0

تمام دانشمندان زن

 
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

آذر اندامی

 

 

در سال ۱۳۰۵ در کوی ساغرسازان رشت متولد شد. او فرزند چهارم و تنها دختر خانواده اش بود. دوران ابتدایی را در دبستان بانوان زادگاهش پس از یک سال جهش تحصیلی به پایان رساند و از آنجا که بیشترین بار مسئولیت خانواده بر دوش مادرش بود، آذر با شروع به تدریس خصوصی، دوزندگی و سوزن دوزی به مادرش کمک می کرد و در کنار آن به تحصیل ادامه می داد.

پس از آن که سال نهم آموزش همگانی را در دبیرستان فروغ رشت به پایان رساند، به دلیل علاقه ای که به تدریس داشت، به دانشسرای مقدماتی رشت رفت و در سال ۱۳۲۴ از آن جا فارغ التحصیل شد. آذر اندامی یک سال بطور رایگان در دبستان های رشت تدریس کرد و سال بعد وقتی به سن قانونی رسید، به استخدام آموزش و پرورش درآمد.

استعداد و پشتکاری که در او وجود داشت باعث شد تا در کنار تدریس به تحصیل پرداخته و چهار سال بعد دیپلم اش را بگیرد و دو سال بعد در رشته پزشکی روی صندلی دانشگاه تهران بنشیند.

آذر پس از این موفقیت برای گذران زندگی در یکی از مدارس جنوب شهر تهران معلمی می کرد. سال ۱۳۳۷ وقتی رشته پزشکی را به پایان رساند، تخصص زنان را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد و در همان سال بود که وارد سازمان حمایت از مادران شد. آذر اندامی وقتی تخصصش را در رشته زنان گرفت، به استخدام وزارت بهداشت درآمده و در انستیتو پاستور شروع به کار کرد. در همین زمان بود که او در زمینه باکتری شناسی عفونت های بیمارستانی دست به پژوهش زد و نتیجه آن در مجلات معتبر پزشکی منتشر شد.

پس از آن بود که وبا در ایران قربانیان زیادی گرفت. در آن زمان که عده زیادی با مرگ دست و پنجه نرم می کردند، دکتر آذر اندامی با واکسن های مرغوب نه تنها به کمک هموطنانش شتافت، بلکه علاوه بر تأمین نیاز کشور آن را به کشورهای همسایه نیز روانه کرد. به پاس این خدمت بزرگ بود که دکتر اندامی به معاونت بخش میکرب شناسی و پس از آن به ریاست بخش وبا و دیفتری منصوب شد و به پاس تلاش های علمی اش نشان علمی به او اعطا شد.

وقتی بورس انستیتو به او تعلق گرفت، دکتر اندامی راهی پاریس شد و در سال ۱۳۴۶ با در دست داشتن گواهینامه میکرب شناسی به وطن بازگشت. سال ۱۳۵۳ پس از گذراندن دوره تخصصی آزمایشگاه بالینی در دانشگاه تهران، دانش نامه تخصصی علوم بالینی را اخذ کرد و مقالات علمی او در نشریات معتبر خارجی به چاپ رسید.

سال ۵۷ او پس از سال ها تلاش بازنشسته شد و پس از آن بود که در یکی از بیمارستان های تهران به عنوان مسئول آزمایشگاه شروع به کار کرد و همزمان در جنوب شهر به مداوای زنان می پرداخت تا این که یک روز در حال معاینه یک بیمار تعادل خود را از دست داد و روی زمین افتاد. آزمایش ها و بیماری ها حکایت از وجود تومور مغزی در او بود. در حالی که در سال ۶۳ تلاش ها برای درمان او در خارج از کشور آغاز شده بود، او ۲۸ مرداد ماه بر اثر آمبولی شش ها درگذشت.

هشت سال پس از مرگ این بانوی اندیشمند و پژوهشگر بزرگ بود که انجمن بین المللی نجوم AIU که از سال ۱۹۱۹ پس از نقشه برداری ماهواره اکتشافی ماژادن از سیاره زهره به نامگذاری نقطه های موجود در این سیاره به نام زنان نامدار جهان پرداخته بود، حفره ای به قطر ۳۰ کیلومتر در طول جغرافیایی ۲۶/۵۵ و عرض جغرافیایی ۱۷/۴۵ را به پاس تلاش های علمی و خدماتش به نام او نامیدند.

اکنون نام آذر اندامی به عنوان تنها زن ایرانی در میان زنان مشهور جهان بر سیاره زهره می درخشد.

سمیه صیادی فر



پنج شنبه 30 دی 1389  1:48 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

سوزان جاسلین بل برنل

 

 

در 15 جولای 1943 در شهر بلفاست در ایرلند شمالی به دنیا آمد. او کاشف نوع جدیدی از ستاره به نام پالسار (ستاره تپنده) است و یکی از دانشمندان مطرح تاریخ فیزیک ستاره ‌ها به ‌شمار می‌آید.

پدرش معمار رصدخانه آرما بود که در حومه شهر قرار داشت و سوزان اغلب اوقات با او به رصدخانه می رفت. مصاحبت با کارکنان رصدخانه، سوزان را از همان کودکی شیفته اخترشناسی کرد. او پس از اتمام دبیرستان به دانشگاه گلاسکو رفت و اولین دختری بود که اجازه یافت در یک رشته علمی آموزش ببیند. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فیزیک از دانشگاه گلاسکو اخذ کرد و بعد از آن برای ادامه تحصیل به دانشگاه کمبریج رفت و مدرک دکترایش را از آنجا گرفت.

جاسلین بل در کمبریج، زیر نظر آنتونی هویش، ساخت رادیوتلسکوپ بزرگی را برای رصد اختروش ها آغاز کرد. ساخت این رادیوتلسکوپ که ارائه ای عظیم متشکل از 2 هزار آنتن دوقطبی در زمینی به مساحت تقریبی دو هکتار بود و در طول موج 7/3 متری کار می کرد، دو سال تمام طول کشید. در نهایت در ماه جولای 1967 کار رصد آسمان با این رادیوتلسکوپ جدید آغاز شد.

علائم رادیویی دریافت شده از اعماق آسمان توسط این رادیوتلسکوپ به کمک قلم های آغشته به مرکب بر روی کاغذهای ثبات متحرک مخصوصی ثبت می شد. جاسلین بل باید در هر هفته تقریباً یکصد متر نمودار ثبت شده بر روی کاغذ ثبات را به دقت تحلیل کند.

در یکی از شب های تابستان در ماه آگوست، جاسلین بل به یک سیگنال رادیویی عجیب برخورد کرد. تحلیل سیگنال نشان می داد که احتمالاً از یک منبع رادیویی چشمک زن در پهنه آسمان حاصل شده است. طی هفته های بعد نیز این منبع رادیویی اسرارآمیز همچنان به چشمک زدن خود ادامه داد. برای تحلیل دقیق تر این منبع به دستگاه ثباتی نیاز بود که کاغذ را با سرعت بسیار بیشتری عبور دهد. متأسفانه ساخت این دستگاه کمی طول کشید و منبع از حوزه دید آسمان محل خارج شد.

اواخر نوامبر بود که منبع دوباره از سوی دیگر آسمان پدیدار شد. رصد این منبع با سیستم ثبات جدید، بسیار شگفت انگیز بود. این منبع کیهانی اسرارآمیز تقریباً هر 3/1 ثانیه یک پالس منظم از خود گسیل می کرد. خبر این کشف حیرت انگیز، در میان اخترفیزیکدان ها غوغایی برپا کرد. به زودی مشخص شد که این منبع ناشناخته در واقع یک ستاره نوترونی در حال دوران است که در هربار چرخش خود، پرتوهایی را همانند یک فانوس دریایی عظیم در پهنه کیهان گسیل می کند.

 بدین ترتیب جاسلین بل اولین تپ اختر شناخته شده توسط انسان را صید کرده بود. از آن زمان تاکنون چند صد نمونه دیگر از این فرفره های کیهانی کشف شده اند که سریع ترین آنها در هر ثانیه هزار بار به دور خود می چرخد. رئیس این گروه تحقیقاتی این اکتشاف خانم بل را ادامه داد و موفق به دریافت جایزه نوبل شد.

اگرچه او سهمی از جایزه نوبل نبرد اما بعد از آن، جوایز و افتخارات فراوانی را به‌دست آورد. از جمله این جوایز، جوایز مهمی نظیر جایزه اوپنهایمر، جایزه انجمن سلطنتی نجوم، جایزه انجمن اخترشناسی امریکا و دکترای افتخاری دانشگاه هاروارد به جاسلین بل اهدا شد. او هم اکنون نیز در انواع طول موج ها، جست و جوی خود را در پهنه کیهان ادامه می دهد.



پنج شنبه 30 دی 1389  1:48 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

روزالین یالو

 

 

پنجمین زنی که برخلاف قانون اعطای جوایز نوبل به زنان، جایزه نوبل را دریافت کرد. زیرا با اختراع دستگاه RIA روشی برای اندازه‌گیری میزان داروهای مصرفی ابداع کرد. او در باره کشف خود ابراز می‌دارد : کار من کشف و توسعه رادیو ایمینیونوآسای یا RIA بود و این روشی است برای RIA دارد و مواد حیاتی در بدن.

با استفاده از ایزوتوپهای رادیواکتیو RIA می‌توان غلظت هزاران ماده را تعیین کرد. همانطور که هورمونها، آنزیمها، داروها، ویروسها و ویتامینها در نسبت‌های غیرقابل سنجش این کار را انجام می‌دهند RIA. اولین بار در سال ۱۹۵۹ برای اندازه‌گیری خون بیماران مبتلا به بیماری قند یا دیابتیک بکار گرفته شد. در حال حاضر تأثیرات RIA روی سایر هورمونهای بدن مورد مطالعه قرار گرفته است. در مراکز بانک خون نیز می‌توان برای تشخیص ویروس هپاتیت در خون اهداء کنندگان در جلوگیری از سرایت آلودگی از طریق خون از RIA استفاده کرد. با کمک RIA می‌توان دریافت که اهدا کننده خون چه مقدار دارو دریافت کرده و یا مقدار آنتی بیوتیک موجود در گزارش خون او چه مقدار است.

یکی از اعضای هیأت جایزه نوبل در مورد حساسیت تشخیص RIA اظهار می‌دارد : قدرت حساسیت RIA آن چنان است که می‌تواند به وجود نیم حبه قند پی ببرد که در دریاچه‌ای به پهنا و درازای ۱۰۰ کیلومتر و گودی ۱۰ متر حل شده باشد.

 RIA در آینده می‌تواند برای پژوهش بر روی بیماریهای عفونی تأثیر مهمی داشته باشد. زیرا این روش در فهمیدن علل اختلال نمود و هورمونها و راه معالجه آنها مؤثر خواهد بود.



پنج شنبه 30 دی 1389  1:48 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

ایرن ژولیو کوری

 

 

(۱۸۹۷۱۹۵۶ میلادی) فیزیک‌دان و شیمی‌دان فرانسوی به خاطر کشف رادیواکتیویتهٔ مصنوعی در سال ۱۹۲۵ جایزه نوبل شیمی را دریافت کرد.

ایرن کوری در پاریس به دنیا آمد و در همان شهر هم دیده از جهان فروبست. مادرش ماری کوری و پدرش پیئر کوری هر دو فیزیک‌دان برجسته‌ای بودند. ایرن در ۴ اکتبر ۱۹۲۶ با فردریک ژولیو که در انستیتو رادیوم زیر نظر ماری کوری کار می‌کرد ازدواج کرد. فردریک پسر هانری ژولیو از انقلابیون کمون پاریس بود.

در سال ۱۹۳۴ ایرن و فردریک توسط پرتو آلفا آلومینیوم را بمباران کردند و نشان دادند با این عمل هستهٔ آلومینیوم با انتشار یک نوترون به هستهٔ فسفر تبدیل می‌شود ولی فسفر به دست آمده رادیوکتیو بود و به انتشار پوزیترون ادامه می‌داد. آن‌ها در واقع رادیواکتیویته مصنوعی را کشف کرده بودند.

در سال ۱۹۳۵ زوج ژولیو-کوری به خاطر کشف رادیوکتیویته مصنوعی جایزه نوبل شیمی را دریافت کردند.

با قدرت گرفتن هیتلر در آلمان و فاشیست‌ها در ایتالیا جناح چپ در فرانسه قوی‌تر شد و در انتخابات ۱۹۳۶ با پیروزی جبههٔ خلق، لئون بلوم رئیس جمهور شد و از ایرن ژولیو کوری دعوت کرد پست وزارت آموزش و پرورش را بپذیرد و این نخستین باری بود که زنی به کابینهٔ فرانسه راه پیدا می‌کرد.

در سال ۱۹۴۶ زوج ژولیو-کوری برنامهٔ تشکیل مرکز انرژی اتمی را ارئه نمودند و دو سال بعد نخستین پیل اتمی فرانسه را به راه انداختند. اما در سال ۱۹۵۰ به دلیل آنچه تمایلات کمونیستی قلمداد شد، از این مرکز اخراج شدند و در ۱۹۵۴ که عضویت ایرن در انجمن شیمی‌دانان آمریکا پیشنهاد شد به دلیل همین تمایلات با آن مخالفت شد.

ایرن ژولیو کوری در ۱۷ مارس ۱۹۵۶ بر اثر سرطان خون که به دلیل مجاورت با پرتوهای رادیواکتیو به آن مبتلا شده بود درگذشت.

برگرفته از : ویکیپدیا



پنج شنبه 30 دی 1389  1:48 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

فرانسیس الیزابت فرن آلن

 

 

در سال ۱۹۳۲ متولد شد. این پژوهشگر آی‌بی‌ام اولین زنی است که مهم‌ترین جایزه رشته علم کامپیوتر به نام جایزه تورینگ را از انجمن ای‌سی‌ام دریافت کرد.

فرانسیس آلن از سال ۱۹۵۰ کارش را در زمینه کامپایلرها و بهینه ‌سازی برنامه‌ها آغاز کرد. نتیجه کار فرانسیس آلن ۷۴ ساله را می‌توان در سال‌های اخیر در قالب ساخت کامپیوترها و برنامه‌هایی دید که قادر به تحلیل آب‌وهوا، DNA و مسائل مربوط به گرم‌ شدن تدریجی زمین هستند.

آلن از اینکه برنامه‌هایش باعث شده‌اند به‌جای آزمایش بمب‌های اتمی واقعی، انفجار آنها را شبیه ‌سازی کند، خوشحال است. او به ‌واسطه همین طرح‌هایش توانست در سال ۲۰۰۶ جایزه معتبر تورینگ را که از آن به‌ عنوان نوبل کامپیوتر یاد می‌شود، از آن خود کند.

او با دریافت این جایزه، اولین و تنها زنی است که در تاریخ ۴۰ ساله این جایزه موفق به دریافت آن شده است. وی بعد از دریافت این جایزه اظهار کرد : امیدوارم این جایزه موقعیت ‌های بیشتری را برای زنان در عرصه علم، کامپیوتر و مهندسی ایجاد کند.



پنج شنبه 30 دی 1389  1:49 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

پردیس ثابتی

 

 

در سال ۱۳۵۳ در تهران زاده شده است. او از دو سالگی به همراه خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد.

وی دوره لیسانس را در «مؤسسه تکنولوژی ماساچوست»، ام.آی.تی، سپری کرد و پس از آن تحصیلات عالی خود را در دانشگاه آکسفورد ادامه داد. پردیس ثابتی تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد آمریکا نیز با نتیجه‌ای شگفت‌انگیز به پایان رساند : او سومین زن در طول تاریخ این دانشگاه بود که با معدل ۱۰۰ و مدارج کامل فارغ‌التحصیل شد.

پس از آن بود که دانشگاه هاروارد از او دعوت به همکاری کرد و اکنون پردیس ثابتی، با عنوان استادیار هاروارد، یکی از استادان جوان ایرانی‌تبار در این دانشگاه به شمار می‌رود و سرپرستی یک پژوهش مهم پزشکی، در باره تکامل انسانی، را در مرکز سامانه‌های زیست‌های تکاملی بر عهده دارد.

ثابتی به ‌دنبال درک روشنی از چگونگی تکامل ژنوم انسانی است و تیم همراهش در جریان مطالعاتی که نتایج آنها در شماره اخیر نشریه نیچر منتشر شده ‌است به طور مثال تغییراتی را در دی ان آ مردم آفریقای غربی شناسایی کرده‌است که به نظر می‌رسد با ابتلا به تب Lassa در ارتباط است. این محقق ایرانی-آمریکایی همچنین تغییراتی را در دو  ژن جمعیت آسیایی‌ها شناسایی کرده‌است که در شکل گیری غدد ریز مویی و غدد تولید کننده عرق بدن نقش دارد.

او می گوید : آنچه که من و محققان همراهم در Broad Institute دانشگاه MIT انجام دادیم در حقیقت ارایه روشی است که نشان می دهد چه عواملی در ژنوم انسانی مهم بوده و می توان روی آن کار کرد تا بسیاری از اسرار نهفته آن را رمز گشایی کنیم. وی در بخشی از تحقیقات خود در قالب تیمی از دانشمندان بین المللی با استفاده از این روش، ابزار ژنومیک مدرنی ارایه کرده است تا با استفاده از آن به کنکاش در زیست شناسی انگل مالاریا پرداخته تا آن را در مناطق مستعدی همچون آفریقا ریشه کن کند.

این محقق ایرانی افزود : هم اکنون یکی از مهمترین تمرکزهایمان کار بر روی ژنوم مالاریا و HIV است. به دنبال آن هستیم که با درک روشنی از آنها متوجه شویم چگونه می توان با اعمال تغییراتی در ژنوم انسانی تمامی افراد را در برابر بیماریهای مختلفی نظیر مالاریا مصون کرد. او می گوید : ما همواره از این نکته در تعجب و حیرت بوده ایم که چرا برخی از افراد به بیماری همچون مالاریا مبتلا می شوند اما برخی مصونیت دارند!

دکتر ثابتی طی سالهای اخیر تحقیقات وسیع و دامنه داری را در عرصه تکامل انسانی با همکاری اریک لندر از محققن سرشناس این عرصه در جهان آغاز کرده که نتیجه آن انعکاس گام به گام این دستاوردها در معتبرترین نشریان علمی و تحقیقاتی جهان از جمله نیچر و ساینس بوده است.

این محقق ایرانی مولف بیش از 20 عنوان مقاله تخصصی در این عرصه است. در عین حال از کارشناسان و متخصصان تاثیرگذار در عرصه تکامل انسانی و بیماریهای واگیردار محسوب می شود. وی یکی از سرشناس ترین محققان آمریکا در زمینه بررسی ژنوم مالاریا بوده و از بنیاد Gates Foundation Grant نیز بالغ بر 2 میلیون دلار بودجه تحقیقاتی دریافت کرده است.

پردیس ثابتی اخیرا نیز به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره نابغه جهان از سوی گروه بین المللی Creators Synectics معرفی شده‌است. این گروه بین المللی پردیس ثابتی را از محققان برجسته دانشگاه‌ های معتبری نظیر هاروارد، آکسفورد و ام آی تی را به عنوان چهره چهل و نهم معرفی کرده ‌است. شبکه خبری سی‌ان‌ان نیز در سال ۲۰۰۷، ثابتی را به عنوان «یکی از ۸ نوابغی که دنیای ما را متحول خواهند ساخت» عنوان کرده‌است.

پروفسور اریک لندر، عضو هیأت علمی دانشگاه‌های هاروارد و ام.آی.تی، نیز با تحسین «نگاه کنجکاو پردیس و پژوهش‌های علمی او» می‌گوید : «حتی امتیاز نابغه بودن هم اندکی از رفتار متین و فروتنانه پردیس نکاسته است.» دایان ویرث، از دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه هاروارد، نیز با تمجید از دستاورد علمی دکتر ثابتی می‌گوید : «پردیس سزاوار عنوانی است که او را در ردیف شایسته‌ترین سرآمدان علمی آغاز قرن بیست و یکم قرار داده است.»

خانم ثابتی در کارهای هنری نیز فعالیت دارد و در حاشیه‌های کارهای علمی خود به خوانندگی نیز می‌پردازد.



پنج شنبه 30 دی 1389  1:49 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

هیپاتیا

 

نخستین زن شناخته شده در جهان ریاضیات، هیپاتیای نامدار است که در سال 370 میلادی در شهر اسکندریه دیده به جهان گشود. پدر او تئون، ناشر و مفسر برجسته ریاضیات بود که خود به آموزش دخترش در رشته های فلسفه و ریاضیات یونان پرداخت. گمان می رود که هیپاتیا در نگارش تفسیری بر سینتاکسیس (یا المجسطی) بطلمیوس دستیار پدرش بوده، و نیز پدر را در تهیه متن تجدید نظر شده عناصر اثر اقلیدس یاری داده است. عناصر تقریبا اساس تمام نوشته های بعدی اقلیدس به شمار می آید.

گفته می شود که هیپاتیا خود تفسیرهایی بر مقاطع مخروطی آپولونیوس، سیناکیس بطمیوس، و حساب دیوفانتوس نگاشته بود. اما از هیچ یک از این نوشته ها اثری بر جای نمانده است. او نظریه های نوافلاطونی فلوطین و ایامبلیکوس را در موزه اسکندریه تدریس می کرد، و حدود سال 400 میلادی به ریاست مدرسه نوافلاطونی اسکندریه که مسیحیان بشدت با آن مخالف بودند، انتخاب شد. نامداران بسیاری در کلاس های تدریس این زن ریاضیدان شرکت می جستند و به دفاع از نظریات او می پرداختند.

زیبایی او، مایه دیگری برای شهرتش بود، و اینکه پیشنهادهای ازدواج بسیاری از خواستگارانش را رد می کرد، و ترجیح می داد خود را وقف فلسفه و ریاضیات کند. سینسیوس فیلسوف سیرنی به مقام اسقفی پتولمائیس رسیده بود و امروزه چندین نامه از او در دست است که همگی پر از تحسین و احترام نسبت به هیپاتیا هستند. در یکی از نامه ها از او درباره ساخت اسطرلاب و عمق یاب آب می پرسد و هیپاتیا در پاسخ، اختراع نوعی جهان نمای مسطح را به آگاهی وی می رساند.

بر سر حکومت اسکندریه بین اورستس، فرمانروای رومی و اسقف اعظم اسکندریه به نام سیریل قدیس، نزاعی بود. تاریخ نویس مسیحی آن دوره به نام سقراط اسکولاستیکوس درباره هیپاتیا می نویسد : «او از چنان اعتماد به نفس و بلند طبعی برخاسته از ذهنی پر مایه و مصفا برخوردار بود که غالبا در اجتماعاتی با حضور بزرگان شرکت می جست، بی آنکه هرگز میان جمع مردانی که به تمجید از حوزه تحت سرپرستی او می پرداختند (حوزه ای که شهرت و احترام جهانی برایش آورده بود) خود را ببازد و در پس نام مردان قرار گیرد.»

هیپاتیا حتی قربانی حسادت سیاسی نیز شد، چیزی که در آن دوران بسیار رایج بود. به خاطر دیدارها و گفتگوهای مکرری که با اورستس داشت، به افترا میان توده عوام مسیحی شایع شد که تحت تاثیر او، اورستس از آشتی با سیریل خودداری کرده است. بدین ترتیب، عده ای از آنان، که رهبرشان مردی بود به نام پیتر، با خشم و تعصب تحریک شده ای به توطئه علیه وی پرداختند و هنگامی که به خانه برمی گشت او را از کالسکه اش بیرون کشیدند و به کلیسایی به نام سزارئوم بردند. در آن محل، زن دانشمند را برهنه نمودند و پوست از تنش کندند. آنگاه بدنش را به محلی به نام سینارون بردند و در آنجا سوزاندند. ریاضیات پرسابقه و شکوهمند اسکندریه، با مرگ هیپاتیا در سال 415 گام به دوران افول خود نهاد.

نوشتۀ : گری. جی. تی

ترجمۀ : یحیی نقاش صبحی

منبع : مجله دانشمند

برگرفته از : وب سایت علوم پایه

 



پنج شنبه 30 دی 1389  1:51 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

مری سوفی ژرمن

 

 

در اول آوریل ۱۷۷۶ در پاریس متولد شد. او در سن ۱۳ سالگی علاقه فراوانی به ریاضیات پیدا کرد. این علاقه و شور نوجوانی او را تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین ریاضیدانان کرد. وی در طول زندگی چندین ساله‌اش تحقیقات فراوانی را در علم هندسه و تئوری اعداد انجام داد. البته زمان زیادی به طول انجامید که وی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ریاضیدانان مطرح شود.

ژرمن علاقه فراوانی به تعلیمات و آموزه‌های ژوزف لویی لاگرانژ داشت به ‌طوری که مقالاتش را با نام یکی از شاگردان لاگرانژ ارائه می‌داد. بعدها این مقالات به شدت مورد تحسین لاگرانژ قرار گرفت.

سوفی به دلیل زن بودنش از ثبت ‌نام در دانشگاه معروف اکول پلی‌تکنیک فرانسه منع شد. اما در نهایت وارد آکادمی علوم فرانسه شد و توانست به‌ خاطر نظریه ریاضی کشسانی جایزه‌ای را در آنجا از آن خود کند.

کارل گوس تحت تاثیر کار سوفی قرار گرفته بود به ‌طوری که موجب شد تا به دانشگاه کوتینگن پیشنهاد دهد که کرسی استادی افتخاری دانشکده را به ژرمن تقدیم کنند. اما سوفی در همان سال‌ها به سرطان مبتلا شد و قبل از اخذ دکتری در سال ۱۸۳۱ در سن ۵۵ سالگی درگذشت.



پنج شنبه 30 دی 1389  1:51 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

امیلی دوشاتله

 

در سال 1706 در فرانسه چشم به جهان گشود و بعدها از او به عنوان دانشمند و ریاضیدان بزرگ یاد شد. پدر امیلی از بی دست و پایی دخترش در عذاب بود بنابراین به فکر افتاده بود او را با مهارت های اسب سواری آشنا کند و چون از ازدواج دخترش با توجه به ظاهرش تردید داشت، علاقمند بود تا امیلی به تحصیلات رو بیاورد. تنها فرصت تحصیل در آن زمان برای دختران یادگیری در مدرسه مذهبی دخترانه بود. ادامه تحصیل امیلی سه علت داشت :

١) به علت اینکه در یک خانواده اشرافی بود و می توانست به مدرسه برود و از معلمان سرخانه استفاده کند.

٢) نبوغ امیلی، او در 12 سالگی ایتالیایی و لاتین را می دانست و در 15 سالگی به زبان فرانسه کتاب ترجمه می کرد.

٣) نگرش و تفکر پدر امیلی بود. پدر امیلی به این نتیجه رسیده بود که او هرگز نمی تواند ازدواج کند و مشتاق بود که آموزش مفاهیم پیچیده بتواند زندگی بدون شوهر او را جبران کند.

پس از گذر سالها امیلی یک سوارکار زبده و یک پژوهشگر مشهور شد و بر خلاف انتظار پدرش در 18 سالگی با مرد مسنی که با او تفاهم کامل داشت ازدواج کرد . امیلی بیشتر وقت خود را در خانه یا مهمانی ها یا قمارخانه ها سپری می کرد. با اینکه امیلی در زندگی اجتماعی خود خیلی فعال بود اما هرگز از مطالعه ریاضی غفلت نکرد و تعصبات اجتماعی اجازه نداد تا او هرگز از یادگیری ریاضی و علوم باز دارد. مثلا وقتی از حضور امیلی در یکی از محافل دانشمندان و ریاضیدانان خودداری می شد، او فورا به منزل بازمی گشت و با پوشیدن لباس مردانه در مجلس حضور می یافت.
امیلی در تمام مدت تعدادی کار عملی انجام داد. وقتی نتوانست کتاب علوم مناسبی برای پسرش بیابد، تصمیم گرفت خودش کتاب علومی برای او بنویسد و کتاب مبانی فیزیک در شرح روش علمی لایب نیتز نوشت. امیلی دوشاتله فقط یک کتاب غیر علمی گفتار در باب شادی نوشت که مجموعه ای از نوشته های او درباره خوشبختی و فلسفه اخلاق است. آکادمی علوم در سال 1738 جایزه ای به مقاله «ماهیت آتش» او اهدا کرد.

زمانی که در سیره اقامت داشت او به مطالعه مفهوم جدید روش علمی نیوتن روی آورد. آخرین کار امیلی در آن زمان موضوع نور شناسی بود. شخصیت دوگانه امیلی از او انسان عجیبی ساخته بود، یک نقش زن بازیگوش و شوخ طبع و مهمان باز با لباس های زیبا همراه با رقص، قمار، عشوه گری و دیگری دانشمندی جدید که به تحقیقات مهم علاقه داشت و آثار مهمی را به چاپ رساند. در پاریس امیلی اصول ریاضی نیوتن را به فرانسه ترجمه کرد و در همان زمان دختر کوچکش به دنیا آمد که سه ماه بعد به علت دستپاچه شدن امیلی در زمان به دنیا آمدن دخترش موجب شد او و نوزادش در سال 1749 چشم از جهان فرو ببندد. شوق زندگی و شوق یادگیری در زندگی دوگانه امیلی با لقب زیبای «ونوس-نیوتن» از طرف فردریک دوم، پادشاه پروس فضای بیشتری پیدا می کند.



پنج شنبه 30 دی 1389  1:51 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

مری فیرفکس سامرویل

 

 

در بیست و ششم دسامبر سال 1780 در شهر جدبری اسکاتلند به دنیا آمد. پدرش دریادار بود و تبعا مدت های طولانی دور از خانه و خانواده به سر می برد. مادرش خواندن را به او آموخت، با این حال تا ده سالگی مدرسه ای نرفته بود، تا آنکه پدر یکباره دریافت دخترش را یک «وحشی» بی سواد بار آورده است. بدین ترتیب، او را روانۀ مدرسۀ دخترانۀ سطح بالایی در ماسلبری کرد. یک سال حضور پر رنج و بی ثمر ماری در آنجا، تنها تحصیل رسمی او برای همیشه بود.

مری چند سال بعد با علم حساب آشنا شد، اما خانواده اش او را از ادامه هر گونه آموزشی باز داشتند. یکی از عمه هایش با خشم بسیار مری را به باد تمسخر گرفت و گفت : «من تعجب می کنم چرا اجازه می دهید مری وقت خود را با خواندن کتاب تلف کند. اگر مرد بود شاید بیشتر از این ها خیاطی می کرد!» روزی در یک میهمانی، مری مجلۀ معمولی ای را سرسری ورق می زد، او در این باره می گوید : در صفحات آخر مجله چیزی را دیدم که به طور ساده برای من یک پرسش حساب به شمار می آمد، اما با ورق زدن مجله، از دیدن سطوری که در آنها اعداد و حروف به هم آمیخته بودند و بیشتر از همه x و y دیده می شدند شگفت زده شدم و پرسیدم : «این ها چیستند؟» دوشیزه اوگل وی در پاسخم گفت : «اوه، این نوعی حساب است که به آن جبر می گویند، اما من نمی توانم دربارۀ آن هیچ توضیحی به تو بدهم.» و ما دربارۀ چیزهای دیگر به گفتگو پرداختیم. در راه خانه من به این فکر می کردم که معنی جبر را در کدام یک از کتاب هایم می توانم پیدا کنم؟

اما هیچ یک از کتاب های موجود در خانه پاسخ مری را ندادند. بر حسب اتفاق شنید که کتاب عناصر اقلیدس یک کتاب مهم دربارۀ پرسپکتیو و مکانیک است. و آنگاه با مشکل پیدا کردن نسخه ای از آن رو به رو شد. برای یک دختر جوان چندان آسان نبود که به فروشگاهی برود و آن کتاب را بخواهد. باز هم برحسب تصادف، معلم سرخانۀ برادر کوچکترش از علاقه مری به کتاب اقلیدس آگاه شد و تا آنجا که می توانست هرچند اندک، او را در مطالعۀ عناصر کمک کرد.

مادر مری از چنین علاقۀ نامتناسبی که دخترش داشت مورد استهزاء واقع می شد و مانند سرگذشت سوفی ژرمن، از اتاق خواب مری نیز شمعدانها را بیرون می بردند تا دختر از مطالعه باز بماند. اما پیش از آنکه اتاقش در تاریکی اجباری فرو برود، ماری شش فصل از کتاب عناصر را مطالعه کرده بود و «اکنون می بایست فقط به حافظه ام تکیه می کردم. از آغاز فصل اول شروع می کردم و تا آنجا که خوانده بودم همه را در ذهن خود مجسم می کردم. پدرم در مدت کوتاهی که به خانه برگشته بود به ترتیبی دریافت که من در چه حال و هوایی به سر می برم، و به مادرم گفت: باید کار را در همین جا فیصله بدهیم، وگرنه در همین روزهاست که باید مری را در دیوانه خانه ببینم.»

در 24 سالگی با پسرعمویش ساموئل گریگ ازدواج کرد، اما سه سال بعد ساموئل درگذشت. از او یک پسر و مقدار کافی پول برجای ماند و با پولی که مری به ارث برده بود می توانست آن گونه که دلخواهش بود به مطالعه بپردازد. مری در مقابل حل یک مسالۀ مطرح شده در یک مجلۀ ریاضی معروف جایزه ای هم برد. این جایزه نشان نقره ای بود که نام مری روی آن حک شده بود. در سن 32 سالگی با پسرعموی دیگرش به نام دکتر ویلیام سامرویل ازدواج کرد. وی مشوق و حامی جدی مری در مطالعاتش بود. آنها در لندن اقامت داشتند و برای ملاقات دانشمندان زیادی به پاریس می رفتند. مری مقالات چندی دربارۀ فیزیک تجربی منتشر کرد که همگی مورد تحسین واقع شدند. طرفدارانش عزم و هنر او را در آمیختن زندگی خانوادگی با مطالعات علمی می ستودند.

دوستان و همکاران علمی اش او را به ترجمۀ رسالۀ با ارزش لاپلاس به نام مکانیک سماوی ترغیب کردند و ترجمۀ وی تحت عنوان «مکانیسم سماوات» در سال 1831 هنگامی که به مرز 51 سالگی رسیده بود از زیر چاپ درآمد. برخلاف انتظارش، کتاب محبوبیت فوق العاده ای یافت. بارها و بارها تجدید چاپ شد و مدت یک قرن به عنوان کتاب درسی در ریاضیات نجومی تدریس می شد. مری سامرویل با ترجمۀ خود، اثر مشکل و فراموش شدۀ لاپلاس را وضوحی دیگر بخشیده بود. وی با این کار اعتبار یک مفسر علمی کارآمد را برای خود بدست آورد. پیشگفتار ریاضی او بر ترجمۀ کتاب، جداگانه و با عنوان «پیشگفتاری بر مکانیسم سماوات» تجدید چاپ شد و به مدت یک قرن به عنوان اثری ارزشمند مطرح بود.

جامعه های علمی زیادی این زن ریاضیدان را به عضویت خود انتخاب کردند و «انجمن سلطنتی» تندیس بالا تنۀ او را در سالن خود قرار داد. اما خود وی موفق به دیدن آن نشد، چرا که زنان اجازۀ ورود به انجمن سلطنتی را نداشتند!

مری سامرویل بقیۀ عمرش را، که عمدتا در ایتالیا سپری شد، صرف نوشتن شرح و تفسیرهای علمی کرد که از سطح بسیار بالایی برخوردار بودند. رسالۀ او به نام پیوستگی علوم فیزیکی که برای اولین بار در سال 1834 از زیر چاپ درآمد، 9 بار دیگر تجدید چاپ شد و مورد ستایش فراوان «جیمز کلرک ماکسول» قرار گرفت. بحثی که او دربارۀ سیارۀ فرضی مزاحم اورانوس پیش کشیده بود رهنمودی شد برای «جان کاوچ ادمز» در محاسبه موقعیت فضایی نپتون. دو مورد از کتاب های مری مورد انتقاد اعضای مجلس نمایندگان قرار گرفت. و متنی که دربارۀ جغرافیای فیزیکی نوشته بود از طرف کلیسای یورک کاتدرال مورد حمله قرار گرفت، چراکه او زمین شناسان را بیشتر از کشیشان مورد حمایت خود قرار داده بود. اما به هر حال جغرافیای فیزیکی بارها و بارها تجدید چاپ شد.

در سال 1869 اثر بزرگ و مفصل او علوم مولکولی و میکروسکوپی به چاپ رسید. مری در زمان انتشار این کتاب به مرز 89 سالگی رسیده بود و در این سن و سال اندیشۀ تجدید نظر و آماده سازی کتاب برای چاپ دوم را در سر می پروراند. او یکی از دوستان داروین بود، اما اصرار بر آن نیز داشت که بوی هیچ گونه داروین گرایی از آثارش به مشام نرسد. در سال های آخر زندگی خاطرات دلپذیرش را نوشت که پس از مرگ وی به چاپ رسید. دست نوشتۀ رساله اش دربارۀ تفاضل های متناهی را که از چهل سال پیش شروع کرده بود مورد تجدید نظر قرار داد، و در روز مرگش مشغول مطالعۀ اعداد چهارتایی بود.

مری سامرویل سرانجام در بیست و نهم نوامبر 1872، یک ماه پیش از رسیدن به نودومین روز تولدش، درگذشت. دوستان دانشمندش تقاضای دفن او در گورستان وست مینستر را داشتند، اما این تقاضا از طرف اخترشناس انجمن سلطنتی به نام «جرج بیدل ایری» رد شد. این ستاره شناس، سال ها پیش از مرگ مری سامرویل به خاطر برخورد غیرعلمی اش در برابر محاسبۀ موقعیت سیارۀ نپتون توسط جان کاوچ ادمز، مورد تمسخر عموم قرار گرفته بود و به سبب نقشی که سیارۀ فرضی مزاحم عنوان شده از طرف مری سامرویل در محاسبات جان ادمز داشت، کدورتی دایمی بین او و این زن دانشمند به وجود آمده بود. به سبب کینۀ شدید پس از مرگ سامرویل نیز پیشنهاد دفن او را در گورستان وست مینستر را رد کرد. بعدها به افتخار این زن ریاضیدان کالج سامرویل در آکسفورد تاسیس شد.

نوشتۀ : گری. جی. تی

ترجمۀ : یحیی نقاش صبحی

منبع : مجلۀ دانشمند

برگرفته از : وب سایت علوم پایه



پنج شنبه 30 دی 1389  1:52 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

امی نوتر

 

 

به قول آن لندرز، بهترین پند به بشر این است که «مشکل را قسمت بی ارزش زندگی به حساب آورید و هنگامی که رخ داد، رو در روی آن بایستید و بگویید : من از تو قویترم و نمی توانی من را شکست بدهی» اگرچه این اظهارات، سال ها پس از مرگ امی نوتر بیان شد، اما همین پند کوچک خردورزانه را می توان به این ریاضی دان بزرگ نسبت داد.

امی نوتر اولین فرزند از چهار فرزند ماکس نوتر (ریاضی دان مشهور آلمانی که نقش مهمی در پیشرفت نظریه ی توابع جبری داشت) است. دوران کودکی امی، شاد و در کمال آرامش گذشت. امی به مدت هشت سال در مدرسه ی عالی دخترانه ی ارلانگن حضور یافت. او به یادگیری زبان های خارجی علاقه مند بود، و با وجود لکنت زبان کم و چشمان نزدیک بین، مانعی نمی دید تا در زبان های فرانسه و انگلیسی به مهارت دست یابد.

در سال 1898 شورای آموزشی دانشگاه ارلانگن تصریح کرد که اجازه ی ورود زنان به دانشگاه اکیدا" ممنوع است. به هر حال در سال 1900، دانشگاه تبصره ای به تصویب رسانید که طبق آن، امی اجازه می یافت در سخنرانی ها و درس های دانشگاه حضور یابد. او در 14 جولای 1903 در امتحانات تعیین سطح پیشرفته ی (امتحانات صلاحیت ورود به دانشگاه) کالج سلطنتی نورنبرگ پذیرفته شد. سپس به مدت یک نیم سال تحصیلی در دانشگاه گوتینگن ثبت نام کرد و در سال 1904 وقتی به طور رسمی ادامه ی تحصیل زنان در دانشگاه امکان پذیر شد، به دانشگاه ارلانگن باز گشت و با همکاری پل گوردون، ریاضی دان صاحب نام و دوست خانوادگی، پایان نامه ی دکترای خود را در سال 1907 به پایان رسانید.

او در سال 1908 به عضویت سازمان ایتالیایی ریاضی دانان پالرمو و در سال 1909 به عضویت انجمن ریاضی دانان آلمانی در آمد. امی در سال 1916 به گوتینگن، مرکز مهم ریاضیات آلمان و شاید سراسر اروپا، عزیمت کرد. او از طرف دیوید هیلبرت، عضو برجسته ی دانشکده ی ریاضی، مورد استقبال قرار گرفت. او در این زمان، شش مقاله ی پژوهشی در زمینه ی ریاضی انتشار داد.
بعد از سال 1919، انعطاف پذیری قوانین آموزشی بیش تر شد، و امی توانست به طور غیر رسمی، کرسی دستیاری استادی دانشگاه را به دست آورد و رسما" جبر تدریس کند. شیوه ی تدریس امی تاثیر زیادی بر دانشجویان داشت، که بعدها بیش تر آن ها در ریاضیات، صاحب نام و شهرت شدند. دانشجویان برجسته اش که جذب بیش تر کشور های اروپایی شده بودند، «پسران نوتر» نامیده می شدند.
امی تمام زمستان 29-1928 را به عنوان استاد مهمان در مسکو گذراند و در آن جا به تدریس یک دوره ی جبر مجرد و برگزاری سمینار هندسه ی جبری مشغول شد. سال 1932 سال سرشار از موفقیت برای امی در آلمان بود. او در این سال، جایزه ی یادبود آلفرد آکرمن تیوبنر را برای پیشبرد دانش ریاضی دریافت کرد. این جایزه که در راستای فعالیت های علمی امی به او اعطا شد، معادل 120 دلار ارزش داشت.
در سال 1933 بسیاری از ریاضی دانان و دانشمندان مشهور، از جمله نوتر، ناگزیر شدند آلمان را ترک کنند و به آمریکا پناهنده شوند. امی در سال 1935 برای برداشتن یک غده، تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعد از عمل به مدت سه روز بهبودی کامل یافت، اما در روز چهارم و در تاریخ 14 آوریل 1935 در گذشت.
اگرچه امی نوتر در آلمان، تا زمان مرگش، به عنوان ریاضی دانی بزرگ شناخته نشد، اما دنیای علم پس از مرگش به اهمیت کار او پی برد. به راستی دنیای وسیع جبر، شدیدا" تحت تاثیر روش های او تغییر کرد. در سال 1958 دانشگاه ارلانگن به مناسبت بزرگداشت پنجاهمین سال اخذ دکترای امی، تجدید دیداری را با بسیاری از دانشجویانش با موضوع «تاثیر امی بر ریاضیات عصر» برگزار کرد. در سال 1960 شهر ارلانگن، نام یکی از خیابان های خود را با نام نوتر نام گذاری کرد. در سال 1982 تندیس یادبود نوتر در موسسه ی ریاضی دانشگاه ارلانگن به افتخار او پرده برداری شد و انجمن ریاضی آمریکا به مناسبت یکصدمین سالگرد تولد امی، کنفرانسی به پاس خدمات او برگزار کرد.



پنج شنبه 30 دی 1389  1:52 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان زن

ماریا گایتانا آنیزی (ماریا اگنسی)

 

 

 

در سال ۱۷۱۸ در میلان متولد شد. و در ۵ سالگی به زبان فرانسه و ایتالیایی اصیل تسلط داشت. زنان ایتالیایی قرن ۱۸، اغلب در شرایط بسیار طاقت فرسا در مدارس ویژه دختران آموزش می دیدند، آموزش آنها معمولا از ۵ سالگی تا زمانی که مقدمات ازدواجشان فراهم شود ادامه داشت. که علاوه بر خواندن شامل خیاطی و مهارت های اجتماعی می شد. ماریا در ۹ سالگی به زبان های یونانی، عربی، اسپانیایی و زبان های دیگر مسلط بود و با همان سن کم رساله ای شبیه نوشته های هوراس نویسنده رومی، در دفاع از آموزش عالی زنان به زبان لاتین نوشت.

زبان لاتین، زبان علمی دانشمندان و دانشجویان آن زمان بود. ماریا تقریبا ۲۰۰ مقاله در باب قضایای فلسفی در سال ۱۸۳۸ منتشر کرد. در سال ۱۷۳۲ بعد از اینکه مادرش هنگام زایمان هشتمین فرزند خود چشم از جهان فرو بست به خانه داری و آموزش برادران کوچکش روی آورد. در سال ۱۷۴۸ کتاب دو جلدی قواعد تحلیلی ماریا گایتانا به چاپ رسید.

کخ در این کتاب اطلاعات گوناگون حساب دیفرانسیل و انتگرال را با یکدیگر ادغام کرد و آنها را بطور جامع تشریح کرد که یکصد سال در سراسر اروپا به عنوان کتاب درسی استفاده می شد. قبل از انتشار این کتاب ماریا به عضویت آکادمی علوم بولونیا و جامعه دانشمندان برگزیده شد. پاپ، جواهراتش را برای او ارسال کرد و مهم تر از آن او را به عنوان استادی دانشگاه بولونیا در ۵ اکتبر ۱۷۵۲ برگزید.

ساز مرگ پدر در سال ۱۷۵۲ زندگی او ناگهان سمت و سوی جدیدی یافت به تدریج از مطالعات علمی و ریاضی دست کشید و خود را وقف تعالیم مذهبی و کارهای اجتماعی کرد. برای نگهداری فقرا و بیماران منطقه خود آپارتمانی را اجاره کرد و برای کمک به چهار مستمند و حمایت آنها در سال ۱۷۵۹ جواهراتش از جمله هدایای ملکه اتریش را فروخت. از سال ۱۷۸۳ مسئول آسایشگاه زنان شد و باقی عمر را در آنجا سپری کرد و سرانجام در ۹ ژانویه ۱۷۹۹ چشم از جهان فروبست و به درخواست خودش او را در میان فقرا در قبرستان تهی دستان دفن کردند.

برگرفته از : مجله اینترنتی زن روز



پنج شنبه 30 دی 1389  1:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها