اگر بپذيريم كه تاريخ بهترين و عادلترين گواه است، با تكيه بر همين مستندات معتبر نتيجه مىگيريم كه اين سامان همواره خاستگاه يكتاپرستى، عدالت خواهى و حق طلبى بوده و مورخان بسيارى با تأييد اين مطلب آوردهاند كه در سيستان: تا بود مردان و زنانش بر آن طريقت بودند كه آدم (ع) آورده بود و نماز مىخواندند و به پرستش ايزد تعالى جهان را پاك و مطهر مىساختند. خون ناحق ميانشان حرام بود، مردار نمىخوردند و صدقه بسيار مىدادند و هميشه ميزبان بودند و مهمان را نيكو مىداشتند. عقيده بر اين است كه چون آدم (ع) از سر انديب به طلب حوا برفت به هيچ جا اقامت نكرد مگر بدان جايگاهى كه اكنون سيستان است و نوح (ع) بشارت پايان عذاب و خشم الهى را در اينجا دريافت و دو ركعت نماز شكرانه به جاى آورد و نيز همين جا بود كه باد سليمان پيامبر را فرود آورد، پس گفت چند جاى كه رفتيم اينجا خوشتر است و جهان امروز بر عدلست و جور نيست و آنگاه كه دست تقدير الهى اراده را بر كمال دين و اتمام نعمت قرار داد و شارع مقدس اسلام روان بشريت را به توحيد دوباره فرا خواند و بشارت به ناميرايى و جاودانگى داد سيستانيان را قبل از آمدن پيامبر اسلام خبر رسيده بود و بر اين باور اساطيرى انتظار بود كه سيستان را به لشكر اسلام به صلح بدادند كه به جنگ گرفتن آن ميسر نمىشد.( تاريخ سيستان، به تصحيح ملك الشعراء بهار.)
و محمّد صلوات ا... عليه و ربيع نيز گفت خرد چنين واجب كند و ما صلح دوستتر از حرب داريم.( تاريخ سيستان، به تصحيح ملك الشعراء بهار.)
همچنين در هنگام نزاع معاويه با اميرالمؤمنين(ع)، عبدالرحمن امير قديم سيستان كه به قهستان رفته و منزوى بود هدايايى براى معاويه فرستاد و معاويه توصيه اى به اسپهبد سيستان در باب اطاعت از عبدالرحمن نوشت امّا مردم سيستان قبول نكردند.
در همين راستا و بر همين باور ديرين، سيستان در روشنايى تاريخ در زمره نخستين برپا كنندگان پرچم توحيد و مبحث اهل بيت(ع) امامت و عدالت به شمار مىرود.
به گونهاى كه هم اكنون مزارها و قدمگاههاى فراوان كه با ياد و نام گوهرهاى پاك اهل بيت(ع) زينتبخش تمامى منطقه است در واقع يادمانهايى است كه ريشه در تاريخ كهن و باورهاى پاك مردم دارد و جهتگيرى تاريخى مردم اين سامان را به انديشههاى ولايت نشان مىدهد.
با توجّه به اين موارد مىتوان اين نكته را دريافت كه بىدليل نيست تاريخ نام حرير بن عبداللّه سجستانى را به عنوان نخستين فقيه شيعى از سيستان به ثبت مىرساند. بر اين بستر آماده و مهيا بود كه نواهاى توحيدى، فطرت مردمان را به رسالتى در دور دستها فرا مىخواند. فراخوانى به دوستى كسى كه فلسفه وجودى هستى است، او كه با رداى عشق خواهد آمد.
منبع : كتاب بزرگترين افتخار سيستان ، گروه مولفان: وحيد كيخواه مقدم حبيبx ا... جوان محمّد رضا براهويى حسين على حيدرى نسب چاپ اوّل: تابستان 1380 تهيه و تنظيم: روابط عمومى دانشگاه زابل
آنگاه كه سپاه اسلام به سيستان آمد، ايران بن رستم شاه سيستان پيام داد كه ما به حرب كردن عاجز نيستيم چرا كه اين، شهر مردان و پهلوانان است امّا با خداى تعالى حرب نتوان كرد و شما سپاه خداييد و مار اندر كتابها درست است آمدن شما