جغرافیای تاریخی استان هرمزگان با تاریخ و جغرافیای خلیج فارس درهم آمیخته است0 تا قرن چهارم پیش از میلاد، مدارک پراکندهای بر پایه نوشتارهای تاریخ نگاری یونانی درباره خلیج فارس وجود دارد0 ظاهرا در دوران بسیار کهن ، اقوامی در سواحل غربی خلیج فارس ودشتهای جنوبی وغربی ایران می زیسته اند 0 شواهدی نیز مبنی بر پیدایش و توسعه دریانوردی در آن دوران وجود دارد 0 از جمله می توان به دریانوردی بابلیان در قرن هفتم پیش از میلاد، در خلیج فارس اشاره کرد0
نخستین مدرک قطعی در خصوص دریانوردی در خلیج فارس ، به زمان (( نئار خورس )) یا ((نئارک)) ، دریا سالار اسکندر مقدونی ، مربوط است0 اسکندر پس از فتح سرزمینهای اطراف رودخانه سند (هندوستان) ظاهرا از طریق مصب رود خانه سندودریا ، به سوی مکران و تنگه هرمز و خلیج فارس حرکت کرد ودر سال 326 قبل از میلاد ، از دهانه رود خانه سند گذشت ، ولی طوفان و امواج سهمگین دریا وی را مجبور به بازگشت نمود0اسکندر دریا سالار خود به نام نئارک (نئارخوس) رابه عنوان سرپرست ناوگان دریایی رهسپار خلیج فارس کرد.نئارک پس از عبور از سواحل مکران، به بندر هرمز یا میناب کنونی رسید.نئارک درخلیج فارس به جزیره خالی از سکنیه ای به نام ((بارقانا)) که گفته می شود همان جزیره ((هرمز)) یا((لارک)) یا((اوآراکنا)) ویا(( کیش)) کنونی است، رسید.نئارک چنین گفته است که هیچ یک از سواحل را درطول سفر دریایی خود مانند سواحل خلیج فارس آباد ومزروع ندیده است.تاریخ مکتوب بندر هرمز از زمان اردشیر بابکان آغاز می شود.
مورخین شرقی واروپایی چنین گفته اند که روزگار آبادانی بندر هرمز بین سالهای 241-211 میلادی ، منطقه خلیج فارس جزو قلمرو خلافت اموی وسپس جزو قلمرو وخلافت عباسی(درسالهای1285-750 میلادی) بوده است. از اواخر قرن هشتم میلادی که دوران خلافت عباسی بود، دادوستدهای دریایی رونق بسزایی یافت. بسیاری از مورخین، این راه دریایی را با اهمیت تر از جاده معروف ابریشم یا شاخه مهمی از آن می دانند.مارکوپلو ، جهانگرد مشهور ایتالیایی در سالهای 1272و1293میلادی از بندر هرمز دیدن کرد. وی گزارش کرده است که جواهرات ایران عاج وابریشم هندوچین ومروارید بحرین در بازارهای بندر هرمز خرید وفروش می شده است.درسال1300میلادی سیف الدین – پادشاه بومی بندرهرمز- ازترس حمله مغولها بندر هرمز را ترک وبه جزیره هرمز (جردم) عزیمت کردودرآنجاشهردیگری بنا نهاد. در سال 1453میلادی هنگامی که قسطنطنیه به دست سلطان محمد فتاح سقوط کرد ارتباط زمینی اروپاییان با آسیا گسسته شد. درسال1497میلادی برای اولین با استعمارگران غربی به فرمانروایی (( واسکودوگاما)) دربنادر خلیج فارس پیاده شدند. درسال1506میلادی پرتغالیها به عنوان محافظت از منافع پرتغال دربرابر تجاوز مصری وونیزی به رهبری (( آلفونسوآلبوکرک)) باهفت کشتی جنگی جزیره هرمز را محاصره نمودند.
