کد خبر: ۴۰۰۶۳۳۳
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۳
معارف » اندیشه
حضرت محمد(ص)؛ رسول مهربانی و صلح
پیامبر اکرم(ص) فاتح قلوب تمامی انسانهای آگاه، عارفان، بزرگان و اندیشمندان جهان و منادی انسانیت، برابری، صلح و آرامش است.
«محمدمهدی مومنی»
حضرت محمد(ص)، پیامبر رحمت، مهربانی و عطوفت است که انسانها را به تعامل و دوستی با یکدیگر دعوت میکرد و خود فاتح قلبها با مهر و عاطفه بود. خداوند، رسول اکرم(ص)، را رحمتی فراگیر معرفی کرده که رحمتش شامل همه انسانها اعم از مسلمان و غیرمسلمان میشود: «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ»(انبیاء، ۱۰۷)، ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.
وجود مبارک رسول خدا(ص) جلوهای از صفات رحمت و رئوفیت خدای سبحان است که کلّ جهان را با کتابش هدایت میکند. ذات اقدس الهی وقتی از رسولش یاد میکند او را به عنوان رحمت جهانیان، رحمت عالمیان معرفی مینماید و او را شاگرد لَدنّی میداند. عطوفت و محبت حضرت محمد(ص) در تأسی از رحمانیت و رحیمیت خداوند است که در سیره ایشان کاملاً قابل مشاهده بوده و کسی را یارای انکار آن نیست.
پیامبر اکرم(ص)، فاتح قلوب تمامی انسانهای آگاه، عارفان، بزرگان و اندیشمندان جهان و منادی انسانیت، برابری و صلح و آرامش است. صفتهای اخلاقی ایشان از ویژگیهای منحصربهفردشان بود، به گونهای که هرکس با ایشان صحبت میکرد مجذوب صفتهای اخلاقی رسول الله میشد.
در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران قرآن کریم آمده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ؛ به موجب رحمتی که خداوند به تو عنایت کرد، برای آنان نرم شدی و اگر خشن و تندخو بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند»، این آیه و برخی از آیات قرآن کریم به بعد مهرورزی و دوری حضرت محمد(ص) از خشونت تأکید دارد، پیامبری که در دوران جاهلیت عرب به فرمان خداوند سکاندار دگرگونی و ایجاد یک انقلاب فرهنگی در آن دوران و مروج دین و آیینی شد که کمال آن موجب شد تا آخرین پیامبر(ص) و دین خداوند بر زمینیان نازل شود.
رسول خدا(ص) انسانها را مرحله به مرحله پیش میبرد تا آنها را به سمت طهارت، سلامت نفس و روح سوق داده و محبت و مهرورزی و برادری را در بین آنها تبلیغ میکرد؛ جنگهای پیامبر(ص) نیز به نوعی دفاع از مظلومان، مردم و ستمدیدگان و در راستای همان مهرورزی، عطوفت و دفاع از مظلوم بود.
قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) را اسوه حسنه معرفی میکند: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً»(احزاب، ۲۱)، به تحقیق رسول خدا برای شما نمونه نیکی است، برای هر کس که امید به خدا و روز جزا دارد و بسیار یاد خدا میکند.
از نظر اسلام، رسول خدا(ص) نمونهای برای پیروی عملی است، نمونهای که روشهای عملی او در کلیه شئون فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روابط بینالملل قابل دستیابی و پیروی برای مسلمانان است و خود بهترین آموزگار و سرمشق در حوزه دیپلماسی فرهنگی در سراسر جهان است و دین اسلام که آخرین دین الهی و کامل ترین آنهاست، نمونهای تمامعیار و قابل پیروی برای همه زمانها، در تمام شرایط است.
هنوز زمانی از آغاز رسالت پیامبر اکرم(ص) نگذشته بود که آوازه ایشان در سراسر جهان طنین انداز شد. دعوت اسلامی، همه حجاز را فرا گرفت و از آنجا به نقاط دیگر سرایت نمود. گروههای مذهبی و قومی از نقاط مختلف به مدینه، پایگاه پیامبر(ص) و مسلمانان میآمدند و آزادانه به تحقیق و گفتوگو میپرداختند و عدهای نیز آزادانه به دین اسلام مشرّف میشدند. پیامبر(ص) در عین بیان دستورات الهی و دعوت حق، نهایت تواضع و فروتنی را نسبت به آنان اعمال مینمود. وقتی بعضی از مسیحیان به دیدنش آمدند، حضرت ردایش را پهن کرد و آنان را بر آن نشاند. پیامبر(ص) به امپراتوران روم و ایران نامه نوشت و از آنان خواست یا مسلمان شوند و یا اینکه بگذارند تا مذهبش را بین ملّتها تبلیغ نماید. آن حضرت خواستار تحقّق شرایطی بود که ملتها بتوانند در انتخاب مکتب و جهانبینی خاص خویش تصمیم بگیرند و در صورت روشن شدن حق، آزادانه عقیده توحیدی را بپذیرند و جز خدای یگانه را نپرستند و تسلیم خواست و اراده او شوند. لازمه این رسالت آن بود که با قدرتهایی که چنین آزادی را از ملّتها سلب نموده و مانع تحقیق و پژوهش و گرایش به آیین الهی شده بودند مبارزه شود.
پیامبر اکرم(ص) در نامههایش به رؤسای دولتهای آن زمان، هیچ گاه پیشنهاد ادغام آنها در حکومت اسلامی را مطرح ننمود، بلکه تنها آنان را به پذیرش رسالت خود و گرویدن به آیین اسلام دعوت کرد. در مواردی نیز ضمن تصریح به بقای ملک و سلطنت آنان، تداوم حاکمیتشان بر قلمرو سرزمین خویش را تضمین فرمود. همچنین آن حضرت نتیجه سرپیچی آنان از این دعوت الهی را مجازات اخروی دانسته است؛ برای مثال، در نامه اش به پادشاه ایران و یا قیصر روم میفرماید که اگر این دعوت را نپذیری، گناه ملّت و یا مردم مصر و... به عهده تو خواهد بود، چه اینکه با عدم پذیرش سلاطین، مردم این سرزمینها نیز از آزادی عقیدتی و گرویدن به اسلام محروم میماندند.
سیره پیامبر(ص) برگرفته از قرآن کریم است که حق حیات و رسمیّت جوامع مختلف را به صراحت تضمین می کند. آن حضرت در روابط بین الملل با ملل غیرمسلمان بسیار آزادمنشانه برخورد می نمود. برای مثال، وقتی نمایندگان جامعه نصارای نجران را به حضور پذیرفت، در خصوص اعتقاد ایشان بر اولوهیّت مسیح تذکر فرمودند و آنان را به پذیرش دین اسلام دعوت کردند ولی آنها را به قبول اسلام مجبور نکردند، بلکه به عکس به آنان اجازه داد برای عبادت به آیین خویش، از مسجد مدینه استفاده کنند.
مسئله رفق و مدارا که در سیره اجتماعی پیامبر(ص) چه در بعد داخلی و چه در بعد بین الملل، اهمیّت بسیاری داشت، موجب اصلاح جامعه، روابط و مناسبات اجتماعی بود؛ چرا که در غیر این صورت زمینهای برای هدایت و تبلیغ رسالت به وجود نمیآمد. خدای متعال خوش خویی و مدارای پیامبر(ص) را این گونه تمجید مینماید؛ به برکت رحمت الهی، در برابر مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب... . (آل عمران، ۱۵۹)
رحمت پیامبر اکرم(ص) آن قدر فراگیر بود که آن حضرت حتی با دشمنان دیرینه خود، از جمله مشرکان قریش، از سر گذشت برخورد کرد. در روز فتح مسالمتآمیز و بدون خون ریزی مکّه، اشخاصی که این جمله را تکرار میکردند: «امروز روز کشتار، جنگ و انتقام است، امروز روز شکسته شدن حرمتهاست»، اما پیامبر رحمت فرمودند: «امروز روز رحمت و مهربانی است.» بدین سان، آن حضرت جلوی هرگونه خشونت و تندی را در مقابل مخالفان اسلام گرفت. پیامبر(ص) در مقابل چشمهای نگران مشرکان قریش فرمود: «بروید که همه شما آزادید.»
پیامبر اکرم(ص) غیر از به رسمیّت شناخت موجودیت گروهی از سران و زمام داران ، پیماننامههای بسیاری نیز در دوران حکومت ایشان با ملّتهای مختلف امضا شده است. در تمامی موارد، تا هنگامی که ملّتهای غیرمسلمان به عهد و پیمان خود وفادار بودهاند، حکومت اسلامی نیز پیمان صلح را نقض نمیکرده است.
سیره پیامبر(ص) سیره تربیت عملی انسان است و این تربیت برترین و کامل ترین جلوهاش، در رفتار ائمه هدی(ع)، که غیر قابل تفکیک از سیره پیامبر(ص) است، تجلّی پیدا کرد. بنابراین، در این مبحث علاوه بر سیره پیامبر(ص)، به سیره امامان معصوم(ع) نسبت به پیروان اهل کتاب نیز اشاره می شود.
دین مبین اسلام دینی است که محبت و عطوفت و مهربانی و دوری از تهمت و افترا و آبروریزی و خشونت بر ناصیه آن نقش بسته و انسانها را به تعامل و دوستی با یکدیگر دعوت میکند تا جهانیان و انسانها در مسیر تکامل حرکت کرده و به تقوای الهی ذکر شده در قرآن کریم دست پیدا کنند.
دین اسلام بر پایه «صلح» و استفاده از روش های مسالمتآمیز و دعوت به اصول مشترک بنا شده و در اسلام، جنگ برای کسب قدرت و ازدیاد ثروت شدیداً محکوم شده است. خدای متعال در قرآن میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که در راه خدا گام برمیدارید (و به سفری برای جهاد میروید) تحقیق کنید و به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید مسلمان نیستی به خاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا و غنایمی به دست آورید، زیرا غنیمتهای بزرگی در نزد خدا (برای شما) است... .»(نساء، ۹۴)
سیره پیامبر اکرم(ص) بر حفظ ملیّتها و استقلال داخلی آنان استوار بوده است و با وجود جهانی بودن آیین اسلام، موجودیت قبایل، ملّتها و ادیان دیگر، چه در قلمرو حکومت اسلامی و چه خارج از آن محفوظ بوده است.
در اندیشه سیاسی اسلام، صلح و همزیستی به عنوان اساسی ترین اصل در مناسبات بینالمللی منظور گردیده و به همین دلیل در حقوق اسلامی بهرهبرداری از فرصتهای مناسب برای تحکیم و برقراری شرایط و پیمانهای صلح در روابط خارجی جامعه اسلامی پیش بینی شده است.
اسلام برای تحقق بخشیدن و گسترش صلح در میان ملت ها و جلوگیری از بروز روابط خصمانه و درگیری های خونین، نه تنها برای قراردادها و معاهدات بینالمللی ارزش حقوقی فوق العاده قایل شده است، بلکه اصولا ملتها و گروههای دیگر را نیز برای انعقاد پیمانهای صلح دعوت کرده و به جامعه اسلامی توصیه نموده است که در این زمینه همواره پیش قدم باشند و از هر نوع کوششی برای برقراری و تحکیم مبانی و شرایط و نیز گسترش آن در جامعه بشری دریغ ننمایند و از امکانات خویش برای تحقّق بخشیدن به این آرمان اسلامی و انسانی استفاده نمایند و در بسیاری از موارد، این توصیه به حد تکلیف و وظیفه الزامی رسیده و عقد قراردادهای صلح از وظایف دولتهای مسئول و صلاحیتدار اسلامی به شمار رفته است و این وظیفه در مواردی که تمایلی از طرف دول و گروههای غیرمسلمان نسبت به عقد قراردادهای صلح احساس میشود، تأکید بیشتری مییابد.
پیامبر اکرم(ص) بر وحدت همه مسلمانان نیز تاکید فراوان داشتند و اعتقاد ایشان بر ایجاد فضایی مناسب برای گسترش اخلاق ، تفاهم و ابراز عقیده بود و مسلمانان نیز باید ایشان را که بهترین اسوه حسنه است الگوی خود قرار دهند و همواره مسیر زندگی جوامع اسلامی مزین به اخلاق محمدی شود. تا همگان بدانند دین مبین اسلام دین رحمت و محبت است.
اکنون بهترین زمان است تا ملتهای مسلمان و همه آزادیخواهان عالم با محوریت پیامبر عظیمالشان و قرآن کریم با هم متحد شوند و به آیه واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا، عمل نمایند. از ۱۲ تا ۱۷ ربیعالاول هفته وحدت نام گرفت تا مهربانی و تعامل بین مسلمانان افزایش یابد و نمایی از چهره زیبای اخلاق و رسالت رحمتللعالمین در بین امت اسلامی عیان شود و زمینه برای پیروزی و موفقیتهای مسلمانان در سراسر جهان فراهم گردد.