0

تصوير انساني خدا كه كليسا ارائه مي‎كرد، چگونه سبب دين گريزي مردم شد؟

 
paysokhan
paysokhan
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 364
محل سکونت : فارس

تصوير انساني خدا كه كليسا ارائه مي‎كرد، چگونه سبب دين گريزي مردم شد؟

كليسا به خدا تصوير انساني داد و خدا را در قالب بشري به افراد معرّفي نمود. افراد تحت تأثير نفوذ مذهبي كليسا از كودكي خدا را با همين قالبهاي انساني و مادّي تلقّي كردند و پس از رشد علمي دريافتند كه اين مطلب با موازين علمي و واقعي و عقلي صحيح سازگار نيست و از طرف ديگر، تودة مردم طبعاً اين مقدار قدرت نقّادي ندارد كه فكر كنند ممكن است مسائل مربوط به ماوراي طبيعت، مفاهيم معقولي داشته باشد و كليسا اشتباه كرده باشد. چون ديدند مفاهيم كليسايي با مقياسهاي علمي تطبيق نمي‎كند، مطلب را از اساس انكار كردند.
 
آقاي والتر اُسكار لندبرگ چنين مي‎گويد:
 
«اينكه توجه بعضي دانشمندان در مطالعات علمي منعطف به درك وجود خدا نمي‎شود، علل متعدّدي دارد كه از آن جمله دو علّت را ذكر مي‌كنيم: نخست آنكه غالباً شرايط سياسي استبدادي يا كيفيّت اجتماعي و يا تشكيلات مملكتي، انكار وجود صانع را ايجاب مي‎كند؛ دوّم آنكه فكر انساني هميشه تحت تأثير بعضي اوهام قرار دارد و با آنكه شخص هيچ عذاب روحي و جسمي هم نداشته باشد، باز فكر او در انتخاب و اختيار راه درست كاملاً آزاد نيست. در خانواده‎هاي مسيحي اغلب اطفال در اوايل عمر به وجود خدايي شبيه انسان ايمان مي‎آورند؛ مثل اينكه بشر به شكل خدا آفريده شده است. اين افراد هنگامي كه وارد محيط علمي مي‎شوند و به فرا گرفتن و تمرين مسائل علمي اشتغال مي‎ورزند، اين مفهوم انسان گونه وضعيت از خدا نمي‎تواند با دلايل منطقي و مفاهيم علمي جور در بيايد و بالنتيجه بعد از مدّتي كه اميد هرگونه سازش از بين مي‎رود، مفهوم خدا نيز بكلّي متروك و از صحنة فكر خارج مي‎شود. علّت مهمّ اين كار ن است كه دلايل منطقي و تعريفات علمي، وجدانيات يا معتقدات پيشين اين افراد را عوض نمي‎كند و احساس اينكه در ايمان به خدا قبلاً اشتباه شده و همچنين عوامل ديگر رواني باعث مي‎شوند كه شخص از نارسايي اين مفهوم بيمناك شود و از خداشناسي اعراض و انصراف حاصل كند.»
 
چيزي كه در برخي تعليمات ديني و مذهبي مشاهده مي‎شود اين است كه در ايام صباوت مفهومي با مشخّصات خاصّي با نام و عنوان خدا به خورد كودك مي‎دهند. كودك وقتي بزرگ مي‎شود و دانشمند مي‎گردد، مي‎بيند چنين چيزي معقول نيست و نمي‎تواند موجود باشد تا خدا باشد يا غير خدا. كودك پس از آنكه بزرگ شد، بدون اينكه فكر كند يا انتقاد كند كه ممكن است مفهوم صحيح براي آن تصوّر كرد يكسره الوهيّت را انكار مي‎كند. او خيال مي‎كند خدايي را كه انكار مي‎كند همان است كه خداشناسان قبول دارند. پس چون اين ساخته شدة ذهن خود را ـ كه اوهام عاميانه برايش ساخته‎اند ـ قبول ندارد، خدا را قبول ندارد؛ ديگر فكر نمي‎كند خداي به آن مفهوم را كه او انكار مي‎كند، خداشناسان نيز انكار دارند و انكار و انكار خدا نيست، بلكه انكا همان است كه بايد انكار كرد. فلا ماريون در كتاب خدا در طبيعت مي‎گويد: كليسا به اين شكل خدا را معرّفي كرد كه: «چشم راستش تا چشم چپش شش هزار فرسخ فاصله دارد». بديهي است افرادي كه از دانش بهره‎اي داشته باشند ـ ولو بسيار مختصر ـ به چنين موجودي نمي‎توانند معتقد شوند.
اسلام پیروز است
 
جمعه 1 بهمن 1389  7:50 PM
تشکرات از این پست
ahmadfarm
ahmadfarm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1390 
تعداد پست ها : 7792
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:تصوير انساني خدا كه كليسا ارائه مي‎كرد، چگونه سبب دين گريزي مردم شد؟

چه اعتقادات مزخرف!

   

تنها امید خلق جهان یابن فاطمه   ای منتهای آرزوی اولیاء بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را  ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا

                                     

           برای ظهورش صلوات........ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

 
 
یک شنبه 14 اردیبهشت 1393  8:15 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها