در دنیای امروز جاهلان مال حرام را به قول خود ذبح شرعی می کنند و می خورند یک آب هم روی آن و ادعای مسلمانی هم دارند و نمی دانند آتش در شکم خانواده می ریزند که نتیجه اش لقمه حرام طینت پاک تحویل جامعه نخواهد داد و حرامخوار بندرت حلال خوار خواهد شد خسرانش هم متوجه جامعه خواهد شد و هم عاقبت بشری طرف را بدنبال دارد و فرد خرامخوار فرزندانی تحویل اجتماع داده که برای خود گور بگوری به ارث گذاشته است!!!.
قصه: انشای حسین دانش آموز کلاس چهارم در مورد پول حلال
بنام خدا، نان حلال خیلی خیلی خوب است، من نان حلال را خیلی دوست دارم، ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم، مثل آقا تقی.
آقا تقی یک ماستبندی دارد، او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت میدهد تا آبی که در شیرها میریزد تا شیر اضافه شود حلال باشد.
آقا تقی میگوید: آدم باید یک لقمه نان حلال به زن و بچهاش بدهد تا فردا که سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بیراه نباشد .
اما دایی من هم کارمند یک شرکت است، او میگوید: تا مطمئن نشوم که ارباب رجوع از ته دل راضی شده، از او رشوه نمیگیرم!
آدم باید دنبال نان حلال باشد.
داییام میگوید: من ارباب رجوع را مجبور میکنم قسم بخورد که راضی است و بعد رشوه میگیرم! داییم میگوید: تا پول آدم حلال نباشد، برکت نمیکند، چون پول حرام بیبرکت است.
ولی پدرم یک کارگر است و من فکر میکنم پولش حرام است، چون هیچوقت برکت ندارد (تعداد نانخور زیاد و در آمد کم) و همیشه وسط برج کم میآورد، تازه یارانهها را خرج میکند و پول آب و برق و گاز را نداریم که بدهیم. ماه قبل، برق ما را قطع کردند، چون پولش را نداده بودیم، دیشب میخواستم به پدرم بگویم:
کاش دنبال یک لقمه نان حلال بودی!!!!.
نکته: شیر فروش هر روز یک بشکه آب که داخلش مقداری شیر می ریخت در بین محل توزیع می کرد با این عنوان که بهترین شیر محلی است، روزی اولین شیر را که به مشتری داد و مشتری متوجه شد که آب خالص است و اعتراض کرد.
شیر فروش گفت: اشتباه شده چون مقداری شیر داخلش نریختم 😂
کارمند بانک هم به مشتری می گوید تعداد زیادی فرم باید پر کنم تا پرونده شما تکمیل شود، در ساعت اداری میسر نیست، اگر دوست داری دو روزه مشکلت حل شود، باید هزینه اضافه کاری در عصر را پرداخت کنی، تا در منزل این کار را انجام دهم و گرنه ممکن است چند ماهی طول بکشد و مهلت وام هم پایان یابد، محترمانه رشوه دریافت می کند.
یا کارمند شهرداری پایان کار برای تفکیک دو طبقه ساختمان صادر نمی کند و بخشنامه ی سالهای دور را جلو ارباب رجوع قرار داده و می گوید: چون دو طبقه ساختمان است با یک ورودی به طبقه همکف که پارکینگ است ماشین ها پارک شوند، باید برای یک طبقه دیگر مبلغ ۶ برابر حقوق یک پرسنل معمولی دولت به حساب شهرداری پرداخت گردد، گرچه جای پارک در داخل زیاد است، ولی ورودی باید دو تا باشد، چنانچه چنین پولی نداری می توان قانون گذشته را ندید گرفت بشرطی که…