0

نقش تاريخی هجرت امام رضا (ع) به ايران

 
e_nabizadeh
e_nabizadeh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 356
محل سکونت : تهران

نقش تاريخی هجرت امام رضا (ع) به ايران

نقش تاريخی هجرت امام رضا (ع) به ايران

در دورترين روستاهای ايران امام‌زاده‏هايی وجود دارد كه اصلاً دين مردم آن روستاها به آن اما‌م‌زاده بستگی دارد؛ و اگر اين امام‌زاده‌ها نبودند تاريخ دين‌داری مردم عوض ميشد. در واقع، محور حفظ تشيع، همين امام‌زاده‏ها هستند و فرهنگ شيعی چه در گذشته و چه در حال، به وسيله آنها حفظ مي‏شود.

*حجت‌الاسلام والمسلمين ميرباقری

مهاجرت وجود مقدس امام رضا(ع) به ايران، حاوی مسايل مهمی است كه توجه به آنها ديد تاريخی ژرفی به ما میدهد. اول اين‌كه اين هجرت، كاملاً آگاهانه بود و  حضرت (ع) ميدانستند كه آثار هجرتشان چيست و چه پيامدی خواهد داشت! و آن‌چه ما مي‏بينيم تنها گوشه‏ای از آن چيزی است كه امام رضا (ع) مي‏ديدند و تا زمان ظهور اتفاق خواهد افتاد!
يكی از نمونه‌‏های آثار مهاجرت امام رضا(ع)، جابه‏جايی مرز جغرافيای شيعه است. وقتی حضرت(ع) به ايران تشريف آوردند تشيع را با خود جابجا كردند و شيعه دارای كانون جغرافيايی گرديد. امّتی كه در يك نقطه تمركز جغرافيايی ندارد، بسياری از امكانات اجتماعی را از دست می‌دهد؛ اين هجرت غالب شيعيان را در ايران متمركز كرد. در ادامه كم‌كم با فروپاشی عبّاسيان، دولت پادشاهی شيعی با زمام‌داری صفويه آغاز شد.
بنابراين، شيعه به نقطه‌ای رسيد كه از فرهنگ مدوّن، كانون جغرافيايی مقتدر و روحانيّت متمركز برخوردار شد. سپس حركتی اجتماعی برای بنيان‌گذاری دولت دينی و حاكميت شكل گرفت كه در نهايت نيز به وسيله مرجعی مورد وفاق هم‌چون امام خمينی (ره)، به سرانجام رسيد و شيعه، نظام پيدا كرد.
اكنون در اين مرحله از تاريخ می‌توان ادّعا كرد كه جريان تشيّع، جريانِ هدايت شده است: «انا غيرمهملين لمراعاتكم و لاناسين لذكركم و لولا ذلك لنزل بكم اللأواء و اصطلكم الاعداء» .
اين‌كه در مهاجرت به طرف امام رضا (ع) بسيار تأكيد شده است و در زمره هدايت‌های تاريخی است؛ بايد در همين راستا تحليل و تبيين شود.
از سوی ديگر، بر اساس برخی نقل‏ها، امام رضا(ع) بعد از هجرت خودشان امام‌زادگان را نيز دعوت كردند؛ يعنی هجرت امام‌زاده‏ها، ادامه مهاجرت امام رضا(ع) است. جامعه‌ی شيعه و فرهنگ تشيع، گرد امام‌زاده‏ها شكل مي‏گيرد.
اين همان چيزی است كه برخی در بحث جامعه‏شناسی، هنگام مطالعه جامعه‏های شيعی اذعان می‌كنند كه «جوامع شيعی جوامعی هستند كه گرد امام‌زاده‏هايشان شكل گرفته‌اند و فرهنگ و هويت آنها متأثر از امام‌زاده‏هاست»!
 در دورترين روستاهای ايران امام‌زاده‏هايی وجود دارد كه اصلاً دين مردم آن روستاها به آن اما‌م‌زاده بستگی دارد؛ و اگر اين امام‌زاده‌ها نبودند تاريخ دين‌داری مردم عوض ميشد. در واقع، محور حفظ تشيع، همين امام‌زاده‏ها هستند و فرهنگ شيعی چه در گذشته و چه در حال، به وسيله آنها حفظ مي‏شود.
 اگر آدمی در دوره كهن‌سالی و ميان‏سالی هم باشد، چنانچه رگه‏هايی از محبت اين امام‌زاده‏ها در روحش نقش بسته باشد، نمي‏تواند از آنها جدا شود.
به هر ترتيب، اين امر نيز، يكی از آثار هجرت امام رضا (ع) بوده كه اثر عميقی بر فرهنگ جامعه ما بر جای گذشته است.
تلقی ما در خصوص هجرت حضرت معصومه (س) نيز نبايد تلقی منفعلانه‌ای باشد؛ مثل اين‌كه گفته شود: ايشان برای برادرشان دلتنگ شده بودند و به قصد ديدار برادر هجرت كردند ولی در بين راه مريض شده و رحلت فرمودند و موفق به ديدار برادر نشدند!
البته اين هم امر مهمی است ولی هدف از اين هجرت را هم بايد بيش از اين مطلب، تفسير كرد.
حركت ايشان را هم بايد يك حركت آگاهانه، از سر يك بصيرت و احتمالاً با يك برنامه‏ريزی دقيق تاريخی دانست؛ حضرت معصومه(س) مي‏آيند و در قم مدفون مي‏شوند تا اتفاقات خاصی را رقم بزنند. گرچه اين كار برای ايشان سخت و سنگين است ولی با آمدن خودشان، به جابه‌جايی در قطب معنويت كمك كرده‏اند.
آمدن ايشان به قم منشأ پيدايش خيرات عظيمی در عالم بوده است؛ يعنی همان‌گونه كه آمدن امام رضا(ع) به ايران يك جابه‌جايی در جغرافيای عالم اسلام به وجود آورده، تشيع به ايران منتقل شده و محور خاصی پيدا كرده و از اين‌جا به دنيا منتشر می‌شود، حضور حضرت معصومه(س) در قم هم، تحولات عظيمی را با خود به همراه آورد است و آن حضرت(س) در حركت خود همه اين عواقب را مي‏ديده‌اند.
البته ممكن است اين جريانات تصادفی به نظر بيايد، ولی انسان بصير و دارای فلسفه تاريخ اسلامی، دقيقاً يك جريان رو به پيش را مشاهده می‌كند، تا جايی كه امروزه می‌بينيم اسلام شيعی كه اسلام ناب است، به يكی از قطب‌های فرهنگی مهم و به يكی از كانون‌های تأثيرگذار در فرهنگ جهان تبديل شده است، به طوری كه فرهنگ جهانی از  شيعه الهام می‌گيرد.
دشمنان نيز مستقيم و غيرمستقيم به اين واقعيت اقرار می‌كنند. می‌بينيد وقتی رئيس جمهور ما به كشورهای آفريقايی می‌رود، بيش از شخصيت‌های سياسی خودشان از او استقبال می‌كنند! اين امر را نمی‌توان صرفاً يك جوشش سياسی دانست، بلكه يك جوشش عميق معنوی است كه گاهی چهره‌ی سياسی به خود می‌گيرد. اين جوشش عميق و متراكم معنوی كه از ايران بر می‌خيزد از مديريت تاريخی اهل بيت عصمت و طهارت (ع) جان می‌گيرد.
شنبه 9 آبان 1388  5:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها