جوليوس سزار (Julius Caesar) در سال 100 قبل از ميلاد در چنين روزهايي (12 يا 13 جولاي) هنگامي که دولت روم دچار يکي از پر هرج و مرج ترين دوران موجوديت خود بود، بدنيا آمد. او يکي از مشهورترين چهره هاي نظامي و فرمانروايان امپراتوري روم بود که از 59 قبل از ميلاد به مدت 15 سال فرماندهي ارتش روم براي غلبه بر دشمنان خارجي را بر عهده داشت.
در سال 45 قبل از ميلاد به علت موفقيت هايش در ارتش و نيز سابقه رفتاري لقب ديکتاتور روم به وي داده شد اين در حالي بود که پدر او به جوليوس سزار بزرگ مشهور بود. اما ديري نپاييد که توسط هم رزم خود مارکوس جونيوس بروتوس (Marcus Junius Brutus) و همکاري مجلس سنا در سال 44 قبل از ميلاد کشته شد. در بزرگي و شهرت اين مرد همين کافي است که ويليام شکسپير (William Shakespeare) زندگي او را در نمايشنامه اي بنام جوليوس سزار به رشته تحرير در آورده است.
کلوپاتراي هفتم (Cleopatra VII) آخرين فرعون مصر در سال 69 قبل از ميلاد در اسکندريه پايتخت وقت مصر بدنيا آمد. او در سن 18 سالگي هنگامي که در زيبايي شهره عام وخاص بود به عنوان فرعون مصر برگزيده شد. در جريان تاخت و تازهاي روم به مصر، کلوپاترا براي حفظ کشورش طرح دوستي خود با سزار را ريخت که در نهايت منجر به ازدواج و تولد فرزند از او شد. اما پس از مرگ کلوپاترا، تا مدتها مصر زير سلطه امپراتوري روم قرار گرفت.
سزار اولين امپراتور روم بود که به بريتانيا تاخت و تاز کرد و توانست تاثير امپراتوري روم را بر کشوري چون فرانسه براي هميشه جاودانه سازد. پس از کشته شدن سزار، با وجود آنکه مردم دل خوشي از اين ديکتاتور نداشتند، همگي از نبود او احساس دلتنگي ميکردند. سزار مردي قوي و فوق العاده وفادار به کشورش بود که بيشتر به دليل حسادت اطرافيان کشته شد. پس از مرگش مردم براي او مقبره با شکوهي ساختند و تا به امروز او را به عنوان يک فرد بزرگ که دستاوردهاي بسياري براي روم به ارمغان آورد مورد ستايش قرار مي دهند.