0

كتاب مسئله حجاب (استاد مرتضی مطهری )

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

كتاب مسئله حجاب (استاد مرتضی مطهری )

مقدمه
 

لزوم پوشيدگی زن در برابر مرد بيگانه يكی از مسائل مهم اسلامی است . در
خود قرآن كريم درباره اين مطلب تصريح شده است . عليهذا در اصل مطلب از
جنبه اسلامی نمی‏توان ترديد كرد .
پوشيدن زن خود را از مرد بيگانه يكی از مظاهر لزوم حريم ميان مردان و
زنان اجنبی است ، همچنانكه عدم جواز خلوت ميان اجنبی و اجنبيه يكی ديگر
از مظاهر آن است . اين بحث را در پنج بخش بايد رسيدگی كرد :
1 - آيا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمين به‏
غير مسلمين سرايت كرده است ؟ يا از مختصات اسلام و مسلمين نيست و در
ميان ملل ديگر قبل از اسلام نيز وجود داشته است ؟ .
2 - علت پوشش چيست ؟ .
چنانكه می‏دانيم در ميان حيوانات هيچگونه حريمی ميان جنس نر و جنس‏
ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با يكديگر معاشرت می‏كنند . قاعده اولی‏
طبيعی اين است كه افراد انسان نيز چنين 
 باشند . چه موجبی سبب شده كه ميان جنس زن و مرد حريم و حائلی به صورت‏
پوشيدگی زن يا به صورت ديگر به وجود آيد ؟ .
اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنين سؤالی هست .
درباره حيا و عفاف نيز همين پرسش هست . حيوانات در مسائل جنسی احساس‏
شرم نمی‏كنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حيا و شرم وجود دارد .
3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام .
4 - ايرادها و اشكالها .
5 - حدود پوشش اسلامی چيست ؟ .
آيا اسلام طرفدار پرده نشينی زن است همچنانكه لغت " حجاب " بر اين‏
معنی دلالت می‏كند ، يا اسلام طرفدار اين است كه زن در حضور مرد بيگانه‏
بدن خود را بپوشاند بدون آنكه مجبور باشد از اجتماع كناره‏گيری كند ؟ و در
صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آيا چهره و دو دست تا مچ نيز بايد
پوشيده شود يا ماورای چهره و دو دست بايد پوشيده شود اما چهره و دو دست‏
تا مچ پوشيدنش لازم نيست ؟ و در هر حال ، آيا در اسلام مسأله‏ای به نام "
حريم عفاف " وجود دارد يا نه ؟ يعنی آيا در اسلام مسأله سومی كه نه "
پرده نشينی " و " محبوسيت " و نه " اختلاط " باشد وجود دارد يا خير
؟ و به عبارت ديگر آيا اسلام طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است يا
نه ؟ .
اينها پرسشهائی است كه اين كتاب بدانها پاسخ می‏گويد .
 

شنبه 2 بهمن 1389  11:44 AM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:كتاب مسئله حجاب (استاد مرتضی مطهری )

تاريخچه حجاب
 

اطلاع من از جنبه تاريخی كامل نيست . اطلاع تاريخی ما آنگاه كامل است‏
كه بتوانيم درباره همه مللی كه قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر كنيم . قدر
مسلم اينست كه قبل از اسلام در ميان بعضی ملل حجاب وجود داشته است .
تا آنجا كه من در كتابهای مربوطه خوانده‏ام در ايران باستان و در ميان‏
قوم يهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏
سخت‏تر بوده است . اما در جاهليت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏
وسيله اسلام در عرب پيدا شده است .
ويل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاريخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع‏
به قوم يهود و قانون تلمود می‏نويسد : .
" اگر زنی به نقض قانون يهود می‏پرداخت چنانكه مثلا بی آنكه چيزی بر
سر داشت به ميان مردم می‏رفت و يا در شارع عام نخ می‏رشت يا با هر سنخی‏
از مردان درد دل می‏كرد يا صدايش آنقدر بلند بود كه چون در خانه‏اش تكلم‏
می‏نمود همسايگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏
داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد " . 
 عليهذا حجابی كه در قوم يهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانكه‏
بعدا شرح خواهيم داد بسی سخت‏تر و مشكلتر بوده است .
در جلد اول " تاريخ تمدن " صفحه 552 راجع به ايرانيان قديم می‏گويد :
.
" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با كمال آزادی و با روی‏
گشاده در ميان مردم آمد و شد می‏كردند . . . " .
آنگاه چنين می‏گويد :
" پس از داريوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد .
زنان فقير چون برای كار كردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادی‏
خود را حفظ كردند ولی در مورد زنان ديگر ، گوشه‏نشينی زمان حيض كه‏
برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگی اجتماعيشان‏
را فرا گرفت ، و اين امر خود مبنای پرده‏پوشی در ميان مسلمانان به شمار
می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان‏
روپوش دارد از خانه بيرون بيايند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد كه‏
آشكارا با مردان آميزش كنند . زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردی را ولو
پدر با برادرشان باشد ببينند . در نقشهائی كه از ايران باستان بر جای‏
مانده هيچ صورت زن ديده نمی‏شود و نامی از ايشان به نظر نمی‏رسد . . . "
.
چنانكه ملاحظه می‏فرمائيد حجاب سخت و شديدی در ايران باستان حكمفرما
بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده‏اند .
به عقيده ويل دورانت مقررات شديدی كه طبق رسوم و آئين كهن مجوسی‏
درباره زن حائض اجرا می‏شده كه در اتاقی
محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏جسته‏اند و از
معاشرت با او پرهيز داشته‏اند سبب اصلی پيدا شدن حجاب در ايران باستان‏
بوده است . در ميان يهوديان نيز چنين مقرراتی درباره زن حائض اجرا
می‏شده است .
اما اينكه می‏گويد : " و اين امر خود مبنای پرده پوشی در ميان مسلمانان‏
به شمار می‏رود " منظورش چيست ؟ .
آيا مقصود اينست كه علت رواج حجاب در ميان مسلمانان نيز مقررات‏
خشنی است كه درباره زن حائض اجرا می‏شود ؟ ! همه می‏دانيم كه در اسلام‏
چنين مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط از
برخی عبادات واجب نظير نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نيز
در مدت عادت زنانگی جايز نيست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با
ديگران هيچگونه ممنوعيتی ندارد كه عملا مجبور به گوشه‏نشينی شود .
و اگر مقصود اينست كه حجاب رايج ميان مسلمانان عادتی است كه از
ايرانيان پس از مسلمان شدنشان به ساير مسلمانان سرايت كرد ، باز هم سخن‏
نادرستی است . زيرا قبل از اينكه ايرانيان مسلمان شوند آيات مربوط به‏
حجاب نازل شده است .
از سخنان ديگر ويل دورانت هر دو مطلب فهميده می‏شود يعنی هم مدعی است‏
كه حجاب به وسيله ايرانيان پس از مسلمان شدنشان در ميان مسلمانان رواج‏
يافت و هم مدعی است كه ترك همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان‏
مسلمان و لااقل در گوشه‏گيری آنان مؤثر بوده است .

در جلد 11 صفحه 112 ( ترجمه فارسی ) می‏گويد : .
" ارتباط عرب با ايران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام‏
بود . عربان از دلفريبی زن بيم داشتند و پيوسته دلباخته آن بودند و نفوذ
طبيعی وی را با ترديد معمولی مردان درباره عفاف و فضيلت زن تلافی‏
می‏كردند . عمر به قوم خود می‏گفت : با زنان مشورت كنند و خلاف رأی ايشان‏
رفتار كنند . ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نكرده بودند ،
مردان و زنان با يكديگر ملاقات می‏كردند و در كوچه‏ها پهلو به پهلوی‏
می‏رفتند و در مسجد با هم نماز می‏كردند .
حجاب و خواجه‏داری در ايام وليد دوم ( 126 - 127 هجری ) معمول شد .
گوشه گيری زنان از آنجا پديد آمد كه در ايام حيض و نفاس بر مردان حرام‏
بودند " .
در صفحه 111 می‏گويد : .
" پيمبر از پوشيدن جامه گشاد نهی كرده بود ، اما بعضی عربان اين دستور
را نديده می‏گرفتند . همه طبقات زيورهائی داشتند . زنان پيكر خود را به‏
نيم تنه و كمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ می‏آراستند ، موی خود را به‏
زيبائی دسته می‏كردند يا به دو طرف سر می‏ريختند ، يا به دسته‏ها بافته به‏
پشت سر می‏آويختند و گاهی اوقات با رشته‏های سياه ابريشم نمايش آنرا
بيشتر می‏كردند . غالبا خود را به جواهر و گل می‏آراستند . پس از سال 97
هجری چهره خويش را از زير چشم به نقاب می‏پوشيدند . از آن پس اين عادت‏
همچنان رواج بود " .
ويل دورانت در جلد 10 " تاريخ تمدن " صفحه 233 راجع به ايرانيان‏
باستان می‏گويد : .
" داشتن متعه بلامانع بود . اين متعه‏ها مانند معشوقه‏های يونانی آزاد
بودند كه در ميان مردم ظاهر و در ضيافت مردان حاضر شوند ، اما زنان‏
قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری می‏شدند . اين رسم ديرين ايرانی به‏
اسلام منتقل شد " .
ويل دورانت طوری سخن می‏گويد كه گوئی در زمان پيغمبر كوچكترين دستوری‏
درباره پوشيدگی در زن وجود نداشته است و پيغمبر فقط از پوشيدن جامه گشاد
نهی كرده بوده است ! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم‏
هجری با بی حجابی كامل رفت و آمد می‏كرده‏اند . و حال آنكه قطعا چنين‏
نيست . تاريخ قطعی برخلاف آن شهادت می‏دهد . بدون شك زن جاهليت همچنان‏
بوده كه ويل دورانت توصيف می‏كند ولی اسلام در اين جهت تحولی به وجود
آورد . عايشه همواره زنان انصار را اينچنين ستايش می‏كرد :
" مرحبا به زنان انصار ، همينكه آيات سوره نور نازل شد يك نفر از
آنان ديده نشد كه مانند سابق بيرون بيايد . سر خود را با روسريهای مشكلی‏
می‏پوشيدند . گوئی كلاغ روی سرشان نشسته است " ( 1 ) .
در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 همين مطلب را از ام‏سلمه نقل می‏كند با
اين تفاوت كه ام‏سلمه می‏گويد :
" پس از آنكه آيه سوره احزاب ( « يدنين عليهن من جلابيبهن ») نازل‏
شد ، زنان انصار چنين كردند " .
" كنت گوبينو " در كتاب سه سال در ايران نيز معتقد است كه حجاب‏
شديد دوره ساسانی ، در دوره اسلام در ميان ايرانيان باقی ماند . او معتقد
است كه آنچه در ايران ساسانی بوده است تنها پوشيدگی زن نبوده است بلكه‏
مخفی نگه داشتن زن بوده است . مدعی است كه خودسری موبدان و شاهزادگان‏
آن دوره
به قدری بود كه اگر كسی زن خوشگلی در خانه داشت نمی‏گذاشت كسی از وجودش‏
آگاه گردد و حتی الامكان او را پنهان می‏كرد زيرا اگر معلوم می‏شد كه چنين‏
خانم خوشگلی در خانه‏اش هست ديگر مالك او و احيانا مالك جان خودش هم‏
نبود .
" جواهر لعل نهرو " نخست وزير فقيد هند نيز معتقد است كه حجاب از
ملل غير مسلمان : روم و ايران ، به جهان اسلام وارد شد . در كتاب "
نگاهی به تاريخ جهان " جلد اول صفحه 328 ضمن ستايش از تمدن اسلامی ، به‏
تغييراتی كه بعدها پيدا شد اشاره می‏كند و از آنجمله می‏گويد : .
" يك تغيير بزرگ و تأسف‏آور نيز تدريجا روی نمود و آن در وضع زنان‏
بود . در ميان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت . زنان عرب جدا
از مردان و پنهان از ايشان زندگی نمی‏كردند بلكه در اماكن عمومی حضور
می‏يافتند ، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه می‏رفتند و حتی خودشان به وعظ
و خطابه می‏پرداختند . اما عربها نيز بر اثر موفقيتها تدريجا بيش از پيش‏
رسمی را كه در دو امپراطوری مجاورشان يعنی امپراطوری روم شرقی و
امپراطوری ايران وجود داشت اقتباس كردند . عربها امپراطوری روم را
شكست دادند و به امپراطوری ايران پايان بخشيدند . اما خودشان هم گرفتار
عادات و آداب ناپسند اين امپراطوريها گشتند . به قراری كه نقل شده است‏
مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنيه و ايران بود كه رسم جدائی زنان از
مردان و پرده‏نشينی ايشان در ميان عربها رواج پيدا كرد . تدريجا سيستم "
حرم " آغاز گرديد و مردها و زنها از هم جدا گشتند " .
سخن درستی نيست . فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه‏
مسلمانان غير عرب ، حجاب از آنچه در زمان رسول
اكرم وجود داشت شديدتر شد نه اينكه اسلام اساسا به پوشش زن هيچ عنايتی‏
نداشته است .
از سخنان نهرو بر می‏آيد كه روميان نيز ( شايد تحت تأثير قوم يهود )
حجاب داشته‏اند و رسم حرمسراداری نيز از روم و ايران به دربار خلفای‏
اسلامی راه يافت . اين نكته را ديگران نيز تأييد كرده‏اند .
در هند نيز حجاب سخت و شديدی حكمفرما بوده است ولی درست روشن نيست‏
كه قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و يا بعدها پس از نفوذ اسلام‏
در هند رواج يافته است و هندوان غير مسلمان تحت تأثير مسلمانان و
مخصوصا مسلمانان ايرانی حجاب زن را پذيرفته‏اند . آنچه مسلم است اينست‏
كه حجاب هندی نيز نظير حجاب ايران باستان سخت و شديد بوده است . از
گفتار ويل دورانت در جلد دوم تاريخ تمدن بر می‏آيد كه حجاب هندی به‏
وسيله ايرانيان مسلمان در هند رواج يافته است .
نهرو پس از سخنانی كه از او نقل كرديم می‏گويد :
" متأسفانه اين رسم ناپسند كم‏كم يكی از خصوصيات جامعه اسلامی شد و هند
نيز وقتی مسلمانان بدينجا آمدند آنرا آموخت " .
به عقيده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است .
ولی اگر تمايل به رياضت و ترك لذت را يكی از علل پديد آمدن حجاب‏
بدانيم بايد قبول كنيم كه هند از قديمترين ايام حجاب را پذيرفته است .
زيرا هند از مراكز قديم رياضت و پليد شمردن لذات مادی بوده است .
راسل در " زناشوئی و اخلاق " صفحه 135 می‏گويد :
" اخلاق جنسی آنچنان كه در جوامع متمدن ديده می‏شود از دو منبع سرچشمه‏
می‏گيرد : يكی تمايل به اطمينان پدری ، و ديگری اعتقاد مرتاضانه به خبيث‏
بودن عشق . اخلاق جنسی در اعصار ماقبل مسيحيت و در ممالك خاور دور تا به‏
امروز فقط از منبع اول منشعب می‏شود ، و استثنای آن هند و ايران است كه‏
ظاهرا رياضت طلبی در آنجا پديد آمده و در سراسر جهان پراكنده شده است‏
 

شنبه 2 بهمن 1389  11:46 AM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:كتاب مسئله حجاب (استاد مرتضی مطهری )

در جلد اول " تاريخ تمدن " صفحه 552 راجع به ايرانيان قديم می‏گويد :
.
" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با كمال آزادی و با روی‏
گشاده در ميان مردم آمد و شد می‏كردند . . . " .
آنگاه چنين می‏گويد :
" پس از داريوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد .
زنان فقير چون برای كار كردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادی‏
خود را حفظ كردند ولی در مورد زنان ديگر ، گوشه‏نشينی زمان حيض كه‏
برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگی اجتماعيشان‏
را فرا گرفت ، و اين امر خود مبنای پرده‏پوشی در ميان مسلمانان به شمار
می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان‏
روپوش دارد از خانه بيرون بيايند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد كه‏
آشكارا با مردان آميزش كنند . زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردی را ولو
پدر با برادرشان باشد ببينند . در نقشهائی كه از ايران باستان بر جای‏
مانده هيچ صورت زن ديده نمی‏شود و نامی از ايشان به نظر نمی‏رسد . . . "
.
چنانكه ملاحظه می‏فرمائيد حجاب سخت و شديدی در ايران باستان حكمفرما
بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده‏اند .
به عقيده ويل دورانت مقررات شديدی كه طبق رسوم و آئين كهن مجوسی‏
درباره زن حائض اجرا می‏شده كه در اتاقی
محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏جسته‏اند و از
معاشرت با او پرهيز داشته‏اند سبب اصلی پيدا شدن حجاب در ايران باستان‏
بوده است . در ميان يهوديان نيز چنين مقرراتی درباره زن حائض اجرا
می‏شده است .
اما اينكه می‏گويد : " و اين امر خود مبنای پرده پوشی در ميان مسلمانان‏
به شمار می‏رود " منظورش چيست ؟ .
آيا مقصود اينست كه علت رواج حجاب در ميان مسلمانان نيز مقررات‏
خشنی است كه درباره زن حائض اجرا می‏شود ؟ ! همه می‏دانيم كه در اسلام‏
چنين مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط از
برخی عبادات واجب نظير نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نيز
در مدت عادت زنانگی جايز نيست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با
ديگران هيچگونه ممنوعيتی ندارد كه عملا مجبور به گوشه‏نشينی شود .
و اگر مقصود اينست كه حجاب رايج ميان مسلمانان عادتی است كه از
ايرانيان پس از مسلمان شدنشان به ساير مسلمانان سرايت كرد ، باز هم سخن‏
نادرستی است . زيرا قبل از اينكه ايرانيان مسلمان شوند آيات مربوط به‏
حجاب نازل شده است .
از سخنان ديگر ويل دورانت هر دو مطلب فهميده می‏شود يعنی هم مدعی است‏
كه حجاب به وسيله ايرانيان پس از مسلمان شدنشان در ميان مسلمانان رواج‏
يافت و هم مدعی است كه ترك همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان‏
مسلمان و لااقل در گوشه‏گيری آنان مؤثر بوده است .
 

شنبه 2 بهمن 1389  11:47 AM
تشکرات از این پست
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

پاسخ به:كتاب مسئله حجاب (استاد مرتضی مطهری )

علت پيدا شدن حجاب
 

علت و فلسفه پيدا شدن حجاب چيست ؟ چطور شد كه در ميان همه يا بعضی‏
ملل باستانی پديد آمد ؟ اسلام كه دينی است كه در همه دستورهای خويش‏
فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأييد و يا تأسيس كرد
؟ .
مخالفان حجاب سعی كرده‏اند جريانات ظالمانه‏ای را به عنوان علت پيدا
شدن حجاب ذكر كنند ، و در اين جهت ميان حجاب اسلامی و غير اسلامی فرق‏
نمی‏گذارند ، چنين وانمود می‏كنند كه حجاب اسلامی نيز از همين جريانات‏
ظالمانه سرچشمه می‏گيرد .
در باب علت پيدا شدن حجاب نظريات گوناگونی ابراز شده است و غالبا
اين علتها برای ظالمانه يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است . ما
مجموع آنها را ذكر می‏كنيم . نظرياتی كه به دست آورده‏ايم بعضی فلسفی و
بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است كه ذيلا ذكر
می‏شود : .
1 - ميل به رياضت و رهبانيت ( ريشه فلسفی ) .
2 - عدم امنيت و عدالت اجتماعی ( ريشه اجتماعی ) .
3 - پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروی وی در جهت منافع‏
اقتصادی مرد ( ريشه اقتصادی ) .
4 - حسادت و خودخواهی مرد ( ريشه اخلاقی ) .
5 - عادت زنانگی زن و احساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزی كم‏
دارد ، به علاوه مقررات خشنی كه در زمينه پليدی او و ترك معاشرت با او
در ايام عادت وضع شده است ( ريشه روانی ) .
علل نامبرده يا به هيچ وجه تأثيری در پيدا شدن حجاب در هيچ نقطه از
جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذكر كرده‏اند و يا
فرضا در پديد آمدن بعضی از سيستمهای غير اسلامی تأثير داشته است در حجاب‏
اسلامی تأثير نداشته است يعنی حكمت و فلسفه‏ای كه در اسلام سبب تشريع‏
حجاب شده نبوده است .
همانطور كه ملاحظه می‏شود مخالفان حجاب گاهی آن را زائيده يك طرز تفكر
فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی می‏كنند و گاهی ريشه سياسی و
اجتماعی برای آن ذكر می‏كنند و گاهی آنرا معلول علل اقتصادی می‏دانند و
گاهی جنبه‏های خاص اخلاقی يا روانی را در پديد آمدن آن دخالت می‏دهند .
ما هر يك از اين علل را ذكر و سپس انتقاد می‏كنيم و ثابت می‏كنيم كه‏
اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هيچيك از اين جهات نظر نداشته است و
هيچيك از آنها با مبانی مسلم و شناخته

شده اسلام وفق نمی‏دهد و در خاتمه به يك علت اساسی اشاره می‏كنيم كه از
نظر ما موجه‏ترين آنها به شمار می‏رود .
 

شنبه 2 بهمن 1389  11:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها