0

تمام دانشمندان ریاضی

 
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

یاکوب برنولی

 

وقتی که دانش آموزان دبیرستانی در حال سر و کله زدن با محاسبات دیفرانسیل و انتگرال هستند، زمانی که مهندسان، میزان تحمل بار ساختمان های خود را حساب می کنند یا موقعی که بازیکنان قهار «سیستم» بازی خود را برای برد حتمی خویش در نظر می گیرند، همه و همه، از یک ابزار محاسبه ای استفاده می کنند که یک ریاضیدان سوئیسی به نام یاکوب برنولی (ژاکوب برنولی) آنرا با یاری برادرش یوهان، کشف، یا به عبارتی تکمیل کرد.

یاکوب برنولی که در ششم ژانویه سال ۱۶۵۴میلادی، در شهر بال کشور سوئیس به دنیا آمد و امروزه تقریبا ۳۰۰ سال از تاریخ فوت او می گذرد، ابتدا به تحصیل در رشته های الهیات و فلسفه پرداخت. اما علاقه واقعی او، که پدرش، یکی از بازرگانان معروف ادویه در شهر بال، موفق نشد او را از پرداختن به آن بازدارد، علوم ریاضیات و نجوم بود. یاکوب اسرار این علوم را بیشتر با تلاش خود یاد گرفت. او در عین حال برادر جوان ترش یوهان که ۱۲ سال از او کوچکتر بود را نیز با اسرار این درک علمی آشنا ساخت.

برنولی پس از پایان دوره تحصیلی خود در رشته الهیات، به عنوان معلم سرخانه در ژنو آغاز به کار کرد. او طی این دوره، گذارش به کشورهای فرانسه، هلند و انگلیس افتاد و در همه جا، در تلاش تماس با سران و دانشمندان علوم طبیعی بود. او از جمله موفق به دیدار شاگرد رنه دکارت فیلسوف فرانسوی، یعنی پژوهشگر انگلیسی روبرت بویل شد، که در زمینه خواص گازها به مطالعه مشغول بود. برنولی، پس از بازگشتش به سوئیس از سال ۱۶۸۳در دانشکده بال به تدریس علم مکانیک پرداخت. ۴ سال پس از آن، او در همین دانشگاه پروفسور رشته ریاضیات شد.

 «Acta Eruditorum» از طریق مطالعه نشریه تخصصی که در شهر لایپزیگ چاپ می شد، برای نخستین بار توجه برادران برنولی، به طرح های ریاضیدان آلمانی گوتفرید ویلهلم لایب نیتز درباره محاسبات دیفرانسیل و انتگرال جلب شد. این دو برادر مطالعات خود را در این زمینه تشدید کردند، تا این تئوری جدید را درک کنند و آنها با سیستماتیزه و تکمیل نمودن آن، این روش محاسبه را قابل تدریس و قابل فهم نمودند. لایب نیتز در نامه نگاری های خود با آنها، بارها از این زحمات برادران برنولی قدردانی کرده است. اما متاسفانه روابط بین دو برادر رو به وخامت گذاشت. یوهان برای رسیدن به سمت پروفسور ریاضیات دانشگاه بال، با برادرش به رقابت پرداخت و یاکوب برادر جوان تر خود را به سطحی بودن متهم ساخت. اطرافیان آنها، شاهد بودند که این مناقشات، اغلب لحنی نفرت برانگیز به خود می گرفتند.

پس از درگذشت یاکوب برنولی در سال ۱۷۱۳میلادی اثری از او انتشار یافت با عنوان «علم محاسبه احتمالات» که حاصل تلاش های او در آخرین سال حیاتش بود و به توضیح حساب احتمالات می پرداخت. در این اثر، برنولی برای نخستین بار در تاریخ علم ریاضیات، قانون اعداد بزرگ را مطرح می سازد، که اساس محاسبات آمار و ارقام است. این امر برای کسانی که تاس بازی می کنند بدین معناست که هر چه شمار تاس های ریخته شده بیشتر باشد، به همان نسبت نیز احتمال آن افزون تر می شود که عدد ۶ ریخته شود. اما احتمال آمدن اعداد دیگر نیز به همین میزان افزایش می یابد.

برنولی با جابه جایی و تغییر و تحولی که در محاسبات خود انجام داد ابزاری به وجود آورد که اگرچه قادر نیست به پیشگویی تک تک رفتارهای انسانی بپردازد اما، در محاسبات کلی این امکان را به دست می دهد که وقوع منطقی اتفاقات، قابل تخمین باشد. برنولی به کسانی که در این دنیا با ورق یا رولت، بنده سیستم بازی خود هستند، اندرز روشنی می دهد به این صورت که «این کاملاً مسلم است که یک فرمول ریاضی نمی تواند قادر باشد، برای ما آینده را مشخص نماید و کسانی که به چنین امری معتقدند، در گذشته به جادوگری اعتقاد داشتند.»


چهارشنبه 29 دی 1389  4:02 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

ابوالعباس فضل بن حاتم نیریزی

 