بندرهرمز دراین زمان کلید تجاری خلیج فارس محسوب می شد وراه ادویه ازکنارهمین بندر در تنگه هرمز عبور می کرد. سقوط هرمز که از نظر تجاری ونظامی برای دولت ایران اهمیت داشت به جداشدن هرمز از ایران وتوسط پرتغالیها برتنگه هرمز و وضع مالیات برای عبور کشتیها گردید. شاه اسماعیل صفوی که در صدد اعاده مالکیت ایران برهرمز بود به سبب گرفتاریهای ناشی از جنگ با عثمانیان به بیرون راندن پرتغالیها موفق نشد وپیمانی با آنان منعقد نمود که به موجب آن پرتغالیها می بایست در لشکر کشتی به بحرین شاه اسماعیل را مساعدت می کردند. با این پیمان تسلط پرتغالیها بر خلیج فارس تا مدتی تثبیت شد ولی شاه عباس بزرگ باکمک قوای انگلیس حاکمیت پرتغالیها بر خلیج فارس را پایان داد هلندیها در سال 1004هجری قمری تجارتخانه ای دربندرعباس تأسیس کردند وبه دنبال آن رقابت بین هلند وانگلستان شدت گرفت. دراواخر دوره سلطنت شاه صفوی دولت ایران به لغو معافیت گمرکی واردات وصادرات هلندیها اقدام کرد. هلندیها به حصار جزیره قشم هجوم آوردند وبرای جلو گیری از تجارت انگلیس چند کشتی جنگی به تنگه هرمز وبندرعباس اعزام کردند.
دولت ایران ضمن تقاضای صلح به هلندیها اجازه داد که درهرنقطه ای از ایران به تجارت ابریشم اقدام کنند واز معافیت گمرکی درواردات برخوردار شوند.درهمین زمان با تیره شدن بین روابط هلندوانگلیس در اروپا، هلندیها به کشتی های انگلیس درجاسک حمله کردندوقشم را به دست گرفتند بندرعباس را گلوله باران کردند دژ مستحکمی را در نزدیکی تجارتخانه خود در بندرعباس احداث نمودند برای نزدیکی بیشتر با دهانه خلیج فارس تأسیسات تجاری خود را به جزیره خارک منتقل کردند واز پرداخت اجاره بهای خارک به میرمهنا حاکم بندر ریگ وجزیره خارک خوداری نمودند. میرمهنا درسال 1765میلادی به هلندیها حمله برد.دژآنها را تسخیرکرد وآنان را از جزیره بیرون راند. بدین ترتیب هلندیها که مرکز تجاری خود را از بندرعباس برچیده بودند عملا' از خلیج فارس خارج شدند. با تشکیل ورسمیت یافتن کمپانی هند شرقی دولت انگلیس سیاست گسترده استعماری خود را علیه ایرا بکار گرفت ودر اندک مدتی برسراسر سواحل خلیج فارس تسلط یافت. دولت انگلیس وعمان کمپانی هند شرقی با نیرنگ از اتحاد قدرتهای محلی جلوگیری کردند وبا ایجاد جنگهای منطقه ای موجبات ضعف آنها را فراهم آوردند.دراین دوره سیاست انگلیس در خلیج فارس ایجاد شیخ نشینهای متعدد وکوچک بود تااز اتحاد آنها درمقابل خود جلوگیری کند. خلیج فارس بعداز جنگ جهانی اول، نه تنها به عنوان معبر دریایی تجاری بسیار مهم، بلکه به عنوان بزرگترین کانون نفت ومنبع مهم رشد صنایع ، اهمیت اقتصادی واستراتژیکی فراوانی یافت ، به طوری که کلیه طرفهای تجاری خارجی ایران به ویژه انگلیس باجدیت تمام تلاش کردند حضور فیزیکی خود را در خلیج فارس حفظ کنند. موقعیت استراتژیکی استان هرمزگان در دهه های بعدی نیز توجه ویژه به این منطقه را برای دولتها وکشورهای خارجی الزامی می ساخت . درزیر، فشرده ای از پیشینه تاریخی مناطق مهم استان آورده می شود تا سیمای تاریخی وسیاسی این خبطه از کشور پهناور ایران بیش از پیش روشن گردد.
بندرعباس
درقرن چهارم هجری در حوالی بندرعباس فعلی، بندرو روستای کوچکی به نا((سورو)) وجود داشت که جغرافیا نویسان قرن چهارم هجری قمری از آن نام برده اند. برخی معتقدند ((شهرو)) که اصطخری به عنوان((دهی کوچک برکنار دریا)) ازآن نامبرده همان بندر ((سورو)) است. این بندر در سال 924هجری قمری ((بندر جرون)) خوانده می شد ودهکده ای کوچک بود ودر روبه روی سواحل شمالی جزیره پراهمیت ((هورموز)) آن روزگار قرار داشت. درسال1514پرتغالیها این دهکده کوچک را برای پیاده شدن وبارگیری اجناس از خشکی انتخاب کردند. به دلیل خرچنگ زیادی که در ساحل این بندر وجود داشت نام این بندر را ((بندرکامارااو))یا((کامبارائو)) یعنی بندر خرچنگ گذاشتند.نام متداول بعدی یعنی ((گمبرون)) یا ((گامبرون)) به احتمال زیادازلغت پرتغالی ((گاماراائو)) اقتباس شده است.
درسال1622میلادی شاه عباس توانست با کمک انگلیسیها دست پرتغالیها را ازاین بندر کوتاه کند.به افتخاراین پیروزی ((بندرگمبرون)) به((بندرعباس )) تغییر نام داد.تاقبل از سال 1650میلادی ((1070هجری قمری )) بندرعباس حصار نداشت ولی از این زمان دور شهر را محصور کردند وبرامنیت آن افزوده شد . انگلیسیها وهلندیها در بندرعباس تجارت خانه ودر کنار دریا امارات زیبایی بناکردند. دراین بندر لنگرگاه مناسبی وجود داشت لذا اکثر کشتیهای بزرگی که از هند برای ایران وعثمانی وسایر نقاط کالا حمل می کردند دراین بندر لنگر می انداختند. هلندیها درسال1110 هجری قمری ((1698میلادی با کسب اجازه از دولت ایران ، شهر تازه ای با بافت ومعماری ویژه دروسط شهر بندرعباس بنا نمودند.(امارات کلاه فرهنگی در همین ایام بنا شده است.) )) بافت وشکل ظاهری شهر جدید تاسال 1135هجری قمری دوام یافت.درنیمه نخست قرن 17، نمایندگان کمپانی هندشرقی سعی کردند بندرعباس را به پایگاه اصلی خود در خلیج فارس تبدیل کنند به همین لحاظ مرکز کمپانی هند شرقی دربندرعباس مستقر گردید.
ناوهای نظامی کمپانی هند شرقی نیز در آبهای نزدیک بندرعباس پهلو گرفتند این شرکت درسال1759به علت متشنج شدن اوضاع وبمباران تأسیسات تجاری انگلیسیها در بندرعباس مرکز تجارت خود را از این بندر به بندر بصره منتقل نمود. این امر بیش از پیش شرایط انحطاط بندرعباس رافراهم کرد.بعداز ظهور نادرشاه بندر بوشهر مقرناوگان ایران شد. درپی شورش سال1868میلادی درمسقط این امتیاز لغو شد. وشهربندرعباس وتوابع آن دوباره به تصرف کامل دولت ایران درآمد.پس از پیروزی نهضت مشروطیت تصویب قانون ایالت و ولایات ، بندرعباس وتوابع آن جزمحدوده ایالت فارس قرار گرفت وسپس در محدوده اختیارات حاکم کرمان درآمد.
در تقسیمات فعلی کشوری شهر بندرعباس مرکز استان هرمزگان است . این شهریکی از مهمترین مراکز استراتژیکی وتجاری ایران درجوار خلیج فارس ودریایی عمان است. بارانداز شهید رجایی اسکله عظیمی است که بخش وسیعی از مبادله کالاهای تجاری بین ایران ودیگر کشورها از طریق آن صورت می گیرد. بندرعباس از طریق راههای دریایی ، راه آهن، جاده های ترانزیتی درجه یک وازطریق هوا به کلیه مناطق داخلی ودیگر کشورهای جهان مربوط است.
بندر لنگه
در جغرافی زمان هخامنشیان از بنادر مهم وتجاری فارس اندک نام برده شده است. گمان می رود که بندر (( گوگانا)) همان بندر لنگه امروزی باشد که در دوران حکومت هخامنشیان از بنادر معتبر تجاری محسوب شده است ولی در اثر تغییر وتحولات تاریخی وعدم توجه، این بندر کم کم روبه انحطاط گذارده واز رونق آن کاسته شده است. درسال 1638((تاورنیه)) – سیاح فرانسوی- طی سفر بصره به بندر لنگه مدت دو روز دراین بندر اقامت نموده واز آن به خوبی یاد کرده است. درسال1760 میلادی اعراب جواسم سواحل جنوبی خلیج فارس طی یک مهاجرت وسیع ، جزیره قشم وبندر لنگه وبندر شناس را تصرف کردند . در زمان کریم خان زند(1773-1743 میلادی) سهولت ارتباط دریایی خلیج فارس از طریق بندر لنگه رونق تجاری قابل توجهی در بندر لنگه وبندر کنگ به وجود آورد وراه کاروان روشیراز نیز به اهمیت بازرگانی این دو بندر افزود.اعراب جواسم به دستور کریم خان زند وبنا به سیاست نظامی او ، در بندر لنگه سکونت گزیدند ودر آبادی ورونق آن همچنان کوشیدند به طوری که بندر فوق از مشهورترین بنادر خلیج فارس شد ودر دوران قاجار به عروس بنادر ایران معروف گردید. تاسال 1896میلادی اعراب جواسم بر بندر لنگه تسلط داشتند. در سال 1889میلادی در بندر لنگه دفتر کنسولگری فرانسه تاسیس گردید واز همین سال، گمرک بندر لنگه وبندرعباس زیر نظر ریاست بلژیکیها قرار گرفت. درسال1898میلادی یکی از افراد خانوادهای حکومتی بندرلنگه به علت ضعف حکومت مرکزی، بندرلنگه ومناطق اطراف آن را تحت تصرف خود درآورد وعلی رغم مخالفت دولت مرکزی ایران ، نمایندگی را جهت اداره امور بندرلنگه انتخاب نمود در اوایل سال1899به سلطه او در بندر لنگه خاتمه داده شد.
در اواخر حکومت سلسله قاجاریه، بندرلنگه روبه ویرانی گذاشت واز شروع جنگ جهانی اول تا بعد از جنگ دوم جهانی (1945) که انواع بیماریهای واگیردار همراه بات فقر وقطحی شیوع پیدا کرده بود اکثر مردم این شهر فعالیت خود را تعطیل کرده وبه مناطق دیگر مهاجرت کردند. به همین دلیل به مرور زمان نقاط مسکونی شهر خالی از سکنه شد وشهر فعالیت وچهره واقعی خود را از دست داد وسپس آرام آرام رونق یافت. بندر لنگه امروزی شهری بسیار آباد است وهمچنان فعالیتهای تجاری آن روبه گسترش می باشد. این بندر از طریق جاده های درجه یک وفرودگاه با سایر نقاط ایران ارتباط زمینی وهوایی دارد.
وجه تسمیه بندرلنگه
لنگه معنای مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارتند از تا، فرد، تک، یکتا، بی همتا، ونادر می باشد. جمعی معتقدند که معادل کلمه لنگه در عربی لنجه است به معنای بادیه نشین وییلاق چون آب وهوای لنگه به سایر نقاط خلیج فارس بهتر بوده وبیشتر شیخ نشینهای جنوب خلیج فارس فصل گرما را در اینجا میگذرانده اند ودر حقیقت لنگه فارسی شده لنجه است.
بندر کنگ
تاریخ دقیق بنای شهر کنگ مانند اغلب شهرهای ایران مشخص نیست، اما منابع تاریخی نشان می دهند که پیش از آنکه نامی از بندر لنگه در میان باشد، بندر کنگ ساخته شده است. گفته می شود که تاریخ بنای شهر کنگ به1800 سال پیش می رسد واین بندر کوچک در طول عمر خود چهاربار تخریب واز نو ساخته شده است، وبنای فعلی آن چهارمین شهری است که بر روی خرابه های شهر قبلی احداث شده است. روایتی نیز در دست است که نشان می دهد در حدود 100سال پیش بندر کنگ ناحیه ای آباد وپر رونق بوده است. این شهر دوره ای در تصرف پرتغالیها وهلندیها بوده است وهنوز آثار قلاح وتجارتخانه های آنان دراین بندر به صورت خرابه باقی مانده است.
شهر کنگ یکی از بنادر شهرستان بندرلنگه است. مساحت آن 5 کیلومترمربع می باشد ودر 6کیاومتری خاوربندرلنگه واقع شده وفاصله آن تا مرکز استان260کیلومتر است. مردم شهر کنگ مانند دیگر ساحل نشینان اغلب دریانورد وعموما' ماهیگیر هستند واز مشاغل عمده آنان توربافی ولنچ سازی است که از مهمترین صنایع مردم این منطقه می باشد. درسالیان گذشته کلیه لنجهای خلیج فارس به وسیله لنج سازان کنگی مشد ولی بعدها به علت مشکلاتی که در تهیه چوب مخصوص لنج سازی که مستقیما از سواحل آفریقا وارد می شد به وجود آمد، صنعت لنج سازی در کنگ رونق وشکوه گذشته خود را از دست داد.
میناب
تاریخ میناب با تاریخ شهر هرمز باستانی درآمیخته است. درحال حاضر خرابه های این شهر در نزدیکی شهر میناب قرار دارد ودر مواقع این شهر جای آن را گرفته است. در سال 326 قبل از میلاد اسکندر مقدونی دریاسالار خود- نثارخوس (نئارک) – را از طریق مصب سند رهسپار خلیج فارس کرد. وی پس از عبور از سواحل مکران به دهانه رودخانه (( آد میس )) در نزدیکی شهر هرمز رسید ومورد استقبال اهالی شهر قرار گرفت وچندین روز در این شهر اقامت کرد.عده ای از مورخان ، بنیانگذاری شهر هرمز کهنه را به اردشیر بابکان (پاپکان) ساسانی منسوب می دانند، درصورتی که چندین قرن قرن پیش از آن سپاه اسکندر در این شهر اقامت داشته است.
در حدود سال1000 میلادی یکی از شیوخ عمان به نام محمد برای تصرف خلیج فارس وسواحل آن هجوم آورد واز نارضایتی اهالی هرمز نسبت به حاکم وقت استفاده کرد وبندر هرمز را تصرف کرد. پس از او، پسر وی به نام سلیمان وسپس فرزندان او حکومت شهر هرمز را به دست گرفتند.
در سال 1300میلادی جمعی از سواران مغول (نوادگان امیر تیمور گورکانی) به این شهر حمله کردند وخرابی بسیار به بار آوردند.در نتیجه امیر هرمز همراه با مردم شهر، بندر هرمز را ترک کرده وبه جزیره هرمز کنونی مهاجرت نمودند وبدین ترتیب حکومت خشکی هرمز به جزیره جرون منتقل شد.درسال1804-1793 میلادی سلطان عمان – سلطان ابن احمد – با حمایت انگلیسیها حاکمیت خود را در گواتر به ناصرخان – حاکم آن ناحیه- تحمیل کرد ونفوذ خود را در سواحل مکران گسترش داد وبدین سان سواحل دریای عمان نیز به دست وی افتاد. وی در رویارویی با ایران احتیاط می کرد، اما سعی کرد تا اداره بندرعباس ومیناب را نیز به دست آورد. دراین ایام آقا محمد خان قاجار به دلیل درگیریهای داخلی فرصت نکرده بود تا قدرت خود را در جنوب کشور تحکیم نماید. بدین لحاظ جزایر قشم وهرمز تحت کنترل حکومت عمان قرار داشت. در سال 1852 با توافق دولت ایران وعمان عهدنامه ای تنظیم شد که طی آن ، اراضی سواحل وجزیره های ایران وشهر میناب مجددا به مالکیت ایران درآمد میناب امروزی که تاریخ آن با قدمت تاریخی هرمز قدیمی در آمیخته است شهری آباد وپر رونق است این شهر یکی از نواحی مستعد کشاورزی استان هرمزگان نیز هست ومحصولات جالیزی ، مرکبات وخرمای آن بسیار معروف می باشد.
جاسک
نام این بندر که امروزه جاسک نامیده می شود، در دوران گذشته به صورتهای جاشک،چاشک، جک، راس الجاسک وچاسک نیز ثبت شده است . در دوران بسیار قدیم بندر جاسک یکی از کانونهای معتبر آیین میترا بود . معبدی به نام آناهیتا در جاسک باقی مانده است. تهمتن بن توران شها ملقب به سلطان قطب الدین در سال1330میلادی به بعد در جاسک حکومت داشته است. سال1616میلادی انگلیسیها بندر جاسک را به عنوان بندر تجاری خود در شمال خلیج فارس انتخاب کردند.
اولین محموله انگلیسیها در سال1616 با کشتی از هند در جاسک پهلو گرفت ودر سال1619میلادی ، تجار مذکور اولین تجارتخانه شرکت هند شرقی در جاسک تاسیس کردند.این بندر تا زمانی که بندرعباس به تجارت انگلیسیها اختصاص داده شد، مرکز تجارت ومعاملات کمپانی هند شرقی با مرکز ایران بود. در اواخر سال1620میلادی هلندیها از ورود دو کشتی کمپانی هند شرقی به بندر جاسک جلوگیری کردند. این کار که منجر به نبرد سختی بین انگلیسیها وهلندیها در حوالی این بندر شد، به شکست واخراج هلندیها از بندر جاسک انجامید. کشور انگلیس برای بسط نفوذ خود در سال 1864میلادی اقدام به استحکام مواضع خود در خلیج فارس نمود . ازجمله این اقدامات، ایجاد خطوط تلگراف وکابل زیر دریایی بود که ایران وهند را از طریق گواتر – جاسک- بندرعباس مرتبط می ساخت.
دولت انگلیس استحکامات نظامی چندی در جاسک به وجود آورد. در سال1901میلادی خطوط تلگرافی (سیم دریایی) دیگری از بندر جاسک به مسقط (عمان) دایر شد که مرکز آن در جاسک قرار داشت. در سال1932 از سوی دولت ایران عبور بدو اجازه هواپیماهای انگلیسی وهلندی که از خاور دور به خاورمیانه می آمدند، ممنوع اعلام شد زیرا از بدو تأسیس خطوط هوایی این دوکشور بدون کسب اجازه در فرودگاهای جاسک- بندرعباس- لنگه فرود می آمدند. در نتیجه ممنوعیت ، مسیر پروازهای فوق تغییر کرد.
بندر جاسک امروزه از شهرهای نسبتا' آباد استان هرمزگان است که سه طرف آن را آبهای ساحلی احاطه کرده وآن را به صورت یک شبه جزیره درآورده است. شهر از دوسوی شرق وغرب به خلیج جاسک می پیوندد واز سوی دیگر (شمال شرقی) ، به مناظق نظامی متصل است.این موقعیت شکل ظاهری شهر را به حالت طولی درآورده وعرض آن را بسیاری محدود کرده است.
رودان
رودان، بهشت جنوب در گسترده مهربانی ایران در منطقه ای سرسبز وخرم وآبادبا7000کیلومتر مربع وسعت در جنوب شرقی ایران به مردمان خوبش دل سپرده است. مردمان خبطه رودان که سرسبزی بهشت جنوب را بامسمایی وگوارایی آبش یدک می کشند، هماره در ستیز با استعمارگران عرب از ناحیه مسقط عمان وخاندان قوام الملک شیرازی تمام بار مقومت وصبر ومبارزه را بر دوش کشیده اند وبا پشتکار وجدیت ، سامان رودان را از گزند هجوم واستیلای اغیار آزاد ساختند.
شهرستان رودان در فاصله100کیلومتری از مرکز استان ( بندرعباس) قرار دارد، این شهرستان از شمال غرب به شهرستان بافت، از شمال وشرق به شهرستان کهنوج، از جنوب وجنوب شرق به شهرستان میناب واز غرب به شهرستان بندرعباس محدود است. رودان شامل دوبخش مرکزی ورودخانه است که مرکز شهرستان، شهر( دهبارز) می باشد،بخش مرکزی شامل پنج دهستان وبخش رودخانه دارای سه دهستان است.
رودان در قدیم با نام(( رودکان)) معروف بوده است ، وجه تسمیه آن به علت وجود رودخانه های متعدد وپرآب می باشد. کلیه اهالی رودان مسلمان وشیعه جعفری هستند، که با عشق وافر به اهلبیت (ع) در زیر بیرق اسلام محمدی (ص) می باشند. رودان ، معدن آب ها وجایگاه رودخانه های روانی است که دو رود مهم از جنوب شرقی وشمال وارد دشت های رودان می گردد وپس از آبیاری مناطق کشاورزی هر دو وارد سد استقلال میناب می شوند