نظر اسلام درباره هیپنوتیزم در آفاق و دیدگاه های دینی
نظر اسلام درباره هیپنوتیزم چیست در پاسخ به سؤال، ابتدا باید نگرشى اجمالى به ماهیت هیپنوتیزم نمود و سپس پاسخ سؤال شما را بدهیم. دانشمندان از دیر زمان دریافته بودند که سیاله مغناطیسى خاصى در انسان وجود دارد که با استفاده از تکنیک هاى خاصى، مىتواند به وسیله آن در افراد دیگر اثر بگذارد.
نظر اسلام درباره هیپنوتیزم میتواند متنوع باشد و به عوامل مختلفی مانند نهادهای دینی و علمی، تفسیر و اجتهاد متعددی بستگی داشته باشد. در اسلام، عموماً علمای دین و فقها به مسائلی که با ذهن و روح انسان در ارتباط هستند، توجه داشتهاند.
در بعضی موارد، هیپنوتیزم به عنوان یک تکنیک درمانی مورد قبول و استفاده در تراپی و پزشکی قرار گرفته و به عنوان یک وسیله برای بهبود وضعیت جسمی و روحی فرد مطرح شده است. از این نظر، اگر هیپنوتیزم به منظور ارتقاء سلامت فیزیکی یا روحی فرد و با مراعات اصول اخلاقی و دینی مورد استفاده قرار گیرد، ممکن است از نظر اسلام مورد قبول باشد.
اما باید توجه داشت که هیپنوتیزم در برخی موارد نیز ممکن است با عقاید و موازین اسلامی در تضاد باشد، به عنوان مثال اگر به شکلی استفاده شود که منجر به مسائل نابخردانه، اختلاف در تصمیمگیری، یا انجام کارهای مذموم شود.
در نهایت، نظر اسلام درباره هیپنوتیزم بستگی به تفسیر و اجتهاد مراجع دینی و علما اسلامی دارد و ممکن است در موارد مختلف متفاوت باشد. برای دریافت نظر معتبر، به مراجع دینی معتبر و متخصصین در این زمینه مراجعه کردنی است.
تاریخچه استفاده از هیپنوتیزم
در آغاز وجود چنین نیرویى در مشرق زمین کشف شده بود. کلدانىها، مصرى ها و هندى ها به آن پى برده بودند و براى درمان اعصاب و بى اشتهایی، از آن استفاده مى کردند. اما چندان شکل عمومى نداشت تا این که یک پزشک اتریشى به نام «مسمر» در اواخر قرن 18 میلادی (در سال 1775) آن را به عنوان یک کشف علمى مطرح ساخت و گفت: در وجود انسان نیروی سیال مخصوصی وجود دارد که مىتوان براى درمان بعضی از بیماران، از آن استفاده کرد. تا این که «پویسکور» یکى از شاگردان مسمر به روش استاد آشنا شد و براى درمان بیماران از این نیروى مرموز بدن خود استفاده مىکرد و به اصطلاح این امواج مغناطیسی مخصوص را به بدن بیمار روانه مىساخت.
یک روز هنگامى که مشغول درمان یک روستایى بود، ناگهان با نهایت تعجب دید او به خواب فرو رفت. او از این جریان سخت متوحش و دستپاچه شد و خواست وى را بیدار کند، او را صدا زد برخیز برخیز، در این موقع با صحنه عجیب ترى روبه رو شد. بیمار در حالى که هنوز در خواب بود از جا برخاست و شروع به راه رفتن کرد او با تعجب و وحشت گفت: بایست بیمار ایستاد، کم کم فهمید که بیمار در حالى شبیه به خواب فرو رفته که با خواب هاى معمولى بسیار فرق دارد.
تلفن تماس برای اطلاعات بیشتر با موسسه تجسم خلاق
02188302523
تلگرام و واتساپ
09011594943
او در این حال صداى خواب کننده را مى شنود و هر چه به او دستور داده شود انجام مى دهد بالاخره هر طور بود، او را بیدار و به حال عادى برگرداند و به این ترتیب موضوع خواب مغناطیسى لااقل درآن محیط کشف شد و معلوم گردید که از طریق مانیتیسم (سیاله مغناطیسی) مىتوان به هیپنوتیزم (خواب مغناطیسى) دست یافت. با ادامه تحقیقات در این زمینه، آشکار شد که نگاه هاى طولانى به یک نقطه نیمه روشن، توام با تلقین هاى پى در پى، به ضمیمه استفاده از سیاله مزبور، براى خواب کردن افرادى که آمادگى دارند کافى است و با این سه عامل مىتوان افراد را به خواب مغناطیسی فرو برد.
مسأله مهم این جا بود که «عامل» (خواب واره گر) مى توانست جانشین اراده و تصمیم «معمول»، (سوژه خواب رونده) گردد، و معمول به تمام معنا تسلیم اراده او شود و هر دستورى به او بدهد بدون چون و چرا انجام دهد. به عبارت دیگر هیپنوتیزم نوعى تحت کنترل قرار گرفتن فردى ضعیف (سوژه) توسط «قدرت ذهنى» فردى قوى به لحاظ تمرکز ذهنى (نه حرکات و تلفیقات ظاهرى هیپنوتیزور) قلمداد شده است. (ر. ک: حساسیت به هیپنوتیزم، هیلگارد).
نظر اسلام درباره هیپنوتیزم و تاثیر هیپنوتیزم بر آدمی
آن چه در این جا مورد نظر مى باشد، این است که تأثیرات خواب وارهگر (هیپنوتیزور) بر سوژه اعم از آن که ناشى از حرکات، تلقینات، تکنیک هاى ایدئوموتودیک، ریلاکسیک و… باشد و یا ناشى از قوت روح و ذهن که از طریق ریاضت و تمرین حاصل شده است، در هر صورت چگونه تأثیرى است؟
آیا صرفا ایجاد یک سرى تصورات و خیالات و تلقینات غیر واقعی است و یا آن که آنچه را که سوژه ادراک مىکند یا بدون ادراک بر زبان مى آورد و ظاهر مى سازد، واقعیتی تردید ناپذیر است؟ این مسأله هنوز جاى بحث بسیار دارد، ولى آنچه در حال حاضر مىتوان گفت آن است که:
از نظر اسلام درباره هیپنوتیزم اولاً، حرکاتى که از معمول سر مىزند وسخنانى که برزبان مىراند، چیزى جز تلقینات عامل نیست مثلاً اگر به یک زبان خارجى که قبلا آشنایى نداشته تکلم مىکند، یا اعلام مىدارد در فلان منطقه هستم، یا راه مىرود و. همه القائات خواب وارهگر است و از حقیقت بهرهاى ندارد. البته این القائات تنها با حرکات و اشارات نمایشى نیست بلکه از طریق ذهن عامل صورت مىگیرد. بنابراین اگر هیپنوتیزور آن دسته از لغات خارجى را که سوژه تکلم مىکند، نداشته باشد، چنین حرکتى صورت نخواهد پذیرفت.
از نظر اسلام درباره هیپنوتیزم ثانیاً، در بعضی از موارد- نه به آن داغى که برخى طرح مى کنند – از این شیوه براى درمان برخی از بیماران مىتوان استفاده کرد، و حتى در بعضی از موارد از آن به جاى داروى بیهوشى نیز استفاده نمود که این تأثیر چیزى جز آثار تلقین نیست. برخى بین مسأله هیپنوتیزم و تجرید روح خلط نموده و آن دو را نیز مشابه یکدیگر فرض کردهاند. در حالى که بین آن دو تفاوت بسیار است و تفصیل آن در این مختصر نمى گنجد ولى امروزه برخى با استفاده از تکنیک هاى پیشرفته تر هیپنوتیزم، ادعای تجرید روح نموده و کالاى خود را به این نام قالب مى کنند.
در مورد ریاضت که بخشی از پرسش شما است توجه شما را به مطالب ذیل جلب می کنیم:
نظر اسلام درباره هیپنوتیزم ریاضت در لغت چند معنا دارد:
1. تحمل رنج و تعب براى تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگرى
2. تمرین و ممارست
3. کوشش و سعى
4. گوشه نشینى توأم با عبادت و کفّ نفس فرهنگ معین.. و در اصطلاح؛ یعنى، تحمل رنج و مشقت و خود را از نظر جسمانى در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به یک توانمندى هاى روحى رسیدن.
نظر اسلام درباره هیپنوتیزم و انواع ریاضت:
از منظرى کلى، ریاضت را به دو نوع مىتوان تقسیم کرد:
1. ریاضت به صورت مطلق؛ قطع نظر از آموزه هاى دینى بدون در نر گرفتن نظر اسلام درباره هیپنوتیزم
2. ریاضت در قالب آموزه هاى دینى و براساس معیارهاى شرعى براساس نظر اسلام درباره هیپنوتیزم
فرق هاى این دو عبارت است از:
اولین اصل در تاثیر ریاضت بر آدمی بدون نظر اسلام درباره هیپنوتیزم
یکم. ریاضت به معناى مطلق؛ یعنى، اینکه انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقت بیندازد تا مهارت ها و توانمندى هایى را در بعد روحى به دست آورد؛ قطع نظر از اینکه آیا چنین عملى از نظر احکام شرعى و مبانى دینى صحیح است یا نه؛ از این رو مرتاضانى که بدون در نظر گرفتن شریعت الهى، ریاضت مى کشند براى رسیدن به هدف خود، هر عملى را انجام مى دهند؛ ولو این که از نظر شرعى کار حرامى باشد یا حتى با کرامت انسانى سازگار نباشد؛ زیرا او بر این باور است که فلان عمل، موجب تقویت روح یا اراده او مىشود. در نظر اسلام درباره هیپنوتیزم حال آنکه در ریاضت هاى دینى (مانند روزه) هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمى شود و هر قدرت و نیرویى براى او مطلوب نیست.
در نظر اسلام درباره هیپنوتیزم براساس احکام الهى روزه مىگیرد، زیرا اعمال و احکامى که دین وضع نموده و انسانها را موظّف به انجام دادن آن کرده، بدین جهت است که انسان را در حوزه عبودیت خدا، قرار دهد و او به مقام قرب الهى برسد. پس نتیجه واثر ریاضتهاى شرعى، با غیر شرعى کاملا با هم متفاوت است.
در نظر اسلام درباره هیپنوتیزم حال آنکه در ریاضت هاى دینى (مانند روزه) هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمى شود و هر قدرت و نیرویى براى او مطلوب نیست.
دومین اصل در تاثیر ریاضت بر آدمی و نظر اسلام درباره هیپنوتیزم
دوم. فرق دیگر ریاضت دینى در مورد نظر اسلام درباره هیپنوتیزم با ریاضت غیر دینى این است که دین به انسان اجازه ضرر زدن به خود یا به دیگرى را نمىدهد و همواره اعمالى که انسان انجام مىدهد باید یک فایده عقلایى داشته باشد. به عنوان مثال روزه یک عمل واجبى است که افراد مکلف – که داراى شرایط تکلیف هستند باید روزه بگیرند. اما همین روزه اگر در جایى موجب آسیب شدید جسمانى شود یا موجب بیمارى یا تشدید بیمارى گردد، حکم آن لغو مىشود و چنین فردى نباید روزه بگیرد.
نظر اسلام درباره هیپنوتیزم چیست
هیپنوتیزم در اسلام، هیپنوتیزم یا تلقین با مفاهیم و اصول دینی خاصی همراه است. هیچ نظر رسمی و قطعی اسلامی در مورد هیپنوتیزم در اسلام وجود ندارد. اسلام نگرانیهای خود را در مورد مسائل مشابه با تمرین تأمل، سلوک روحانی، و تأثیر ذهن روی روح و رفتار انسان دارد.
به طور کلی، در اسلام، تمرکز بر اخلاق و انسانیت و نیکوکاری قرار دارد. هر فعالیت یا تکنیکی که باعث بهبود اخلاق و رفتار انسانی شود، قابل تقدیر است. اما اگر هیپنوتیزم یا تلقین برای اهداف منفی یا غیراخلاقی مورد استفاده قرار گیرد، ممکن است با اصول اسلامی در تضاد باشد. مثلاً، اگر از هیپنوتیزم برای انجام اعمال جنایی یا تبلیغ اختلاف و نفرت استفاده شود، با تعالیم اسلامی در تعارض قرار خواهد گرفت.
در نهایت، تفسیر اسلامی از هیپنوتیزم و تلقین و هیپنوتیزم در اسلام به شخصیت و فهم هر فرد بستگی دارد و ممکن است میان مراجع دینی و شیوههای مختلف اسلامی تفاوت داشته باشد.