زندگی / سفر
«سرآقاسید» ماسولهای در دامان زاگراس
از منطقه چلگرد شهرستان کوهرنگ که به سمت غرب حرکت کنید به روستای شیخ علیخان میرسید. 35 کیلومتر در جاده خاکی و پر پیچ و خم بروید، روستای پلکانی و چشم نواز «سرآقا سید» به رویتان لبخند می زند، گویی ماسوله است، اما در دامان زاگرس.
گروه زندگی-سمیه دهقان زاده: ایران، این کشور چهار فصل دوست داشتنی و همه چی تمام. تا به حال به این فکر کردهاید در چه جغرافیایی بهشتی به دنیا آمده اید و زیست میکنید؟
نفسم از جای گرم در می آید و هنوز از جبر جغرافیایی که در آن گیر افتادهایم خبر ندارم؟ زیادی خوشبینم؟ باشد، قبول. هر چه شما میگویید، طوری نیست. فقط بیاید با هم به جای جای کشورمان برویم و از شمال تا جنوب، شرق تا غربش را بگردیم، شاید نظرتان برگشت و دلتان خواست بیشتر و بهتر ایرانمان را ببینید.
دشت اول، کوهرنگ چهارمحال بختیاری
دشت اولمان، کوهرنگ چهارمحال بختیاری است، آنجا که اسمش به لالههای واژگون، عشایر بختیاری و رفتینگ در رودخانه خروشان گره خورده و بهار و تابستان جان میدهد برای رفتن و دیدن و حظ بردن.
بیایید به آغوش زاگرس برویم، از منطقه چلگرد شهرستان کوهرنگ به سمت غرب که حرکت کنید به روستای شیخ علیخان میرسید. عجله نکنید هنوز به مقصد نرسیدهاید، حالا جاده ای خاکی و پر پیچ خم پیش روی شماست، جادهای که غار یخی چما صدایش میزنند.
حالا که جلسه معارفه شما و جاده انجام شد، بهتر است سوار ماشین آفرود یا ماشینهای محلی شوید و دل به دل جاده دهید. قرار است به روستای سرآقا سید بروید و حدود ۳۵ کیلومتر راه دارید تا آنجا.
ولی بد به دلتان راه ندهید، کمی که توی مسیر بیافتید تا خستگی بخواهد به جانتان بنشیند، آبشار شیخ علیخان به رویتان لبخند میزند، بهار است و طراوت، خدا را چه دیدید شاید بخت یارتان بود و لالههای واژگون را هم اطراف آبشار دیدید.
به ماسوله چهارمحال خوش آمدید
غار یخی چما هم دیدنی است، سرمای زیاد باعث شده لایههای یخ درون آن شکل بگیرد، به فصل گرما که برسیم، کم کم لایههای یخ ذوب میشود آب در درونش جاری.
محو زیبایی مسیر شدهاید؟ خوش به حالتان. ولی هنوز که اصل کار را ندیدهاید. آنجا که در دامنه کوه هفت تنان رشته کوه زاگرس به ارتفاع ۲۵۰۰ متری رسیدید، آن وقت است که روستای پلکانی و چشم نواز سرآقا سید پیش چشمتان نمایان میشود، گویی ماسوله گیلان است اما این بار در دامان زاگرس.
بافت و معماری اینجا قدیمی، خاص و سنتی است. خانههای روستا بهشکل پلکانی فشرده ساخته شدهاند و معماری خانهها به صورتی است که حیاط هر خانه، پشت بام خانه دیگری است.
پله پله تا روستای «سرآقا سید»
حالت پلکانی خانهها نیز مانند یک دست مشت شده، اتحاد بیشتر بین اهالی روستا ایجاد میکند که بر نحوه معیشت آنها تأثیر میگذارد. اتحادی که فصل سرما و سختی که بیشتر اوقات برف چند متری مسیرهای ارتباطی روستا را با اطراف قطع میکند، بیشتر و بهتر به چشم می آید.
هیچ کدام از خانهها به صورت خاص و کامل پنجره ندارند، درهایشان هم بسیار کوچک است.خانهها بهصورت تو در تو ساخته شده و از دو بخش تشکیل شدهاند که یک بخش آن برای اهالی خانه و بخش دیگر مخصوص دامها، طیور و انبار است.
معماری شگفت انگیز یک روستا
همه خانهها یک چشمانداز دارند و به یک سمت ساخته شدهاند. روی یکی از پشت بامها که بایستید دامنههای زاگرس و چشم انداز درختان بلوط و درختان گردو که شاید عمر سیصد ساله داشته باشند، حال دلتان را خوب میکند. باورتان میشود همه این معماری شگفت انگیز را با خشت و گل و چوبهای درختهای همین منطقه بنا کردهاند و چه استوار است و دیدنی.
غرق در طبیعت بکر، دور از تکنولوژی
یک نفس عمیق بکشید، پاکی هوا را با تمام وجودتان حس خواهید کرد. آنتن موبایلتان رفته است، بومیها، چند تلفن همراه با خط و آنتن دهی محلی دارند. ولی تا راه دارد، قبل از آمدن کارهایتان را بکنید و مدتی در طبیعت بکر و بدون تکنولوژی، آرامش را تجربه کنید.
چرا «سر آقا سید»؟
حالا که ذهنتان از هیاهوی شهر فاصله گرفته، شاید دلتان بخواهد از وجه تسمیه این روستا سردربیاورید. جانم برایتان بگوید، آن طور که محلیها تعریف کنند چیزی حدود ۶۰۰ سال قبل سیدی به نام آقا عیسی که از نوادگان امام موسی کاظم بوده، در آنجا زندگی میکرده که پس از مرگش در همان جا دفن میشود و بر مزارش گنبد و گلدستهای قرار میدهند.
مردم به او اعتقاد دارند و نذر و نذورات خودشان را به این مکان مقدس گره میزنند. و اما چرا سر؟ اگر به بافت روستا نگاه کنید، متوجه میشوید خانههای روستا همگی در بالای زیارتگاه و به نوعی بالای سر آن قرار گرفته و به همین خاطر به این روستا سر آقا سید میگویند. البته روایت دیگری هم وجود دارد که گفته میشود مردم زیادی از مناطق مجاور بر سر مزار آقا سید میآیند و شاید به همین خاطر چنین اسمی برایش انتخاب کردهاند.
تماشای تمارعیار یک دوره مردم شناسی
خب از چرا و چگونگی روستا هم سردرآوردید، دیدید جز در گیلان، ماسوله دیگری هم وجود دارد؟ تازه اگر روزی تان باشد در این روزهای بهاری ممکن است، جشن عروسی یک زوج خوشبخت از این اهالی را ببینید. لباسهای محلی زنان و مردان، رقص و پایکوبی و آئین چوب بازی مردان و بر روی پشت بام خانه داماد و یک شادی دسته جمعی، همه و همه خود یک دوره مردم شناسی در تاریخ معاصر است که تماشای زنده و مستقیمش به شما رسیده.
این روستا هیچ اجاق گازی ندارد
البته کنار همه قشنگی ها و چشمنوازی، شما در جای جای روستا هیزمهای انباشه میبینید و درخواهید یافت هنوز گاز لوله کشی به روستا نرسیده. اهالی روستا از آتش برای پخت و پز و سایر احتیاجات خود استفاده می کنند و آتش اجاق خانه ها روشن است و این بدان معنا است که در این روستا هیچ گونه اجاق گازی وجود ندارد.
زنهای این روستا، از هر انگشتشان چند هنر میبارد، تنور آش برگ، نان کلک (از آرد کردن بلوط پخته میشود)، کباب از دام تازه در این روستا حسابی داغ است.
ماجرای زنان و چشمه نمکی
تازه خانمهای محلی، تا چشمه نمکی که در 20 کیلومتری آنجاست میروند، آنها حوضچه هایی در نزدیک این چشمه ساختهاند، آب این چشمه به آن ها می ریزد و زنان روستا نمک موجود در این حوضچه ها را برداشت می کنند و میفروشند تا به اقتصاد خانه و روستایشان کمک کنند و زندگی شان خوش طعم تر شود.
مردمان مهمان نواز این خطه از ایران و دیگر هیچ
روستا، به صورت محدود بومگردی دارد، ولی مردممان سرآقا سید مردم دار و مهمان نوازند در خانههایشان به روی گردشگران باز است شما با مبلغی مناسب میتوانید زندگی در ماسوله زاگرس را برای چند صباحی تجربه کنید، در دامنه کوه هم چادرهایی بناست که وسایل پذیرایی و اسکان در آن فراهم است و روستاگردی شما را
برایتان راحت تر از همیشه میکند. به گمانم دل توی دلتان نیست به جاده بزنید و این روستای شکفت انگیز را از نزدیک به نظاره بنشینید، باشد که به زودی «سر آقا سید» و مردمان باصفایش را به چشم ببینید.