آيا حد وحدودي كه در دنياي واقعي بايد بين محرم ونامحرم رعايت بشود در دنياي مجازي هم جاري است؟
1. یکی از غرایز قوی در انسان شهوات جنسی است که اگر طغیان و سرکشی کند، کنترل آن ناممکن یا مشکل خواهد بود.
2. بروز و ظهور و غلبه غریزه ی شهوانی در انسان به صورت پلکانی و تدریجی است، و به تعبیر قرآن کریم شیطان از طریق سیاست گام به گام به هدف خود می رسد.[1]
چنان که بررسی و ریشه یابی بسیاری از گناهان و جنایات که هر روز در جوامع مختلف رخ می دهد نشان دهنده ی همین موضوع است که از مسائل ناچیز و عادی آغاز شده اند.
به همین جهت جلوگیری از وسوسه های شیطانی در ابتدای امر و قدم اوّل آسان است چون هنوز موقعیت شیطان و غرایز شهوانی ضعیف است، ولی اگر فردی در قدم اول از شیطان و هوی و هوس تبعیت کند، موقعیت خود را در مقابله با آنها تضعیف نموده و باعث تقویت نیروهای شیطانی و غرایز شهوانی خواهد شد. و در آن صورت مقاومت مشکل تر خواهد شد. به عبارتی همیشه پیش گیری راحت تر از درمان است.
3. شکی نیست که شوخی با جنس مخالف اگر چه رکیک هم نباشد زمینه را برای انحراف و تسلط شیطان فراهم می کند.
به همین جهات اسلام در مبارزه با انحراف از زمینه های آن نیز جلوگیری به عمل آورد، مثلاً مردها را از نشستن در جای زن قبل از سرد شدن، نهی نمود.[2] و یا به زن ها دستور داده در برخورد با نامحرم نرمی و ملاطفت نشان ندهند.[3]
نتیجه این که بهتر است از شوخی با نامحرم اگر چه رکیک هم نباشد اجتناب کرد.
استفتایی که از دفتر مراجع عظام در این زمینه شده ، به شرح ذیل است:
1. چت کردن با جنس مخالف و رد و بدل کردن صحبت های معمولی چه حکمی دارد؟
همه ی مراجع: در صورتی که خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد جایز نیست.
2. شوخی کردن با نا محرم چه حکمی دارد؟
همه ی مراجع: اگر با قصد لذت (جنسی) باشد و یا بترسد به گناه بیفتد، جایز نیست.[4]
تذکر نکته ای در پایان ضروری است:
آن چه بیان شد یک حکم کلی است و از این جهت فرقی بین انواع شوخی( شوخی از طریق چت و پیام کوتاه و...) و بین انواع نامحرم ها (هم کلاسی ها و غیر آن)، وجود ندارد یعنی؛ اگر شوخی با نامحرم، به قصد لذت باشد یا خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد، از حکم حرمت برخوردار است.
غریزۀ جنسی و شهوت نفسانی، چنان در انسان قوی و طغیانگر است که در صورت رها بودن و فقدان کنترل، هر حصار و دیواری را در می نوردد و دنیای حقیقی و مجازی نمی شناسد.
بعنوان مثال، وقتی با خواندن یک کتاب تحریک آمیز جنسی و داستان عشق آلود، که عاشق و معشوق آن نامعلوم و نامشخص اند و یا در سرزمینی دور از دسترس ما زندگی می کنند و هیچ رابطه و نسبتی حتی غیر مستقیم، در این، وضعیت برقرار نبوده و متصور نیست، نفس شهوانی انسان تحریک می شود، تصور کنید که اگر رابطه و نسبتی با یک موجود زنده و حقیقی از جنس مخالف، اگر چه در فضای مجازی باشد چه حالت و مرحله ای از تحریک نفس و شهوت را ایجاد خواهد نمود.
گاهی در نت حتی جنسیت مخاطب را نمی شناسیم اما به دلایل مختلف از جمله همدل و همزبان بودن ویا علایق و عقاید مشترک داشتن و یا مثلا" احاطه ی علمی طرف مقابل کم کم قرب روحی حاصل شده و حتی در مواقع عدم اگاهی از مشخصات طرف مقابل (با فرض نیت خیر طرفین) یک علقه ی عاطفی خطرناک بوجود میاید که گاهی حتی از موارد سوء نیت نیز میتواند بیشتر ضربه بزند. چرا که این علقه ی عاطفی میتواند در صورت رعایت ادب شرعی کنترل شده و به یک علقه ی مقدس انسانی تبدیل شود مانند احترام و علاقه ی میان استاد و شاگرد ویا محبت میان پزشک وبیمار ی که بعد از درمان از نتیجه راضی و خرسند هستند . یا مثل مشاور و مشوّر که نتیجه ی مثبت گرفته اند ؛که در تمام این موارد یک محبت انسانی موجود است که معمولا" دو طرف خود را ملزم به رعایت ادب و ادابی در این دوستی و علاقه میدانند و حریم های مشخصی برای ان چه از نظر عاطفی و چه از نظر عرفی و چه از نظر شرعی قائل هستند .
وامادر صورت عدم رعایت ادب شرعی ؛ دل انسان همانطور که میتواند عشق را بپذیرد و به اقیانوس بی کران محبت الهی پیوند بخورد؛ میتواند لانه ی شیطان شود و با فریبی و حیلتی از طرف شیطان نفس مکر و کید این شیطان را با محبت و درجات ان به اشتباه بگیرد و ....
به نظر بنده همانطور که معمولا" دوستان و مخاطبان را دعوت میکنم به رعایت حدود منع شرعی و داشتن ادب شرعی در تمامی ارتباطات با جهان خلقت ؛اینجا نیز به نظر میرسد حتی در محاوره میان دو مخاطب همجنس نیز این رعایت در استحکام روابط سالم موثر است . خدایی که خلق کرده برای رعایت حدود نفس من وشما از خودمان اگاه تر و دلسوز تر است .و جز برای سعادت این مخلوق محدودیتی مقرر نمیکند . و صد البته که حتی برخی محاورات میان دو جنس موافق نیز میتواند از نظر حرمت بد تر و مشمئز کننده تر ویا از لحاظ ضربه به اعتقادات مضر تر از ایجاد علقه و در صورت سوءنیت رفتارها و گفتار های ناشایست دو جنس مخالف باشد . چرا که گرچه این نیز حرمت است و بسیار مذمت دارد اما محدوده اش معمولا" وسعت کمتری دارد اما ضربه به اعتقادات ویرانی اش از اساس و پایه بر فرد واجتماع موثر است.در واقع برای انسان محرم و نامحرم در تمام زمانها ودر تمام مکانها فقط در حدود شرع معین میشود .
_________________________________
[1] بقره، 168،" وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ ".
[2] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص467، "إِذَا جَلَسَتِ الْمَرْأَةُ مَجْلِساً فَقَامَتْ عَنْهُ فَلَا يَجْلِسُ فِي مَجْلِسِهَا أَحَدٌ حَتَّى يَبْرُدَ".
[3] الاحزاب، 32، "فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ"
[4] رساله ی دانشجویی، ص191و192.