احترام و تكريم قلبي است.
نوع پوشش زن، معرّف شخصيت عفيف يا هوس‏انگيز اوست كه موضع‏گيري مرد را در برابر او مشخص مي‏كند. زن و مرد همانند دو سيم برق هستند كه نبود عايق ميان آنها آتش بي‏عفتي را شعله‏ور مي‏سازد و ارزش‏ها را مي‏سوزاند. تا وقتي بانوان، خود را از ديد چشم‏هاي حريص مردان مي‏پوشانند، درياي نفس آنها آرام است، ولي وقتي به جلوه‏گري دست مي‏زنند، تلاطم روحي و نابساماني رواني را براي مردان فراهم مي‏آورند.
پيام متن:
حجاب ديني، پادزهر تهاجم فرهنگي و عاملي مهم در كاهش مفاسد اجتماعي است و به زنان و مردان باحجاب، هيبت و وقار مي‏بخشد.

پرهيز از تحريك مردان

خداوند در آيه‏اي از قرآن مجيد، حكم و حكمت حجاب را چنين بيان مي‏كند:
يا اَيُّها النَّبِيُّ قُلِ لأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنين عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابيبِهِنَّ ذلكَ أَدْني أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ و كانَ اللّه‏ُ غَفورا رحيما.(احزاب:59)
اي پيامبر! به زنان و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو كه روسري‏هاي بلند خود را بر خويش فروافكنند كه اين كار براي اينكه آنها (به عفت) شناخته شوند تا از تعريض و جسارت (هوس رانان) آزار نكشند، بسيار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.
حفظ پاك‏دامني، منحصر به پوشش نيست، بلكه زن بايد از هر گونه رفتاري كه سبب تحريك و طمع‏ورزي هوس‏رانان مي‏شود، به شدت بپرهيزد. براي نمونه، خداوند حتي نرمش در سخن گفتن را كه سبب تحريك و گناه است، نفي مي‏كند. همچنين خداوند در قرآن، «تبرّج»؛ يعني آرايش براي خودنمايي را نكوهيده و آن را به جامعه جاهلي نسبت داده و فرموده است:
و لا تَبرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِليَّةِ الاُولي.(احزاب: 33)
و خود را همانند زينت‏نمايي روزگار جاهليت پيشين، زينت‏نمايي نكنيد.
در حقيقت، آنچه مردان را تهييج مي‏كند، سه چيز است: زيبايي، زيور و حركت‏هاي اغوا كننده كه در قرآن مجيد، به تبرّج تعبير شده است. رفتار زن مي‏تواند وسيله اغوا و تهييج مرد شود؛ يعني اگر زيبايي و زيور زني ديده شود، ولي رفتار او معقول و متين باشد، مرد اغوا نمي‏شود، مگر به ندرت. به همين دليل، نرم سخن گفتن زن، گاهي از بي حجابي و بي‏پردگي هم اغوا كننده‏تر است. امروزه بعضي لباس‏ها كه مد روز نيز هستند، حجم و انحناي بدن را چنان نمايان مي‏كنند كه اغواي اين پوشيدگي گاهي از برهنگي نيز بيشتر است.
پيام متن:
از نظر قرآن، زن نبايد به گونه‏اي در اجتماع ظاهر شود كه سبب جلب توجه و تحريك مردها شود.

مهم‏ترين انگيزه‏هاي بي‏حجابي

كساني كه در اعتقاد به خداوند ترديد دارند و قلب آنان در ايمان به خداوند و انجام دادن تكاليف ديني و محاسبه روز جزا به مقام اطمينان نرسيده است، در عمل به دستورهاي الهي تسامح مي‏ورزند. كساني كه به ضرورت حجاب، به درستي پي نبرده‏اند، در پاي‏بندي به آن نيز از خود ضعف و سستي نشان مي‏دهند. همچنين برخي از زنان براي ارضاي هوس‏راني خود به تنوع پوشش، آرايش و زينت بسيار اهميت مي‏دهند و بهترين وقت‏هاي خود را به حضور در محيط‏هاي تجاري و تفريحي و مهماني‏هاي فساد برانگيز مي‏گذرانند.
اين دسته از بانوان به دور عقل و دورانديشي، مانند اشياي بي‏اراده، به كارهايي دست مي‏زنند كه هيچ گونه فايده‏اي براي آنها ندارد و حتي از اين رهگذر، آسيب‏هاي جدي نيز متوجه آنان مي‏شود. آنان مي‏خواهند با نمايش زيبايي‏ها و جاذبه‏هاي طبيعي زنانگي خود، توجه ديگران را به خود جلب و در حقيقت، كمبودهاي كمالي خود را از اين راه جبران كنند، غافل از اينكه بي حجابي، تنها توجه بيماردلان را به زن جلب مي‏كند؛ كساني كه خود، كمترين اعتباري ندارند. در اين ميان، هستند زناني كه عقده‏دگرآزاري دارند و با خودآرايي مي‏كوشند تمايلات مردان را برانگيزانند و آن گاه بي پاسخ بگذارند. اين حركت، مردان را عقده‏اي مي‏سازد و در مقابل، زنان بيمار از اين حركت خود لذت مي‏برند.
متأسفانه برخي دختران نيز بدلباسي و خودنمايي را پلي براي رسيدن به ازدواج مي‏پندارند. آنان گمان مي‏كنند با بيرون ريختن موها، پوشيدن لباس‏هاي زننده و نامناسب و آرايش‏هاي ناپسند، مي‏توانند جوانان را به خود جلب كنند، در حالي كه جوانان با همه اقبال و خوش‏رويي‏هايي كه با ايشان داشته‏اند، در پي ازدواج با آنان نخواهند بود و جوانان بي‏تقوا، از دختران خودنما تنها براي لذت‏هاي زودگذر استقبال مي‏كنند، نه براي ازدواج. در حقيقت، اين دختران در چشم‏هايشان جاي دارد، نه در دل‏هايشان. بنا براين، بدحجابي و ظاهر سازي، چشم‏انداز مناسبي براي ازدواج نيست و اگر هم ازدواجي به خاطر جاذبه‏هاي جنسي صورت پذيرد، بنيان محكمي نخواهد داشت.
پيام متن:
از انگيزه‏هاي مهم بدحجابي، ضعف ايمان، خودنمايي، دگرآزاري و پندار غلط براي دست يابي به ازدواج است.

نگاهي به ديگر عوامل بدحجابي

شيطان با همه ارزش‏هاي الهي مخالف است و پذيراي گسترش گناهان و زشتي‏هاست و در اين راه، از هر ابزاري بهره مي‏گيرد. او با بررسي روحيه افراد، باورهاي انحرافي خود را به شيوه‏هاي گوناگون عقيدتي، اخلاقي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي به آنان القا مي‏كند. بايد دانست كه نزد شيطان، گناهان كليدي اولويت دارند؛ زيرا اين نوع زشتي‏ها سبب اشاعه گناهان نيز مي‏شود. شيطان از يك سو دريافته است كه صلاح و فساد زن، در صلاح و فساد اجتماع نقش چشم‏گيري دارد و از سوي ديگر مي‏داند كه زنان، به خودنمايي نزد ديگران راغبند و اين خودنمايي نيز در اشاعه گناهان، نقش مؤثر و كليدي دارد. از اين رو، شيطان چنان در اين مأموريت خود موفق عمل كرده است كه برخي زنان باور كرده‏اند چنين گناهان آشكاري، شاخص روشن‏فكري و نشانه پيشرفت است. هر كسي با كمترين واقع بيني، به سرعت درمي‏يابد كه هوس‏راني، نه تنها نشانه روشن فكري و متمدن بودن نيست، بلكه قلب را تاريك و عقل را ضعيف مي‏سازد و جز از وسوسه‏هاي شيطان و نفس اماره برنمي‏خيزد.
بي‏حجابي، نتيجه متمدن بودن نيست، بلكه در غرايز جنسي و ضعف باورهاي ديني ريشه دارد. همچنين يكي ديگر از ريشه‏هاي بدحجابي، فخرفروشي است. بعضي از زنان دوست دارند كه رفاه مالي آنان را ديگران نيز ببينند. بدين منظور لباس‏هاي فاخر مي‏پوشند و ارزش خود را در طلا و جواهرات مي‏جويند. اينان از جديدترين و شيك‏ترين لباس‏ها و جواهرات بهره مي‏گيرند و مي‏كوشند خود را برتر از ديگران نشان دهند و اندوخته‏هاي مالي خود را به رخ ديگران بكشند و به اين عمل افتخار كنند.
خودپسندي، غرور و فخرفروشي، در رفتار اين‏گونه افراد موج مي‏زند و اينان خود را برتر از ديگران مي‏بينند. از سوي ديگر شهوت لباس، زنان و دختران مدگرا را به اسارت مدسازان درآورده است و مدسازان پشت پرده كه با بهره‏گيري از پژوهش‏هاي گسترده روان‏شناسي به طراحي مدهاي جديد مي‏پردازند، با طرح مدل‏هاي تحريك‏آميز بر روي لباس و آرايش زنان، مقلدان بي‏اراده را اغفال مي‏كنند.
پيام متن:
1. شيطان با جلوه دادن بي‏حجابي به عنوان نشانه تشخص مي‏كوشد، به هدف‏هاي خود در اشاعه گناهان توفيق داشته باشد.
2. فخرفروشي به عنوان يكي از عوامل بدحجابي، سبب مي‏شود كه بازار طراحان مد گرم شود و به توليد انواع مدل‏هاي تحريك كننده بپردازند.

نقش خانواده در بي‏حجابي

خانواده‏هايي كه از آموزه‏هاي ديني فاصله مي‏گيرند، در برزخ ميان عمل به آموزه‏هاي دين يا تن دادن به خواسته‏هاي نفساني خود قرار مي‏گيرند. باورهاي آنها رنگ مذهبي دارد، ولي حقيقت و اساس ديني ندارد؛ زيرا دين را در محدوده‏اي مي‏پذيرند كه با باورهاي غير ديني آنها تضاد نداشته باشد. دين، لقلقه زبان اينان است و در صورت روبه‏رو شدن با كمترين سختي يا تضاد آموزه‏هاي دين با تمايلاتشان، به راحتي از دين چشم مي‏پوشند. فرزندان چنين خانواده‏هايي، به فرهنگ تسامح در برابر دين خو مي‏گيرند و به تدريج، به سوي بي‏حجابي گام برمي‏دارند.
بي‏شك، مسائل اخلاقي و تربيتي، اهميت ويژه‏اي دارد و از پايين‏ترين دوره سني بايد آموزش آنها آغاز شود. پس اشتباه است كه به مسائل تربيتي مربوط به شرم و حياي دختران تا نُه سالگي توجه نشود و تنها با فرا رسيدن زمان تكليف، از آنها خواسته شود تا يك باره در درون خود انقلاب رفتاري و فلسفي برپا كنند. فراگيري امور تربيتي، حقيقتي است كه بايد به تدريج شكل گيرد. حجاب نيز نوعي فرهنگ است و بايد كم‏كم در گذر زمان و حساب شده، در روح و جان فرزندان نهادينه شود. البته سست غيرتي سرپرست خانواده نيز در گرايش به بدحجابي و سستي حيا و عفت زنان و دختران نقش به‏سزايي دارد. اين روحيه منفي گاهي سبب مي‏شود اين گونه افراد كه مسئول تربيت ديني خانواده‏اند، با برخي توجيه‏هاي نفساني بر بي‏حجابي و جلوه‏گري ناموس خود اصرار ورزند و چه بسا با نمايش دادن زيبايي‏ها و لباس‏هاي فاخر و زينت‏هاي گران‏بهاي او، بر ديگران فخرفروشي كنند. به راستي بينش و باورهاي چنين سرپرستي، با مردانگي و حفاظت از حريم ناموسي خانواده در تضاد است. گفته‏اند كه: «المرأة عورةٌ»؛ يعني تمام اعضاي بدن زن چنان لطافتي دارد كه اگر پوششي مناسب نداشته باشد، مايه آسيب رساندن به خود و جامعه‏اش مي‏شود. پس چگونه است كه سرپرست خانواده در برابر اهل و عيال خود، چنين بي‏اعتنا مي‏ماند.
پيام متن:
خانواده‏هايي كه خود را مسئول تربيت ديني فرزندان نمي‏دانند و حتي در برابر بي‏حجابي اهل و عيال خود فخرفروشي نيز مي‏كنند، هم آنان را از جاده سلامت بيرون مي‏برند و هم جامعه را به آلودگي مي‏كشانند.

رعايت عفاف در مردان و زنان ـ اشاره به برخي عوارض بي‏حجابي

طهارت و پاك‏دامني، اصلي محوري در بينش اسلامي است. اسلام براي طهارت روحي و عفت عمومي، ارزش بسياري قائل است. فلسفه وجود برخي احكام شرعي مانند حجاب، براي پيش‏گيري از تحريك جنسي است. كاهش تحريكات، در صورت بهره‏گيري از پوشش مناسب بدن و پرهيز از رفتارهاي تحريك‏آميز در برابر نامحرم، امكان‏پذير است. البته اگر عفاف بر روح كسي حاكم باشد، اين مسئله در رفتار و گفتار و نوع لباس او نيز اثر مي‏گذارد و از ميزان تحريكش خواهد كاست.
عفاف و خويشتن‏داري بايد در مرد و زن، هر دو موجود باشد. مردان بايد از هر نوع رفتاري كه به نوعي موجب تحريك جنسي است، بپرهيزند. حال اگر برخي افراد، حجاب و پوشش اسلامي را رعايت كنند و شماري ديگر بدان بي‏اعتنا باشند، بر روحيه مردم اثر منفي مي‏گذارد؛ زيرا كساني كه مسلماني آنها بر اساس ايمان و منطق محكم نيست، به تدريج، قيد و بندهاي شرعي را يكي پس از ديگري كنار مي‏نهند و هويت و شخصيت ديني‏شان را از دست مي‏دهند. از اين رو، تجاهر به فسق و تظاهر به گناه و دوري از حريم عفاف، گناه مضاعفي است؛ گناه آشكاري كه از حالت فردي و حوزه خصوصي بيرون مي‏آيد و جنبه اجتماعي پيدا مي‏كند و آثار منفي آن دامن‏گير ديگران نيز مي‏شود. اين گونه افراد با كارشان، ديگران را هم به گناه، دعوت و جامعه را دچار تشويش و مرض مي‏كنند. در واقع، اگر ميل آدمي به چيزي جلب شود و به آن دست نيابد، تعادل روحي و رواني او به هم مي‏ريزد، درونش ناآرام مي‏شود و بر اثر تكرار چنين حالتي، به عقده رواني تبديل مي‏شود. كشاندن مسائل جنسي و برهنگي به جامعه، افزون بر متزلزل كردن عفت زنان و مردان، زمينه از هم پاشيدن بنيان خانواده‏ها را نيز فراهم مي‏آورد. همچنين اگر زنان و دختران و مردان و پسران بالغ جامعه، از شرم و حيا به دور باشند و در پوشش مناسب موي سر، بدن و زينت‏هايشان و نوع لباس و برخوردها و رفتارهاي خويش دقت نكنند، الگوي نامناسبي براي فرزندان جامعه خواهند بود.
پيام متن:
1. عفاف و آزرم، نه تنها در زنان، بلكه بايد در مردان جامعه نيز باشد تا هر دوشان الگويي مناسب براي فرزندان جامعه باشند.
2. بي‏حجابي، به دليل تحريك ميل ديگران و آن‏گاه فرو خفتن آن، سبب به هم خوردن تعادل روحي و رواني ديگران و بروز عقده‏هاي رواني در آنان مي‏شود. همچنين بدحجابي به سست كردن بنيان خانواده‏ها مي‏انجامد.

تأثير الگوها در ترويج فرهنگ حجاب

«اسوه» در لغت؛ به معني پيشوا، رهبر، مثال و نمونه است. در قرآن نيز درباره زنان نمونه آمده است:
و خداوند براي مردم باايمان، همسر فرعون را مثل مي‏زند. آن گاه كه گفت: پروردگارا! مرا نزد خود در بهشت جاي دِه و از فرعون و كردارش نجاتم بخش و از مردم ستم پيشه رهايم ساز. (و سرمشق ديگر) مريم دختر عمران (است)؛ آن كه دامنش را پاك نگاه داشت و ما از روح خويش در او دميديم و نشانه‏هاي پروردگار و كتاب‏هايش را تصديق كرد و از پارسايان بود. (تحريم: 11 و 12)
يكي از راه‏هاي ترويج پوشش و حجاب اسلامي، پيروي از الگوهاي وارسته است. از اين رو، وظيفه نهادهاي فرهنگي است كه در معرفي اين الگوها بكوشند و اگر در اين راه سستي بورزند، دشمن به راحتي فرصت مي‏يابد تا الگوهاي دلخواه خود را به جوانان و نوجوانان معرفي كند. يكي از امتيازهاي اديان الهي اين است كه نه تنها الگو معرفي كرده‏اند، بلكه الگوهايشان در جنسيت‏هاي مختلف است. خداي متعال حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام را آفريد تا هم الگوي زنان باشد و هم مردان، چنان كه علي ابن ابي‏طالب عليه‏السلام نيز هم الگوي مردان است و هم زنان؛ زيرا اين دو جنس، مكمل يكديگرند.
البته بايد ابتدا روح حاكم بر گفتار و كردار الگو را شناخت و از پشتوانه آن مطمئن شد تا بتوان از جنبه‏هاي مختلف زندگي او، به قوانين و درس‏هاي كلي و عمومي دست يافت. الگو بايد در مقايسه با ديگران، فردي برگزيده و شخصيتي ممتاز باشد. فاطمه عليهاالسلام ، از عالي‏ترين الگوهاي اسلامي است كه به حق، مسلمانان از آن كمتر بهره برده‏اند. الگو بودن حضرت زهرا عليهاالسلام تنها به نوع وسايل، پوشش يا امور مادي، زوال‏پذير مربوط نيست، بلكه آنچه فاطمه را فاطمه كرده است، اموري است زوال‏ناپذير كه كمتر بدان‏ها توجه مي‏شود.
پيام متن:
بي‏شك، پيروي از الگوهاي كامل اسلامي، سرمشقي نيكو در تنظيم رفتار و منش و پوشش جامعه ديني است.

تأثير حيا، بر پوشش بانوان

امام علي عليه‏السلام حيا را زيباترين لباس دنيا مي‏داند و مي‏فرمايد: «أَحْسَنُ مُلابِس الدُّنيا الحَياءُ؛ حيا، زيباترين جامه دنياست.» خداوند در قرآن مجيد هنگام بازگويي داستان دختران شعيب و حضرت موسي عليهم‏السلام ، مي‏فرمايد: «جائت اِحْداهُما تَمْشي علي اسْتِحياءٍ؛ يكي از آن دو دختر در حالي كه باحيا راه مي‏رفت، آمد».(قصص:25)
در ديگر اديان نيز بر حيا تأكيد شده است: در انجيل، كتاب مقدس مسيحيان، آمده است: «و زنان نيز به لباس مزين به حيا و پرهيز، خود را بيارايند.» آري زينت‏يابي به زيور حيا، نوعي آراستگي به صفات الهي است؛ زيرا يكي از صفات كمالي خداوند، حياست، چنان كه امام محمدباقر عليه‏السلام مي‏فرمايد:
فانّ اللّه‏ عزّوجلّ كريمٌ يَسْتَحيي و يُحِبُّ اَهْلَ الحياء.
خداوند صاحب عزت و جلال، كريمي است كه حيا مي‏كند و اهل حيا را دوست دارد.
همچنين نبي مكرم اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نيز آراسته به ويژگي حيا بود، چنان كه امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: «شَيْمَتُهُ الحياءُ؛ اخلاق و عادت او حيا بود.» حضرت علي عليه‏السلام نيز فردي حيا پيشه بود. درباره ايشان آمده است: «و كان عليٌ عليه‏السلام كثيرُ الحياء؛ علي، بسيار باحيا بود.» درباره حديث ازدواج حضرت فاطمه عليهاالسلام هم مي‏گويند:
فَلَمّا اَصْبَحَ دَعاها فَجاءَتْ خِرْقَةٌ مِنَ الحياءِ.
چون صبح شد، (پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ) فاطمه عليهاالسلام را خواند و او با حيايي آشكار (نزد پدر) آمد.
رفتار حضرت فاطمه عليهاالسلام ، الگو و معيار بسيار روشني براي همه بشر، به ويژه دختران جوان و مسلمان است تا زندگي سعادتمندي داشته باشند. در حقيقت، دختران جوان، باحيا و عفاف خود، گامي مؤثر براي بالا بردن شخصيت و ارزش خود و حفظ موقعيت خويش در برابر مردان برخواهند داشت.
پيام متن:
1. حيا، صفتي است كه با به دست آوردن آن، انسان‏ها از كارهاي ناشايست و پوشش نامناسب در امان خواهند بود.
2. بزرگان دين، همه اهل حيا بوده‏اند. پس شايسته است كه جامعه مسلمان نيز در اين ويژگي از آنان پيروي كند.

آثار نيك حيا

حيا، مانع افتادن انسان در دام انحراف جنسي و ضامن پاك دامني اوست. حيا، يكي از بهترين نيروهاي كنترل كننده دروني است. حيا، سبب سلامت رواني است. اگر به اين نداي دروني كه نشانه هماهنگي با طبيعت انساني است، پاسخ داده نشود، تعادل انسان از ميان مي‏رود. همان گونه كه پاسخ ندادن به غريزه گرسنگي و تشنگي، انسان را به سختي مي‏اندازد، پاسخ ندادن به غريزه حيا نيز روابط انسان را مختل مي‏سازد. همچنين در پرتو حيا، شخصيت آدمي در امان مي‏ماند. حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «مَنْ كَساهُ الْحياءُ ثَوْبَهُ خَفِيَ عَلَي النّاسِ عَيْبُهُ؛ هر كس جامه حيا را بر خود بپوشاند، عيبش از مردم پوشيده مي‏ماند.» البته ميان ادب و حيا نيز رابطه محكمي وجود دارد و بسياري از رفتارهاي مؤدبانه، نمونه‏اي از رفتار حيامدارانه است. در بسياري از موارد، سبب پاي‏بندي افراد به ادب، وجود روحيه حيا در آنهاست. انساني كه حيا دارد، از انجام دادن كارهاي ناپسند خجالت مي‏كشد، در حالي كه اگر شرم نمي‏كرد، ممكن بود آنها را انجام دهد. از اين رو، حيا، در آراسته شدن انسان به ادب نيز نقش به‏سزايي دارد. پيامبر اعظم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد:
آنچه از حيا ريشه مي‏گيرد، عبارت است از: نرمش؛ مهرباني؛ در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان؛ سلامت؛ دوري كردن از بدي؛ خوش‏رويي؛ گذشت و بخشندگي و پيروزي و خوش نامي ميان مردم. اينها فايده‏هايي است كه خردمند، از حيا مي‏برد.
بي‏حيايي، زن را با همه ارزش والاي ذاتي‏اش، ابزاري براي سودجويان مي‏سازد و غرور زنانه‏شان را كه بخش جدا ناشدني از شخصيت زنانگي آنان است، خواهد شكست.
پيام متن:
پاك‏دامني، سلامت روان، حفظ شخصيت آدمي و آراستگي به صفت ادب را، مي‏توان از آثار حيا دانست.

حيا، سرچشمه عفاف در مردان و زنان

مردان باغيرت و زنان با آزرم و حيا بايد از عفت عمومي پاسداري كنند. عفت و پاك‏دامني، همانند پرده‏اي است كه دو پرده ديگر، يعني حجاب و حيا از آن نگه‏داري مي‏كنند. اگر زن در مسير انحراف گام بردارد، ابتدا از حياي او كاسته و سپس حجاب او سست مي‏شود. در حديثي آمده است: «پيش‏درآمد عفت و پاك‏دامني، داشتن حياست.» هويت و شخصيت سالم خانواده، در گرو عفت و پاك‏دامني است. زنان پاك‏دامن، حتي در نگاه مردان بي‏بند و بار و چشم چران نيز احترام و جايگاه مناسبي دارند و اين، رمز تأكيد بر عفت و پاك‏دامني زن است. مقام معظم رهبري، در اين زمينه مي‏فرمايد:
عفت در زن، وسيله‏اي براي تعالي و تكريم شخصيت زن در چشم ديگران، حتي در چشم خود مردان شهوت ران و بي‏بند و بار است. عفاف، مخصوص زنان نيست، مردان نيز بايستي عفيف باشند؛ منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت جسماني مي‏تواند به زن ظلم كند و بر خلاف تمايل زن رفتار كند، روي عفت زن بيشتر تكيه و احتياط شده است.
حيا، سرچشمه عفاف است و روايت شده: «حيا هر جا باشد، به آن بها و قيمت مي‏بخشد و فحش و ناسزاگويي هر كجا جاي گيرد، آنجا را از اعتبار و هستي ساقط مي‏كند.» زن مسلمان با رفتاري شايسته و متين، زمينه گسترش عفت را فراهم مي‏آورد. بدين منظور، اسلام براي سلامت جامعه و جلوگيري از ايجاد زمينه‏هاي فساد، براي حضور زن در اجتماع، شرايطي قائل شده است كه وقار در سخن گفتن و سلامت نفس، از آن شرايط است. در حديثي از پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله نقل است:
اَيُّ امْرَأةٍ تُطيبَتْ لِغَيْرِ زَوْجِها ثُمَّ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِها فَهِيَ تُلْعَنُ حَتّي تَرْجَعُ إلي بَيتها مَتي ما رَجَعَتْ.
هرگاه زني براي غير شوهرش خود را معطر كند و از خانه‏اش خارج شود، تا زماني كه به خانه برمي‏گردد، لعنت مي‏شود.
پيام متن:
1. جامعه سالم، در دامان زنان و مردان پاك‏دامن و عفيف شكل مي‏گيرد.
2. ارزش حياپيشگي زنان تا آن‏جاست كه شأن آنها را حتي در نگاه مردم چشم چران نيز بالا مي‏برد.

عوامل تضعيف حيا و حجاب

اگر آدمي فلسفه حيا را به خوبي درك نكند، به تدريج، صفت حيا در او كم‏رنگ و همت او در رعايت عفت و خويشتن‏داري كم مي‏شود. صفات پسنديده، نياز به مراقبت دارند و اگر به حال خود رها شوند، از دست مي‏روند. در حقيقت «شرم، احتياج به حمايت دارد، تا اينكه لطيف‏ترين اركان سرشت انساني را حفظ كند.» در اين ميان، وظيفه جوانان، مطالعه؛ وظيفه والدين، تذكر؛ وظيفه نويسندگان، نوشتن؛ وظيفه مبلغان، سخن گفتن و وظيفه هنرمندان، به تصوير كشيدن جلوه‏هاي مثبت حياست.
بي‏حيايي والدين نيز تأثير بسيار شكننده‏اي بر باورهاي ديني فرزندان دارد. «همان گونه كه تربيت صحيح، حيا را تقويت مي‏كند، تربيت ناسالم نيز سبب تضعيف حيا مي‏شود. والدين و مربيان بايد توجه داشته باشند كه رفتار آنان به عنوان الگو، بسيار اثرگذار است. اساس بسياري از بي‏شرمي‏هايي كه در نوجوانان به چشم مي‏خورد، بي‏شرمي پدر و مادر در روابط است.
در اين زمينه، تأثير بسيار مهم رسانه‏هاي جمعي انكارناپذير است. رسانه‏هاي گروهي مانند مطبوعات، كتاب، اينترنت، راديو، تلويزيون، سينما، ويدئو، ماهواره و سي‏دي، بر فرهنگ عمومي جامعه اثر مي‏گذارند. رسانه‏هاي تصويري، به سبب داشتن صحنه‏هاي ناشايست و غير اسلامي تأثير منفي بسياري بر حياي بينندگان خود مي‏گذارد. اين مسئله، درباره محصولات فرهنگي كشورهاي غربي، به ويژه امريكا محسوس‏تر است و صاحبان رسانه‏هاي آنان، آگاهانه مي‏كوشند فرهنگ ابتذال، برهنگي و بي‏حيايي را جاي‏گزين فرهنگ ناب اسلامي سازند.
مدير آژانس اطلاعاتي امريكا مي‏گويد:
ما مي‏كوشيم تا طرز تفكر انسان را به كمك وسايل ارتباط جمعي، تحت نفوذ قرار دهيم. به وسيله تماس‏هاي فردي، فرستنده‏هاي راديويي، كتاب‏خانه‏ها، انتشارات و پخش كتاب، مطبوعات، فيلم‏هاي سينمايي، تلويزيون، نمايشگاه‏ها، تدريس زبان انگليسي و ديگر راه‏ها.
پيام متن:
از عوامل مهم تضعيف روحيه حيا، بي‏توجهي، بي‏حيايي والدين و تأثير منفي و ويرانگر رسانه‏هاي جمعي، به ويژه محصولات فرهنگي غرب است.

ارتباط متقابل پوشش و حيا

بسياري از بزرگان، استفاده انسان از لباس را معلول وجود روحيه حيا در انسان مي‏دانند. غلام علي حداد عادل مي‏نويسد:
از مجموع تحقيقاتي كه به عمل آمده، مسلم شده كه لباس، دست كم پاسخ‏گوي سه نياز آدمي است: اول اينكه، او را از سرما و گرما و باد و برف و باران حفظ مي‏كند؛ ديگر اينكه، براي حفظ عفت و شرم به او كمك مي‏كند و سوم اين كه، به او آراستگي و وقار مي‏بخشد. پس منشاء اصلي پيدايش لباس، نياز به محفوظ ماندن، عفيف ماندن و زيبا ماندن است.
رعايت كردن حجاب، بر مقدار حيا مي‏افزايد و آن را در شخص دروني‏تر مي‏سازد. البته تا خواست و همت واقعي در كار نباشد، انسان به كاري اقدام نمي‏كند. پس تا زماني كه دختر يا زن احساس نكند نمايان بودن مو و سر و گردن يا تنگي و كوتاهي لباس، زشت است و از آن شرم نكند، انگيزه كافي براي پوشاندن خود ندارد. حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «بر شما لازم است كه لباس ضخيم بپوشيد. هر كس لباسش نازك است، دين او هم نازك (و سطحي) است.» در كنار اين مسئله، حياي چشم (نگاه) نيز اهميت بسيار دارد. حضرت در سخني ديگر مي‏فرمايد: «الحياءُ غَضُّ الطَّرفِ؛ شرم، چشم فرو بستن است.» امام باقر عليه‏السلام هم در كلامي فرمود: «فاِنَّ اللّه‏َ جَعَلَ الحياءَ في العَيْنَيْن؛ به درستي كه خدا، حيا را در چشم‏ها قرار داده است».
پيام متن:
حيا و عفت‏ورزي، پوشش و حجاب را در پي دارد و در مقابل، حجاب نيز، در حيامندي فرد مؤثر است.

عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)

سه شنبه 5 بهمن 1389  1:01 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها