1.چند دقیقه قبل از شروع بازی با امارات، پیمان یوسفی به عنوان یکی از مخالفان افشین قطبی و تیمملی، سادهدلانه خطمشی و تاکتیک جدید به اصطلاح کارشناسان و اهالی فوتبال ایران را لو داد؛ او گفت ما فعلا به صورت ظاهری از تیمملی حمایت میکنیم و نتایج خوب باعث شده که همراهی کنیم. خیلی راحت میشود مطمئن بود آنهایی که پیشبینی حذف در مرحلهی گروهی را میکردند یا آن پیردیر روشنفکر که در ِ خروجی را به سرمربی تیمملی نشان داد، فعلا به ظاهر سکوت کردهاند اما خب، کیست که نداند در باطنشان غوغاییست که با اولین شکست تیمملی به هیاهو و فریادکشی میرسد.
2.برد بازی اول گذاشته شده به پای تاکتیک سانتر. بازی بعدی را گفتند با استفاده از اوت دستی بردیم. حتما ایراد میگیرند امارات را هم با حربهی حرکات ترکیبی و ضدحمله شکست دادیم. راه دیگری برای گل زدن در فوتبال میشناسید؟ گروهی که به گفتهی رسانههای بینالمللی و نه روزنامهنگاران دلال هوادار قطبی، گروه مرگ معرفی شده را کارشناسان وطنی به عنوان ضعیفترین گروه معرفی کردند و شکست دادن عراق، کرهشمالی و امارات را عادت دمدستی فوتبال ایران دانستند. نتیجهی بازی ایران- امارات که دو سال پیش برگزار شد را به خاطر دارید؟ بازی را با گل بازیکن 36 سالهمان و درخشش دروازهبان یکیک مساوی کردیم.
3. حالا آن بازیکن 36 ساله به عنوان همراه و مشاور تیمملی از روی سکوها بازیها را دنبال میکند و مهدی رحمتی روی نیمکت ذخیرهها مینشیند و ما همان امارات را با گلزنی بازیکنان جوانمان سه بر صفر شکست میدهیم. خوی ایرادگیر و بدخواه کارشناسان ایرانی اما متوقف نمیشود. برای بیارزش کردن این برد هم دلیل و استدلالی جور میکنند.
4.جو دور و بر فوتبال ما بعد از سه برد پیاپی به شکل عجیبی منفی است. هنوز کارشناسان و پیشکسوتان بر طبل ناامیدی و تیرهنگری میکوبند. جو چنان است که سایت گل بعد از قطعی شدن صعودمان به دور بعد، ترسوترین تیتر ممکن را میزند و مینویسد "صعود با چاشنی شانس"؛ و این در حالیست که خبرگزاریها و روزنامههای غیرایرانی، تیمملیمان را آمادهترین و خطرناکترین تیم جام معرفی میکنند. مخالفان و بدخواهان قطبی و تیمملی همچنان بر مواضع خود پای میفشارند و رسانههای اندک موافق قطبی و طرفدار تیمملی را به چنان محافظهکاری میکشانند که همصدا با آنها واقعیت را جور دیگری منعکس میکنند.
5.در این چند روز گفته شده که رسانههای عربی به دنبال حاشیهسازی برای تیمملی کشورمان هستند. اما واقعا ما در مقابل و برای تیمملی کشورمان چه کردهایم؟ به جز تحقیر و نکوهش و نفی چه چیزی به این تیم دادهایم؟ به جز چسباندن انگ شانس و بیتاکتیکی بر پیراهن تیمی که صد در صد امتیازها را گرفته و در سه بازی 6 گل زده و یک گل خورده، چه کردهایم؟ رسانههای عربی کاری را که باید میکنند اما داستان همدستی ما با رسانههای عربی برای چیست؟
6.کارشناسان محترم! پیشکسوتان گرامی! صاحبان تام و تمام فوتبال ایران! این تیم ملی با این سه برد کار خیلی کوچکی انجام داده است. اما با همین کار کوچک توانسته میلیونها ایرانی را شاد بکند. شما با کارهای بزرگ و سترگتان برای این مردم چه کردهاید؟ ارمغان و تحفهی شما برای این مردم چه چیزی بوده جز منفیبافی، نق زدن و سیاهنمایی؟آنقدر ادامه دادید و بر طبل ایراد کوبیدید که یکی از لیدرها- یا به قول علی دایی جیرهخواران- به خودش اجازه داده قبل از بازی با امارات در وبلاگ شخصیاش تیمملی و مربیاش را به زد و بند تبانی با تیمملی امارات متهم میکند. این اتفاق در هر کشور دیگری افتاده بود، فرد مدعی باید به دادگاه میرفت و ادعای خودش را اثبات میکرد؛ ادعایی که البته الان با پیروزی سه بر صفر مقابل امارات با همان بازیکنان ذخیره، پوچ و واهی و بیمار بودنش اثبات شده است.
7. در زمان جنگ ایران و عراق کسانی دلبسته به منافع شخصیشان لباس منافقانهی عشق به میهن را پوشیدند و دست در دست حزب بعث روبهروی وطنشان ایستادند. حالا هم عدهای پشت نقاب دلسوزی برای فوتبال کشور، اما در حقیقت دربهدر منافع شخصی، از هیچ دشمنی با تیمملی فوتبالمان کوتاهی نمیکنند. وقتی کسی مصاحبه میکند و میگوید تیمی که من سرپرستش بودهام، از این تیم بهتر بود؛ دیگر قضیهی دلسوزی برای فوتبال و عشق به ایران را باور میکنید؟ یا به گزینهی منفعت شخصی و منمنم زدنهای بیهوده هم میشود فکر کرد؟
8. تیمملی تا اینجای کار برده و جلو رفته. برای لحظهای به خودتان نگاه کنید و ببینید ذرهای از مواضع قبلیتان تکان خوردهاید و یک قدم مثبت برداشتهاید یا نه؟ شاید هم انتظار ما گزاف است. شاید باید جملهی درخشان آن روزنامهنگار پاکیزهسرشت را جدی گرفت که گفت "ما مخالفان قطبی، هرگز توبه نمیکنیم"!