ابوالعباس فضل بن حاتم نیریزی در نیمه دوم قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری می زیسته . او در نیریز ، شهری کوچک در جنوب شیراز فعلی متولد گردید . در زمان خلافت متوکل سال 891 میلادی هنگامی بود که وی در شورشهایی علیه خلیفه شرکت کرد .
پس از سقوط متوکل در اثر شورشهای مردمی و همچنین پس از خلافت معتمد ، معتضد به خلافت رسید . معتضد اصلاحات در مدیریت کشور و مسائل مالی در راس کارهای خود قرارداد . نیریزی در راستای کارهای خلیفه ، فعالیتهای گسترده ای در دوران خلافت ده ساله او انجام داد و کمک زیادی برای خلیفه بود او حتی بعضی از تالیفات خود را بنام او و وزرای او نوشته ، از جمله رساله " فی احدااث الجبر " و کتاب معرفته الات برای قاسم این عبیدالله بن موسی وزیر معتضد نوشته است .
مسلم است که قسمت فعال دوران زندگی او بخصوص فعالیتهای علمی و تحقیقی او در بغداد بوده است . لبن ندیم وقایع نگار قرن دهم میلادی فضل را یک منجم و ستاره شناس متبحر میداند . او شاهد این ادعای خود را کتاب مجسطی بطلمیوس می داند که فضل دو کتاب راجع به آن نوشته است .همچنین دو  کتاب دیگر او مربوط به علم نجوم و رصد خانه است . ابن قبطی بیشتر تحقیقات فضل را در زمینه هندسه میداند . ابن نونس ستاره شناس مصری نیز فضل را عالم و مبتکر علم هندسه دانسته است . ابوریحان بیرونی در چندین موضع از فضل نام برده و در بسیاری از موارد به آرا او استناد کرده است مثلا در کتاب " قانون مسعودی " و " اثارالباقیه " و " رساله افراد واقال فی امر اطلا "
حکیم عمر خیام در رساله مودرات از فضل یاد کرده و دستاوردهای او را ستناد کرده است کما الدین فارسی ریاضیدان و نورشناس معروف ایرانی در کتاب " تنقیح المناظر " از کارهای فضل نام برده است .
کما الدین فارسی روایتی دارد که در زمان المعتضد خلیفه عباسی قوس و قزحی دیده شده که طبقه تیره رنگ و سیاهی در آن دیده می شد . این موضوع باعث وحشت خلیفه و وزرایش شد . به فضل رجوع کردند . وی به طریق علمی برای آنها توضیح داد که علت این موضوع این است که خورشد از زوایای مختلف به قطرات معلق در هوا می تابد انعکاس و تقاطع مضاعف که نور را درقطره آب تجزیه میکند باعث می شود که رنگ آبی که یکی از رنگهای تجزیه شده است به طور مضاعف روی هم قرار گیرد و در نتیجه به صورت تیره رنگ دیده شود و هیچ ارتباط به بد شومی ندارد . این تشخیص در ان زمان با عدم امکانات نوعی اختراع بحساب می آید .
خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب شکل القطاع از فضل نام برده و معتقد است که فضل از جمله ریاضیدانان بوده است. بزرگان و اندیشمندان اروپائی درباره فضل نوشته اند . از جمله سارتن مینویسد که اولین بار اصطلاح ظل معکوس را که معادل
TAN است بوسیله فضل کشف شده است ولی شواهدی در دست است که قبل از فضل نیز شخصی بنام حبش حاسب این اصطلاح را به کاربرده است .
تالیفات فضل نیریزی :
1 - شرح کتاب اصول اقلیدس
2 - رساله فی بیان
3 - تفسیر کتاب المجسطی
4 - زیج کبیر
5 - زیج صغیر
6 - اسطرلاب کروی
7 - کتاب ظاهرات الفلک
8 - معرفه الات
9 - رساله فی احداث الجو
10 - مقاله فی حوادث القرانات
11 - فی تخطیط ساعات زمانیه
12 - رساله فی سمت القبله
13 - تفسیر کتاب الاربعه بطلمیوس
شرحی مختصر بر برخی آثار نیریزی :
1 - الفصل فی تخطیط ساعات زمانیه : کتاب نیریزی درباره رسم خطوط بر روی صفحه ساعتهای خورشیدی برای هر عرض جغرافیائی خاص . از این کتاب تنها یک  نسخه موجود است .
2 - اسطرلاب کروی : این کتاب درباره گونه ای از اسطرلاب نوشته شده و از چهار فصل تشکیل شده است به عقیده جرج سارتن در کتاب مقدمه ای برتاریخ علم این کتاب مهمترین تالیف مسلمانان درباره اسطرلاب کروی است ، دانشمندان آلمان " ریمان " درباره این کتاب تحقیق مفصلی انجام داده است .
3 - مقاله فی حوادث القرانات : این کتاب که به نام خلیفه " المکتفی باالله " ( 263 تا 259 ) نوشته شده ، در موضوع ستاره بینی میباشد .
4 - شرح نیریزی بر اصول اقلیدس : مهمترین اثر ریاضی یونان اصول اقلیدس است که حدود 300 سال پیش از میلاد در 13 مقاله تالیف شد اقلیدس در این اثر مباحث هندسه مسطحه مقدماتی ، تناسب ، اعداد ، مقادیر گنگ و هندسه فضائی را به شیوه منسجم عرضه میکند او درآغاز کتاب تعریفها و اصول متعارفی و اصول موضوع را آورده و سپس قضیه ها و ترسیمهائی در ترتیب منطقی عرضه میکند . این کتاب بر تاریخ ریاضیات تا قرن 19 میلادی تاثیر عظیمی گذاشته است هرچند که اقلیدس اصول را به عنوان متنی برای استفاده همکارانش و نه بعنوان کتاب بررسی هندسه تالیف کرد. برخی از مباحث اصول ، دشوار یا مبهم هستند . نیریزی یکی از نخستین ریاضیدانان دوره اسلامی بود که شرحی بر دست کم ده مقاله نخست این اثر نوشت بخش اعظم شرح نیریزی بر 6 مقاله نخست اصول بصورت نسخه عربی موجود است . در مورد شرح نیریزی بر مقاله دوم اصول راجع به نظریه مقادیر گنگ سردرگمی زیادی وجود دارد . تاریخ نگاران ریاضیات بنا به دلایلی در مورد مولف دوم این شرح مقاله دهم تردید هائی دارند . نیریزی شرح خود را به این قصد نگاشته است که آنچه اقلیدس تعریف کرده است بحثهائی درباره ساختار قضیه هندسی " اثباتها" ئی برای برخی از اصول موضوع اقلیدسی . یادداشتها یا صورتهای دیگری برای قضیه های اصول و مانند آن شرح نیریزی در اواخر قرن 19 میلادی ( 13 هجری ) توجه تاریخنگاران اروپائی ریاضیات را بخود جلب کرد . نیریزی همچنین صورت جالب دیگری برای برهان قضیه فیثاغورس از ثابت ابن تره بیان کرده است.

ترجمه لاتینی شرح نیریزی بر اصول ظاهرا در سده های میانه رواج چندانی نداشته است اما دو عالم از میانه قرن سیزدهم میلادی به نامهای آلبرتوس کبیر و راجر بیکن به مطالعه آن پرداختند . البرتوس کبیر کتابی در هندسه نوشت که اساسا تفسیری از مقاله های اول تا چهارم اصول همراه با مقدمه های فلسفی و شرح ریاضی است البرتوس در این کتاب در بسیاری از مطالب فنی نیریزی تاثیر پذیرفته است . البرتوس در متن نیریزی اصلاحاتی اعمال کرد . راجر بیکن نیز که در حوالی سال 1215 میلادی در انگلستان به دنیا آمد و در اکسفورد تحصیل کرد آثار زیادی نوشت او شیفته ریاضیات بود . او خلاصه ای از هندسه تالیف کرد و آن را در پایان کتاب خود بنام کلیات ریاضی "comminia matematica" افزود . راجر بیکن در این خلاصه پنج بار از نیریزی نام می برد همچنین چند برهان ساده از شرح نیریزی را نقل میکند و بحثی درباره هندسه نظری و عملی را که نیریزی از سیمپلیکیوس گرفته است میآورد. پس شرح نیریزی بر راجر بیکن و آلبرتوس کبیر اثر گذاشت به این معنی که به وسیله آنها خوانده شد و مطالعه گردید و آلبرتوس کبیر اصلاحاتی در آن اعمال کرد .

تدوین : سمانه توکلی


چهارشنبه 29 دی 1389  4:02 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

‌بوگر

 

ریاضیدان فرانسوی که در 16 فوریه 1698 در لوارانفربور چشم به جهان گشود. پدرش ژان ‌بوگر معلم آب ‌شناسی بود و از دریاها و دریاچه‌ها و اقیانوسها نقشه ‌برداری می‌کرد. وی که شخصاً با ریاضیات سروکار داشت به فرزندش نیز ریاضیات را آموخت. او در سن پانزده سالگی بعد از مرگ پدرش خواستار کار او شد و با درخواستش موافقت شد. پیر در سال 1730 در لوهارو مشغول  به کار شد.

او از افراد ارزشمند برجسته هیئت علمی لاکواندامین بود او در حالیکه فقط 29 سال داشت مقاله‌ای برای فرهنگستان پادشاهی نوشت. به دنبال نوشتن این مقاله‌ها سه جایزه دریافت کرد از جمله این مقاله‌ها، مقاله‌ای بود درباره دکل کشتیها، مقالة دیگر درباره بهترین روش برای اندازه‌گیری و رصد ستارگان و مقاله آخری برای مشاهده و دیدن انحراف مغناطیسی در دریا و شهرت دیگر بوکر بعلت ساختن دستگاه آفتاب سنج بود، او اولین کسی بود که تابندگی منابع مختلف نورانی را با یکدیگر مقایسه کرد. از کارهای دیگر وی در زمینه معماری دریایی و کشتیرانی می‌باشد که در این زمینه‌ها مقاله‌های مختلفی برای  فرهنگستان نوشت.

 او نخستین کسی بود که مو فق شد نسبت شدت نور خورشید و ماه را مشخص کند او شدت نور خورشید را سیصد هزار برابر نور ماه اعلام کرد بنابراین باید او را بنیانگذار وتومتری یا مبحث نورسنجی دانست. بوگر قبل از مرگش کتاب مهمی در زمینه نور‌شناسی نوشت که بعد از مرگش به کمک دوستش لاکای چاپ شد او در 15 اوت 1758 در پاریس فوت کرد.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:02 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

ریچارد ددکیند

 

ریچارد ددکیند فرزند یک استاد حقوق بود که در برونسویک آلمان، زادگاه گاوس، متولد شد. او درجه ی دکتری خود را در سن 21 سالگی در گوتینگن گرفت و آخرین شاگرد گاوس بود. پس از اقامتی کوتاه در زوریخ به دبیرستان صنعتی در برونسویک بازگشت و در آنجا 50 سال ماند. او هرگز ازدواج نکرد و تا موقع مرگ با خواهرش زندگی نمود.

ددکیند به بخش های مختلف ریاضی علاقه داشت . او از عدم وجود مبانی دقیق مجموعه ی اعداد حقیقی R مضطرب بود و این شکاف را در مقاله ای در سال 1872 با برش های ددکیند پر نمود. کارهایش در جبر نیز از اهمیت ویژه ای برخوردارند. او در مقابل ژردان (Jordan)  راجع به نظریه ی گروهها سخنرانی کرد و اصول موضوع پئانو را قبل از وی بیان نمود. ددکیند یکی از نخستین افرادی بود که راجع به نظریه گالوا سخنرانی کرد و در نظریه ی نشان های گروهی کارهایی اساسی نمود.

وی همچنین کارهای کومر در مورد یکتایی تجزیه را تعمیم داد. یکتایی تجزیه ی اعداد صحیح به اعدا اول در مورد عناصر در قلمرو های صحیح دیگر درست نیست و کومر نشان داده بود که اگر بعضی از اعداد ایده آل به کار روند می توان یکتایی را مجددا به دست آورد. دد کیند اصطلاح ایده آل را سکه زد و قلمروهای صحیحی ( که اینک قلمرو های ددکیند نام دارند) که در آنها تمام ایده آل ها به طور منحصر به فرد به صورت حاصل ضربی از ایده آل های اول تجزیه می شوند را مطالعه نمود . این امر بر امی نوتر اثر گذاشت و بدین ترتیب مسیر جبر جدید تغییر نمود. ددکیند هم چنین کارهای پیشروی در نظریه حلقه ها، گروه ها و میدان ها انجام داد و موریس کلاین او را واضع جبر مجرد نامیده است.



چهارشنبه 29 دی 1389  4:02 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

فورکوش  بویوی

 

در ۳۰ بهمن ۱۱۵۳ هجری خورشیدی برابر با ۱۹ فوریه ۱۷۷۵ میلادی در شهر بولیا، ترانسیلوانیا، مجارستان که هم اکنون در محدودهٔ کلوژ در کشور رومانی قرار دارد به دنیا آمد. پسر او یانوش بویویی از بنیان‌گذاران شاخه‌یی از هندسهٔ نااقلیدسی که هندسهٔ هذلولوی یا هندسهٔ لباچفسکئی نامیده می‌شود است.

فورکوش در دانشگاه گوتینگن در آلمان تحصیل کرد و در آنجا گاوس دوست تمام عمرش را ملاقات کرد.

وی در ۲۹ آبان ۱۲۳۵ هجری خورشیدی برابر با ۲۰ نوامبر ۱۸۵۶ میلادی در شهر ماروش واشارهی، مجارستان (اکنون ترگومورش در کشور رومانی) درگذشت.

او حاصل فعالیت‌های خود را در کتاب دوجلدی‌اش تنتامن در ۱۸۳۲ میلادی منتشر کرد. این کتاب کوششی بود در راه پی‌ریزی دقیق و منظم هندسه، حساب، جبر، و تحلیل ریاضی (آنالیز). در این کتاب، به عنوان ضمیمه، مقاله‌یی به قلم پسرش یانوش درج شده بود که در آن اصل توازی رد شده بود و بنیان‌ شاخه‌یی از هندسهٔ نااقلیدسی که هندسهٔ هذلولوی یا هندسهٔ لباچفسکئی گذاره بود. این ضمیمه موجب جاودانه شدن تنتامن شد. بویوی خلاصه‌ای از کتاب خود را در ۱۸۵۱ میلادی به آلمانی منتشر کرد.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:02 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

یانوش بویویی

 

یانوش بویویی ریاضیدان مجار-رومانیایی و از بنیانگذاران هندسهٔ نااقلیدسی، نام وی بصورت یانوش بولیای و یوهان بویویی هم ثبت شده است.

وی متولد ۲۴ آذر ۱۱۸۱ خورشیدی برابر با ۱۵ دسامبر ۱۸۰۲ میلادی در شهر کولوژوار، ترانسیلوانیا، مجارستان که هم اکنون در محدودهٔ کلوژ در کشور رومانی قرار دارد، است. پدر او فورکوش بویویی ریاضیدان و دوست دوران دانشجویی گاوس در دانشگاه گوتینگن است. یانوش در مدرسهٔ مهندسی امپراتوری در وین تحصیل کرد.

وی به تاریخ ۷ بهمن ۱۲۳۸ خورشیدی برابر با ۲۷ ژانویه ۱۸۶۰ میلادی در شهر ماروش واشارهی، مجارستان (اکنون ترگومورش در کشور رومانی) درگذشت.

یانوش بدون اطلاع از کار لباچفسکی، دو سال بعد از آن که وی مقالهٔ دوران‌ساز خود را در زمینهٔ هندسهٔ نااقلیدسی به زبان روسی منتشر کرد، در ضمیمهٔ ۲۶ صفحه‌ای کتاب تنتامن که توسط پدرش فورکوش بویویی نوشته شده بود مطالبی دربارهٔ هندسهٔ نااقلیدسی نوشت و پدرش برای دوست قدیمی‌اش گاوس نسخه‌یی از کتاب را فرستاد اما گاوس در پاسخ نوشت قبلا خودش از سال‌ها پیش روی این موضوع کار می‌کرده است. هر چند پاسخ گاوس نسبت به کار بویویی ستایش‌گرانه بود اما یانوش که تندخو بود و یازده بار دوئل کرده بود و پیروز شده بود از این که گاوس ادعا کرده بود قبل از او به این نتایج رسیده است آنقدر ناراحت شد که دیگر هرگز در این زمینه کار نکرد و حتی پژوهش‌ هایش را هم منتشر نکرد. به هر حال نام یانوش بویویی به عنوان یکی از بنیان‌گذاران شاخه‌یی از هندسهٔ نااقلیدسی که هندسهٔ هذلولوی یا هندسه‌ هندسهٔ لباچفسکی نامیده می‌شود در تاریخ ثبت شده است. او در بارهٔ هندسه‌یی که بدون اصل توازی و صرفاً بر اساس چهار اصل اول اقلیدس اثبات می‌شوند نیز مطالعه کرد و آن را هندسهٔ مطلق نام نهاد. اما این نام معنای گمراه کننده‌یی داشت به همین دلیل امروزه ترجیح می‌دهند به این هندسه، هندسه نتاری بگویند.



چهارشنبه 29 دی 1389  4:03 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

بنوت مندلبورت

 

بنوت مندلبورت در سال 1924 در لهستان بدنیا آمد. پدر او دستفروش لباس های دست دوم بود و مادرش پزشکی می کرد. او مبانی ریاضیات را از دو عموی خود فرا گرفت و به همراه خانواده خود در سال 1936 به فرانسه مهاجرت کرد. در آنجا با کمک یکی دیگر از عموهایش که پروفسور ریاضیات بود اقامت فرانسه را گرفتند.
این مهاجرت باعث شد تا وی بیشتر به ریاضیات علاقمند شود اما جنگ جهانی دوم شروع شده بود و مندلبورت هراس این را داشت که نتواند به ریاضیات بپردازد. در باره او می گویند :
جنگ، تنگدستی و نیاز به زندگی، او را از مدرسه و تحصیل دور کرد و به همین دلیل بود که او را حداکثر یک معلم دبیرستانی خودآموز خوب می دانستند.
عدم تحصیل دانشگاهی برای او یک مزیت بود چرا که او دیگر به پدیده های هستی به چشم یک ریاضیدان یا دانشمند آکادمیک نمی نگریست، این طرز آموزش همچنین به وی فرصت داد تا روشهای بسیار جالبی برای استفاده از هندسه در ریاضیات ابداع کند. نبوغ ذاتی او در هندسه باعث شد تا بتواند بسیاری از مسائل ریاضی را با روشهای هندسی حل کند.
او در سال 1944 فرصت آنرا یافت تا در امتحانات پلی تکنیک شرکت کند و توانست بسهولت قبول شود و این سرآغاز تحصیلات جدی وی بود. پس از پایان تحصیلات (دریافت (Ph.D به آمریکا رفت و در انستیتوی مطالعات پیشرفته پرینستون مشغول به فعالیت شد.
پس از ده سال دوباره به پاریس بازگشت و شروع به کار برای مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه نمود. طولی نکشید که ازدواج کرد و دوباره به آمریکا برگشت. و در آنجا با شرکت IBM  آغاز به همکاری نمود. وی همواره از این موضوع صحبت می کند که در IBM چقدر آزاد است و می تواند روی هر پروژه ای کار کند و فرصتی که IBM در اختیار او قرار داده است هیچ دانشگاهی نمی تواند به او بدهد.
از جمله اتفاقاتی که برای او رخ داد آشنایی وی با تحقیقاتی بود که قبلا" توسط Gaston Maurice Julia در سال 1917 انجام شده بود. این تحقیقات را عمویش در سال 1945 در اختیار او قرار داده بود اما وی تا سال 1970 آنها را جدی نمی گرفت. با توجه به تجاربی که او در زمینه کامپیوتر در شرکت IBM کسب کرده بود و با توجه نگاه مجدد به تحقیقات Julia او توانست تئوری زیبای فراکتالها را ارائه کند.
تئوری فراکتالها علاوه بر زیبایی خاصی که از دید ریاضی دارد یکی از روشهای بسیار کاربردی در تفسیر و مدلسازی طبیعت می باشند. آشنایی با فراکتالها به هنرمندان اجازه می دهند تا آثار هنری بسیار زیبایی را خلق کنند.

 


چهارشنبه 29 دی 1389  4:03 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

لئوناردو فیبوناچی

 

لئوناردو فیبوناچی ریاضی دان ایتالیایی که او را لئوناردوی پیزایی هم می گویند در حدود سال 1170 میلادی در پیزا متولد شد. آموزش ریاضی خود را در الجزایر دید. ضمن مسافرت به شرق، با ریاضیدانان آنجا آشنا شد و موفقیت های آنها را در نوشته های خود منعکس کرد و از همین راه بود که پیشرفت های ریاضی شرق، در دسترس غرب قرار گرفت. «کتاب حساب» مهمترین تالیف این دانشمند است. این کتاب به نام «لیبر آباکوس» نیز معروف است.

او در مقدمه ی کتابش می نویسد : «پدرم اهل پیزا بود و در اداره ی گمرک بوکیا درافریقا کار می کرد. او مرا با خود به آنجا برد تا هنر حساب کردن را یاد بگیرم. هنر عجیب حساب کردن، تنها به کمک نه علامت هندی، مرا چنان به شوق آورد که به طور قطع تصمیم گرفتم آن چه را در مصر، یونان، سوریه، سیسیل و پرووانس در این باره می دانستند، بیاموزم. از همه ی این کشور ها دیدن کردم و قانع شدم که دستگاه عدد نویسی هندی از همه کامل تر است و بر روش فیثاغورث برتری دارد. این دستگاه را و همه ی آنچه به آن مربوط می شد، یاد گرفتم و بررسی های شخصی خودم را که از «مقدمات» اقلیدس به دست آورده بودم به آن اضافه کردم و تصمیم گرفتم این کتاب را بنویسم».

«کتاب حساب» رساله ای است درباره ی حساب و جبر که شامل 15 فصل است و آگاهی هایی از دانش حساب و جبر آن زمان را در اختیار خواننده می گذارد.

لئوناردوی پیزایی با طرح و حل مساله ای درباره ی سرمایه ی چند نفر، برای نخستین بار، اندیشه ی عدد منفی را به نام «‌قرض» در اروپا طرح کرد.

خدمت بزرگ لئوناردوی پیزایی به دانش در این بود که برای نخستین بار دانشمندان اروپایی را با جبر و دستگاه عدد نویسی هندی آشنا کرد.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:03 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

آپولونیوس

 

ریاضیدان و ستاره شناس یونانی که از (٢۵٠ـ ٢٢٠ ق م )درشهر پرگا در آسیای صغیر (ساحل جنوبی ترکیه امروزی) در زمان سلطنت بطلمیوس به دنیا آمد. آپولونیوس در موزیوم علم و دانش را فرا گرفت.
آپولونیوس اتحاد ثلاثه‌ای را که دانشمندان بزرگی مانند ارشمیدس و
  اقلیدس به وجود آورده بودند را کامل کرد. هر چند که از نظر مقام هم شأن اقلیدس و ارشمیدس نیست، ولی او کسی است که هندسه یونانی را کامل کرد. او همانند اقلیدس کتابی در زمینة هندسه تألیف کرد. موضوع این کتاب در زمینة قطوع مخروطی است که در اصل در هشت کتاب بود.
در این کتاب از سه نوع منحنی بحث شده است که اقلیدس در کتابش نامی از آنها نبرده است. هندسه متعارف از دایره و کثیرالاضلاع ‌ها گفتگو می‌کند و سه منحنی دیگر به نام بیضی ـ سهمی و هذلولی را نیز مورد بحث قرار می‌دهد و همة آنها از تقاطع سطحی مخروطی با یک صفحه به وجود می‌آیند و دلیل نامگذاری آنها به قطوع به همین دلیل است.
کتاب آپولونیوس که از این منحنیات بحث و گفتگو می‌کند به نام مقاطع مخروطی
است.
قطوع مخروطی آپولونیوس تا مدتهای مدید مورد قبول واقع نشد و گروهی از دانشمندان آن را فقط روشی برای تمرین ورزیدگی فکری در زمینة ریاضی می‌دانستند اما بعدها در زمان کپلر و نیوتن به اهمیت آن پی بردند.

 نام‌هایی که این ریاضی‌دان بزرگ برای این منحنی‌ها انتخاب کرد، در روزگار ما نیز معمول است و رواج دارد و اختلاف زیادی میان تئوری های او و آنچه در کتابهای جدید نوشته شده وجود ندارد.

گرچه براساس مدل بطلمیوس  به مشاهده آسمان می پرداخت ولی توانست به درستی حرکت رجعی مریخ و دیگر سیارات را توجیه کند. او معتقد بود که سیارات حول خورشید می چرخند و خورشید نیز حول زمین. او در یک کتاب در زمینه نورشناسی نشان می‌دهد که آیینه کروی نمی تواند پرتوهای موازی نور را به یک نقطه هدایت کند ولی آیینه سهموی می تواند. او به تکمیل نوعی ساعت آفتابی که خطوط ساعتی آن روی یک سطح مخروطی کشیده شده بودند هم پرداخت.



چهارشنبه 29 دی 1389  4:03 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

جان نپر

وقتی پدرش فقط 16 سال داشت به دنیا آمد، قسمت اعظم زندگی خود را در ملک خانوادگی خود یعنی (کاخ مرچیستون) نزدیک (ادینبورو ) اسکاتلند گذراند و عمده انرژی خود را در جدال های سیاسی و مذهبی آن زمان صرف کرد. وی به شدت ضد کاتولیک بود.

در سال 1593 ادعا نامه ای تند و پرخواننده ای علیه کلیسای رم تحت عنوان (کشف ساده ای از کلیه مکاشفات یوحنای قدیس) منتشر، و سعی کرد ثابت کند که پاپ ضد مسیح است. کتاب 21 بار به چاپ رسید، که حداقل 10 بار آن در دوران حیات مؤلف بود و نپر باور داشت که شهرت وی در بین نسل های بعدی بر مبنای این کتاب خواهد بود.

نپر همچنین پیشگویانه از پیداش ماشین های جهنمی جنگی گوناگونی نام برده که طرحها و نمودار هایی با نوشته هایش همراه بود، وی پیشگویی کرد که در آینده آتشباری به وجود می آید که قادر به پاکسازی میدانی به محیط 4 مایل از هر موجود زنده ای با بیش از یک پا بلندی خواهد بود و ابزار های دریانوردی زیر آب و ارابه ای با پوزه جانداری ساخته از آهن به عرصه می آیند که بر هر سو مرگ می پراکند. در جنگ جهانی اول این پیشگویی ها به ترتیب در وجود مسلسل، زیر دریایی و تانک نظامی تحقق پیدا کردند.

شگفت آور نیست که نبوغ و قدرت تجسم نپر بعضی ها را بر آن داشت تا وی را از لحاظ فکری نا متعادل پندارند و برخی دیگر به او به عنوان رواج دهنده سحر و جادو نگاه کنند. داستانهای بسیار و احتمالا بی پایه ای، در تایید این نظریات گفته می شوند. زمانی وی اعلام کرد که خروس سیاه زغالی او برای وی مشخص خواهد کرد که کدامیک از خدمتکارانش از او دزدی می کند. خدمتکاران یک به یک به اتاق تاریکی فرستاده شده بودند، با این دستور که پشت خروس را نوازش کنند. بدون اطلاع خدمتکاران، نپر پشت خروس را به دوده چراغ آغشته کرده بود، و خدمتکار مجرم، در بیم از دست زدن به خروس، با دستهای تمیز باز گشته بود.

مورد دیگری نیز وقتی بود که نپر از دست کبوتر های همسایه که حبوبات او را می خوردند ، به تنگ آمده بود. وی تهدید کرد در صورتی که همسایه اش جلوی پرواز این پرندگان را نگیرد، آنها را ضبط خواهد کرد. همسایه، با این تصور که گرفتن کبوتر هایش عملا غیر ممکن است، به نپر گفت که وی مخیر است آنها را بگیرد. روز بعد همسایه شگفت زده کبوتر های خود را تلو تلو خوران روی چمن نپر مشاهده می کند که نپر با خونسردی آنها را در کیسه ای می ریخته است. نپر پرندگان را با پاشیدن نخود فرنگی های آلوده به شراب پیرامون چمن خود مست کرده بوده است.

نپر برای رهایی از مناقشات سیاسی و مذهبی خود را با مطالعه ریاضیات و علوم سرگرم می کرد و نتیجه اش چهار موضوع زیر ا ست که ثمره نبوغ اوست و در تاریخ ریاضیات ثبت شده ا ست :

1- اختراع لگاریتم

2- یاد آور زیرکانه ای، موسوم به قاعده اجزاء مستدیر، برای به دست آوردن دوباره فرمولهایی که در حل مثلث های قائم الزاویه کروی به کار می روند.

3- حداقل دو فرمول مثلثاتی از یک گروه چهار تایی معروف به مشابهات نپر که در حل مثلثهای غیر مشخص کروی مفیدند.

4- اختراع اسبابی موسوم به میله های نپر یا استخوانهای نپر، مفید در ضرب، تقسیم، واستخراج ریشه های دوم اعداد به طور مکانیکی.

نپر بحث خود درباره لگاریتمها را در 1614 در رساله ای تحت عنوان شرح قانون شگفت انگیز لگاریتم ها منتشر کرد. این اثر حاوی جدولی ا ست که لگاریتم سینوس زوایا را برای دقیقه های متوالی یک کمان می دهد. رساله توجه فوری و گسترده ای را برانگیخت، و در سال بعد از انتشار آن هنری بریگز (1631-1561 ) استاد هندسه در کالج گرشام در لندن، و بعداٌ استاد در آکسفورد، به ادینبورو سفر کرد تا مراتب احترام خود را به مخترع کبیر لگاریتم ها ادا کند. در ضمن این ملاقات بود که نپر و بریگز به این توافق رسیدند که جداول در صورت چنان تبدیلی که لگاریتم 1 ، 0 و لگاریتم 10 هر توان مناسبی از 10 شود، مفید تر خواهد بود. بدین ترتیب لگاریتم امروزی بریگزی، یا متعارفی، تکوین یافت. این گونه از لگاریتم ها، که اساسا لگاریتم هایی در مبنای 10 می باشند، کارآیی برتر خود را در محاسبات عددی مرهون این حقیقت هستند که دستگاه شمار ما نیز در مبنای 10 است. برای دستگاه شماری که پایه دیگری مانند b داشته باشد، به منظور محاسبات عددی، مناسبتر خواهد بود که جداول لگاریتم نیز در مبنای b باشند.

کلمه لگاریتم به معنی «عدد نسبت» است و توسط نپر، بعد از آنکه از اصطلاح عدد ساختگی استفاده کرد، اتخاذ گردید.

بریگز کلمه مانتیس را، که کلمه لاتینی متاخری از ریشه اتروسکی است، معمول کرد، که در اصل به معنی «جمع» یا «پارسنگ» بوده و در قرن 16 معنی «ضمیمه» را یافت. اصطلاح مفسر توسط بریگر نیز پیشنهاد شد و به وسیله ولاک به کار رفت.

اختراع شگفت انگیز نپر در سرتاسر اروپا به گرمی مورد استقبال واقع شد. در نجوم، بویژه، زمان برای چنان اکتشافی بسیار آماده بود. بنا به اظهار لاپلاس، اختراع لگاریتم ها «با کوتاه کردن زحمات، عمر منجمین را دو  برابر کرد.»

تنها رقیب نپر در پیش قدمی در اختراع لگاریتم بورگی (1632 1552 ) ابزار ساز سوئیسی بود. بورگی جدولی از لگاریتم ها را مستقل از نپر به تصور در آورده و آنرا ساخت و نتایج کارهای خود را در 1620 شش سال بعد از اینکه نپر کشف خود را به جهانیان اعلام کرده بود، منتشر نمود. گرچه هر دوی آنها ایده لگاریتم را مدتها قبل از انتشار در ذهن خود پروانده بودند، عموما اعتقاد بر این است که این ایده اول بار به ذهن نپر راه یافته بوده است. روش نپر هندسی بود، در حالی که روش بورگی جبری بود. امروزه لگاریتم عموما به عنوان یک نما تلقی می شود.

مشکلی که در ضرب اعداد بزرگ به طور گسترده پیش می آمد، منجر به پیدایش طریقه های مکانیکی برای انجام این فرآیند گردید. اختراع نپر، مشهور به میله های نپر یا استخوانهای نپر در زمان خود بسیار معروف بود، و توسط کاشف آن در اثری به نام مطالعه چوبهای معجزه آسا، منتشره در 1617 تشریح شد.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:03 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

آرتور کیلی

 

آرتور کیلی در سال 1821 در ریچموند متولد شد و در کالج ترینیتی دانشگاه کمبریج تحصیل کرد. کیلی سومین نویسنده کثیرالتالیف ریاضیات در تاریخ این موضوع است، و تنها اویلر و کوشی بر او پیشی دارند. وی موقعی که هنوز دانشجوی دوره لیسانس در دانشگاه کمبریج بود، به نشر آثار پرداخت و طی عمر طولانیش به کار نشر پرکثرت خود ادامه داد.

" مجموعه مقالات ریاضی" حجیم کیلی مشتمل بر 966 مقاله است و 13 مجلد بزرگ به قطع ربعی به طور متوسط 600 صفحه در هر جلد را پر می کند. به ندرت می توان زمینه ای در ریاضیات مجرد را سراغ گرفت که نبوغ کیلی بر آن دست نیازیده باشد یا بر غنای آن نیفزوده باشد.

مبتکر نظریه ماتریسها آرتور کیلی است. وی سهم پیشتازانه ای در هنسه تحلیلی، نظریه تبدیلها، نظریه دترمینانها، هندسه با ابعاد بالاتر، نظریه افراز، نظریه منحنیها و رویه ها، مطالعه صورتهای دودویی و سه سه یی، نظریه تابعهای آبلی، تتا و بیضوی دارد.

مقاله های کیلی دقیق، سر راست، با اسلوب و روشن اند. وی حافظه ای شگفت انگیز داشت و چنین می نمود که هرگز چیزی را که دیده یا خوانده، فراموش نمی کند. وی همچنین خویی به طور استثنایی آرام و ملایم داشت. او را « ریاضیدان ریاضیدانان » نامیده اند.

کیلی در سال 1895 درگذشت.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:03 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

مری سوفی ژرمن

 

مری سوفی ژرمن در اول آوریل ۱۷۷۶ در پاریس متولد شد. او در سن ۱۳ سالگی علاقه فراوانی به ریاضیات پیدا کرد. این علاقه و شور نوجوانی او را تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین ریاضیدانان کرد. وی در طول زندگی چندین ساله‌اش تحقیقات فراوانی را در علم هندسه و تئوری اعداد انجام داد. البته زمان زیادی به طول انجامید که وی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ریاضیدانان مطرح شود.

ژرمن علاقه فراوانی به تعلیمات و آموزه‌های ژوزف لویی لاگرانژ داشت به ‌طوری که مقالاتش را با نام یکی از شاگردان لاگرانژ ارائه می‌داد. بعدها این مقالات به شدت مورد تحسین لاگرانژ قرار گرفت.

سوفی به دلیل زن بودنش از ثبت ‌نام در دانشگاه معروف اکول پلی‌تکنیک فرانسه منع شد. اما در نهایت وارد آکادمی علوم فرانسه شد و توانست به‌ خاطر نظریه ریاضی کشسانی جایزه‌ای را در آنجا از آن خود کند.

کارل گوس تحت تاثیر کار سوفی قرار گرفته بود به ‌طوری که موجب شد تا به دانشگاه کوتینگن پیشنهاد دهد که کرسی استادی افتخاری دانشکده را به ژرمن تقدیم کنند. اما سوفی در همان سال‌ها به سرطان مبتلا شد و قبل از اخذ دکتری در سال ۱۸۳۱ در سن ۵۵ سالگی درگذشت.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:04 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

وایرشتراس

عموما چنین تصور می شد که یک ریاضیدان بالقوه ی درجه اول، برای توفیق در زمینه ی کارش، باید مطالعات ریاضی جدی را د ر سنین پایین آغاز کند و نباید که افراط در تعلیمات ابتدایی باعث بطالت وی شود. کارل تئودور ویلهم  وایراشتراس،  که در اوستفلده در سال 1815 به دنیا آمد، استثنای عمده ای بر این دو قانون کلی است.

 وایرشتراس که جوانی اش را در راه خطا به تحصیل حقوق و بازرگانی صرف کرده بود، دیر وارد ریاضیات شد، و تنها در سن چهل سالگی بود که با به دست  آوردن یک مقام معلمی در دانشگاه برلین سرانجام خود را از دبیری رهانید، و هشت سال گذشت تا آنکه، در سال 1864، در این دانشگاه به درجه ی استادی کامل نایل شد و سرانجام قادر شد که همه ی وقت خود را صرف ریاضیات پیشرفته نماید. وایشتراس هرگز از بابت سالهایی که صرف تدریس مقدماتی کرده بود، تاسف نمی خورد، و بعدا تواناییهای قابل توجهش در فنون آموزش را به کار دانشگاهی اش تسری داد و شاید بزرگترین معلم ریاضیات پیشرفته ای شد که تاکنون جهان به خود دیده است.

وایرشتراس تعدادی مقاله درباره ی انتگرالهای فوق بیضوی، توابع آبلی، و معادلات دیفرانسیل جبری نوشت، ولی وسیعترین سهم معلوم او در ریاضیات ایجاد نظریه ی توابع مختلط توسط سریهای توانی است. این کار، به معنایی، توسعه ای از صفحه ی مختلط بود که بیشتر لاگرانژ در جهت آن کوشیده بود، ولی وایرشتراس آن را با دقت کامل به پایان رسانید.

وایرشتراس علاقه ی خاصی به توابع تام و توابعی که توسط حاصل ضربهای نامتناهی تعریف می شوند، نشان می داد. او همگرایی یکنواخت را کشف و به اصطلاح حسابیدن آنالیز، یا کار تحویل اصول آنالیز به مفاهیم اعداد حقیقی را آغاز کرد. تعداد زیادی از یافته های ریاضی او، نه از طریق چاپ توسط خود او، بلکه از طریق یادداشتهایی که از دروس او برداشته می شدند، جزو متعلقات ریاضی دنیای ریاضی درآمدند.

وی در دادن اجازه به دانشجویانش و دیگران برای آنکه پیرامون بسیاری از گوهرهای ریاضی اش تحقیق کنند و افتخار آن را از خود کنند، بسیار دست و دل باز بود. به عنوان مثال، تا حدی در اشاره به این نکته، در دروسش به سال 1861 بود که برای اولین بار مثال خود از یک تابع پیوسته ی مشتق ناپذیر را به بحث گذاشت، که سرانجام در سال 1874 توسط پل دوبوا- رمون(1831-1889)منتشر گردید.

در جبر، وایرشتراس شاید اولین کسی بود که تعریف به اصل موضوعی دترمینان را ارائه داد. وی دترمینان یک ماتریس مربعی مانند A را به عنوان یک چند جمله ای برحسب عناصر A تعریف کرد، که نسبت به عناصر هر سطر  Aهمگن و خطی است، و صرفا وقتی تغییر علامت می دهد که دو سطر A جا به جا شوند،و وقتی A ماتریس واحد متناظر باشد مقدار آن به 1 بدل می شود. وی همچنین در صورتهای دوخطی و مربعی سهم داشت، و همراه با ج.ج.سیلوستر (1814-1897) و ه.چ.س.اسمیت (1826-1883)، نظریه ی مقدماتی مقسوم علیه های ماتریسها را به وجود آورد.

وایرشتراس معلم پرنفوذی بود، و دروسی که او با دقت زیاد آماده می کرد، نمونه ی کاملی برای بسیاری از ریاضیدانان آینده بود، «دقت وایرشتراسی» با «استدلال فوق العاده دقیق» مترادف گردید. وایرشتراس «وجدان تمام عیار ریاضی» بود.وی در سال 1897، درست 100 سال پس از نخستین چاپ «کوششی برای تدفین حسابان»، توسط لاگرانژ در سال 1797، در برلین از دنیا رفت.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:04 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

ویلیام روان هامیلتون

 

ویلیام روان هامیلتون با فاصله ی بسیار از دیگران بزرگترین دانشمندی است که ایرلند به وجود آورده است. اگر در اینجا به خصوص به ملیت او اشاره می کنیم از این لحاظ است که یکی از علل فعالیت دائمی هامیلتون آن بود که می خواست نبوغ پر جلال خویش را وسیله ای در خدمت وطن خویش و کسب افتخار برای آن قرار دهد. برخی مدعی شده اند که وی اسکاتلندی بوده است لیکن خود او خویشتن را ایرلندی می دانست. پدر هامیلتون در دابلین به کار وکالت دادگستری اشتغال داشت و در همین شهر بود که ویلیام کوچکترین فرزند ما بین سه برادر و یک خواهر در تاریخ سوم مه 1805 تولد یافت. پدرش حقوق دانی طراز اول و صاحب هنر فصاحتی بی مانند بود. در کار مذهب به همه ی آداب عمل می کرد و کار را به تعصب کشانیده بود، لیکن تعصب او در راه ا ستفاده از غذا و مشروب خوب هم کمتر از آن نبوده است. پسرش تمام این سلیقه ها و خصایص را از او به ارث برده بود لیکن بدون شک مغز درخشان و خارق العاده ی خویش را از مادرش ساراهاتن که از خانواده ای مشهور به فرا ست و هوش فوق العاده بود به ارث برده است.
ویلیام عمویی داشت به نام جیمز که یک کشیش بود این عموی ویلیام زباندانی بود با کفایتی ما فوق مردم عادی : زبانهای یونانی، لاتینی، عبری، سانسکریت، کلدانی، پالی و خدا می داند که چه زبانهای دیگر اقوام بت پرست را می توانست با همان سهولتی تکلم کند که زبان مادری و اقوام متمدن تر اروپایی. این زبان دان پر حرارت نقش فوق العاده بزرگ در تربیت بیهوده و تعلیم فشرده ی ویلیام بیچاره که زود رس و سر شار از عشق آموختن بود بازی کرد. پدرش کار احمقانه ای کرد و از سه سالگی کودک بیچاره را که همه ی آثار نبوغ در وجود او آشکار بود از مهر مادر محروم کرد و وی را به دست عموی خبره سپرد برای اینکه او را تا خرخره از زبان های مختلف آکنده سازد.

پدر و مادر هامیلتون در تربیت مقدماتی او تأثیر ناچیزی داشتند زیرا کودک در دوازده سالگی مادر و دو سال بعد از آن پدر خود را از دست داد و مسئولیت تلف کردن استعداد خارق العاده ویلیام جوان فقط بر دوش جیمز هامیلتون می افتد که او را وادار به آموختن زبان هایی کرد که مطلقا" بیهوده بوده اند و به این طریق وی را در سیزده سالگی تبدیل به یکی از اعجوبه های تاریخ در آموختن زبان های مختلف (یا بهتر بگویم او را به چندین دیکچنری) تبدیل کرد. همین مسئله که هامیلتون در سایه ی تربیت بیهوده ی عموی خود تبدیل به احمق پر مدعا وتحمل ناپذیری نگردید خود بهترین نشانه ی قدرت مقاومت و عقل سلیم ایرلندی او است : چنین تربیتی می توانست حتی پسری خوش خلق را به الاغ پالان داری تبدیل کند.

استان کودکی هامیلتون به رمان بدی شباهت دارد و با این حال عین حقیقت است. در سه سالگی زبان انگلیسی را استادانه می خواند و در حساب خوب پیشرفته بود، در چهار سالگی جغرافیا راخوب می دانست، در پنج سالگی زبان های لاتین و یونانی و عبری را خوب می خواند و ترجمه می کرد و یکی از تفریحات او این بود که اشعار طویل میلتون و هومر و کولینز و درایدن (به یونانی)را از حفظ بخواند. در هشت سالگی زبان های فرانسه و ایتالیایی را نیز بر مجموعه ی خود افزوده بود و به صورتی عادی در زبان لاتین شعر می ساخت و بالاخره قبل از این که به ده سالگی برسد پایه ی تبحر خارق العاده ای را در زبان های شرقی بنا نهاد و قبل از همه از عربی و سانسکریت شروع کرد.

شرح زیر را عموی او هنگامی که ویلیام نه سال و نه ماه داشت در این خصوص نوشته است : «وی اصلا" نمی تواند تشنگی خود را برای آموختن زبان های شرقی تسکین دهد و اکنو ن صرف نظر از برخی زبان های محلی مشرق که چندان اهمیتی ندارد تقریبا" تمام زبان های شرقی را می داند. اکنون که اطلاعات خود را در زبان سانسکریت عمیق تر ساخته است دیگر نقیصه ای در معلومات او در زبان های عبری و فارسی و عربی وجود نخواهد داشت و در سانسکریت نیز فوق العاده قوی است. مقدمات زبان های کلدانی، سریانی، هندوستانی و نیز زبان های محلی مالزی، ماهاراتا، بنگالی و بسیاری زبان های دیگر را از مدتها پیش آموخته است به زودی آموختن چینی را شروع خواهد کرد ولی تهیه کتاب های لازم در این خصوص خالی از اشکال نیست و وارد کردن این کتاب ها از لندن بسیار برایم گران تمام می شود لیکن یقین دارم که این مخارج بهترین سرمایه گذاری است».

با خواندن این شرح تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که دستها را به سوی آسمان بلند کرده و بگوییم خدایا مفهوم این کار چه بوده است ؟!
صرف نظر از این موارد هامیلتون پسر بچه ای بود مانند همه ی پسر بچه های سالم دیگر، ورزش مورد علاقه ی او شنا بود. خلق وخوی او حاکی از نبوغ و رفتار او یکسان و بی اعتنا نسبت به اغلب امور بود. هامیلتون هیچ وقت نمی توانست تحمل کند که حیوانی یا انسانی را رنج دهد.

ما بین دوازده سالگی و چهارده سالگی هامیلتون به تدریج خویشتن را از قید این علاقه مندی دیوانه وار به آموختن زبان های بی فایده نجات داد. وسیله ای که سرنوشت در اختیار او قرار داد تا او را از راه خطا دور کند حساب گر اعجوبه ی آمریکایی «زراه کالبرن» بود. ترتیبی داده بودند تا این دو جوان با هم آشنایی یابند به امید این که نابغه ی ایرلندی بتواند در اسرار روش محاسبه کردن ذهنی زراه نفوذ یابد و حال آن که خود این آمریکایی به درستی اسرار خویش را نمی دانست (روزی از زراه پرسیدند که آیا عدد 4294967297 (یعنی ششمین عدد از سلسله ی فرما) عدد اول است یا نه . وی بعد از مختصری محاسبه ی ذهنی جواب داد نه عدد اول نیست چون بر 641 قابل قسمت است. اما خود زراه هم قادر نبود که بگوید چگونه به چنین نتیجه ای رسیده است .(در واقع در روش های زراه کالبرن هیچ سری یا نکته ی قابل ملاحظه ای وجود نداشت و هنر نمایی های او ماحصل قدرت حافظه ای بود. کالبرن در بیان روشهای خویش برای دوست خود هامیلتون نهایت صراحت را به کار می برد و هامیلتون به نوبه ی خویش آن راتکمیل می کرد. این امر موجب شد تا به تدریج هامیلتون به ریاضیات کشیده شود.
در هجده سالگی همیلتون موفق به کشف قاعده همیلتون در مکانیک شد. با استفاده از حسابان تغییر می‌توان به وسیله این قاعده، در ریاضی معادله اویلر-لاگرانژ که در مکانیک لاگرانژی مورد استفاده قرار می‌گیرد را، اثبات کرد.

سال ۱۸۲۷ (یعنی در ۲۲ سالگی)، پروفسور ستاره ‌شناسی و ستاره ‌شناس سلطنتی ایرلند، صدا زده شد. در ابتدا او خود را با فیزیک نور و خواص هندسی‌اش مشغول کرد.

همیلتون خود را بعدها با چهارگان‌ها مشغول کرد، که امروزه به عنوان مثال در گرافیک کامپیوتری و نظریه نسبیت کاربرد دارد.


چهارشنبه 29 دی 1389  4:04 PM
تشکرات از این پست
bardia_m
bardia_m
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 6374

پاسخ به:تمام دانشمندان ریاضی

مارکوف

 

مارکوف فارغ التحصیل دانشگاه سنت پترزبورگ در سال ۱۸۷۸ بود. وی در سال ۱۸۸۶ مدرک پروفسوری خود را دریافت کرد.

کارهای زود هنگام مارکوف در تئوری اعداد، آنالیز، حدود انتگرال ها، همگرایی سری ها، دنباله کسرها و ... بسیار اساسی بود. بعد از سال ۱۹۰۰، مارکوف تحت تأثیر استاد خود چبیشف، از روش دنباله های کسرها در تئوری احتمالات استفاده کرد. وی هم چنین در مورد رشته های متغیرهای وابسته متقابل، مطالعاتی انجام داد. با امید ثابت کردن قوانین حدی در احتمالات در حالات کلی آنها، او قضیه حد مرکزی را با در نظر گرفتن فرض های کامل آن، اثبات کرد.

مارکوف به دلیل مطالعاتش پیرامون زنجیرهای مارکوف که رشته هایی از متغیرهای تصادفی هستند، معروف است. در زنجیرهای مارکوف، متغیر بعدی توسط متغیر کنونی مشخص می شود ولی از راهی که تا کنون طی شده است مستقل است.

در سال ۱۹۲۳ « نوربرت واینر» اولین کسی بود که پیرامون یک سلسله از این مراحل مارکوف شروع به بحثی جدی کرد. اساس یک تئوری اصلی در سال ۱۹۳۰ توسط کولموگروف فراهم شد.

مارکوف به شاعری هم علاقه مند بود و پیرامون ساختار شعری مطالعاتی انجام داد. جالب اینکه کولموگروف هم، چنین علایقی داشت. مارکوف پسری به اسم خودش داشت که در ۹ سپتامبر ۱۹۰۳ به دنیا آمد و راه پدرش را ادامه داد.

این دانشمند بزرگ در۲۰ جولای سال ۱۹۲۲ در سنت پترزبورگ روسیه چشم از جهان فرو بست.



چهارشنبه 29 دی 1389  4:04 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها