0

داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

چادر سياه سرگرفتن زنها از چه زمانى آغاز شد 
در تفسير ابن كثير آمده :
امّ سلمه روايت كرده ، وقتى كه آيه فوق نازل شد، زنان طايفه انصار جامه هاى پشمى سياه به سر مى كردند، و در سياهى مانند زاغها بودند، و با همين وضع از كنار رسول خدا (ص ) عبور مى كردند.
رسول اكرم (ص ) در اين مورد به آنها اعتراض نكرد، و همين دليل تقرير و امضاء آن حضرت است ، و تقرير او مانند قول او حجت مى باشد.
(

شنبه 2 بهمن 1389  12:17 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

ارزشهاى گرانقدر حجاب 
زن با حجاب و چادرى ، رضايت پروردگار را به دست مى آورد.
زن بد حجاب وبى حجاب سبب خشنودى شيطان مى شود.
حجاب مواظبت از گل ميباشد.
جمال زن در جلال حجاب است .
زن با حجاب ، نزد شوهر محبوبتر است .
حجاب باعث آرامش روح است .
حجاب نشانه عدم كمبود و عدم حقارت نفس است .
حجاب ، باعث دوام بيشتر زندگى مى شود.
اضطراب در زنان با حجاب ، نسبت به بد حجابها كمتر است .
حجاب مصونيت است ، نه محدويت .
حجاب و چادر، نشانه عفاف زن است .
دختر با حجاب ، زودتر همسر مى يابد.
حجاب ، ارزش زن را بالا مى برد.
حجاب ، يعنى ، گسستن قيود اسارت نفس و رهايى از آن است .
فساد و سقط جنين در با حجابها كمتر است .
زن با حجاب ، مردان هرزه را در اهدافشان نا اميد مى كند.
حجاب نشان دهنده حيا و پاكى روح و روان زن است .
زن با حجاب ، در تحصيل علم موفقتر است .
حجاب و تقوا، آدمى را بهشتى مى كند.
حجاب ، مانع ايجاد فرزندان نامشروع مى شود.
حجاب ، نشان د هنده استقلال در فرهنگ مذهبى و ملّى است .
چادر مشكى زن و حجاب او، تير زهر آلودى برقلب شيطان بزرگ است .
حجاب ، خطرات اوباش و اراذل را از زن دور مى كند.
طلاق و فروپاشى زندگى در زنان با تقوا و با حجاب كمتر است .
زن محجّبه ، باعث عزت و سرافرازى خود و شوهرش است .
محجّب بودن ، يعنى ، خروج از ولايت شيطان و د خول در ولايت اللّه است .
زن با حجابش ، د شمنان را در اهدافشان كه همان ضربه به اسلام است ، شكست مى دهد.
زن باحجابش ، رو ح شهدا را شاد مى كند و به جرگه پيروان واقعى شهدا مى پيونداند.
زن باحجاب ، حق شوهر را ضايع نمى كند و به او خيانت نمى ورزد.
چادر مشكى ، باعث غمگينى شياطين و هرزگان و روشنى دل مؤ منان است .
حجاب زن ، نشانه غيرت پدر، برادر و شوهرش است .
حجاب ، مبيّن ايمان و اعتقاد زن به خداوند سبحان و روز قيامت است .
حجاب ، بيانگر شخصيت حقيقى زن است ، در حالى كه بد حجاب اصالت و هويّت خود را از دست مى د هد.
زن چادرى و با حجاب ،مطيع خداست و زن بد حجاب ، مطيع شياطين است .
زن محجّب ، شيطان را (در عملِ خود كه همان فساد و انحراف است نا اميد مى كند.
زن با حجاب ، باحجابش به قرآن شريف و ائمه (عليهم السلام ) و خون شهدا و....احترام مى گذارد، ولى بد حجاب به همه اينها كج دهنى مى كند.
دختران و زنان با حجاب ، از لحاظ روحى و اخلاقى سالمترند، در حالى كه بد حجاب و بى حجاب با ناز و عشوه ... مى خواهد نقايص خود را جبران كند.
زن با حجاب ، باپوشش خود، آرايش و زينت را به شوهرش اختصاص ‍ مى دهد، ولى بد حجاب با عشوه و آرايش خود، مى خواهد محبوب همه باشد، نه شوهر خويش .
زن باحجاب ، همچون مرواريد است در صدف كه به شوهرش ‍ اختصاص دارد، ولى زن بد حجاب ، مانند جواهرات بدلى بدون پوشش ‍ هستند كه در هر جا به چشم مى خورند.
زن با حجاب ، نخستين عشق و گوهر عفت خود را به شوهرش تقديم مى دارد، ولى زن بى حجاب و بى تقوا، بعد از معاشرتهاى بسيار و در معرض نگاههاى مختلف قرار گرفتن ، شايد آخرين عشق خود را به شوهرش ‍ مى دهد.
زن به بفرموده حضرت على (ع): مانند گل خوشبو است .
حجاب باعث مى شود،زن لطافت و طبيعت خود رااز دست ندهد و مانند گلى شود كه در دسترس همگان نيست و زود پژمرده نمى شود،ولى زن بى حجاب وبدحجاب ، مانند گلى است كه در اماكن عمومى و پاركها قرار دارد و سريع لطافت و طبيعت خود را از دست مى دهد و باغبان كه همان شوهر است ، اندك اندك به گل بى اعتنا مى شود.
زن محجوبه ، چون كمتر ديده مى شود، محبوب است و هر چه محبوب شد مطلوب است

شنبه 2 بهمن 1389  12:18 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

حجاب پيام عاشورا 
قيام خونين كربلاء كه ماهيّتش امر به معروف ونهى از هر منكر بود بنيان فساد را لرزاند. آرى سالار شهيدان براى حفظ ارزشهاى متعالى دين بپا خاست و به شهادت رسيد. ولى رسالت عاشورا همچنان در قافله اسيران كربلا پى گيرى شد، با قافله اسيران غم همراه مى شويم تااز لابلاى كلمات آن عزيزان پيام عاشورا را با گوش جان بشنويم .
يزيد فاجعه كربلاء را با تبليغات فراوان پيروزى خواند و مردم را براى تماشاى پيروزيهايش دعوت كرد، اينك قافله اسراءنزديك شهر دمشق رسيده است ، ام كلثوم نزد شمر آمد و فرمود: ما را از راهى ببر كه تماشاچيانِ كمترى جمع شده اند و سرهاى مطهّر شهيدانمان را از بين محمل و كجاوه هاى ما جدا كن و آنها را در جلو قافله حركت بده تا توجّه مردم به ديدن آنها جلب گردد و صورت دختران پيامبر از نگاه نامحرمان محفوظ بماند.
ام كلثوم اينگونه مسؤ ليت خويش را ادا نمود ولى به اين در خواست توجهى نگرديد.
قافله اسيران به شهر شام داخل شد سهل بن سعد ساعدى مى گويد: ناگاه ديدم زنانى بر شتران بى روپوش سوارند نزديك شدم واز نخستين زن پرسيدم كيستى ؟!
گفت : سكينه دختر امام حسين (ع ) هستم .
گفتم : آيا حاجتى دارى تا برآرم كه من سهل بن سعد ساعدى هستم جّد ترا ديدم حديث او را شنيدم .
گفت : اى سهل به حامل اين سر بگو كه آنرا پيشتر بَرد تامردم مشغول نگريستن آن شوند و به حرم پيغمبر(ص ) نگاه نكنند. سهل مى گويد: چهار صد دينار دادم تا سر را جلوتر بُردند.
قافله اسيران را نزد يزيد آوردند زينب (عليهاالسلام ) لب به اعتراض ‍ گشوده فرمود: اى پسر آزاد شده !!آيا عدالت اينستكه زنان و كنيزانت را در پشت پرده و مارا در بين نامحرمان جا داده اى ؟ امّا سكينه (عليهاالسلام ) اندوه جانكاهش را با گريه اظهار مى كند. وقتى يزيد از او پرسيد: چرا گريه مى كنى ؟ فرمود: چگونه گريه نكند كسى كه روپوشى ندارد تا با آن صورتش ‍ را از تو و نامحرمانى كه در مجلس تو حاضرند بپوشاند؟ آرى او مى گريد كه چرا روپوشى برصورت ندارد. وبدينسان پيام مكتب عاشواء نيز حفظ حجاب است

شنبه 2 بهمن 1389  12:18 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

تاريخچه بى حجابى 
از فصلهاى گذشته بخوبى معلوم شد كه تاريخ حجاب به آفرينش اولين موجودات روى زمين يعنى حضرت آدم و حوا (عليهماالسلام ) برمى گردد وفراز و نشيبهاى بى شمارى كه در طول تاريخ رخ داده نتوانسته آن را از بين ببرد. تاريخ بى حجابى به سبك جديد آن از رنسانس علمى صنعتى اروپا آغاز مى شود و طبق شواهد تاريخى كارخانه داران بزرگ براى استفاده از نيروى كار ارزان قيمت زنان ، زمينه باصطلاح آزادى !! زنان و امكان حضور آنان را در محيط كار پديد آوردند.
زنان بى خبر از همه جا در تلاش فراوان براى دست يافتن بحقوق اوّليه خويش !!گول اين تبليغات دروغين را خورده و آنان را در اينجهت يارى دادند!! دامنه اين اقدامات كم كم كشورهاى اسلامى را نيز فرا گرفت و بصورت سلاحى كار آمد براى تضعيف معنويت و اخلاق و سقوط اسلامى بكار گرفته شد و استعمارگران در جهت ترويج آن از هيچ اقدامى فروگذار نكردند در اين راستا واژه هاى بسيارى تغيير كرد مذاهب جديدى توسط استعمار ساخته شد حرفهائى در قالب علمى مطرح گرديد و... نخستين كشور اسلامى كه اقدام بكشف حجاب از بانوان كرد افغانستان بود.
امان اللّه خان پادشاه افغانستان مسافرتى به اروپا كرده و در مراجعت از اروپا در سال 1306 شمسى به ايران آمد و از طريق خراسان بكشورش باز گشت به محض ورود به پايتخت اعلام نمود كه زنان بايستى بدون حجاب باشند و نخست خود با همسرش بدون حجاب در مجامع و محافل ظاهر شد.
اين بى پروائى آنهم در كشورى چون افغانستان موجب قيام عمومى در آن كشور گرديد و امان اللّه خان ناچار به استعفا و ترك كشور شد .
دومين كشور را مى توان تركيه دانست : بعد از سقوط دولت عثمانى در تركيه آتاتورك در سال 1313 فرمان منع حجاب را صادر كرد.
در ايران آغازگر بى حجابى را زنى بنام قرة العين دانسته اند وى كه در سال 1223 در يك خانواده مذهبى در قزوين بدنيا آمد با ظهور باب به اين مسلك استعمارى پيوست . وى با كشف حجاب و آرايش كامل ظاهر مى گشت و به ترويج بهائيت مى پرداخت تا آنكه فشار افكار عمومى بر دولت ناصرالدين شاه بالا گرفت و قرة العين معدوم گرديد.
ولى زمينه سازى براى كشف حجاب بطور رسمى همزمان با اقدامات آتاتورك آغاز گرديد در سال 1313 وزير معارف وقت مسافرتى به شيراز مى كند و بمناسبتى مجلس جشنى كه از پيش تدارك ديده شده بود برپا مى كند كه عدّه زيادى از طبقات مردم در آن شركت نموده بودند پس از ايراد سخنرانيها و نمايش در خاتمه آن عده اى از دوشيزگان بروى صحنه (سِن ) نمايان مى شوند و ناگهان نقاب از چهره بر مى گيرند و اركستر رقص ‍ مى نوازند و دختران به پاى كوبى مى پردازند.
اعتراض و فشار افكار عمومى در همان مجلس و در شهر بالا مى گيرد و رضا خان بخاطر هراس از قيام عمومى انجام اين اقدام شوم را بتاءخير مى اندازد. ولى پس از مسافرت به تركيه و اطمينان از آنكه كشف حجاب در كشورهاى اسلامى قيام عمومى را بدنبال نخواهد داشت بصورت جدى وارد عمل مى گردد.
كتاب تاريخ بيست ساله ايران در اينباره مى نويسد: مجالس جشن و سخنرانى ابتدا در تهران و شهرهاى شمال ايران و سپس بتدريج در ساير شهرها برقرار مى گردد. ولى پيشرفت زيادى نداشت و اكثريت مردم نه تنها استقبال نمى كردند بلكه با نظر تنفّر مى نگريستند تا روز 17 ديماه 1314 كه شاه باتفاق ملكه و شاهدخت ها در جشن دانشسراى مقدماتى حضور يافتند.
محمود جم نخست وزير وقت مى گويد: جالب تر از همه اين بود كه ميهمانان حتى وزاء كه يك عمر بود با هم دوست و رفيق بودند آنروز براى اولين بار صورت زنهاى يكديگر را مى ديدند. چونكه تا آنروز هيچ دوستى مجاز نبود صورت زن دوست خود را ببيند.
البته اين اقدامات بعد از به خاك و خون كشيدن اجتماع مردم مشهد صورت مى گيرد در اين اجتماع كه در تاريخ 21 تير ماه 1314 براى انصراف شاه از عمل تغيير لباس و كشف حجاب در مسجد گوهرشاد قبل از اعلام رسمى آن تشكيل گرديده بود قزاقان دژخيم با كشتن بيش از دو تا پنج هزار تن و اسير كردن 1500 نفر، مردم را سركوب و مرعوب نمودند، اين موج خشونت بنظر رضاخان اعلام رسمى كشف حجاب را با يك قيام عمومى مواجه نمى ساخت .
زيرا كه با اين عمل دژخيمانه بهمگان ثابت كرده بود كه از هيچ اقدامى جهت اين نقشه استعمارى اِباء ندارد.
رضاخان از اين اقدامات طرفى نبست تبليغات مطبوعات وابسته هم تاءثير چندانى نداشت بالا خره با زور سر نيزه به عملى كردن كشف حجاب پرداخت .
امام خمينى در بيان خاطرات تلخ خود از اين روز مى فرمايند: امروز هفده دى است من يادم هست كه هفده دى چه شرارتى كرد اين آدم (رضاخان )، چقدر به اين ملت فشار آورد چه اختناقى ايجاد كرد، چه محترماتى را هتك كرد، چقدر سقط جنين شد.
در هفده دى و اطراف هفده دى چقدر ماءموران و دژخيمان او به زن ها تندى كردند و زن ها را از توى خانه ها بيرون كشيدند، كارهائى كه او كرده است نمى شود شرحش داد.
مهديقلى هدايت در اين مورد مى نويسد: پليس دستور يافت روسرى را از سرزنها بكشد، روسرى ها پاره شد و اگر ارزش داشت تصاحب ، مدتى زد و خورد بين پليس و زنها دوام داشت بسيار زنها را شنيدم كه از خانه بيرون نيامدند ولى اين سلاح نيز مؤ ثّر واقع نشد.
اين اقدامات توسط محمدرضا شاه نيز بطور جدى با برنامه ريزى گسترده و البته با ملايمت بيشترى دنبال شد تنها در يكى از جلسات برنامه ريزى كشف حجاب 31 برنامه اجرائى براى برداشتن چادر نظير استفاده از صدا و سيما، انتشار مقاله ، آموزش غير مستقيم كودكان در مدارس ، ممنوع بودن چادر براى دانشجويان و كارمندان به تصويب رسيد.
و بتدريج بمرحله اجرا گذاشته شد، زنان شريف و نجيب ايرانى اگر چه تحت فشار همه جانبه تبليغات و عملكرد اين پدر و پسر بودند. لكن جز اندكى ناآگاه اصالت خويش را حفظ كردند و برگى ديگر بر افتخارات خويش افزودند و با پيروزى انقلاب اسلامى جهان را متوجه ارزش آن قانون الهى نمودند. (بنابر اين مى توان گفت ؛ توطئه كشف حجاب توسط استعمار انگليس طراحى گرديد، بهائيت در ايران ماءمور زمينه سازى آن گرديد و مزدوران انگليس امان اللّه خان در افعانستان ، آتاتورك در تركيه و رضاخان در ايران عامل اجراى اين توطئه شوم بودند.)
(116)
اهداف استعمار از كشف حجاب
 
اين اهداف را از زبان خود آنان بشنويم :
در پُروتكل انديشمندان يهود آمده است : ما بايد كارى كنيم كه اخلاق در همه جا ويران شود تا راه سيطره ما را بگشايد فرويد از ماست وبزودى روابط جنسى زن و مرد چنان آشكارا و بر ملاء انجام مى شود كه در نظر جوان ، ديگر هيچ چيز مقدسى مفهوم نداشته باشد.
پيوسته همت و هدف او اشباع غرائز شهويش گردد در آن صورت است كه اخلاق فرو مى ريزد.
فرانتس فانون كه از طرف فرانسه مدير بخشى از روانكاوى يكى از بيمارستانهاى الجزاير بود مى گويد: مسؤ لين ادارى فرانسوى كه در الجزاير ماءموريت داشتند اصالت ملت را نابود سازند و از طرف مراجع مربوطه موظف بودند مطلقا تمام شكلهاى زندگى را كه ممكن است از نزديك يا دور واقعيت و اصالت ملى را خاطرنشان مردم سازد، تجزيه كرده از هم بدرند.
(حداكثر كوشش خود را بر مساءله چادر تمركز داده آنرا به منزله علامت اصالت ملّى و وضع خاص زن الجزايرى تلقّى كردند) آنگاه مى گويد: موضع گيرى آنچنانى نتيجه الهامى تصادفى نيست بلكه بعد از تجزيه و تحليل هاى جامعه شناسان و مردم شناسان بود كه متخصصين باصطلاح مسائل بومى و مسؤ لين ادارات عمومى كار خود را هماهنگ ساختند در بادى امر اين روش تمسكى است ساده و روشن به ضرب المثل قديمى كه مى گويد: زنها را در دست بگيريم همه چيز بدنبال آن خواهد آمد.
كشفيات جديد جامعه شناسان فقط كارى كه كرده اينست كه به اين فرمول قديمى روش خالص علمى بخشيده است . وى حضور مختلط مردان با خانواده خود در مجالس جشن يا ازادواج با دختران فرانسه را از شيوه هاى انتقال فرهنگ فرانسه به خانواده هاى الجزايرى ذكر مى كند، بنا بر اين اعترافات ، مى توان اهداف استعمار را بطور خلاصه چنين ذكر نمود.
1 تحقير فرهنگى كشورهاى جهان سوم و تحميل فرهنگ مبتذل غرب .
2 صدور فرهنگ تجدد و مصرف بجاى تعليم مبانى تكنولوژى و علوم .
3 ايجاد جمود فكرى در اثر اشتغال به كامجوئى .
4 تهيه بازار مصرف كالاهاى توليدى و در يك كلمه استعمار اقتصادى .
5 زمينه سازى براى تسلط سياسى از طريق سلطه فرهنگى .
6 جلوگيرى از تحرك و هر گونه مبارزه عليه منافع استكبار و در يك كلمه تسلط همه جانبه بر جهان و منابع اقتصادى آن .
(117)
شيوه هاى استعمار در انتشار فساد
 
استكبار جهانى از شيوه هاى ذيل براى اهداف شوم خود استفاده مى كند:
1 تضعيف مكاتب صحيح و سست كردن عقائد: باابراز فرضيه هاى بظاهر علمى نظير فرضيه هاى فرويد يا بوجود آوردن مذهب مثل بهائيت مبانى فكرى فساد را مستحكم نمايد. با دقّت در تاريخ علوم واديان بخوبى مى توان دريافت كه برخى از فرضيه هاى بظاهر علمى يا انديشه هاى مذهبى باطل ريشه استعمارى دارد سعى در جا انداختن فرهنگ لذّت و فراموشى هدفهاى متعالى از اين اقدامات است .
2 هدايت و تفسير تاريخ و علوم و حتّى مذهب در جهت منافع خويش : همفر جاسوس انگليسى مى گويد: بايد ثابت كنيم كه پوشيدگى زن از دوران بنى عباس متداول گشته و مطلقا سنّت اسلام نيست .
مردم همسران پيامبر را بدون حجاب ديده اند... پس از آنكه حجاب زن با تبليغات وسيعى از ميان رفت وظيفه ماءموران ما آنست كه جوانان را به عشق بازى و روابط جنسى با زنان غير مسلمان سوق دهند و كاملا بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقليد كنند.
مى بينيم كه تاريخ و احكام اسلامى خود را نيز بايد از جاسوسان انگليسى بياموزيم و آنان براى ما بايد مطالب را اثبات نمايند و شيوه زندگيمان را بيان نمايند.
3 مخلوط كردن فرهنگ محلى با فرهنگ فساد: در ترويج فساد براى هر كشور بفراخور حال آن برنامه ريزى مى كنند. لذا مى بينيم از نظر پوشش در بعضى از كشورها تنها سرو گردن زن نمايان است ، در برخى ديگر سروگردن با مقنعه پوشيده امّا دامنهاى رنگى جذاب با پاهاى برهنه و بدون جوراب وناخنهاى لاك زده تحريك صورت مى گيرد.
امّا در هند شكم زنان نمايان است اگر چه بقيه اندام آنان پوشيده است ، يا از مراسم مختلف براى اين مقصد شوم استفاده مى گردد. مثلا در ايران از مراسم عروسى در برخى ديگر كشورها از جشن گندم براى اختلاط زن و مرد استفاده مى شود.
4 طرح شعارهاى عوام پسندانه بطور مثال : مى گويند: دلت پاك باد حجاب يك امر ظاهرى است در حالى كه پاكى دل تنها با داشتن حجاب ميّسر است .
يا مى گويند: ديگر جامعه عوض شده است جامعه امروز اينگونه مى پسندد ولى ما نبايد تحت تاءثير محيط باشيم بلكه بايد بر محيط تاءثير بگذاريم در زمستان همه جا سرما هست اما بايد خود را از سرماخوردگى حفظ كنيم .
5 القاء فرهنگ و مطالب غرب در تمام برنامه هاى صوتى ، تصويرى ، فليم هاى سينمائى ، تئاترها مجلات و روزنامه ها و كتب منتشر شده خود با استفاده از تكنيكهاى روانشناسى و روانكاوى ، گفته مى شود تنها در تهيه برنامه هاى راديوئى اسرائيل 40 متخصص روانشناس شركت داشته تا مطالب به شنونده القاء گردد.
6 طرّاحى و توليد لباس و كفشهاى تحريك آميز ارزان قيمت : تا مردم براى خريد به آنها روآورده و كم كم بطور ناخودآگاه الگوى مصرف عادى جامعه گردد، بنظر شما آيا كفشهاى صدادار كه توجه ديگران را جلب مى كند بدون طراحى استكبار توليد مى گردد؟
آيا جورابهاى نازك با اين فراوانى و با مدلهاى مختلف بدون برنامه ريزى قبلى توليد و توزيع مى گردد؟
7 ترويج مُد گرائى بصورت مستقيم و غير مستقيم .
8 قالب كردن تجدد بجاى تمدن ، فساد بجاى علم ، شهوترانى بجاى پژوهش .
9 ايجاد خانه هاى فرهنگ ، رفت و آمد به كشورهاى فاسد، وحتى از روابط تجارى در اشاعه فساد استفاده مى شود.
10 فراهم آوردن امكان تحصيلات عاليه براى جوانان با توجّه به محدوديت آن در كشورهاى سوم ، جهت غرب يا شرق زدگى آنان و باصطلاح تربيت مزدوران محلّى اشاعه دهنده فرهنگ مبتذل غرب بوسيله تعليم دانش البته اين اقدامات معمولا بصورت تدريجى انجام مى شود بطورى كه كم كم لباس مورد نظر آنان عادى شده و حتى نسل بعد نمى داند كه آداب و پوشش نياكانش به چه صورت بوده است ، زيرا حساسيّت ها بتدريج از بين مى رود و با عادى شدن يك انحراف ، درمان آن نيز مشكل تر مى شود.
بطور مثال ابتداء چادر حذف مى گردد و بعد مقنعه ها تبديل به روسرى مى گردد، كم كم مانتوها تنگ يا كوتاه شده آنگاه جوراب جاى شلوار مى گيرد و جورابها هر روز نازكتر مى شود و... باشد كه با هوشيارى ترفندهاى دشمن را شناخته و با آن به مقابله برخيزيم . واصالت فرهنگى فكرى و مذهبى خويش را پاس داريم و دشمن را از نفوذ و سلطه نااميد نمائيم .

شنبه 2 بهمن 1389  12:19 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

رعايت حجاب 
1 پاسخى است به نداى درونى فطرت .
2 نشانه تمدن است نه ارتجاع .
3 در همه ملل رواج داشته و فرهنگ ملى ماست .
4 شخصيت و احترام زن را فزونى مى بخشد.
5 مايه سلامت جسم و آرامش روانى است .
6 مجوز ورود زن به جامعه است نه مانع از آن .
7 باعث استحكام و افزايش نهاد خانواده مى باشد.
8 عامل استوارى جامعه و زمينه ساز ترقّى آن مى باشد.
9 احياگر ارزشهاى متعالى است .
10 جاذبه زن را بالا برده و استعدادهاى ادبى را شكوفا مى سازد.
11 اجراى قانون الهى است و رضايت خداوند را به همراه دارد.

شنبه 2 بهمن 1389  12:20 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

بى حجابى و فساد 
1 با فطرت و تمايلات درونى انسان توافقى ندارد.
2 مايه سقوط ارزش و جاذبه جنس زن مى باشد.
3 شخصيت انسانى زن را بفراموشى سپرده و تنها اذهان را به زيبائيهاى جسمى او متوجه مى سازد.
4 زن را تا حد يك كالا تنّزل داده و او را ابزار تبليغ كالاهاى بُنجل قرار مى دهد.
5 يكى از نمودهاى عقده حقارت بوده و موجب بسيارى از بيماريهاى جسمى و التهابات روانى مى باشد (آمار مرگ و مير و مبتلايان بامراض ‍ روانى را فزونى مى بخشد).
6 فرهنگ برهنگى ، برهنگى فرهنگى است و از علائم توحش ‍ محسوب مى شود.
7 باعث فرسايش استعدادها و مانع استفاده از نيروى زنان است .
8 اذهان را به شهوترانى متوجه و از ارزشهاى متعالى و تربيت صحيح منحرف مى سازد.
9 بنيان خانواده را سست كرده و آمار طلاق را افزايش مى دهد.
10 بازار مصرف كالاهاى شركت هاى چند مليتى را گسترش مى دهد.
11 از حربه هاى خطرناك استعمار است كه بارها براى سقوط جامعه ها از آن استفاده شده است .
12 زمينه ساز تسلط همه جانبه بيگانگان مى باشد.
13 زير پا نهادن قانون واجب الهى است كه عواقب خطرناكى را بدنبال دارد.

شنبه 2 بهمن 1389  12:20 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

آيا فاطمه را شناخته ايم 
آيا حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) را شناخته ايم ؟ حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) كوثرى است كه خداوند به هستى عنايت فرمود. او گرانبهاترين گوهرى است كه تقديم انسانيت شد.
حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) يك انسان كامل است ، مظهر اسم ستّار خداوند است ، اُم اَبيهاست ، مدينه فاضله وجودى يك زن كامل ، از همه آلايشها و آلودگيها مبّرى است او معصوم است تا در طول همه زمان ها رهبرى همه زنان را به عهده گيرد.

اى در دو جهان افضل زنها زهراء
بهتر دگر از مريم عذرا زهراء
او مادر يك مسيح باشد امّا
تو مادر يازده مسيحا زهراء

شنبه 2 بهمن 1389  12:20 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

كيفيت پوشش اسلامى يا حد حجاب  
هر دخترى از ابتداى بلوغ هنگاميكه در معرض ديد نامحرم قرار گيرد لازم است تمام موها و بدنش را بپوشاند بجز دو مورد: يكى دستها تا مچ ، ديگرى صورت به اندازه ايكه در وضو شستن آن لازم است بشرط آنكه :
الف اين دو عضو داراى زينت نباشند. ب وكسى به آنها به قصد لذّت و هوس نگاه نكند. بنابر اين اگر كسى به قصد لذّت بردن به آنها نگاه كرد حرام است ، يا صورت و دستها داراى زينت و آرايش بود مى بايست صورت و دستها را هم بپوشاند.
براى روشن شدن بيشتر به سؤ ال و جوابهاى ذيل كه از امام (قدس اللّه ) مى باشد دقت فرمائيد:
1- حدود حجاب اسلامى براى بانوان چيست ؟ و آيا براى اين منظور لباس بلند آزاد و شلوار و روسرى كفايت مى كند؟ و اصولا چه كيفيتى در لباس و پوشش زن در برابر افراد نامحرم بايد رعايت شود؟
ج : واجب است تمام بدن زن بجز قرص صورت و دستها تا مچ از نامحرم پوشيده شود ولباس مذكور اگر مقدار واجب را بپوشاند مانعى ندارد ولى پوشيدن چادر بهتر است و از لباسهائى كه توجه نامحرم را جلب كند بايد اجتناب شود.
2- چنانچه زن با خود زينت داشته ، مانند حلقه ازدواج يا انگشترى در دست يا چهره آراسته كرده باشد آيا واجب است وجه (صورت ) و كفّين (دستها) را بپوشاند؟
ج : پوشاندن از نامحرم در فرض مذكور واجب است .
3- آيا سرمه كشيدن يا ابرو چيدن ، انگشتر عقيق ، ساعت ، عنيك طبى زيبا براى زنان زينت به حساب مى آيد كه پوشش آن لازم باشد؟
ج : هر چه در نظر عرف مردم زينت محسوب مى شود اظهار آن در برابر نامحرم جايز نيست .
4- حناى دست زن را اگر نامحرم ببيند چه صورت دارد؟
ج : بايد از نامحرم مستور كند (بپوشاند).
چند تذكّر:
1- اگر بچّه بحدى برسد كه مطالبى را كه بزرگها مى فهمند او نيز بفهمد (مميّز محسوب مى شود) و حجاب در مقابل او واجب است .
2- از صورت و دستها كه استثناء شده بايد مقدار كمترى عريان باشد تايقين كند كه به وظيفه اش عمل كرده است .
3- در لزوم پوشش ، بين نامحرم هيچ تفاوتى نيست . بنابر اين اقوام نامحرمان با ديگر نامحرمان هيچ تفاوتى ندارند.
س : آيا شوهر خواهر و برادر شوهر نيز همچون باقى نامحرمانند و حكم خودپوشى آنان نيز مانند ديگران است ؟
ج : شوهر خواهر و برادر شوهر با باقى نامحرمان در حكم تفاوتى ندارند و بايستى بهمان گونه كه زن از ديگر نامحرمان خود را حفظ مى كند از آنان نيز خود را حفظ كند (بپوشاند) .
حتّى در برابر آنان نمى تواند با پاى بدون جوراب عبور كند (اگر چه آنها انسانهاى متشرّعى باشند و نگاه هم نكنند. زيرا زن بايستى از ديد نامحرم بپرهيزد چه او نگاه كند يا نكند.

شنبه 2 بهمن 1389  12:21 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

لباس زنان 
لباسى كه زن براى حجاب و پوشش خود انتخاب مى كند مى بايست شرائط ذيل را دارا باشد:
1- غصبى نباشد.
2- لباس شهرت نباشد. (لباسى كه بواسطه داشتن خصوصيتى جلب توجه و انگشت نما باشد لباس شهرت است )
3- مرد لباس مختص به زن و زن لباس مختص به مرد را نپوشد.
4- زن بايد از پوشيدن لباسهائى كه جلب توجه مى كند اجتناب نمايد.
5- لباس نبايد تنگ يا نازك باشد بگونه اى كه حجم يا برجستگيهاى بدن زن را نمايان سازد.
لباس نازك و تنگ :
يك روز اسماء دختر ديگر ابوبكر كه خواهر زن پيامبر بود با جامه بدن نما و نازكى به خانه پيامبر آمد پيامبر روى خود را از او برگرداند و فرمود:
اى اسماء زن وقتى بحد بلوغ رسيد نبايد چيزى از بدن و اندامش ديده شود.
كفشهاى صدادار:
قرآن مجيد در سوره نور (آيه 31) مى فرمايد:
و مبادا زنها پايشان را محكم بزمين بزنند تا زينتهاى مخفى آنان (خلخالهائى كه به پا مى كردند) آشكار شود و همگى بسوى خداتوبه كنيد باشد كه رستگار گرديد.
س : باتوجه به فرمايش حضرت امام كه فرموده اند (بايستى از لباسهائى كه جلب توجه مى كند اجتناب نمايند) آيا پوشيدن جوراب ضخيم بدون شلوار با اينكه حجم بدن از بيرون مشخص و در بعضى موارد مهيّج است و يا پوشيدن كفشهائى كه در هنگام راه رفتن صداى مهيج دارد جايز است ؟
ج : از پوشيدن هر گونه لباس مهيج بايد خوددارى كرد.
راستى : چگونه است كه برخى از زنان مسلمان حّد حجاب را رعايت نمى كنند؟ از كفشهاى صدادار يا لباسهاى نامناسب استفاده مى كنند؟ موهايشان را كاملا نمى پوشانند؟ متابعت شيطان تا به كجا؟ دورى از خدا تا كى ؟ ان ربك لبلمرصاد و همانا پروردگارت در كمين است .
(123)
حجاب از ديدگاه احاديث
 
خانه بهترين جايگاه زن :
حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) فرمودند: نزديكترين حالت زن به پروردگارش وقتى است كه در خانه خودش باشد.
(124)
پوشش كامل :
+قال رسول اللّه (ص ): اَيُّما امرَاءة نَزَعَت ثِيابَها فِى غِيرِ بَيتِها خَرَقَ اللّهُ عَنها سِترَه . اَيُّما اِمرَاءَةٍ وَضَعَت ثِيابَها فِى غَيرِ بَيتِ زَوجِها فَقَد هَتَكَت سَترِ ما بَينَها وَ بَينَ اللّهِ عَزوّجل .
(125)
پيامبر فرمود: هر زنى لباسش را در غير خانه اش بيرون بياورد خداوند پرده او را خواهد دريد.
هر زنى كه لباسش را در خارج از خانه شوهر بيرون بياورد (پوشش او كامل نباشد) بدرستى كه حرمت بين خود و خدايش را هتك نموده است !
آرايش و استعمال عطر در خارج از خانه :
پيامبر (ص ) در ضمن حديثى نهى فرمودند: كه زن براى ديگران خود را بيارايد و فرمود: اگر براى غير شوهر، خود را آرايش نمود لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند.
و فرمود: زنى كه خود را براى ديگران خوشبو كند او خود آتش است و ننگ محسوب مى گردد.
و فرمود: واى بر زنان از دو سرخى طلا و جامه زيبا (كه دو وسيله زينت هستند و موجب فتنه مى باشند).
امام صادق (ع ) از پيامبر (ص ) نقل كردند كه فرمود: هر زنى كه خود را خوشبو كند و از خانه خارج شود مورد لعنت قرار مى گيرد تا به خانه مراجعت كند

شنبه 2 بهمن 1389  12:22 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

لباسهاى جلف 
دوشيزگان و بانوان فكر ميكنند با پوشيدن لباس جلف و زننده ، بر دوستانشان مى افزايند و شهرت بيشترى پيدا ميكنند و آسايش بهترى خواهند داشت ، در صورتيكه اينها غافلند كه با اين جلف بازى ها نه تنها به جوانان ولگرد و منحرف مى افزايند، بلكه همانطوريكه در آمارهاى ياد شده از آمريكا روشن شد خودشان بيشتر در معرض تجاوز و تهديد هستند.
داستانهاى تجاوز، اغفال ؛ خودكشى و فرار، بيشتر در ميان همين جلف پوشان است اين داستان حقايقى را به ما مى آموزد:
مشهد : پسر 15 ساله اى كه از خانه فرار كرده بود دستگير شد، وى در باره ى علت فرار خود گفت : مادرم هنگام رفتن به خيابان ، لباس هاى جلف مى پوشد و بهمين سبب همسالانم مرا متلك باران ميكنند. من چند روز قبل از مادرم خواستم بعد از اين لباس مناسب بپوشد، بجاى توجه بخواست من چند ناسزا نثارم كرد و شكايتم را پيش پدرم برد و پدرم هم مفصلا كتكم زد.
حال شما بگوئيد مى شود با اين پدر و مادر بى تربيت زندگى كرد؟ همه پدر و مادران از لباس پوشيدن پسران و دخترانشان در رنج و عذابند و من بدبخت از لباس پوشيدن مامانم ...
وقتى پدر و مادر پسر شاكى آمدند معلوم شد حق با اوست ، زيرا مادر كه در حدود چهل و پنج سال دارد لباسى مى پوشد كه براى دختران 17 18 ساله هم مناسب نيست ...
همين زنها و دوشيزگان جلف هستند كه در كوچه و خيابان مورد حمله متلك گويان قرار مى گيرند و روز بروز با روش خود بر خيل مزاحمين مى افزايند و پس از آن بر زندانيان ، تيمارستانيان و خودكشى كنندگان

شنبه 2 بهمن 1389  12:23 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

نتيجه بدحجابى 
يكى از علماء مشهد مى فرمود:
روزى در محضر مرحوم حجة الاسلام و المسلين سيد يونس اردبيلى بوديم ، جوانى آمد و مسئله اى پرسيد و گفت : من مادرم را دو روز پيش دفن كردم و هنگامى كه وارد قبر شدم و جنازه مادر را گرفته خواستم صورت او را روى خاك بگذارم كيف كوچكى كه اسناد و مدارك و مقدارى پول و چك هائى در آن بوده از جيبم ميان قبر افتاده ، آيا اجازه مى دهيد نبش قبر كنيم تا مدارك را برداريم ؟ و تقاضا كرد كه نامه اى به مسئولين قبرستان بنويسند كه آنها اجازه نبش قبر بدهند.
ايشان فرمود: همان قسمت از قبر را كه مى دانيد مدارك در آنجاست بشكافيد و مدارك را برداريد و نامه اى براى او نوشت بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقاى اردبيلى ديديم ، آقا از او پرسيدند: آيا شما كارتان را انجام داديد و به نتيجه رسيديد، او غمناك و مضطرب بود و جواب نداد بعد از آنكه دوباره اصرار كردند گفت :
وقتى من قبر را نبش كردم ديدم مار سياه باريكى دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نيش ميزند!! چنان منظره وحشتناك بود كه من ترسيدم و دوباره قبر را پوشاندم !
از او پرسيدند: آيا كار زشتى از مادرت سر مى زد؟
گفت : من چيزى بخاطر ندارم ، ولى هميشه پدرم او را نفرين مى كرد زيرا او در ارتباط با نامحرم بى پروا بود و روگيرى و حجاب نداشت و با سرو روى باز با مرد نامحرم روبرو مى شد و بى پروا با او سخن مى گفت و در پوشش و حجاب رعايت قوانين اسلامى را نمى كرد با نامحرمان شوخى مى كرد و مى خنديد و از اينجهت هميشه مورد عقاب و سرزنش ‍ بود

شنبه 2 بهمن 1389  12:23 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

زنا و زنان 
مى دانيم كه اسلام با هر عاملى كه موجب انحراف جنسى گردد مخالف است و به شدت با آن مبارزه مى كند: نگاه كردن ، لخت شدن ، لباس زننده پوشيدن ، مطالب بدآموز مطرح كردن : چه از طريق كتاب و چه از طريق فيلم و يا موسيقى ، ترانه و يا سرودهاى تحريك كننده .
در عين اينكه اسلام در مبارزه با مفاسد با علتها مخالفت مى كند، با پديده هاى مفاسد هم مخالفت مى كند، يكى از مفاسد اجتماعى كه اسلام از راههاى مختلف با آن به مخالفت برخاسته زناست .
عظمت مطلب از روايات زير روشن مى گردد:
رسول خدا (ص ) فرمود: وقتى زنا زياد گردد مرگهاى ناگهانى فراوان شود.
در روايت ديگرى رسول (خدا(ص فرمود: زنا پنج اثر دارد: آبرو را مى برد (نور صورت بر طرف مى شود) فقر مى آورد، عمر را كوتاه مى كند، خدا را عصبانى مى سازد و زناكار براى هميشه در جهنم مى ماند.
و در روايت ديگر از امام صادق (ع ) است كه فرمود: زنا كار سه ضرر در دنيا دارد و سه ضرر در آخرت ، در دنيا نور صورتش گرفته مى شود، فقير مى گردد و عمرش كوتاه مى شود، در آخرت خدا از دست او عصبانى مى شود، حسابش سخت است و در عذاب جهنم براى هميشه خواهد ماند.
امام صادق (ع ) فرمود: تجاوز به ناموس مردم موجب تجاوز به ناموس ‍ زناكار مى گردد.
از آنجا كه در و ديوار و زمين از گواهان اعمال ما هستند؛ روز قيامت گواهى به كارهاى خوب و بد ما خواهند داد.
رسولخدا(ص ) فرمود: ناله اى كه زمين براى انجام سه عمل مى كند نمونه ندارد: خونى كه بى جهت روى زمين ريخته شود، غسل جنابت از زنا و براى نماز صبح خواب ماندن .
در مورد عذاب زناكار همين بس كه به فرموده رسول خدا(ص ): روز قيامت ، خدا به سه دسته اعتناء نمى كند: حرف نمى زند، تصفيه آنها را نمى پذيرد، و به آنها نگاه نمى كند و عذاب ابدى مخصوص آنهاست : پير زناكار، پادشاه ستمگر و خود خواه مغرور.
اين روايت شدت عذاب زناكاران را روشن مى سازد: اميرالمؤ منين (ع ) فرمود: روز قيامت بوى گندى مى وزد كه همه مردم از آن ناراحت مى شوند و دماغ خود را مى گيرند، فرياد مى رسد: آيا مى دانيد اين بوئى كه شما را آزار داد چه بود؟
مردم مى گويند: نفهميديم و خيلى ما را ناراحت كرد.
گفته مى شود: اين بوى تعفن از پائين بدن زناكارانى است كه توبه نكرده اند و از دنيا رفته اند، خدا آنان را لعنت كرده و شما هم آنان را لعنت كنيد.تمام مردم با اين فرياد: خدايا زناكاران را لعنت كن .
در روايت ديگرى فرمود: بوى تعفن آنان تا 500 سال راه مى رود و مردم آزار مى كشند. (و خودشان هم پيش مردم شرمنده اند.)
رسول (خد(ص در روايت ديگرى فرمود: مهمترين گناهان در نزد خدا اينها هستند: كشتن پيامبر، امام ، خراب كردن كعبه (قبله مسلمانان ) و زنا. (توجه فرموديد كه گناه زنا در رديف كشتن پيامبر و امام (ع ) و خراب كردن خانه خدا (مكه ) است .
اسلام تنها عمل زناشوئى را زنا نمى داند بلكه مقدمه آنرا هم زنا مى داند و براى هر عضوى زنائى در نظر گرفته است : امام صادق و امام باقر (عليهما السلام ) فرمودند:
اعضاى بدن هم زنا مى كنند:زناى چشمها نگاه كردن است ، زناى دهان بوسيدن و زناى دستها بدن نامحرم را لمس كردن ، خواه اين مقدمات به عمل زناشوئى برسد يا نرسد.
نه تنها اعضاى بدن در گناه زنا شريك هستند، بلكه واسطه اى كه در زنا فعاليت مى كند در گناه زناكار سهيم است و امام صادق (ع ) فرمود: رسولخدا(ص ) واسطه گر را لعن نموده است .
ناگفته نماند كه عمل جنسى با حيوان هم در حكم زنا است . اين نكته قابل تذكر است كه گاهى غيرت مرد به جائى مى رسد كه حتى براى حفظ ناموس خود غيرت خروس را هم ندارد و خوك صفت همسر خود را براى ديگران مى برد كه چنين فردى گناهش بيشتر از واسطه هاست . اين فرد در روايات به عنوان دَيُوث معرفى شده است و اين عذابها را دارد:
خدا در قيامت با او حرف نمى زند، به وى اعتناء نمى كند، مورد تصفيه قرار نمى گيرد، عذاب ابدى دارد بوى بهشت كه از 500 سال راه فاصله شنيده مى شود او نمى شنود و نماز آنها در دنيا قبول نمى گردد.
در عين اين عذاب ها خداوند راه توبه را باز گذاشته است و هر چه زودتر بايد زن و مرد اين چنينى توبه كنند و پس از توبه واقعى ، بتدريج روح ايمان به آنان باز مى گردد و روز قيامت در بهشت خواهند بود.
امام صادق (ع ) فرمود: در روز قيامت سه دسته آزادند تا حساب پايان يابد: كسى كه هيچگاه قصد زنا نكرده ، كسى كه مال او به ربا (بهره ) مخلوط نشده و كسى كه واسطه زنا و ربا نگرديده است .
(

شنبه 2 بهمن 1389  12:24 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

انواع بدحجابها 
يكى از علماء مى فرمودند:
من يك وقت راجع به افرادى كه بد حجاب هستند فكر مى كردم حساب كردم و شمردم چند نوع بدحجاب داريم همه يك رقم نيستند.
1- بعضى بدحجابها بسيار آدمهاى خوبى هستند، منتها محيط خانوادگى وفاميليشان بدحجاب بوده اين هم هيچ غرضى نداشته واينجور بار آمده .
2- بعضى ها مادرهايشان بدحجاب هستند و او هم ياد گرفته .
3- بعضى ها مادرهايشان حجاب دارد اين لج مى كند.
4- بعضى ها مساءله را نمى دانند كه بى حجابى يا بدحجابى حرام است .
5- بعضى ها مشكل روحى دارند.
6- بعضى ها كمبود دارند.
7- بعضى ها كُلاًميخواهند به دين دهن كجى كنند.
8- بعضى هاتقليدى هستند مثلاً چون دختر خاله اش يا همسايه اش ‍ اينجورى است آنهم بايد اينجور باشد.
9- بعضى خيال مى كنند تمدّن و تجدّداست .
10- بعضى ها خانوادگى روانى و خيالى هستند.
11- بعضى ها پول گرفته اند كه فرهنگ بدحجابى يا بى حجابى را رواج دهند. و فرهنگ مبتذل غربى را در كشور مذهبى بياورند و مردم را بى قيد و بى بند و بار و بى دين و لامذهب بار بياورند و هركارى كه ميخواهند انجام دهند.
12- بعضى ها بر اثر رفت و آمدها و روابط دوستانه و مسخره كردن دوستانشان ... بى حجاب يا بدحجاب شده اند.

شنبه 2 بهمن 1389  12:25 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

خانم س ، ص بانوى تازه مسلمان آمريكايى ساكن آمريكا 
من در آمريكا چشم به جهان گشودم و در بدترين شرايط اجتماعى ، در ميان مفاسد جامعه آمريكا بزرگ شدم .
قبل از اينكه مسلمان گردم در طول مدت عمر گذشته ام (از طفوليت تا زمانى كه دورادور با مسلمانان و بعد با اسلام آشنا شدم ) در آمريكا با مشكلات اجتماعى بسيار و حوادث ناگوار و قبايح و زشتى هاى تمدن غرب كه برخى از آنها مخصوص آمريكاست روبرو شدم .
در اثر تماس هاى حضورى و ارتباطات بعدى با برخى از بانوان ايرانى ساكن آمريكا با اسلام آشنا شدم ...
در اين ميان با يك مهندس مسلمان ايرانى آشنا شدم كه منجر به ازدواج با او گرديد، و پس از كسب اطلاعات نسبتا بيشترى در باره اسلام از او، متوجه شدم كه حجاب بايد بگيرم و دلايلى كه شوهرم مطرح كرد، مرا قانع نمود، بخصوص كه از مردان شهوتران اين جامعه بى روح و بى محتوى و فاسد، به ستوه آمده بودم .
اين بود كه حجاب را بهترين وسيله محافظت خود در برابر اين مردان يا بهتر، اين وحشيان ظاهرا متمدن ديده و با رضايت خاطر قبول كردم .
از وقتى كه خواستم حجاب داشته باشم (روز بعد از ازدواج احساس ‍ كردم كه قدم در مسير كمال برداشته ام ...)
در باره اثرات مفيد و مثبت حجاب و به طور كلّى پوشيده شدن بدن زن ، مخصوصا در آمريكا هر چه بنويسم ، كه نوشته ام و برعكس از اثرات نامطلوب برهنه شدن زن (قسمتى يا بعضى از اعضأ برهنه باشد يا خيلى از جاهاى بدن ) در فاسد كردن مردان و فاسد شدن خودشان و بالاخره زيانهاى ناشى از عدم پوشش زن در جامعه ، هرچه بگويم كه گفته ام .
اما براى اينكه شما را با روح قضايا آشنا سازم ، ترجيح مى دهم به مسائلى در اينجا بپردازم ، تا شما را سريع تر با روح مريضِ جامعه آمريكا آشنا كند، و آنگاه خودتان درباره اهميت و نقش حجاب و مراتب ضرورتش ‍ در اين جامعه عقب ماندها از انسانيت ، و رشد كرده از نظر صنعت پى ببريد:
در زمستان كه مردم مجبورند به جهت سردى هوا خود را پوشانده و پوشش بيشترى داشته باشند به طور طبيعى و كاملاً محسوس ، در آمريكا تجاوز به عنف نسبت به زنان كمتر مى شود، لكن در تابستان كه زنان علاوه بر گرماى هوا به پيروى از مدهاى جلف و فاسد كننده ، خود نيز دنبال بهانه اى هستند تا هر چه ممكن است لباس خود را سبك نموده و به بهانه گرما اعضاى حساس بدن خود را در معرض ديد مردها قرار دهند.
تجاوز به عنف نسبت به زنان ، حتى پيرزنان نيز افزايش مى يابد، و تا آنجا پيش مى رود كه در اين فصل راهبه ها نيز مورد حمله مردان جنايتكار قرار مى گيرند.
علتش آن است كه زنان آمريكا با آزاد كردن اعضاء بدنشان در رفت و آمدها، بصورت عريان يا نيمه عريان ، در ميان مردان ظاهر شده و موجبات تحريك آنها را فراهم مى كنند، كه در برخى اين هيجانات نامطلوب تا به سرحد جنون پيش مى رود، و منجر به تجاوز به عنف مى گردد، يعنى سلامت روح مرد و جامعه با نوع و كيفيت پوشش زن رابطه مستقيم و غير قابل انكارى دارد، در حالى كه يقينا در بين زنانى كه خود را پوشيده اند، مخصوصا مسلمانان ، اين بيمارى فصلى يا... وجود ندارد و يا تا به اين حد جنون آميز شدت پيدا نمى كند، يعنى عملاً به آثار و نتايج وجود و عدم حجاب در زن پى برده ام ...
(165)
خانم ن ، ق ، ز دانشجو تهران
 
... بنده عقيده دارم آن حجابى كه به صورت لباس گشاد، يا مانتو و روسرى باشد، اثر زيادى در منع نگاهِ آلوده ندارد، بلكه مسئله مهم صورت و چهره است كه باعث تحريك جنس مخالف و جلب توجه او مى شود، يعنى من براى خود، چادر و حجاب را يك عامل نجات بخش در رويارويى با مرد نامحرم مى دانم ، به خصوص وقتى كه متوجه مى شوم مردى يا مردانى نگاههاى آلوده اى دارند.
در آن موقع كه چادرم را محكمتر مى گيرم تا صورتم در تيررس رؤ يت آنها نباشد، يك احساس امنيت توام با رضايتى به من دست مى دهد، و به خاطر اينكه هم توانستم او را ناكام بگذارم و هم خود را از نگاه آلوده و مسموم كننده اش مصون دارم ، در خود احساس آرامش مى كنم .
از آنجا كه خوشبختانه در سنّ نوجوانى با اصول صحيح دينى و تعاليم آسمانى آشنا شدم ، از اين به بعد حجابم كامل گرديد، ولى قبل از آن ، حجاب كامل نداشتم ، و وقتى اين دو دوره را با هم مقايسه مى كنم ، مى بينم كه حجاب باعث شد كه خودنمايى در من خيلى كاهش پيدا كند، زيرا در حالت بدحجابى ، احساس مى كردم كه گرفتار اين نقيصه روحى (يعنى خودنمايى ) شده بودم و به خوبى مى توانم به ديگران بيان نمايم كه غرض ‍ از بدحجاب در هر زنى چيست ، و چرا برخى از زنان كه مى توانند از روسرى و لباس گشاد بجاى چادر استفاده كنند اصرار دارند كه از چادر استفاده كنند آن هم نه به طور كامل ، بلكه نيمه حجابى كه به نوعى قسمتى از صورت را نمايان ساخته و بدان وسيله ميل و هوس مردان و جوانان را تحريك نموده و با اين خودنمائى ، به نوعى خودخواهى خود را ارضاء كنند، و احساس حقارت خويش را (كه دامنگير همه زنان در همه جوامع بوده و سهم بيشترى هم نصيب زن مسلمان گشته است ! به جهت تحقير و توهين دختربچه ها و دختران نوجوانان ) و يا در جامعه (به جهت تحقير عمومى زنان ) را بدينوسيله جبران نمايند.
آرى ! من خود در دوران گذشته و در سايه جهل و غفلت ، حظّ كاذب خودنمايى به جوانان را به وسيله نيمه ، حجاب ، احساس كرده ام و از قصد و نيّت بسيارى از زنان و دختران بدحجاب امروز به خوبى آگاهم مگر زنان روستايى و ييلاقى كه از روى سادگى و بى اطلاعى و چه بسا با خوش قلبى كاملى بدحجابى را پيشه خود كرده اند البتّه از آن موقعى كه به اهميت حجاب پى بردم به وظايف دينى خود خوب آشنا شدم و نيز به حساسيت امر واقف گرديدم بيشتر در اين مورد حساس شدم .
آنچه به نظرم مى رسد وبراى خواهران عفيف دينى مى توانم توصيه كنم اين است كه :
اگر ما حجاب را براى مصونيت خود برمى گزينيم ، چه بهتر كه حجاب كاملتر را برگزينيم كه مصونيت بيشترى داشته باشيم .
از اين رو چادر مى تواند نقش مهمى در مصونيت زن از نگاههاى آلوده مردان داشته باشد.
نكته اى كه در آخر به نظرم رسيد اين است كه حجاب مى تواند بخصوص اگر از روى آگاهى باشد، زن را به خيلى از اصول و موازين
عقلى و شرعى ديگرى معتقد كند و او را از گمراهيهاى ديگر نجات دهد، از جمله اينكه مى تواند او را تا حدى از احساس برترى ها و خودنمايى ها نجات دهد.
همچنين مى تواند منشأ ايجاد مهر و محبت و اُنس و اُلفت در بين جامعه شود، چرا كه هر چه خودخواهى ها كاهش يابد در قبالش عواطف ، تقويت خواهد شد، در حالى كه برعكس ، خود فساد، عامل كُشنده محبت و عاطفه انسانى است ، چرا كه مفاسد از رشد و تقويت غرايز و خودخواهى ها سرچشمه مى گيرند

شنبه 2 بهمن 1389  12:26 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

خانم م بانوى تازه مسلمان انگليسى الاصل خانه دار مشهد 
از زمانى كه اينجانب به دين مقدّس اسلام مشرّف شدم ، حجاب يكى از چيزهاى با ارزشى است كه از اسلام به دست آورده ام .
لذا از همان ابتداء سعى نمودم تا به طور كلى با قوانين اسلام مخصوصا قوانينى كه شامل حال زنان مى شود، آشنا شوم .
در نتيجه پس از مطالعه و درك مسئله حجاب ، آن را پذيرفته و تا حدودى احساس امنيت نمودم (احساسى كه در زمان قبل از داشتن حجاب ، خيلى كم با آن مواجه شده بودم ) و بدينوسيله تصور كردم كه مى توانم خود را از گزند دنياى ظالم و همچنين از جامعه اى كه شخصيت زن در آن به اندازه ظاهر و بازوى او اهميت ندارد، حفظ نمايم .
با اينكه كاملاً به ارزش امنيت درونى كه در من ايجاد شده بود پى نبرده بودم ، ولى هيچ مشكلى قادر نبود كه عقيده و تصميم مرا در باره حجاب عوض نمايد. با وجود اينكه پس از پوشيدن حجاب ، اندكى از تحرك و راحتى من كاسته شده بود ولى در مقايسه با مشكلات قبل از حجاب ، اين موضوع نمى توانست براى من مهم جلوه نمايد.
همان طور كه اشاره نمودم در جامعه اى كه من متولد شده بودم ، براى زنان جز يك پوسته خالى ظاهر، چيز ديگرى باقى نمانده است .
تمام زنان و يا حداقل بيشتر آنان مى دانند كه اسير ظاهر خود گشته اند و با اينكه اين اسارت ، آنها را از پا درآورده است ولى چاره اى ديگر ندارند، زيرا در چنين اجتماعى (منظور اجتماع غرب ) راهى ديگر براى آنها وجود ندارد.
من به نوبه خود مى ديدم كه رفتار و لباس پوشيدن زنان غرب ، همه چيز را از مسير راست خود منحرف مى كند.
قبل از پوشيدن چادر، وقتى به خيابان مى رفتم احساس مى كردم كه يكى از كالاهاى عرضه شده در آن فروشگاهها مى باشم .
حتى در هنگام قدم زدن متوجه تماشاگرانى مى شدم كه مانند خريدار، به منظور ارضاء لذائذ نفسانى خود براى زنان بها تعيين مى نمودند، و به اين دلايل من خود را در حجاب محصور نمودم .
پس از آمدن به ايران خداوند معلمين حقيقى را به عنوان يك موهبت و نعمت به من اعطا كرد كه مسلما پيشرفت من بدون وجود آنها غير ممكن بود...
(169)
خانم ب ، ث متخصص مامايى از آمريكا دانشگاه مشهد
 
.. آنچه را اكنون از حجاب گرفتن در خود احساس مى كنم اين است كه خيلى احساس آرامش و آسايش خيال ، در خيابان و اجتماعات مى نمايم و از اينكه از نگاههاى زهرآگين مردان بى شرم بيشمارى خود را محفوظ مى بينم ، از حجاب گرفتن خود بسيار خرسند مى شوم و اين در حالى است كه هنوز در خانواده و ضمن معاشرت دوستان ، رعايت حجاب از طرف من قبولش براى آنها مشكل است .
ولى من در اين مورد نه تنها با وجود تنها بودن در بين عده اى از معاشرين فاميلى ، خود را ناراحت نمى بينم بلكه از خداوند متعال كه توفيق داد آن را آگاهانه بپذيرم و همچنين از مسببّين و مشوّقين دلسوزى كه مرا با دليل ، به حجاب گرفتن دعوت نمودند (از جمله كتاب بهاى يك نگاه ؟! و نشريه مقدماتى نگاه پاك زن و نگاه هاى آلوده به او) بسيار ممنون و سپاسگزارم .
اكنون وقتى زنى را كه در اثر ناآگاهى ، بى حجاب مى بينم ، دلم به حال او مى سوزد و در صدد هستم به هر صورتى كه ممكن شود، او را متوجه سازم كه متمدن نشان دادن خود فقط در اين نيست كه با پيروى از مُدپرستى و جلب نظر ديگران و به صورت زننده اى آرايش كردن ، جلوه شوى .
من در گذشته ، چه در ايران و چه در خارج ، متوجه ناامنى ها و چشم چرانى هاى مردان به زنان بودم كه چقدر موجب عذاب عده اى از دختران و زنان پاك قلب بوده و چه بسا اتفاقات ناگوارى را كه موجب هتك حرمت و رفتن آبروى خيلى ها مى شد، ديدم يا شنيدم كه شرح تفصيلى آن از حوصله اين مختصر خارج است .
به اميد روزى كه از هر جهت امنيت در جهان برقرار گردد

شنبه 2 بهمن 1389  12:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها