يكي از شرايط مهم و اساسي فعاليت اجتماعي زن و حضور وي در صحنه هاي گوناگون، مرزبندي دقيق و جدائي او از مردان است. قران كريم نيز بر اين مطلب تأكيد ورزيده است.
... و اذا سالتموهن فاسئلوهن من وراء حجاب ...
... هر گاه از ايشان (زنان پيامبر) چيزي خواستيد از پشت پرده و حائل طلب كنيد.
بعضي اين را حكم اختصاصي زنان پيامبر دانسته اند. اما جمال الدين قاسمي در تفسير خود اين مطلب را نمي پذيرد و ادعائي بدون دليل مي داند. وی می گوید:گو اينكه شأن نزول آيه مخصوص زنان پيامبر (ص) است اما مورد نزول، نمي تواند شمول مفهومي آيه را محدودکند.
شهيد مطهري در تفسير اين آيه نوشته اند:
"... طبق اين دستور مرد نبايد وارد جايگاه زنان شود بلكه اگر چيزي مي خواهد و مورد احتياج اوست بايد از پشت حائل و ديوار صدا بزند ....
جمله «ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن» مانند جمله «و ان يستعضفن خير لهن» كه در آيه 61 سوره نور آمده است ،بر این دلالت ميكند كه هر اندازه زن و مرد جانب ستر و پوشش و ترك برخوردهائي كه مستلزم نظر است را رعايت كنند به تقوي نزديكتر است. چنان كه گفتيم رخصتهاي تسهيلي و ارفاقي كه به حكم ضرورت داده شده است نبايد رجحان اخلاقي ستر ،پوشش و ترك نظر را از ياد ببرد. "
2- حفظ وقار و عفاف
آمد و شد و حضور عيني زن در جامعه نبايد تحريكآميز باشد. قرآن كريم به عنوان مثالی آموزنده از شيوه حركت عفاف آميز دختران شعيب ميگويد:
«فجاءته احديهما تمشي علي استحياء قالت ان ابي يدعوك ليجزيك اجر ما سيقت لنا » (6)
چيزي نگذشت كه يكي از آن دو زن (دختران شعيب) در حاليكه با حياء و آزرم راه مي رفت، نزد اوحضرت موسی(ع) آمد وگفت پدرم ترامی خواند تامزدآب دادنت رابدهد.
گویا گام زدن او جلوه تمام عیار حیاء وعفاف است که قرآن بدینسان ازاویادمی کند.
3- وقار در سخن گفتن
وقار در سخن گفتن و متانت در كلام و جلوگيري از سخن هيجان انگيز نيز، از جمله اين شرايط است. اين وقار هم در آهنگ سخن و هم در محتواي سخن بايد رعايت گردد.
«يا نساء النبي لستن كاحد من النساء ، ان اتقيتُن فلاتخضعن بالقول، فيطمع الذي في قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً » (7)
((اي زنان پيامبر، شما همچون زنان ديگر نيستند اگر پرهيزگار باشيد مواظب باشيد كه در سخن نرمش زنان و شهوت آلود بكار نبريد كه موجب طمع بيماردلان گردد و به خوبي و شايستگي سخن بگوئيد.))
همانطور كه بعضي از مفسرين تأكيد كرده اند مخاطب قرار دادن زنان پيامبر هرگز بدان معنا نيست كه اين حكم ويژه آنان است. وَ هَبَه زُحَيلي مي گويد: هر چند خطاب در آيه متوجه زنان رسول خدا شده اما در حكم و معنا ديگر زنان نيز شريك اند و مخاطب قرار دادن زنان رسول خدا (ص) به دو جهت است:
1- به جهت شرافت آنها
2- به جهت اينكه بايستي الگو و سرمشق ديگران باشند. 3
4- نهي از خود نمائي
«و لاتبرجن تبرج الجاهليه الاولي ... » (8)
((و مانند جاهليت نخستين به خودنمايي و خودآرائي از خانه بيرون نشويد.))
«تبرج» را مفسرين مختلف به «تبختر و تكبر در راه رفتن، اظهار زينت نمودن، لباس نازك پوشيدن، آشكار نمودن آنچه مخفي است » تفسير نموده اند.
5- نهي از تعطر
هر گونه جلب توجهي در مقابل مرد نامحرم ، از جمله استعمال عطر موقع حضور در جامعه ،برای زن ممنوع و حرام است.
پيامبر اكرم (ص) فرمود:
«اذا استعطرت المرأة فمّرت علي القوم ليجدوا ريحها فهي زانيه.» (9)
((هر گاه زني خود را معطر كند و بر گروهي (از مردان) بگذرد كه بوي او را دريابند ،زناكار است.))
و در حديث ديگري فرمود:
«اي امرأة تطيبت لغير زوجها ثم خرجت من بيتها فهي تلعن حتي ترجع الي بيتها متي ما رجعت.»
پيامبر (ص) فرمودند:(( هر گاه زني براي غير شوهرش، خود را معطر نمايد. سپس از خانه اش خارج شود تا زمانيكه به منزلش بر مي گردد، لعنت مي شود.))
6- امتناع از پوشيدن لباس شهرت
از جمله مصاديق خودنمائي پوشيدن لباس شهرت است. لباس شهرت لباسي است كه مطابق عرف جامعه نباشد و پوشنده آن لباس غير متعارف انگشت نما شود.
پيامبر (ص) فرمود:
((من لبس ثوباً مشهوراً من الثیاب اعرض الله عنه يوم القيامه.)) (10)
((كسي كه لباس شهرت بپوشد، خداوند در روز قيامت از وي روي بگرداند. ))