علوم اسلامی چیست؟
علوم اسلامی چیست؟
|
پس از گذشت حدود دو قرن از ظهور اسلام، این دین توانست بخش زیادی از
جهان آن روز را با تعالیم خود نورافشانی كند. در این سرزمینها تمدنی
جوانه زد، رشدكرد، بالید و چند قرن، جهان را تحت سیطره خود قرار داد.
پایههای این تمدن را علومی تشكیل میداد كه حاصل مطالعه، تحقیق و
تلاشهای فراوان دانشمندان مسلمان بود. پرتو اسلام، جان انسان را تغییر
داد و بینش او را به جهان اصلاح كرد، به هر انسانی ارزش مستقلی داد. و او
را به شناخت جهان، انسان و آفریدگار، جهان و انسان دعوت كرد. و همین عامل
بود كه مسلمین جرقههای علوم گذشتگان را به مشعلهای فروزان و ماندگار
تاریخ تبدیل كردند.
امّا معیار اسلامی بودن علم چیست؟ آیا هر علمی میتواند اسلامی باشد،
یا این كه اسلام بعضی علوم را مردود دانسته و آن را نفی كرده است؟ در هر
صورت معیار وملاك اسلامی بودن علوم چیست؟
ممكن است موضوع، مسائل، غرض و انگیزه و منبع و مستند هر علم وحتی
تشویق و ترغیب اسلام به تعلیم و فراگیری یك علم بتواند ملاك و معیاری برای
اسلامی بودن آن باشد. به علاوه كه گاهی فهم و درك و یادگیری و یاددادن
بعضی از علوم و بلكه فهم متون و منابع اسلامی، نیازمند فراگیری علم دیگری
است،این جنبه مقدمی بودن نیز ممكن است بتواند ملاك و معیار دیگری به شمار
آید، بنابراین میتوان علوم اسلامی را به چند دسته تقسیم كرد.
الف: با نظری به دانشهای مختلف اسلامی بودن برخی از علوم به آسانی
قابل تحلیل است. چرا كه علومی همانند تفسیر قرآن، فقه، حدیث، قرائت، كلام
نقلی و... علومی هستند كه همه برای فهم آموزههای دین اسلام تدوین شدهاند
و همه بر اساس همان آموزهها و تحت تأثیر هدایت و فرمایشات پیامبر ـ صلّی
الله علیه و آله ـ و ائمه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شكل یافتهاند. به
تعبیری موضوع مسائل، غرض و منبع مطالعاتی این علوم همه در دوران خود دین
اسلام میباشد و در این دسته همین است.
با نگرشی اجمالی به سیر تدوین این علوم در سرزمینهای اسلامی و
مطالعه اولین جوانههای هر یك از این دانشها، این نكته به خوبی آشكار
میشود. گسترش اسلام به ممالك غیر عرب، عدم آشنایی مردم آن كشورها و حتی
خود مسلمانان عرب زبان مدینه و مكه با قرآن و حدیث و حتی زبان عربی،
اختلاف قراءات و نسخههای دستنویس قرآن، در دهههای اول هجری، نیاز
مسلمین به دانستن احكام و عدم دسترسی آنها به پیامبر و ائمه و اصحاب ایشان
و اختلافات گوناگون بر سر مسائل عقیدتی، همه و همه جزو علل تشكیل این علوم
میباشند.
و روشن است كه نخستین و اصلیترین منبع مطالعاتی و تحقیقاتی دانش
فقه، یا علوم قرآن و یا تفسیر و... خود قرآن كریم و سنت پیامبر ـ صلّی
الله علیه و آله ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میباشد.
علاوه بر نیاز مردم به ضرورت به كارگیری احكام اسلام (قرآن و سنت)
برای بهتر زیستن در ابعاد مختلف زندگی (فردی، خانوادگی، اجتماعی) و مراحل
آن، انگیزه وعامل اصلی تشویق مردم به فراگیری این علوم، آیات متعدد قرآن
كریم و روایات فراوان از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اهل بیت
ـ علیهم السّلام ـ است. چنان كه بارها در قرآن، دستور به تدبّر در قرآن و
فهم آن آمده است.[1] و یا مردم به فراگیری دقیق و عمیق فقه یعنی همه آنچه در دین آمده است، دعوت شدهاند.[2] در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز دستور به آموزش قرآن،[3] آموزش فقه،[4] ترویج و تعلیم حدیث[5] فراوان یافت میشود.
ب. گروه دوم مجموعه دانشهایی كه مقدمه علوم دسته اول محسوب میشوند،
یعنی پس از شكل گیری هستههای اولیه علومی همچون فقه، تفسیر، كلام و....
در اثر گسترش مباحث و نیز ظهور دیدگاههای مختلف و متعدد، دانشمندان این
علوم، نیازمند معیارها و ملاكهایی برای سنجش و نیز ترویج و آموزش
دانستههای خود شدند. و این عامل خود منجر به شكل گیری علوم دیگری هم چون
اصول فقه و یا بخش عقلی علم كلام، فلسفه، منطق و رجال و... گردید.
این علوم نیز در مواردی دارای منابع دینی هستند، بسیاری از مسائل
علمِ اصول فقه، برگرفته از آیات قرآن و روایات است. و البته منبع اصلی
این علوم برون دینی و عقلی است. با این حال به دلیل دینی بودن انگیزه
فراگیری این علوم و نیز این كه مقدمه علوم دسته اول هستند، و هم چنین
تطبیق بسیاری از تعالیم دینی بر آموزههای این علوم، این علوم نیز اسلامی
محسوب میشوند.
مثلاً دانش منطق، فلسفه، جزو علوم وارداتی هستند كه در قرن سوم هجری
و در پی نهضت ترجمه، به عالم اسلام منتقل شدهاند ولی در متون دینی مباحثی
درباره توحید، و صفت خداوند و یا استدلال بر وجود خداوند آمده است كه قابل
تطبیق بر مسائل فلسفی هستند و بلكه در برخی موارد بدون مقدمات فلسفی قابل
فهم نیستند.[6]
به علاوه كه بسط و گسترش این علوم و پالایش آنها از موهومات و افزودن
مسائل جدید و ترویج این علوم، همه مدیون مجاهدتهای بیدریغ عالمان مسلمان
است.
ج. دسته سوم: در میان علومی كه در تمدن اسلامی شكوفا شد، علومی
میتوان یافت كه مهمترین نكته اسلامی بودن آنها، یكی اسلامی بودن انگیزه
یادگیری آن علوم و دیگری تشویق دین اسلام میباشد. و الا به لحاظ منبع و
روش مطالعاتی این علوم، علوم غیر دینی محسوب میشوند.
ادبیات عرب، تاریخ، نجوم، جزو مثالهای بارز این دسته میباشند،
البته ادبیات عرب كه مانند منطق و اصول فقه از علوم آلی محسوب میشود
مقدمه تمامی علوم و به خصوص علوم دینی نیز محسوب میشود و به این لحاظ
میتواند در گروه دوم نیز قرار گیرد. به هر حال غرض از دانستن این علم،
فهم دین بوده است، و نخستین قواعد ادبیات عرب را نیز امیر المؤمنین آموزش
دادهاند.[7] و در مراحل بعدی نیز امام باقر و امام صادق ـ علیهم السّلام ـ از پایهگذاران این علوم محسوب میشوند.[8] درباره تاریخ این دو نكته قابل توجه است. زیرا نكات فراوانی از تاریخ
زندگانی انبیاء و دشمنان آنان، در قرآن كریم آمده است. در روایات نیز به
بسیاری از صالحان و طالحان گذشته اشاره شده است. و این خود عامل مهمی
درگرایش مردم مسلمان به مطالعه تاریخ دارد. عامل دیگر دستور صریح قرآن به
مطالعه احوال امتهای گذشته و عبرت گیری از سرنوشت ایشان میباشد.[9] علم نحو نیز در اثر این دو عامل، پیشرفت كرد. زیرا شناخت اوضاع اجرام
آسمانی، جهت شناخت ایام روزه و حج و ساعات نماز و سایر عبادات ... تأثیر
اساسی دارد و در واقع علم نجوم را جزو علوم واجب اسلامی قرار داده است، در
قرآن نیز میتوان اشارهای به این علم یافت.[10] علم طب نیز از جهتی جزو همین گروه از علوم است. در روایتی علم طب در كنار علم دین آمده است.[11] به علاوه كه توصیههای فراوان بهداشتی و بهزیستی فراوانی در روایات وجود دارد.[12] د. دسته چهارم از علوم اسلامی علومی هستند كه عموما ریشه در بیرون از
مرزهای عالم اسلام دارند ولی دانشمندان مسلمان، با مطالعات و پژوهشهای
خود آنها را به كمال رسانده و نكات و مسائل جدید بسیاری به مسائل محدود
آنها افزودهاند. توصیه اسلام به یادگیری و تعلیم و تعلّم و ترویج علم حتی
از نزد غیرمسلمین[13] و از دورترین سرزمینها[14]،
مسلمانان را به جستجوگرانی خستگی ناپذیر تبدیل كرد و آنان در پی فهم
پیچیدگیهای جهان اطراف به تحقیق پرداختند، بسیاری علوم تجربی مثل شیمی،
فیزیك، زیست شناسی، علوم ریاضی و... بدین صورت پاگرفته و نضج یافتهاند.
هر چند به شهادت تاریخ جوانههای ابتدایی همین علوم را نیز نزد اهل بیت ـ
علیهم السّلام ـ باید ردیابی كرد.[15] پس اسلامی نامیدن این علوم به انگیزه دینی و نیز مسلمان بودن عالمان آنهاست.
- تذكر چند نكته در پایان، ضروری به نظر میرسد:
1. در تمامی این علوم، منابع دین اسلام به عنوان یك معیار همیشه وجود
دارد. یعنی حتی اگر منبع پژوهشی یك علم ، قرآن و حدیث نیز نباشد،
یافتههای آن علم با آموزههای قطعی قرآن و سنت سنجیده میشوند، و در صورت
تنافی با دین، آن مطلب و حتی آن علم از ارزش خواهد افتاد. و به همین جهت
علومی مثل سحر و نجوم احكامی و... هیچ گاه اقبال عام نیافتند و مورد توجه
دانشمندان قرار نگرفتند.
2. تقسیم بندی ذكر شده در نوشتار فوق بر اساس حصر عقلی نیست. و چنین
نیست كه یك علم فقط در یك گروه جا میگیرد و ممكن است یك علم از چند جهت
متّصف به اسلامی بودن شود مثل ادبیات عرب یا طب، ما تلاش كردیم مهمترین
عامل را معیار تقسیم بندی قرار دهیم.
3. علومی كه به آنها اشاره شد، از جهت حكم تكلیفی ممكن است احكام
مختلفی پیدا كنند و واجب، حرام، مباح و یا مستحب و یا مكروه به شمار
آیند. كه این جهت خارج از بحث ما قرار میگیرد، البته هر علمی بر اساس
نیاز جامعه اسلامی به آن، واجب كفایی خواهد بود.[16]
[1] . ر.ك: به آیات 82 سوره نساء، 24 سوره محمد، 29 سوره ص.
[2] . ر.ك: توبه، 122.
[3] . به عنوان نمونه ر.ك: ری شهری، محمد، میزان الحكمه، دار الحدیث، 1419، بیروت، لبنان، چ دوم، ج 6، ص 2521.
[4] . ر.ك: همان، ص 2454.
[5] . ر.ك: همان، ج 2، ص 546 ـ 547.
[6]
. به عنوان مثال آیات اول سوره حدید و سوره اخلاص كه طبق روایت فهم آن از
عهده عالمان آخر الزمان برمیآید. و یا خطبه اول نهج البلاغه، كه معارف
بلند توحیدی را بیان میكند. و نیز برخی از آیاتی كه حالت استدلالی دارند
مثل آیه 35 و 36 سوره طه. برای مطالعه بیشتر در این مورد ر.ك: جوادی آملی،
عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، نشر اسراء، قم، 1368، چ سوم، ص 123 ـ
130.
[7] . ر.ك: زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر كلام، امیر كبیر، تهران، 1379، چ 9، ص 478 ـ 480.
[8] . ر.ك: قربانی، زین العابدین، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1370، چ 2، ص 100، 102، 103.
[9] . به عنوان مثال ر.ك: به آیه 109 سوره یوسف، 46 سوره حج، 9 سوره روم، 137 سوره آل عمران، 36 سور نحل و... .
[10]
. ر.ك: آیات 16 سوره نحل، 97 سوره انعام، و نیز آیه 189 سوره بقره، و از
تو درباره هلالها میپرسند بگو كه آنها وقتها را مشخص میكنند و نیز وقت
حج را.
[11]
. ر.ك: میزان الحكمه، ج 5، ص 2105، در همان جا روایت دیگری آمده كه چهار
علم را در كنار هم آورده است: امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: علوم
چهار قسمند: علم فقه برای دین شناسی، علم طب برای بدن، علم نحو برای زبان
شناسی، علم نجوم برای شناخت زمانها.
[12]
. ر.ك: طبرسی، حسن بن الفضل، مكارم الاخلاق، مؤسسه نشر اسلامی، قم، 114 ق،
ج 1، در این كتاب بسیاری از مستحبات ذكر شده كه بسیاری از آنها آثار
بهداشتی نیز دارند.
[13] . چنان كه پیامبر اسلام اسیران كفّار را در ازای آموزش به مسلمانان آزاد كردند،و نیز ر.ك: میزان الحكمه، همان، ص 2083.
[14] . قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ : اطلبوا العلم و لو بالصین...؛ و ر.ك: میزان الحكمه، همان، ص 2070.
[15] . چنان كه درباره طب ونجوم به آنها اشاره شده و نیز شاگردی جابر بن حیان شیمی دان نامی نزد امام صادق ـ علیه السّلام ـ معروف است.
[16]
. این نوشتار كوتاه، تلاشی است برای بازنویسی، تحلیل استاد شهید مطهری، در
این زمینه كه اصل نظریات ایشان در منبع ذیل میباشد: آشنایی با علوم
اسلامی، انتشارات صدرا، ج 1، (فلسفه ومنطق)، ص 10 ـ 15. |
محمد كاظم حقاني فضل |
دوشنبه 19 اسفند 1387 10:11 PM
تشکرات از این پست