0

داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

حجاب فرمان خداست
حجاب فرمان خداست و پروردگار متعال در قرآن كريم در مورد واجب بودن حجاب و حدود آن در پنچ آيه صريحا دستور فرموده ، ولى در مورد حفظ عفّت و پاسدارى از حريم آن در قرآن بيش از ده آيه وجود دارد. (كه در كتاب حجاب و عفاف بحث خواهد شد، انشاءاللّه .)
آياتى كه به طور صريح اصل حجاب را براى زنها واجب و لازم و ضرورى دانسته پنج آيه مى باشند كه عبارتند از آيه 30 سوره نور، و آيه 59 و 53 و 33 و 23 سوره احزاب كه به ترتيب به بررسى آنها مى پردازيم .
در آيه 30 سوره نور مى خوانيم :
اى پيامبر! به بانوان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه كردن به نامحرمان ) فرو بندند و عورتهاى خود را بپوشانند، و زينت هاى خود را جز آن مقدارى كه نمايان است ، آشكار نسازند و با روسرى و چادر، سر و گردن و سينه و اندام خود را بپوشانند و زينت و (برجستگيهاى اندام ) خود را هم از زير چادر ظاهر نكنند، مگر براى شوهرانشان و پدرانشان وپدرشوهرانشان و پسرانشان و پسران همسرانشان و برادرانشان و پسر برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنانِ هم مذهبشان و كنيزانشان و مردانيكه به هر دليل تمايلى به زن ندارند و كودكانى كه از امور جنسى بى اطلاعند (غير از مميّزين ). و پاهاى خود را به زمين نكوبند تا زينتهاى پنهانشان ظاهر شود و همگى به سوى خدا توبه كنيد اى مؤ منان ، باشد كه رستگار شويد.
(1)

شنبه 2 بهمن 1389  11:55 AM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

حجاب در قرآن 
سومين آيه اى كه حجاب را براى عموم بانوان واجب و ضرورى دانسته آيه پنجاه و سه سوره احزاب است كه فرموده : هر گاه از زنان (پيامبر) متاعى يا چيزى را از وسايل زندگى خواستيد از پس پرده و حجاب بخواهيد زيرا اين كار براى قلبهاى شما و ايشان پاك و پاكيزه و بهتر است .
اين آيه نيز اختصاص به زنان پيامبر دارد زيرا يكى از فوائد حجاب عدم ارتباط غير ضرورى زن و مرد را متذكر مى شود.
چهارمين و پنجمين آيه حجاب ، آيه 32 و 33 سوره احزاب است كه مى خوانيم :
اى همسران پيامبر شما مثل زنهاى معمولى نيستيد، تقوا پيشه كنيد، و به طور هوس انگيز حرف نزنيد تا بيمار دلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوئيد و در خانه هاى خود بمانيد و مثل دوران جاهليت ميان مردم ظاهر نشويد.
دو آيه فوق گرچه خطاب به زنان پيامبر اكرم (ص ) است ، ولى بانوان ديگر نيز در حكم و معنا با آنها شريك هستند، و راز خطاب به آنها به خاطر الگو قرار دادن آنها است و بخاطر تاكيد بيشتر است . مثلاً بقول خودمان به در مى گويند كه ديوار بشنود، والا بانوان پيغمبر مبرّا هستند...
در آيه نخست به يكى از دستورهاى حفظ حريم عفّت دستور داده شده كه زنان با نازو كرشمه و صداى نرم و تهيج انگيز سخن نگويند، تا كسانيكه دلشان بيمار است به طمع هوسهاى جنسى بيفتند، بلكه به خوبى و شايستگى سخن بگويند.
در آيه دوم سخن از حجاب و پوشش به ميان آمده و بيانگر آن است كه برهنگى و رعايت نكردن حجاب از شئونات عصر جاهليّت بوده و شما باهتك حريم حجاب ، جاهليت ديگرى بوجود نياوريد.
واژه
تبرج در گفتار اهل لغت به معنى (خود نمايى و جِلوه گرى است .
در لغتنامه مصباح المنير آمده : تبرج زن يعنى : زن زينتها و زيباييهاى خود را براى نامحرمان ظاهر سازد و در لغتنامه
العين آمده : زنى كه زيباييهاى گردن و چهره اش را به نامحرمان نشان دهد تبرّج نموده است .
منظور اينكه اين آيه به بانوان تاكيد مى كند كه حريم حجاب و عفّت خود را حفظ و زيباييهاى اندامشان را ظاهر نسازند، و از خودنمايى و جلوه گرى به طور جدّى خود دارى نمايند و جاهليت ديگرى همچون جاهليت عصر پيامبر (ص ) را كه زنان در آن هنگام رعايت حجاب نمى كردند و با جلوه گرى در برابر ديدگان هوس آلود مردان ظاهر مى شدند به وجود نياورند.
بنابر اين در منطق قرآن ، بى بند و بارى زنان ، و بى حجابى و بدحجابى آنها، نه تنها تمدّن و نشانه ترقى و رشد نيست ، بلكه يك نوع واپس گرايى و جاهليت و پستى است و بايد به شدّت با آن مبارزه نمود.
نتيجه اينكه زن مسلمان و پيرو قرآن و شيعه و اهلبيتى و ولائى ، در گفتار و رفتار و لباس پوشيدن ، نبايد در نزد نامحرمان خود را برجسته نشان دهد و موجب جلب توجّه آنها به خود گردد، و اگر خود را برجسته و جالب نشان دهد، مثل زنان جاهليت رفتار كرده كه در كوچه و بازار به گونه اى راه مى رفتند كه نامحرمان را به سوى خود جلب كرده و به دنبال خود مى كشاندند.
(3)
شنبه 2 بهمن 1389  11:56 AM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

حجاب و عفت

در قرآن ، غير از اين پنج آيه اى كه صراحتا بر وجوب حجاب داشت و ذكر شد، آيات متعدد ديگرى وجود دارد كه مفهوم آنها بر واجب و ضرورى و لازم بودن حجاب دلالت مى كند و در مورد آنانكه حريم حجاب و عفاف را رعايت نمى كنند و يا زمينه ساز براى تهيّج هوسهاى آلوده و هر گونه بى عفّتى هستند هشدار مى دهد و اخطار مى كند، و به طور كلى پيام دهنده آن است كه هر گونه بدحجابى كه موجب فساد و انحراف جنسى و آلودگى ، چشم چرانى و امور خلاف عفّت گردد، از نظر اسلام ممنوع است .
مثلاً خداوند متعال در سوره 31 سوره نور به پيامبر (ص ) فرمان مى دهد كه به زنان با ايمان بگو حجاب خود را رعايت كنند و مى فرمايد وَ لايَضْرِبْنَ بِاَرْ جُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ بايد بانوان ، طورى راه نروند تا زينت پنهانيشان آشكار شود.
منظور از اين آيه ، اين است كه نبايد بانوان در هنگام راه رفتن ، پاهاى خود را چنان بر زمين بكوبند كه صداى خلخالهايشان به گوش برسد و همچنين به گونه اى با (طق و طوق ) راه نروند كه زينت هاى مخفى آشكار گردد اين باريك بينى اسلام براى حفظ حريم عفاف جامعه است .
اين مطلب بيانگر آن است كه اسلام به قدرى در مورد حفظ حريم عفت ، پافشارى مى كند كه حتى اجازه چنين كارى را نمى دهد، بنابر اين به طريق اولى انجام هر گونه عواملى را كه آتش شهوت جوانان را شعله ور مى سازد اجازه نخواهد داد.
نتيجه اينكه : هر گونه نشر عكسها، رمانهاى عشقى و فيلمهاى تحريك آميز و نشان دادن صورت و دستهاى آرايش شده و بَزَكْ كرده و لاك ماليده ممنوع است ، و مردان و زنان بايد از هر گونه عواملى كه در آن (ريبه ) است يعنى ترس سوق دادن به سوى انحراف جنسى و تهيّج هوسهاى آلوده است پرهيز نمايند.
بنابر اين اگر چهره زنان هم در بعضى از موارد موجب بر انگيختن هوسهاى آلوده گردد، بايد از آشكار كردن آن پرهيز نمود.
(4)

شنبه 2 بهمن 1389  12:00 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

بدحجابى و قتل
مردى به مهمانى رفته بود، پس از صرف نهار، صاحب خانه براى كارى بيرون رفت ، مرد مهمان از اين فرصت استفاده كرده ، پس از انجام عمل منافى عفت با همسر ميزبان ، او را كشت .
بعد از دستگيرى از او سئوال شده بود كه چرا اين جنايت زشت و شنيع را انجام دادى ؟
او در پاسخ گفت :
من شب گذشته در مجلس عروسى بودم ، كه خانمى را با لباسهاى جلف و چهره اى زيبا و موهاى آنچنانى ديدم و دلباخته او شدم ، ديگر نتوانستم خود را كنترل كنم طرح دوستى ريختم و سر انجام چنين تصميم گرفتم .
(47)
خانم عزيز، اين جنايت به خاطر خودنمايى و جِلْوه گرى و بى حجابى شما است كه به وجود آمده . پس وقتى اسلام آيين حجاب را متذكّر مى شود، آن را با كمال ميل قبول كن كه به سرنوشت داستان فوق دُچار نگرديد.
خُب ، اين سزاى زن بى حجاب در دنيا است و در آخرت هم به عذاب دردناك گرفتار مى گردد.

شنبه 2 بهمن 1389  12:02 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

بى حجابى يا بدحجابى باعث فشارهاى روانى 
بى ترديد اگر زنان متين و موقر باشند و با پوشش مناسب ظاهر شوند و تحريكى صورت نگيرد، همسران آنها و ديگر افراد جامعه از آرامش روانى برخوردار خواهند بود.
امّا اگر حضور زنان در جامعه بصورت تحريك آميز باشد، التهاب و اضطراب و هيجان روحى بيننده ، هر لحظه با ديدن صحنه اى تازه افزايش ‍ پيدا خواهد كرد و از آنجا كه ارضاى غريزه جنسى در تمامى موارد به دلخواه ممكن نيست ، باعث به هم خوردن تعادل روحى آنها مى شود، اين تاثيرات منفى روانى نه تنها بينندگان اين مناظر را تهديد مى كند، بلكه همسران اين زنان بى حجاب را نيز در معرض بيماريهاى روانى قرار مى دهد.
زيرا اين مردان دائما با نگاههاى هوس آلود ديگران به زن و دختران خود مواجه هستند كه مانند نيشى زهر آگين آنان را مورد آزار و اذيّت قرار مى دهند، و متاسفانه در بسيارى از موارد نمى توانند به آن اعتراض كنند!!
و در برخى از موارد مجبورند عليرغم فطرت انسانى و اعتقادات مذهبى خود و... يا سكوت كرده و بدينوسيله آن را تاءييد كنند و باخود نسبت به تهيه آن لباسها و كفشهاى مبتذل كه توجّه ديگران را جلب مى كند اقدام نمايند و با دست خود عامل بيمارى روانى خود را فراهم سازند!! حتّى مى توان گفت : زنان بى حجاب ديگرى كه قادر به تهيه آن نوع لباس و كفش ‍ نيستند نيز دچار فشارهاى روانى شده و تعادل روحى خود را از دست بدهند، بهم خوردن تعادل روحى در بينندگان اين مناظر و همسران بدبخت آنان يا زنان بى حجاب ديگر بيماريهاى جسمى و روانى را بوجود مى آورند كه از زبان متخصصان به آن اشاره مى نمائيم :
دكتر الكسيس كارل نويسنده معروف كتاب انسان موجود ناشناخته مى گويد: فكر و هيجان مى تواند سبب ضايعات عضوى واحشائى شود .... عدم تعادل دستگاههاى عصبى و نقص دستگاه هاضمه در اثر هيجان عامل بيمارى هاى معده و روده است .
(59)
دكتر ديل كارنگى بنقل از دكتر ژوزف مى گويد: عصبانيت و هيجان عامل زخم معده است .
(60)
قرآن مجيد: حجاب را عامل طهارت قلب و روح معرفى مى كند و خداوند متعال در قرآن چنين مى فرمايد:
هر گاه از زنان پيامبر متاعى را مى خواهيد پس آن را از پس پرده بخواهيد زيرا اين كار براى طهارت و پاكى قلوب شما و ايشان بهتر است .
(61)

شنبه 2 بهمن 1389  12:03 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

حجاب يعنى شكوفايى استعدادها

اگر زنان داراى حجاب باشند همه مثل هم مى شوند امتيازات ظاهرى و زيبائيهاى جسمى زيور و مقام محو مى گردد.
آنگاه ذهنها متوجه ارزشهاى واقعى نظير علم ، ادب ، هنر و اخلاق مى شود. و در تحصيل آنها كوشا مى گردد و در نتيجه استعدادها شكوفا و جامعه راه ترقى و پيشرفت را بسرعت طى خواهد نمود. آرى از آن جهت كه حجاب احياگر ارزشهاى معنوى است ، اسلام پوشش از بيگانه را ملاك برترى زن معرفى كرده است .
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
بهترين زنان شما زنان با عفت و غير عقيمى هستند كه تنها براى شوهرانشان خود را مى آرايند و در مقابل بيگانه كاملاً پوشيده اند.
(71)
در حديث ديگر فرمودند:
آيا بدترين زنان را بشما معرفى كنم ؟ بدترين زنان شما زنانى هستند كه در برابر بيگانه آرايش كنند و نزد شوهر پوشيده باشند.
(72)

هان ز اغيار بپوشان رخ زيبا زنهار
نرسد ميوه در آن باغ كه ديوارش نيست .(73)
پس اگر زنان خواهان تحكيم موقعيت و افزايش محبوبيت خويشند بايد آن را در پناه حجاب بدست آورند.
زن امروزى با بى حجابى از جذابيت خود كاسته ، حجاب مؤ ثرترين چيز براى حفظ زيبايى و طراوت است ، چون زنان باحجاب ، آرامش روانى دارند.
امام صادق (ع ) مى فرمايد: حجاب زن ، براى طراوت و زيبائى اش ‍ مفيدتر است .
(74)

شنبه 2 بهمن 1389  12:05 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

ايرادهاى مخالفان حجاب
طرفداران برهنگى و كشف حجاب ، براى برداشتن حجاب اسلامى ، به اصطلاح خودشان توجيه و برهانى ارائه مى دهند، اشكالاتى را مطرح مى كنند تا با اِلقاى شبهه ، در دلها ترديد ايجاد كنند، و عمده اشكالات آنها به پنج اشكال زير باز مى گردد، كه ما آن را در اينجا به طور فشرده مطرح كرده و به پاسخ آن مى پردازيم :
1- آنها مى گويند انسان چه زن و چه مرد، آزاد آفريده شده ، و آزادى مفهوم مقدّسى است كه همگان طرفدار آن هستند، ولى حجاب و پوشش ‍ اسلامى ، دست و پاگير است و زنان را منزوى و پرده نشين كرده و از مواهب آزادى محروم مى سازد.
خداوند (و به قول بعضى طبيعت ) غرايزى را در وجود انسان ، آفريده ، كه يكى از آنها غريزه جنسى است كه ، نبايد آن را حبس و سركوب كرد، بلكه بايد آن را با كمال آزادى اشباع نمود، و گرنه موجب عقده و بيمارى روانى خواهد گرديد.
2- زنان نيمى از جامعه هستند و بايد دوش به دوش مردان به تلاش هاى مختلف فرهنگى ، سياسى و اقتصادى بپردازند، و به هيچ وجه صحيح نيست كه نيمى از نيروهاى انسانى جامعه به انزوا كشيده شوند، و از صحنه هاى تلاش دور گردند، حجاب عامل مهمّى براى اين انزوا است . زيرا دست و پاگير است و طبعا زنان را از فعاليتهاى فرهنگى واقتصادى و سياسى عقب مى راند.
3- حجاب و پوشش زن موجب فاصله انداختن بين زن و مرد شده و همين موضوع مردان را به زنان حريصتر مى كند. و آتش تمايلات جنسى آنها را شعله ور مى سازد، چرا كه از قديم گفته اند و از نظر روانى ثابت شده كه انسان نسبت به آنچه را كه از آن ممنوع شده حريص است .
4- با پوشش زن ، موارد بسيارى از مصالح و منافع از دست خواهد رفت ، و گاهى ناديده گرفتن اين مصالح ، موجب سقوط و رنجهاى ابدى خواهد شد، مثلاً جوانى كه مى خواهد با دخترى ازدواج كند، چگونه آن دختر را كه در ميان حجاب پنهان شده بشناسد، آيا ازدواج جوان با آن دختر باحجاب اقدام كور كورانه براى انتخاب شريك زندگى تا آخر عمر، نخواهد بود؟!
5- اگر حجاب براى حفظ زنان از روابط نامشروع ، و از بروز انحرافات جنسى و فساد است پس چرا زن از نظر اسلام در نماز بايد كاملاً رعايت حجاب كند، گرچه در درون اطاق در بسته باشد، آيا اين كار يك نوع به زنجير كشيدن زن نيست ؟!
پاسخ به اشكالات
 
1- آزادى ، كلمه مقدسى است ، ولى هر چيزى داراى حدّ است ، مثلاً آيا انسان آزاد است غذاى مسموم بخورد؟ آيا آزاد است چند برابر غذاى معمولى بخورد؟آيا آزاد است نصف شب كه همسايه ها در خواب هستند با بلندكردن صداى طبل آنها را بيدار نمايد؟ آيا...؟ آيا...؟
قطعاً آزادى داراى مرز و حدّ است ، آن آزادى مقدّس است كه موجب ضرر و زيان و باعث سلب آزادى ديگران نشود، همه انديشمندان با انصاف معتقدند كه آزادى بر دو گونه است .
1- آزادى صحيح 2- آزادى غلط، ما با دليل و منطق ثابت كرديم كه آزادى زنان به اين معنى كه بدون پوشش اسلامى و مَلا عام آشكار شوند، آزادى غلط است ، و هرگز عقل و علم چنين آزادى مفسده انگيز را نمى پذيرد.
2- درست است كه زنان نيمى از جامعه هستند، و بايد در همه صحنه هاى زندگى تلاش داشته باشند، ولى پوشش اسلامى هرگز آنها را منزوى نمى كند و هرگز دست و پاگير نيست در حدّى كه آنها را از تلاش در صحنه هاى كار و فعاليت باز دارد.
زيرا حجاب ، به معنى پرده نشينى نيست ، بلكه به معنى يك پوشش ‍ معقول است ، اگر ما در گذشته در پاسخ به اين اشكال ، نياز به استدلال داشتيم ، امروز پس از جهمورى اسلامى در ايران ، ديگر نياز به استدلال نيست ، چرا كه آشكارا مى بينيم زنان در تمام صحنه ها، از مجلس ‍ قانونگذارى گرفته تا ادارات و بيمارستانها و راديو و تلويزيون و فروشگاه ها و.. در عين حفظ حجاب اسلامى ، مشغول كار و تلاش شبانه روزى زندگى هستند.
زن مى تواند با لباسهاى بلند و پوشش كامل اسلامى به تلاش زندگى بپردازد، و در موارد ديگر با چادر كه لباس برتر و پوشش عاليتر است در صحنه ها ظاهر شود، آرى وضع موجود، پاسخ دندان شكنى به اشكال فوق است ، چنانكه فلاسفه گفته اند: بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است
به زبان معمولى خودمان :

آنجا كه عيان است
چه حاجت به بيان است .
وانگهى مگر خانه دارى و فرزنددارى ، كار و تلاش بسيار مهم اقتصادى و فرهنگى نيست ؟!
3- اين اشكال نيز بى اساس است زيرا پوشش در اسلام به معنى محروميت زن و مرد از اشباع غريزه جنسى از راه صحيح نيست ، تا موجب عطش بيشتر و انفجار گردد، اگر آنچه را كه اسلام درباره ازدواج و آسان گيرى در تحقق آن فرموده ، اجرا گردد، غريزه جنسى از راه صحيح اشباع شده و هيچگونه اشكالى پيش نمى آيد.
وانگهى اگر وضع فعلى جمهورى اسلامى ، را با وضع عصر رژيم گذشته مقايسه كنيم ، به روشنى مى فهميم كه امروز تا حدود زيادى حجاب اسلامى رعايت مى شود، در حالى كه آن روز رعايت نمى شد، و در امروز دهها و صدها برابر فساد و تباهى و بى بندوبارى و بى عفّتى كمتر شده است ، بنابر اين بى بندوبارى و بى حجابى عطش جنسى زن و مرد را بيشتر خواهد كرد، و حجاب و مقّيد بودن به حفظ حريم حجاب و عفاف ، تباهى و فساد را از بين مى برد. وآمارهاى قطعى نشان مى دهد كه فساد در كشورهاى بى حجاب اسلامى به مراتب بيشتر است ، از فساد در كشورهايى كه در آن رعايت حجاب مى شود، اينها شواهد عينىِ خلل ناپذيرى است كه بيانگر فوايد حجاب ، و بازدارندگى آن از بسيارى از تباهيها است ، و به عكس بى حجابى و بى بندوبارى وسيله نزديك و عامل مؤ ثر براى افزايش فساد و گسترش ‍ دامنه انحرافها خواهد بود.
4- در پاسخ چهارم بايد گفت :
اولاً: پوشش براى زنان ، داراى فوايد و مصلحتهاى بسيار مهم براى آنها و جامعه است ، كه هرگز به خاطر بعضى از مصلحتهاى فرضى و جانبى نمى توان از آن دست كشيد.
ثانيا: در آن مواردى كه مصلحت مهمترى در ميان باشد، اسلام پوشش را در آنجا لازم نمى داند، بلكه گاهى عدم پوشش را واجب مى داند، به عنوان مثال : اگر مردى در حال غرق شدن يا سوختن است ، و در آنجا مردى كه او را نجات دهد نيست ، ولى زنان نامحرم در آنجا هستند، بر آنان واجب است گرچه موجب كنار رفتن پوششان گردد آن مرد را نجات دهند.
و به عنوان مثال : جوانى كه مى خواهد با دخترى ازدواج كند، با توجه به مصلحت آينده براى او نگاه به چهره دختر مورد نظر، نگاه به مواضع زينت او جايز است تا او را بشناسد.
حتّى در اين مورد پيامبر (ص ) امر كرده كه خواستگار، دختر مورد نظرش ‍ را بنگرد.
بنابر اين با رعايت پوشش اسلامى ، و دستورهاى اسلام ، هيچگونه مصلحتى از دست نمى رود.
5- فلسفه رعايت حجاب در حال نماز ممكن است از چند جهت زير باشد:
1- حجاب براى زنان بهترين حالت است ، نماز نيز بهترين عمل عبادى است و چه بهتر كه زن نماز خود را در بهترين حالت كه حالت پوشش است انجام دهد.
2- نماز در عين آنكه يك عبادت است ، يك فرهنگ است ، يك كلاس ‍ بزرگ و پربار است كه درسهاى مختلف مى آموزد، يكى از درسهاى آن اين است كه درس حجاب را به زنان مى آموزد، و آنها را عملاً به حجاب دعوت مى كند.
با توجّه به پنح بار نماز واجب در شبانه روز، زنان مسلمان پنج مرتبه با حجاب كامل اسلامى با خدا رابطه برقرار مى كنند، و همين تكرار عمل ، چگونگى حجاب را به آنها ياد مى دهد، و اين دستور مقدّس را براى آنها به صورت يك عادت خوب ، درمى آورد، و پيوند آنها را با حجاب محكم مى سازد، قعطا چنين تكرارى آن هم در نماز، تمرين عميق و خوبى براى رعايت حفظ پوشش خواهد بود.
(75)

شنبه 2 بهمن 1389  12:06 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

دخترك مسيحى در رشت 
مرحوم حاج شيخ يوسف جيلانى در كتاب طومار عفّت مى نويسد:
در گيلان ما دختر قشنگ و خوشگلى كه مسيحيهّ بود و پدر وى هم دكتر بود.
دكتر و مادر و جدّه دختر كه در سبزه ميدان رشت ساكن بودند، پيوسته در حفظ و حراست آن دختر بودند كه مبادا شهوت پرستان و دزدان ناموس ‍ او را بربايند. ولى آن دختر بيچاره چون زيبا و بدحجاب بود و هميشه خود را آرايش مى كرد به جوانان عرضه مى نمود هدف گلوله قرار گرفت .
پدر و مادر به خاطر حفظ آبرويشان به ناچار او را براى معالجه به خارج بردند و پولهاى زيادى خرج او كردند تا بلكه بتوانند او را از منجلاب مرگ تدريجى و بى آبرويى نجات دهند. گرچه دخترك از مرگ نجات يافت ، اما چه فايده آنكه ديروز از زيارتش مسرور بود، امروز از ديدنش ناراحت مى شد، و مى هراسيد، من اين قضاوت را به خود شما واگذار مى كنم ، آيا اين كار بر اثر حجاب و پوشش بود يا در سايه بى حجابى ؟!...
(76)

شنبه 2 بهمن 1389  12:07 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

خاطره اى از آيت اللّه مرواريد
بنده در مراجعت از عراق بعد از قضاياى مسجد گوهر شاد به واسطه قطع ارتباط بين مشهد و تهران كه از ناحيه خود دولت به وجود آمد.
هر كس مى خواست عبور كند مى بايد تحت كنترل باشد و مراقبت شود.
چند روزى در تهران ماندم و بعد آمدم ، بالاخره خيلى فشار مى آوردند هم از جهت لباس و هم از جهت كشف حجاب زنان ، وضع خيلى فجيعى به وجود آورده بودند.
حتى در حرم مطهّر به خُدّام و پاسداران حرم دستور داده بودند كه چادر و چارقد را از سر زنها بكشند و به يك تعبير گفتند كه گاهى شنيده مى شد، عده اى خودشان در پاى ضريح مى گفتند: خجالت بكش با روسرى نيا.
زنهاى خانواده ما و منسوب به ما، سحر از منزل بيرون مى رفتند وصله ارحام به جا مى آوردند.
حتى يكى از خانمها را كه مامور تعقيب كرد، حالتى برايش به وجود آمد كه بعد از دو سه روز ناراحتى در منزل ما فوت شدند.
از حجاب به شدت جلوگيرى مى كردند و دخترها را با اوضاع بدى در خيابانها رژه مى بردند، كاملاً روشن بود كه همه اين كارها براى از بين بردن مظاهر دينى است .
(77)

شنبه 2 بهمن 1389  12:09 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

سخنى از حجة الاسلام قرائتى در مورد حجاب 
شما جنس مرغوب را در كادو مى پيچيد، روى تلويزيون پارچه مى اندازيد، كتاب قيمتى را جلد مى كنيد، طلا و جواهرات را ساده در دسترس قرار نمى دهيد.
بنابر اين جلد وحجاب نشانه ارزش است .
خداوند براى چشم كه ظريف است و خطرات آنرا تهديد مى كند، حجاب قرار داده حجاب باعث تمركز فكر مردان كه بخش عمده توليد جامعه به دست آنان است مى گردد.
در كشورهايى كه بى حجاب است نظام خانواده از هم گسسته و آمار طلاق غوغا مى كند. اسلام به خاطر حفظ حيا، كرامت و جلال ، جلوگيرى از تشتّت و هوسبازى و گسستن نظام خانواده حجاب را واجب فرموده .
بايد دانست كه حجاب مانع توليد نيست ، بزرگترين صادرات ايران بعد از نفت ، قالى است كه توليدش به دست زنان با حجاب است .
حجاب مانع تحصيل نيست صدها هزار دانشمند زن در كشور اسلامى ايران شاهد اين ادعّاست حجاب آرم جمهورى اسلامى ايران است .
دنيا انقلاب اسلامى ايران را باحجاب بانوان مى شناسد و ابرقدرتها از اين نشانه پرارزش انقلاب آنقدر هراس دارند كه چند دختر مسلمان را با پوشش اسلامى بر سر درس تحمل نمى كنند.
(84)

شنبه 2 بهمن 1389  12:13 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

چادر نورانى 
روزى حضرت اميرالمؤ منين على (ع ) محتاج به قرض شد، چادر حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) را پيش مرد يهودى كه نامش زيد بود، رهن گذاشت آن چادر از پشم بود، قدرى جو قرض گرفت .
يهودى آن چادر را به خانه برد و در اتاقى گذاشت ، وقتى شب شد زن يهودى به آن اتاق رفت ، ناگاه نورى را از آن چادر ديد كه تمام اتاق را روشن كرده بود وقتى زن آن حالت شگفت را ديد فرياد زد:
شوهر خود را خواست آنچه را ديده بود براى شوهرش بازگو كرد.
يهودى شگفت زده شده بود و فراموش كرده بود كه چادر حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) در آن خانه است ، با سرعت داخل اتاق شد، ديد كه اشقه نورانى چادر آن خورشيد عصمت است كه مانند بدر منير خانه را روشن كرده است .
يهودى از مشاهده اين حالت تعجبش بيشتر شد، يهودى همراه با زنش ‍ به خانه خويشان خود دويدند و 80 نفر از ايشان حاضر شدند و اين را ديدند از بركت شعله چادر فاطمه (عليهاالسلام ) همگى به نور اسلام مشرف و منور گرديدند.
(86)

شنبه 2 بهمن 1389  12:14 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

اعتراض شديد زينب (س ) به يزيد 
در ماجراى اسارت زينب (عليهاالسلام ) زنان خاندان رسالت و همراهان پس از حادثه خونين عاشورا، زنان خاندان رسالت و همراهان را به گونه اى وارد دمشق كردند كه به آنها هتك حرمت شد، به طورى كه روپوش آنها را غارت كردند.
هنگاميكه زينب و همراهان را به مجلس يزيد وارد كردند، حضرت زينب (عليهاالسلام ) در همانجا سخنرانى شديدى بر ضدّ روشهاى ظالمانه يزيد و يزيديان نمود، از جمله بر سر يزيد فرياد زد و فرمود:
آيا اين عدالت است كه زنان و كنيزان خود را در پشت پرده بنشانى ، ولى دختران رسول خدا(ص ) را به صورت اسير حركت دهى ، حريم پوشش ‍ زنان ما را بشكنى و نقاب از چهره آنها بردارى .
سپس فرمود: سوگند به خدا جز پوست خودت را نكنده اى و گوشت خودت را پاره پاره نكرده اى ، حتما تورا در (قيامت ) نزد رسول خدا (ص ) ببرند، با بار سنگين گناه ، گناه ريختن خون اهل بيت آن حضرت ، و هتك حرمت (حجاب ) آنها، آنگاه حق ما از تو گرفته خواهد شد، و در آنجا عزّت ما و ذلّت خود را خواهى ديد.
اين فراز بيانگر آن است كه خاندان رسالت در مورد، قداست حريم حجاب بسيار حساّس بودند، به طوريكه هتك آن را در كنار گناه بزرگ ريختن خونشان ، عنوان يك گناه بزرگ مى شمردند، و با ذكر آن به سلطان ستمگر وقت ، اعتراض مى نمودند.
(91

شنبه 2 بهمن 1389  12:15 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

چند فراز از گفتار شهيد مطهرى پيرامون حجاب 
استاد شهيد، علامه مرتضى مطهرى در ضمن بيان تشريح فلسفه حجاب ، و بيان چهار اصل به عنوان شاخصه هاى فلسفه حجاب كه عبارتند از: 1- آرامش روانى . 2- استحكام پيوند خانوادگى . 3- استوارى اجتماع . 4- ارزش و احترام زن ، مى نويسد:
حجاب در اسلام از يك مساله كلّى تر و اساسى ترى ريشه مى گيرد، و آن اين است كه اسلام مى خواهد انواع التذاذهاى جنسى ، چه بصرى و لمسى و چه نوع ديگر، به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج قانونى ، اختصاص ‍ يابد، اجتماع منحصرا براى كار و فعاليت باشد.
بر خلاف سيستم غربى عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذّت جوئيهاى جنسى به هم مى آميزد، اسلام مى خواهد اين دو محيط را كاملاً از يكديگر تفكيك كند

وظيفه پوشش كه اسلام ، براى زنان مقررّ كرده است ، به اين معنى نيست كه آنها از خانه بيرون نروند، زندانى كردن و حبس زن در اسلام ، مطرح نيست ... پوشش زن در اسلام ، اين است كه زن در معاشرت خود با مردان ، بدن خود را بپوشاند، و به جلوه گرى و خودنمايى نپردازد، آيات مربوطه همين معنى را ذكر مى كند، و فتواى فقهاء هم موّيد همين مطلب است .
از نظر استعمار گران اگر زن ايرانى بخواهد خود را فقط براى همسر قانونى يا براى حضور در مجالس اختصاصى زنان بيارايد، نه مصرف كننده لايقى براى سرمايه داران غربى خواهد بود، و نه وظيفه و ماموريت ديگرش ‍ را كه عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان ،و ضعف اراده آنان ، و ايجاد ركورد در فعاليّت اجتماعى ، به نفع استعمار غرب ، انجام خواهد داد.
به عقيده ما براى آرامش غريزه جنسى ، دو چيز لازم است :
1- ارضاء غريزه جنسى در حد نياز طبيعى (با ازدواج .)
2- جلوگيرى از تهييج و تحريك آن (با پوشش .)
(93)

شنبه 2 بهمن 1389  12:16 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

علّت شكست سپاه موسى (ع ) 
حضرت موسى (ع ) با تلاشهاى پى گير خود به تدريج بر ستمگران پيروز شد و پرچم توحيد و عدالت را در نقاط زمين به اهتزار آورد، او براى توسعه خدا پرستى و عدالت همواره مى كوشيد، در آن عصر شهر انطاكيه (كه فعلاً در تركيه واقع شده ) شهر با سابقه و پر جمعيتى بود ولى ساكنان آن همراه در تحت حكومت خود كامگى ستمگران به سر مى بردند و از نظرات گوناگون در فشار قرار داشتند.
موسى براى نجات ملّت انطاكيه راهى جز سر كوبى ستمگران و فتح آن شهر و حومه نمى ديد، براى اجراى اين امر سپاهى به فرماندهى يوشع و كالب تشكيل داد و آن سپاه را به سوى انطاكيه رهسپار كرد.
عده اى از مردم نادان و از همه جا بى خبر و اغفال شده انطاكيه گرد عابد خود بلعم با عور كه اسم اعظم را مى دانست جمع شده از او خواستند تا درباره حضرت موسى (ع ) و سپاهش نفرين كند، بعلم در ابتدا اين پيشنهاد را رد كرد، ولى بعد بر اثر هواپرستى و جاه طلبى جواب مثبت به آنها داد، سوار بر الاغ خود شد تا به سر كوهى كه سپاه حضرت موسى (ع ) از بالاى آن پيدا بودند برود و در آنجا در مورد حضرت موسى (ع ) و سپاهش نفرين كند، در راه الاغش از حركت ايستاد، هر چه كرد الاغ به پيش نرفت حتى آنقدر با ضربات تازيانه اش آن را زد كه كشته شد، سپس آنرا رها كرد و پياده به بالاى كوه رفت ، ولى در آنجا هر چه فكر كرد تا اسم اعظم را به زبان آورد و نفرين كند به يادش نيامد و خلاصه چون به نفع دشمن و به زيان حق و عدالت گام برمى داشت شايستگى استجابت دعا در موردش از او گرفته شد و با كمال سرافكندگى برگشت .
او كه تيرش به هدف نرسيده بود و به طور كلّى از دين و ايمان سرخورده شده بود، ديگر همه چيز را ناديده گرفت و سخت مغلوب هوسهاى نفسانى خود گشت از آنجا كه دانشمند بود، براى سركوبى سپاه حضرت موسى (ع ) راه عجيبى را به مردم انطاكيه پيشنهاد كرد، كه همواره براى شكست هر ملتى ، استعمار گران از همين راه استفاده مى كنند، آن راه و پيشنهاد، اين بود.
مرد انطاكيه از راه اشاعه فحشاء و انحراف جنسى و برداشتن پوشش و حجاب از زنان و دختران وارد عمل گردند، دختران و زنان زيبا چهره و خوش اندام را با وسايل آرايش بيارايند و آنها را همراه اجناس مورد نياز به عنوان خريد و فروش وارد سپاه حضرت موسى (ع ) مى كنند و سفارش كرد كه هر گاه كسى از سربازان سپاه حضرت موسى (ع ) خواست قصد سوء با آن دختران و زنها كند مانع او نشوند.
آنها همين كار را انجام دادند طولى نكشيد كه سپاه حضرت موسى (ع ) با نگاههاى هوس آلود خود كه به پيكر سفير عريان زنان آرايش كردند و كم كم در پرتگاه انحراف جنسى قرار گرفتند، سپس كار رسوايى به اينجا كشيد كه : رئيس يك قسمت از سپاه حضرت موسى (ع ) زنى را به حضور حضرت موسى (ع ) آورد و گفت : خيال مى كنم نظر شما اين است كه هم بستر شدن با اين زن حرام است ، به خدا سوگند هرگز دستور تو را اجرا نخواهم ساخت ، آن زن را به خيمه برد و با او آميزش نمود.
كم كم بر اثر شهوت پرستى ، اراده ها سست شد، بيماريهاى مقاربتى و طاعون زياد گرديد، لشكر حضرت موسى (ع ) از هم پاشيد تا آنجا كه نوشته اند بيست هزار نفر از سپاه حضرت موسى (ع ) به خاك سياه افتادند و با وضع ننگينى سقوط كردند، روشن است كه با رخ دادن چنين وضعى ، شكست و بيچارگى حتمى است . اين داستان يك واقعيت تاريخى است ، به خوبى بيانگر يكى از فلسفه هاى پوشش ، براى زنان است .
خدا را شكر كه در پرتو جمهورى اسلامى ، در كشور ايران ، از بى حجابى و سبكسرى ها جلوگيرى شد، اميد آنكه با هوشيارى بيشتر، از بدحجابى و ورود فرهنگ ننگين غرب ، نيز پاكسازى گردد و جامعه سالم بماند.
(98)

شنبه 2 بهمن 1389  12:16 PM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:داستانهايى از پوشش و حجاب(على ميرخلف زاده)

حقيقت زن 
چنانچه زن مايه مباهات است ، حجاب سند شخصيت زن است نه وسيله عقب ماندن او در اجتماع ، حجاب حريم مقدس و قلعه آرامش زن است ، رسم است كه هر چيز با ارزش را پنهان دارند تا از دستبرد نااهلان مصون باشد.
اى زن ، تو نيز با حجاب باش تا اسرار وجوديت ، از ارزش نيفتد.
حجاب پوشش جسم تو است .
چرا كه پيامبر اكرم (ص ) آن را براى تو به ارمغان آورد، تا با استفاده از آن به امنيت برسى و باوقار آزادى در جامعه ظاهر شوى و جذابيت وجودت باعث نشود كه ميكروبها و انگلهاى جامعه حقيقت وجود تو را تهديد نموده و آن را به فساد و تباهى بكشاند.
حجاب صدف است و گوهرى گرانبها، با حجاب شدن به نمايش ‍ گذاشتن شخصيت واقعى زن و محدود كردن جسم و آزاد گذاشتن روح و عقل است و بى حجابى يعنى پنهان شدن حقيقت زن و در پوشش جاذبه جنسى و بدحجاب ميكروب جامعه است كه بر روح و افكار افراد رسوخ مى كند و آن را مشوش مى كند.
حجاب به عنوان سرمايه عظيمى براى زن است ، اين نقش مهم را ايفا مى كند،
پرده سياهى بر چشم هوسبازان كشيده و به او اجازه مى دهد سرمايه هاى وجود خويش را در كانون گرم خانواده متمركز نموده و با عرض ‍ استوار و خلل ناپذير اولين هسته اجتماعى را پى ريزى كند.
اگر خداوند متعال حجاب را بر زن واجب كرد، چون زن يك موجود زينتى و ظريفى است و مى خواسته با اين حجاب زن را يك موجود محترم بداند نه اينكه فقط وسيله اى باشد براى دفع شهوت مرد

شنبه 2 بهمن 1389  12:17 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها