دین و مذهب گوناگون
داستان کامل قوم یاجوج ماجوج در آخر زمان + شکل ظاهری آنها
تاریخ انتشار : 28 مرداد 1400کد مطلب : 82981زمان مطالعه : 6 دقیقه
در قرآن کریم و بسیاری از روایات و در دین یهودیان و مسیحیان از قومی به نام یاجوج و ماجوج گفته شده است. با خصوصیات این قوم عجیب بیشتر آشنا شوید.
داستان قوم یاجوج ماجوج قرآن و احادیث
در قرآن و متون دینی یهودیان و مسیحیان از قومی به نام یاجوج و ماجوج یاد شده است که از نشانه های آخرالزمان هستند. قوم یاجوج ماجوج چه قومی هستند و آیا خروج آنها در آخرالزمان صحت دارد؟ در ادامه این بخش از دین و مذهب نمناک توضیحات بیشتری را ارائه خواهیم داد تا ابهامات شما درباره این موضوع رفع گردد.
یأجوج و مأجوج نام قوم یا فرد هستند؟
درباره هویت یأجوج و مأجوج چند احتمال گفته شده است:
- یأجوج و مأجوج در برخی منابع نام فردی بوده است. ( عهد عتیق، کتاب حزقیال نبی، باب 38، فقره 2 و 3) در عهد عتیق مأجوج فرزند دوم یافث از پسران نوح است. ( عهد عتیق، کتاب پیدایش، فصل 10)
- یأجوج و مأجوج بر اساس برخی منابع دینی به منطقه ای جغرافیای گفته می شد. ( عهد عتیق، کتاب حزقیال نبی، باب 38، فقره 2 و 3)
- در منابع اسلامی یأجوج و مأجوج اقوامی ساکن در شمال آسیا بودند که به قتل و غارت اموال اقوام دیگر مشغول بودند. عده ای از مفسران ریشه واژه یأجوج و مأجوج را از کلمه چینی مُنگوک یا مُنچوگ دانسته اند که در زبان عبری و عربی به یأجوج و مأجوج تبدیل شده و در یونانی از آن به گوگ و ماگوگ تعبیر شده است. (حسینی طهرانی، معادشناسی، 1425ق، ج4، ص86-87)
- برخی نیز احتمال داده اند یأجوج و مأجوج، قوم مغول بودند که از سرزمین خود به چین و شبه قاره هند حمله می کردند و دیوار چین و سد ذوالقرنین برای مهار آنان احداث شده بود. (حسینی طهرانی، معادشناسی، 1425ق، ج4، ص86-87)
آیا خروج قوم یاجوج و ماجوج در آخرالزمان صحت دارد؟
در قرآن دو بار کلمات یاجوج و ماجوج وارد شده است.
در سوره کهف می فرماید:
گفتند ای ذوالقرنین یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد می کنند آیا [ممکن است] مالی در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدی قرار دهی گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده [از کمک مالی شما] بهتر است مرا با نیرویی [انسانی] یاری کنید [تا] میان شما و آنها سدی استوار قرار دهم برای من قطعات آهن بیاورید تا آنگاه که میان دو کوه برابر شد گفت بدمید تا وقتی که آن [قطعات] را آتش گردانید گفت مس گداخته برایم بیاورید تا روی آن بریزم [در نتیجه اقوام وحشی] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند گفت این رحمتی از جانب پروردگار من است و[لی] چون وعده پروردگارم فرا رسد آن [سد] را درهم کوبد و وعده پروردگارم حق است و در آن روز آنان را رها می کنیم تا موج آسا بعضی با برخی درآمیزند و [همین که] در صور دمیده شود همه آنها را گرد خواهیم آورد. (سوره کهف، آیه 93–98)
در سوره انبیاء می فرماید:
و بر شهری که آن را هلاک کرده ایم بازگشتشان حرام است تا وقتی که یاجوج و ماجوج [راهشان] گشوده شود و آنها از هر پشته ای بتازند و وعده حق نزدیک گردد ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیده اند خیره می شود [و می گویند] ای وای بر ما که از این [روز] در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم. (سوره انبیاء، آیه 95-97)
سد یأجوج و مأجوج
ذوالقرنین از پادشاهان مؤمن، در یکی از سفرهای خود به منطقه ای رسید که میان دو کوه قرار داشت. مردم این منطقه به او گفتند آن سوی کوه، یأجوج و مأجوج وارد سرزمین آنان می شوند و دست به قتل و غارت می زنند.
مردم این منطقه از ذوالقرنین خواستند در مقابل دریافت مبلغی، سدی بسازد تا مانع نفوذ یأجوج و مأجوج و مزاحمت آنان شود. او بدون گرفتن هزینه و با کمک مردم منطقه سدی از آهن و مس گداخته در برابر هجوم یأجوج و مأجوج ساخت که به سد ذوالقرنین یا سد یأجوج و مأجوج مشهور شد. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج12، ص533-535)
یاجوج و ماجوج در دیگر کتب ها
به جز قرآن، در تورات در کتاب حزقیل فصل سی و هشتم و فصل سی و نهم، و در کتاب رۆیای یوحنا فصل بیستم از آنها به عنوان گوگ و ماگوگ یاد شده است که معرب آن یاجوج و ماجوج میباشد.
- اینان فرزندان دودمان نوح اند:سام و حام و یافث که پس از طوفان برای هر یک فرزندانی شد، فرزندان یافث عبارت بودند از جومر و مگاگ و مادای و باوان و نوبال و ماشک و نبراس. (کتاب پیدایش، فصل 10)
- ای فرزند آدم روی خود متوجه جوج سرزمین ماجوج رئیس روش مشک و توبال، کن، و پیشگویی خود را اعلام بدار و بگو:ای گاگ رئیس روش مشک و توبال، علیه تو برخاستم. (کتاب حزقیال فصل 38)
- نویسنده مکاشفه یوحنا می نویسد :وقتی هزار سال تمام شد شیطان از زندان خود آزاد خواهد شد و تمامی ملتهای چهارگوشه دنیا را فریب خواهد داد گاگ و مگاگ و آنها را برای جنگ آماده خواهد کرد. تعداد آنان مانند شن در ساحل دریا خواهد بود. (مکاشفه یوحنا 20:7–10)
توصیف شکل ظاهری قوم یأجوج و مأجوج
در مورد خلقت و توصیف یاجوج و ماجوج روایات و نظریاتی نقل و بیان شده است:
شیخ صدوق(ره) به نقل از عبد اللَّه بن سلیمان می گوید:
«...یأجوج و مأجوج، مانند چهارپایان می خوردند و می نوشیدند و زایش می کردند و نر و ماده داشتند در صورت و پیکر و خلقت مشابه انسان بودند، امّا قامتشان خیلی کوتاه بود و طول قدّ زن و مردشان مانند بچه ها از پنج وجب تجاوز نمی کرد و از نظر خلقت و صورت همه در یک اندازه بودند.
آنان عریان و پابرهنه بودند، پشم ریسی و لباس و کفش در میان آنها نبود و بر تن آنها پشمی مانند پشم شتر بود که آنان را می پوشانید و از سرما و گرما محافظت می کرد و هر کدام آنان دو گوش بزرگ داشتند که درون و بیرون آنها یکی مو و دیگری پشم داشت و به جای ناخن چنگال داشتند و دندان و نیش های آنان مانند دندان ها و نیش های درندگان بود.
چون یکی از آنها می خوابید یکی از دو گوش را فرش و دیگری را لحاف خود قرار می داد و آنان را در بر می گرفت و خوراک آنها نهنگ هایی بود که همه ساله ابر و باد آنها را برای ایشان پرتاب می کرد و با آن زندگانی خوشی داشتند و با آنها سازگار بود و در وقتش منتظر آن بودند همچنان که مردم در وقت باران منتظر آن هستند و چون آن نهنگ ها می رسید فراوانی داشتند و فربه می شدند و توالد می کردند و زیاد می شدند و یک سال کامل از آن می خوردند تا سال آینده درآید.
با آن چیز دیگری نمی خوردند و کسی شماره آنها را جز خدای تعالی که خالق آنهاست نمی داند و چون نهنگ ها نمی رسید گرفتار قحطی و خشکسالی و گرسنگی می شدند و نسل و فرزند منقطع می گردید و آنها مانند چهارپایان سر راه ها و هر کجا که بود آمیزش می کردند و چون نهنگ نمی رسید گرسنه می شدند و به شهرها یورش می بردند و بر سر هر چه که می آمدند آن را تباه کرده و می خوردند و تباه کردن آنها از تباهی ملخ و تگرگ و همه آفات بیشتر بود و چون از سرزمینی به سرزمینی دیگر می رفتند اهالی آنجا فرار می کردند...». (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 400 – 401 )
حدیث پیامبر درباره قوم یاجوج ماجوج
حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است:
«یأجوج و مأجوج سه طایفه بوده اند، یک طایفه مانند ارز بوده اند که درختی است بلند. طایفه دیگر طول و عرضشان یکسان بوده و از هر طرف چهار زرع بوده اند، و طایفه سوم که از آن دو طایفه شدیدتر و قوی تر بودند هر یک دو لاله گوش داشته اند که یکی از آنها را تشک و دیگری را لحاف خود می کرده، یکی لباس تابستانی و دیگری لباس زمستانی آنها بوده اولی پشت و رویش دارای پرهایی ریز بوده و آن دیگری پشت و رویش کرک بوده است. بدنی سفت و سخت داشته اند. کرک و پشم بدنشان بدنهایشان را می پوشاند» (قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج11 ، ص 57) در حوادث آخرالزمان از آن ها نام برده شده است.
در کتاب خصال شیخ صدوق در جلد دوم این جریان مربوط به قیامت است، در این کتاب از پیامبر (ص) حدیثی نقل شده مبنی بر اینکه قیامت اتفاق نمی افتد مگر این که قبل از آن اتفاقاتی رخ می دهد که یکی از آنها خروج یاجوج و ماجوج است، بنابراین، اینکه یکی از نشانه های ظهور خروج آنها است، صحیح نیست.
بنابراین، در آخر دنیا وقتی قیامت شروع می شود و خورشید کم کم فروغش را از دست می دهد و کوه ها متلاشی می شود، در آن هنگام سد ذوالقرنین متلاشی می شود و قوم یاجوج و ماجوج خروج می کنند و قیامت برپا می شود.